آتش بدون دود (کتاب)
اطلاعات کتاب | |
---|---|
نویسنده | نادر ابراهیمی |
موضوع | زیباییهای ترکمنصحرا، یکی از قهرمانان ترکمن و مبارزات انقلابی معاصر |
سبک | رمان |
زبان | فارسی |
قطع | رقعی |
طراح جلد | ۷ جلد |
ترجمه به دیگر زبانها | انگلیسی |
اطلاعات نشر | |
ناشر | روزبهان |
محل نشر | تهران |
شابک | 978-6001740565 |
آتش بدون دود نوشته نادر ابراهیمی، رمان بلندی است که در هفت جلد نوشته شده است و دربارهٔ زیباییهای ترکمنصحرا، یکی از قهرمانان ترکمن و مبارزات انقلابی معاصر است. این کتاب به زبان انگلیسی نیز ترجمه شده است.
دربارهٔ کتاب
کتاب آتش بدون دود؛ جلد اول نوشته نادر ابراهیمی، رمان بلندی است که در هفت جلد نوشته شده است و دربارهٔ زیباییهای ترکمنصحرا، یکی از قهرمانان ترکمن و مبارزات انقلابی معاصر است. در کتاب آتش بدون دود؛ جلد اول، سه کتاب اول را با نامهای گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ میخوانیم.
کتاب آتش بدون دود؛ جلد اول رمان بلندی از نادر ابراهیمی است که در هفت جلد نوشته شده است. جلد اول کتاب آتش بدون دود، سه کتاب اول به نامهای گالان و سولماز، درخت مقدس و اتحاد بزرگ است. نادر ابراهیمی در سه جلد اول از زیباییهای ترکمن صحرا صحبت میکند و در بخشهای بعدی، از مبارزات انقلابی معاصر در قالب داستانی خواندنی میگوید.
آتش بدون دود روایتگر زندگی سه نسل از مردم صحرانشین ترکمن از عهد قاجار و پادشاهی ناصرالدین شاه تا پهلوی دوم و حکومت محمدرضا پهلوی است. آتش بدون دود داستانی عاشقانه ولی سرشار از غرور و خشونت است. او در این کتاب از رویارویی علم و جهل و اختلاف نظر نسلها صحبت میکند. عشق و افسانه ترکمن را بهتصویر میکشد و از پایبندی به اعتقادات و وطندوستی میگوید.
برشی از متن کتاب
در حیرت از این نباش که چرا، سحَرها میل به برخاستنت نیست، و میل به راه رفتن، دویدن، جهیدن، خندیدن . . . در حیرت از این همه دل مردگی، بی حوصلگی، دلتنگی، خستگی و فرسودگی نباش . . . در حیرت از این نباش که نمیتوانی زیر لب زمزمه کنی، آواز بخوانی، به آوازهای دیگران گوش بسپاری . . . برانگیخته شوی - به شوق و شور بیایی . . . گریه کنی - فریادهای شادمانه برکشی - مهرمندانه و راضی، به دیگران - به دختران و پسران جوان - به لبخندهای شیرین . . . و در حیرت از اینکه - عظمت کوهها را ادراک نمیکنی شوکت رودخانهها را - لطف مهتاب را - رؤیا آفرینی ابرها را - دشتها - کویرها - گلها - پرندهها - و نگاههای پنهانی را. و زیبایی خیالانگیز باران، برف، نسیم، جاده، وجنگل را . . . عزیز من! عشق را قبله نکردی تا پرواز را یاد بگیری - شادمانه گریستن را - به تمامی دیدن، شنیدن، بوسیدن، لمس کردن را . . . - رابطه یی زنده و پویا با اشیاء برقرار کردن را - به نیروی لایزان تبدیل شدن را . . . نه فقط به فردا - به هزاران سال بعد اندیشیدن را - نه فقط به مردم یک محله، یک شهر، یک سرزمین بلکه به انسان اندیشیدن را . . . عزیز من! آخر عاشق نشدی - تا برای بودن، رفتن، ساختن، خواندن، جنگیدن، خندیدن، رقصیدن و خوب . . . و پر شکوه مردن دلیلی داشته باشی - آخر عاشق نشدی عزیز من! چه کنم؟ چه کنم که نخواستی، یا نتوانستی به سوی چیزی که اعتباری، شکوهی، ظرافتی، لطفی، ملاحتی، عطری، و زیبایی یگانه ای دارد، پلی از ابریشم هزار رنگ عشق بسازی و بند بازانه آن پل ابریشمین را بپیمایی … چه کنم؟ از عشق سخن باید گفت … همیشه از عشق سخن باید گفت.
پیوند به بیرون
- «آتش بدون دود» بار دیگر زیر چاپ میرود
- کتاب ” آتش بدون دود ” رمانی که آن را آغاز رمان ایرانی میدانند
- نقد و تحلیل ساختار و عناصر داستانی رمان آتش بدون دود
- «آتش بدون دود»؛ داستانی از لحظههای هیجانانگیز ترکمن صحرا
- ماجرای تقدیمنامه یک رمان به رهبر انقلاب
- جوان بدون گناه نمیشود، آتش بدون دود
- احمدرضا احمدی در یادبود نادر ابراهیمی: رمان ایرانی با «آتش بدون دود» آغاز میشود