احمد دباغ

از یاقوت
احمد دباغ
حافظ و قاری بین‌المللی قرآن
نام تولداحمد
زمینه فعالیتقرآنی
ملیتایرانی
تاریخ تولد۱۳۵۳ ‏(۴۹–۵۰ سال)
محل تولدکاظمین
محل زندگیقم
پیشهمدرس حفظ و قرائت قرآن و قاری بین‌المللی
تحصیلاتحوزوی
تأثیراتحفظ و قرائت قرآن
جوایزنفر اول مسابقات بین‌المللی مکه در سال ۱۳۷۶ و نفر اول مسابقات بین‌المللی تهران در سال‌های ۱۳۷۱ و ۱۳۷۸


احمد دبّاغ (زاده ۱۳۵۳ در کاظمین) حافظ، قاری و داور قرآن روشن‌دل شیعه ساکن قم که در سال ۱۳۶۲ وارد حوزه علمیه قم شد. وی حفظ کل قرآن را در سال ۱۳۶۸ به اتمام رسانید و در مسابقات بین‌المللی قرآن تهران در سال ۱۳۷۱ و ۱۳۷۸ و بین‌المللی مکه ۱۳۷۶ حایز رتبه اول شد.

زندگی‌نامه و فعالیت تخصصی

احمد دباغ فرزند شهید عبد المطلب دباغ در سال ۱۳۵۳ در کاظمین متولد شد. در سال ۱۳۶۰ خانواده‌اش به دلیل اصالت ایرانی و مبارزات پدر و برادرش علیه حزب بعث صدام و دستگیری آن‌ها، به قم آمدند.[۱] در سال ۱۳۶۲، در سن نه‌سالگی، وارد حوزه علمیه قم شد. پس از آن زیر نظر اساتید، شروع به حفظ قرآن کرد و در سال ۱۳۶۸ حافظ کل قرآن کریم شد.[۲] این حافظ و قاری روشن‌دل،[۳] از سال ۱۳۷۸ تا ۱۴۰۳ به تدریس صوت، لحن، حفظ و مفاهیم در درالقرآن امام حسین خواهران در شهر قم مشغول است. همچنین تدریس قرآن در جامعة القرآن قم و برگزاری كلاس‌های حفظ قرآن برای طلاب از دیگر مشغله‌های احمد دباغ است.[۴] وی در سال ۱۳۹۱ به همراه همسر و دو فرزندش در برنامه مناسبتی تلویزیون در ماه مبارک رمضان به نام ماه عسل که پیش از افطار پخش می‌شد،‌ شرکت کرد.[۵]

افتخارات

احمد دباغ، در مسابقات حفظ و قرائت زیادی در سراسر کشور شرکت کرد و حايز رتبه و مقام گردید که برخی از آن‌ها به شرح ذیل است:

  • نفر اول مسابقات کشوری سال ۱۳۷۱؛
  • نفر اول مسابقات کشوری سازمان تبلیغات اسلامی سال ۱۳۷۲؛
  • نفر اول مسابقات کشوری سازمان بهزیستی سال ۱۳۷۳؛
  • نفر اول مسابقات کشوری اداره کل اوقاف و امور خیریه سال ۱۳۷۸؛
  • نفر اول مسابقات کشوری در استان اصفهان سال‌های ۱۳۸۰ و ۱۳۸۱؛
  • نفر دوم مسابقات بین‌المللی تهران سال ۱۳۶۸؛
  • نفر اول مسابقات بین‌المللی تهران سال ۱۳۷۱؛
  • نفر اول مسابقات بین‌المللی مکه مکرمه سال ۱۳۷۶؛
  • نفر اول مسابقات بین‌المللی تهران سال ۱۳۷۸.[۶]

گفتاورد

بشارت: توصیه شما به جوانان چیست؟ توصیه بنده بیشتر به خود خانواده‌هاست. اولاً باید طوری قرآن را به بچّه‌ها بشناسانند که آن‌ها علاقه پیدا کنند و نباید ـ خدایی نکرده قرآن فقط برای مجالس ختم و یا به‌طور کلیشه‌ای ابتدای مراسمات رسمی و مذهبی تلاوت شود. بلکه باید همیشگی، مداوم و همه‌گیر باشد؛ زیرا قرآن از همه چیز مهم‌تر است و با درس خواندن و کار و زندگی، هیچ منافاتی ندارد و نکته مهم این است که نباید با زور و دعوا به بچّه‌ها قرآن بیاموزند، همین‌قدر که مأنوس با قرآن شوند حرکتی است به سوی یادگیری و پیشرفت و نباید هدف این باشد که بچّه‌ها حافظ کل شوند. شاید بچّه‌ای دوست داشته باشد، قاری شود. خب باید برای او اساتید و امکانات قرائت را فراهم کرد. مطلب مهم‌تر این‌که باید همیشه مثبت نگاه کرد، چرا که آن کودکی که سوره‌ی کوچکی حفظ می‌کند (از لحاظ تعداد آیات) با یک جایزه می‌توان او را به ادامه کار تشویق و ترغیب کرد. حال اگر یک روز اشتباه کرد، نباید با او تندی کرد که از اساس کار رنجیده می‌شود. [۷]

تشویق خانواده جهت آشنایی و حفظ قرآن کریم برای فرزندان بسیار مهم وتاثیر گذاراست، اما مجبور ساختن و تحمیل کردن این امر بر فرزندان درست نیست و فرزندان باید در ابتدا، خود به آشنایی و انس با قرآن کریم علاقه داشته باشند و سپس باحمایت و تشویق خانواده به ویژه پدر و مادر، به قرائت، حفظ، تفسیر و.. اقدام کنند.[۸]

ما روزی یک صفحه قرآن حفظ میکردیم . روی مسئله قرائت زیاد تکیه میکردیم . میدانید الآن اکثر حافظان یا قاری میشوند یا حافظ . من علاوه بر این که، حفظ کار میکردیم به قرائت هم شدیدا علاقه داشتم . یعنی بنده قرائت هم کار میکردم . یادم هست مسابقات که میرفتم، ده جزء شرکت میکردم . مخصوصا قرائت . در هر مسابقه هم اول میشدم . هم به عنوان قاری نوجوان و هم حافظ قرآن جایزه میگرفتم . علاقه شدید داشتم . به نظر من اگر کسی سعی کند هم قرائت، هم حفظ کار کند موفقیتش بیش تر میشود . در مجموع، با برنامه ریزی درست استاد ۳۰ تا ۳۲ ماه کل قرآن را حفظ کردم . علاوه بر حفظ، بر حفظ شماره آیات هم آقای بهبهانی خیلی تاکید میکردند . از دیگر رمزهای موفقیت ما دوره کردن آیات حفظ شده بود و در هر جلسه دو سه جزء را میپرسیدند . من همیشه برای خواهرم، برای برادرم، ده جزء که حفظ بودم . دو سه روز یکبار میخواندم . حداقل سه روز بیش تر فرصت نمیشد . جمعه ها هم مینشستیم دوره کردن آیات حفظ شده . یادم هست منزل استاد ابواحسان مینشستیم از نه یا ده صبح ده شب، یعنی دوازده، سیزده ساعت . وسطش فقط ناهار میخوردیم و نماز میخواندیم . همهاش تمرین میکردیم . بعضی وقت ها هم بیش تر تلاوت میکردیم . یکی از رمزهای موفقیت ما استفاده از نوارهای ترتیل و حفظ قرآن بود که در سایر کشورها این امر کمتر وجود دارد . لذا اگر از نوار استفاده شود، هم از لحاظ صوت و لحن و تجوید و هم کیفیت حفظ کرده بالا میرود . من از نوار ترتیل استاد منشاوی استفاده میکردم . روزی دو سه جزء میخواندم . اول خود نوار را گوش میکردم، زمزمه میکردم، دقت میکردم، بعد تمام دو سه جزء برای خواهرم یا برادرم از بر تحویل میدادم.
مقداری فراتر از این برویم . چیزی که بعضی از حافظان قرآن را نگران میکند حالا چه کسانی که چند جزئی حفظ هستند و یا کسانی حافظ کل قرآن، میگویند بعضی وقتها مشغول شدن به حفظ، موجب سهل انگاری در تامل در خود معانی قرآن میشود باید بین حافظ قرآن و قاری قرآن تفاوت قایل شد، معمولا قاریان کاری به محتوا و معانی ندارند . و این کار درستی نیست . علاوه بر قرائت و حفظ باید به معانی هم توجه کرد . اگر ما ندانیم که قرآن چه میگوید، اصلا هیچ معنایی در ذهن نباشد، هر چند این امر ممکن استبعید باشد چه طوری میخواهیم عمل کنیم، و لذا وقتی کسی قرآن را حفظ میکند، مثلا اگر بخواهد غیبت کند، آیه غیبت به ذهنش میآید، بخواهد دروغ بگوید آیه دروغ به ذهنش میآید . در مورد گوش کردن به حرف پدر و مادر، مثلا آیه عقوق والدین به ذهنش میآید . بنابراین، چنین فردی معمولا گناهش کم تر از افراد معمولی خواهد بود . علاوه بر توفیقات الهی، صد در صد خداوند به چنین اشخاص توفیق بیش تر میدهد تا افرادی که با قرآن زیاد ارتباط ندارند . ولی نکته ای که هست، این است که حافظان و قراء باید به حداقل ترجمه اکتفاء نکنیم که میگوییم: الله یعنی خدا، یا رحمان یعنی بخشنده و مهربان . این کافی نیست . خلاصه این که این دلیل نمیشود و اعتراض موجه نیست ; چون که حفظ بدون تفسیر هم فضیلت داره و برکت دارد . قرائت بدون تفسیر هم خیلی فضیلت دارد . ولی با دقت و تامل . چون اگر بخواهیم عامل به قرآن باشیم، نباید به صرف حفظ اکتفا کنیم . البته، مراحل اول، انس با قرآن است . مرحله دوم، آشنا شدن با الفاظ و تجوید و روخوانی و روان خوانی و مرحله سوم، قرائت . مرحله چهارم حفظ مرحله پنجم، ترجمه و تفسیر و مرحله ششم، عمل به قرآن .

من در سال ۱۳۷۶ در مسابقات بين‌المللی مكه مكرمه شركت كردم و ميان آن همه شركت‌كننده مقام اول را كسب كردم به‌عنوان جايزه به من كه تنها روشندل اين مسابقه بودم داخل شدن به كعبه را دادند، اين بهترين لحظه‌ای بود كه هيچ‌وقت از خاطرم پاك نمی‌شود و نمی‌توان از ذهنم پاك كنم. بهترين لحظه زندگی‌ام وارد شدن به داخل كعبه بود كه عطر وجود خدا را احساس كردم.


پانویس

  1. «تولد و ورود احمد دباغ به قم». ۸ اردیبهشت ۱۳۹۸. دریافت‌شده در ۳۰ مرداد ۱۴۰۳.
  2. «فعالیت تخصصی و شروع به حفظ قرآن احمد دباغ». ۲۱ فروردین ۱۴۰۱. دریافت‌شده در ۳۰ مرداد ۱۴۰۳.
  3. «تقدیر از حافظ و قاری روشندل در نمایشگاه بین‌المللی قرآن». ۲۶ فروردین ۱۳۹۸. دریافت‌شده در ۳۱ مرداد ۱۴۰۳.
  4. «فعالیت کنونی و تخصصی احمد دباغ». ۶ اسفند ۱۴۰۲. دریافت‌شده در ۳۰ مرداد ۱۴۰۳.
  5. «حضور احمد دباغ در برنامه ماه عسل ماه رمضان ۱۳۹۱». دریافت‌شده در ۳۰ مرداد ۱۴۰۳.
  6. «افتخارات کسب شده توسط احمد دباغ». دریافت‌شده در ۳۰ مرداد ۱۴۰۳.
  7. «مصاحبه نشریه بشارت با آقای احمد دباغ». دریافت‌شده در ۳۰ مرداد ۱۴۰۳.
  8. «پای صحبت‌ حافظ روشندل قرآن کریم». ایسنا. ۲۳ خرداد ۱۳۹۷. دریافت‌شده در ۹ شهریور ۱۴۰۳.

پیوند به بیرون