از ژرفای نماز (کتاب)

از یاقوت
از ژرفای نماز
طرح روی جلد
طرح روی جلد
اطلاعات کتاب
زبانفارسی
قطعرقعی
اطلاعات نشر
ناشردفتر نشر فرهنگ اسلامی
محل نشرتهران
شابک978-964-476-056-3


کتاب از ژرفای نماز مجموعه چند سخنرانی از آیت الله سید علی خامنه‌ای رهبر انقلاب است که در سال ۱۳۵۱ در مسجد کرامت مشهد ایراد شده است. در این سخنرانی‌ها ضمن ترجمه و تفسیر سوره حمد، مباحثی چون: توحید، تسبیحات اربعه، ارکان و واجبات نماز مطرح شده است.

کتاب از ژرفای نماز توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامی منتشر شده است.

دربارهٔ کتاب

حضرت آیت الله خامنه ای در کتاب «از ژرفای نماز» پس از نگاهی کلی به نماز اجزای نماز و حقیقت هرکدام را مورد بررسی قرار داده است.

کلمه آغازین کتاب آیه شریفه‌ای از قرآن است: «والذین یمسکون بالکتاب و أقاموا الصلوة إنا لا نضیع أجر المصلحین»

سپس شعری از مولوی آمده است:

گفت پیغمبر، رکوع است و سجود

بر در حق، کوفتن حلقه وجود

حلقه آن در، هر آن کو می‌زند

بهر او دولت، سری بیرون کند

مؤلف، نماز را تسلابخش و آرامشگر دلهای مضطرب و خسته و مایه صفای باطن و همچنین برنامه ای برای بازیافتن و آن گاه ساختن خویش و در یک جمله رابطه و استفاضه‌ای مداوم با سرچشمه و پدیدآورنده همه نیکی‌ها؛ یعنی خدا معرفی می‌کند.

سپس چهار سؤال مطرح شده؛ خود نمایی می‌کنند تا محور بحث کتاب بیشتر مشخص شود:

- چرا نماز را برترین و مهم‌ترین واجبات دانسته‌اند؟

- چرا نماز را پایه و اساس دین خوانده‌اند؟

- چرا بدون نماز هیچ عملی پذیرفته نیست؟

- مگر در نماز چه چیز فوق‌العاده ای نهفته است؟

هدف از خلقت و توجه به خدای متعال مقدمه ورود به بحث است. نویسنده بر این عقیده است که نماز چکیده و خلاصه اصول این مکتب را در خود دارد و روشنگر راه مسلمانی و نشان دهنده مسؤولیت‌ها، تکلیف‌ها، راه‌ها و نتیجه‌هاست.

علت و اهمیت تقسیم نماز به وقت‌های پنجگانه، آشنایی با مضامین بخشی از قرآن، اشتغال تن و اندیشه و روان به نماز، خلاصه اسلام بودن نماز، اقامه نماز فراتر از گزاردن آن، بازدارندگی از کارهای زشت و ناپسند و همچنین پیوند زدن انسان به مدبر جهان، کلیاتی است که مؤلف بدان پرداخته است.

ورود به محتوای نماز از نگاه تعلیم و اینکه نماز با نام خدا و یادآوری عظمت و برتری او از اوجگاه اندیشه انسان شروع می‌شود، گام بعدی نویسنده این کتاب است

توضیح آیه به آیه سوره مبارکه حمد و سوره مبارکه توحید و سپس ورود به چهار حقیقت در مورد خدای متعال یعنی سبحان الله و الحمد لله و لااله الا الله و الله اکبر، بخش بعدی کتاب را تشکیل می‌دهد.

توضیح و تبیین الفاظ، معانی، روح و عمق رکوع، سجود، تشهد و سلام بخش‌های پایانی کتاب را پدیدآورده است.

این کتاب در حقیقت شرح و تفسیری است بر ارکان مختلف نماز همچون: حمد و سوره، تسبیحات اربعه، رکوع، سجود، تشهد و سلام.

بخشی از کتاب

سوره

پس از پایان این نیایش آموزنده و پر محتوا، نمازگزار باید یک سوره کامل از قرآن را تلاوت کند. این کار، بخشی از قرآن را که وی آزادانه و به دلخواه انتخاب کرده، در یاد او زنده می‌کند، یعنی فصل دیگری از معارف اسلامی را پیش روی او می‌گشاید. فریضه تلاوت قرآن در نماز چنان‌که امام علی بن موسی علیه السلام در حدیثی به فضل بن شاذان فرموده است قرآن را از متروک شدن و نافهمیده ماندن به درمی‌آورد در خاطره‌ها و ذهنها حاضر می‌سازد. در این گفتار، ما به ترجمه سوره توحید که به‌طور معمول در نمازها تلاوت می‌شود بسنده می‌کنیم.

بسم الله الرحمن الرحیم؛ به نام خدای رحمان و رحیم. قل؛ بگو (ای پیامبر) خود بدان و به دیگران نیز، همچون پیامی بایسته، برسان که: هو الله احد- اوست خدای یکتا. مانند خدایانی که عقاید تحریف شده ادیان معرفی می‌کنند شریک و رقیب و همآورد ندارد. پس صحنه آفرینش میدان تنازع و پیکار خدایان نیست. بلکه همه سنتها و قوانین عالم ناشی از یک اراده و یک قدرت است و به همین دلیل است که در جهان آفرینش نظم و هماهنگی و یکنواختی برقرار است و قوانین و تحولات و حرکات طبیعی عالم همه به یک سو و در یک جهت در عمل و حرکت اند. و در این میان فقط انسان است که چون از «اراده» و «اختیار» و قدرت تصمیم‌گیری برخوردارش ساخته‌اند، می‌تواند از این نظم کلی سرپیچی نماید و چون سازی ناهماهنگ، نغمه ای جدا بنوازد. و نیز می‌تواند یکسره بر طبق این قوانین، زندگی خود را بسازد.

الله الصمد-خدا از همه رو بی‌نیاز است (از همه چیز و همه کس). یعنی خدایی که من در برابر او به کرنش و تعظیم و ستایش برخاسته ام، همچون خدایان پنداری نیست که پدید آمدنش، ادامه حیاتش، و توان بودن و زیستنش به کمک و مراقبت و رعایت کسی نیازمند باشد. آن چنان خدایی شایسته تکریم و تعظیم انسان نیست، زیرا که خود موجودی است در طراز انسان یا فروتر از آن. انسان، این موجود عظیم و ژرف، تعظیم و ستایش و عبودیتش فقط در برابر قدرتی می‌سزد که به هیچ وجودی و هیچ عنصری کمترین نیازی نداشته باشد و بودن و قدرتمند بودن و همیشه بودنش از ذات او مایه گرفته باشد.

لم یلد؛ نزاده و فرزند نیاورده است. آن نیست که در پندارها و خرافه‌های ادیان تحریف شده و عقاید شرک آمیز، معرفی می‌کنند. خدای پنداری مسیحیان و مشرکان نیست که فرزند یا فرزندانی داشته باشد. او آفریننده و پدیدآورنده همه چیز و همه کس است و نه پدر آنان. و همه آنان که در آسمانها و در زمین زندگی می‌کنند، بندگان اویند و نه فرزندان او. و همین نسبت «بندگی و ربوبیت» میان انسان و خداست که بندگان واقعی خدا را از بندگی هر چیز و هر کس بجز خدا بازمی‌دارد، زیرا بنده دو ارباب نمی‌توان بود. آنان که خدا را پدر مهربان خلایق و انسانها را فرزندان او پنداشته‌اند و نسبت «بندگی و ربوبیت» میان خدا و خلق را شایسته انسان و مقام او و کرامت او ندانسته‌اند در حقیقت راه را برای بندگی غیر خدا گشوده‌اند و خود در عمل، بنده بسیاری از اربابان بی مروت دنیا و آلت دستبرده گیریها و برده پروریها شدند.

و لم یولد؛ و خود زاییده نشده است. او پدیدهای نیست که روزی نبوده و روز دیگری قدم به جهان هستی نهاده باشد. نه زاییده کسی است و نه زاییده اندیش‌های یا پنداری و نه زاییده نظامی و طبقهای و شکلی از شکلهای زندگی بشر. او ارجمندترین و والاترین واقعیت هاست. واقعیتی لایزال است. همواره بوده و همواره خواهد بود.

و لم یکن له کفوا احد؛ و او را انباز و همتا و هماوردی نبوده و نیست. به کسی نمی‌توان همانندش کرد، و کسی را نمی‌توان در طراز و همپایه او دانست. نمی‌توان منطقه نفوذ و قلمرو فرمان او را؛ که سراسر جهان هستی است؛ میان او و کس دیگری تقسیم کرد. بخشی از جهان یا از صحنه زندگی انسان را از او دانست و بخشی را به کسان دیگر، به خداوندگاران جاندار و بیجان یا به مدعیان الوهیت و قدرت، واگذار نمود.

این سوره، چنان‌که از نامگذاری آن پیداست، به راستی سوره توحید است. ایده توحید که در سراسر قرآن و در صدها آیه به لحن‌ها و بیان‌های گوناگون بازگو شده، در این سوره به صورتی فشرده و با عباراتی ناظر به عقاید خرافی و شرک آمیز رایج آن روزگار و با صراحتی که نفی کننده هر داعیه الوهیتی می‌تواند بود، برای آخرین بار ایراد شده است. این سوره از سویی به مسلمانان و به همه جهانیان خدایی را که از نظر اسلام، شایسته پرستش و ستایش است معرفی می‌کند: خدایی که یکتا نباشد. خدایی که شبیه او را صدها و هزارها در میان خلق عالم بتوان یافت شایسته ربوبیت و الوهیت نیست. قدرتمندی و قدرتی که برای بودن و ادامه یافتن خود به کمک موجود دیگری نیازمند باشد، نمی‌تواند و نمی‌باید بر بشر تحمیل شود. آن کس که در برابر خدایان پوشالی و نیازمند و پدید آمده و قابل زوال به کرنش و تعظیم برمی‌خیزد پا بر سر کرامت انسانی خویش می‌گذارد و خود را و انسانیت را به قهقرا می‌کشاند. این جنبه مثبت سوره توحید است که نشانه‌ها و ممیزات معبود و خداوندگار انسان را ارائه می‌دهد و پوشالی بودن خداوندگاران تاریخ را به اثبات می‌رساند.

و از سوی دیگر به خدا پرستان و پذیرندگان اسلام هشدار می‌دهد که دربارهٔ ذات و صفات خدا خود را به کنجکاوی‌های عقلی که شبهه خیز و وسوسه انگیز است آلوده نسازند. خدا را به کوته سخنی که مدعیان یاوه را از مقام قدس ربوبیت بتواند راند بخوانند و یاد کنند و به جای غرق شدن در فلسفه بافی‌ها و ذهنیت‌ها، به تعهدهایی که از عقیده به توحید برمی‌خیزد بیندیشند.

بنابر حدیثی که از امام علی بن الحسین علیه السلام رسیده است، خدای متعال می‌دانست که در آینده تاریخ، مردمی کنجکاو خواهند آمد و بدین علت سوره توحید و آیاتی از سوره حدید-تا آیه علیم بذات الصدور-را نازل ساخت تا حدود مجاز برای بررسی در ذات و صفات خدا را مشخص کند. پس هر که به ماورای این حدود بپردازد خود را به هلاکت افکنده است.

گویا سوره قل هو الله… به نمازگزار می‌گوید: خدا قدرتی است یکتا و والا و برترین، ذاتاً مستغنی و بی‌نیاز، نزاییده و زاده نشده، بی همانند و بی همال و، همین و بس. دانایی و بینایی و حکمت و دیگر صفات خداوند تا آنجا که دانستن و شناختن آن برای مسلمان لازم است و در شکل بندی زندگی و عروج روح او مؤثر تواند بود در آیات دیگری از قرآن بازگفته شده است. بیش از این در ذات خدا و چگونگی صفات او غور مکن، معرفت بیشتر را در عمل به دستخواهی آورد. در پی آن مباش که با بحث و تعمق ذهنی به معرفت بیشتر دستیابی. در پی آن باش که معرفت را از راه ایجاد صفا و روحانیت در باطن روح و از راه عمل کردن به لوازم توحید کسب کنی. ... و چنین بودند پیامبران و صدیقان، بندگان راستین خدا و موحدان صادق و عارف.