اربعین طوبی (کتاب)

از یاقوت
اربعین طوبی
طرح جلد
طرح جلد
اطلاعات کتاب
نویسندهسید محسن امامیان
سبکرمان
زبانفارسی
قطعرقعی
اطلاعات نشر
ناشرنشر جمکران
تاریخ نشر۱۳۹۸


اربعین طوبی رمانی با محوریت مسئله پیاده‌روی اربعین است که سید محسن امامیان آن را به نگارش درآورده است. این رمان برگرفته از زندگی واقعی زنی است که در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ پدرش را از دست می‌دهد و با ازدواج با تاجری عراقی، چالش‌هایی در زندگی‌اش به‌وجود می‌آید. طوبی، شخصیت اصلی قصه، بخش عمده‌ای از تاریخ معاصر ایران و عراق را که به چشم دیده‌است در مسیر پیاده‌روی اربعین برای نوه‌هایش تعریف می‌کند.

درباره کتاب

رمان «اربعین طوبی» داستان زندگی دختری به نام طوبی را روایت می‌کند که در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، پدرش را از دست می‌دهد. این حادثه تلخ او را به دنیای یتیمی می‌کشاند و در نهایت، طوبی به ازدواج تاجری عراقی در می‌آید و به بصره منتقل می‌شود و در این شهر همسایه هوویی زبان نفهم می‌شود که رابطه‌اش با او به چالش کشیده می‌شود.

زندگی طوبی در بصره پر از چالش‌ها و سختی‌هاست، اما او تصمیم می‌گیرد به جای فرار، در این وضعیت بماند و فرزندانی تربیت کند که بتوانند افتخار همسرش، عبدالله، باشند. سال‌ها با شادی‌ها و مرارت‌های بسیاری سپری می‌شود تا اینکه حمله ارتش بعثی صدام به ایران اوضاع را تغییر می‌دهد. پسران طوبی ملزم به پیوستن به ارتش می‌شوند، اما او با قاطعیت جنگیدن در برابر خمینی را برای آن‌ها حرام می‌داند. طوبی داستان زندگی‌اش را در مسیر پیاده‌روی اربعین از بصره به کربلا برای نوه‌هایش تعریف می‌کند.

این داستان در ۴۰ گام روایت می‌شود که در هر گام، وقایع زمان حال طوبی و پیاده‌روی‌اش به سمت کربلا، به گذشته‌اش در دوران نوجوانی، جوانی و میان‌سالی پیوند می‌خورد. روایت او نه تنها داستان زندگی شخصی‌اش بلکه نمایی از تاریخ معاصر دو سرزمین ایران و عراق را به تصویر می‌کشد و حال و هوای آن دوران را به خوانندگان منتقل می‌کند.[۱]

درباره نویسنده

سید محسن امامیان نویسنده و دانش آموخته حوزه و همچنین هنر آموز مدرسه اسلامی هنر است.نوشتن را با خلق داستان های کوتاه و ارسال برای مجلات و مسابقات شروع کرد اما علاقه اش به سینما او را به سمت فیلمنامه نویسی کشاند. امامیان از شاگردان استاد منصور براهیمی است و چند دوره تدریس فیلمنامه‌نویسی کرده است.[۲]

ساخت مجموعه تلویزیونی طوبی

مجموعه «طوبی»، اقتباسی آزاد از کتاب «اربعین طوبی» است که در شهریور ۱۴۰۳ از شبکه یک سیما به روی آنتن رفت. کارگردانی این سریال برعهده سعید سلطانی بوده و تهیه‌کنندگی آن را سید حامد حسینی انجام داده است. نویسندگی این اثر توسط سید حسین امیرجهانی انجام شده است. مجموعه طوبی با استقبال قابل توجهی از سوی بینندگان تلویزیون مواجه شده است.

برشی از کتاب

خانه عبدالله ، خانه بزرگی بود اما همان روز اول دلم برای همه کودکیم تنگ شد. خوب شد مامانی همراهم آمده بود و الا دق مرگ می شدم. مامانی حال روزش از من بدتر بود و یک هوس زیارت سرپا نگهش می داشت. روز سوم شد و هوویم پا به خانه اش نگذاشت. مامانی حالش دست خودش نبود. هر وقت اینطوری می شد می نشست پای چرخ خیاطی اش و هی می دوخت و هی می دوخت تا خستگی جای فکر و خیالش را بگیرد. اما اینجا فقط می بایست دور خودش بچرخد. دو پر چادررش را گره زد به کمرش ، یک یا علی محکم گفت و خانه را آب و جارو کرد. عبدالله که برگشت کلی شرمنده شده بود و می خواست دست مامانی را ببوسد اما هنوز بینشان یک کوه یخِ آب نشده فاصله بود. عبدالله با زبان بی زبانی به مامان فهماند که زن اولش فعلا روی پاشنه لج افتاده و قصد آمدن ندارد. مامان خنده ای کرد و بعد به آذری چیزهایی گفت که عبدالله نفهمد . مضمون حرف های ترکی مامانی این بود: به ما گفته بودند عراقی ها مهمان نوازند . این بود رسمش؟ خودتان از خودتان چهارتا چهارتایش را می گیرید حالا چه شده برای ما ناز و کرشمه می آیید؟ دختر یتیممو سپردم به زینب خاتون. ابالفضل بزنه به کمر هرکی باهاش بد تا کنه…. عبدالله هر چه را نفهمید، زینب و ابالفضل را خوب فهمید. با همان فارسی نیم بندی که بلد بود گفت : وسایلتان را جمع کنید تا بفرستمتان کربلا. دویدم چمدانم را ببندم که مامانی گفت: خودم تنها می روم. تو بمان پیش شوهرت.شاید زنش آمد. تو نباشی وهم ورش میدارد ، برای خودش جولون می دهد. خیال می کند تو آمدی گردش و تفریح . بمان سر زندگیت و حقت را بگیر.[۳]

هر چهل‌روز، یک گره باید بیفتد توی زندگی ما؛ که اگر نیفتد شک می‌کنم به ایمانم و می‌ترسم از اینکه نکند به حال خودمان رهایمان کرده باشد. منتظرم که همین روزها یک بلای کوچک در حد و اندازه من گیس‌سپید، سرم بیاید تا یک‌بار دیگر دست به زانویم بزنم و عبا سرم بگیرم و یک یاعلی بگویم و یک پله بالاتر بروم. طوبی سال‌هاست با خودش حرف می‌زند. گاهی گل‌ها و درخت نارنج وسط حیاط مخاطب او می‌شود اما همدمی نزدیک‌تر از خودش ندارد. توی خانه بی کار نمی ماند. دست به کار و دل به یار و گوش به زنگ دارد. زنگ در، ممتد و خش‌دار به صدا درمی‌آید و دلش هورری می‌ریزد.[۴]


پانویس

  1. «نشر جمکران». دریافت‌شده در ۴ مهر ۱۴۰۳.
  2. «محسن امامیان». دریافت‌شده در ۴ مهر ۱۴۰۳.
  3. «نشر جمکران». دریافت‌شده در ۴ مهر ۱۴۰۳.
  4. «درباره اربعین طوبی». دریافت‌شده در ۴ مهر ۱۴۰۳.