الهام عمومی

از یاقوت
الهام عمومی
اطلاعات شخصی
تاریخ تولد۱۳۶۱ ‏(۴۱–۴۲ سال)
ملیتایرانی
محل تولدخمینی‌شهر، اصفهان
اطلاعات هنری
کتاب‌هاکتاب بی‌برگی
سکوت تا شده
آن سوی چشم‌های خدا
سایه‌های سرخ
اطلاعات ارتباطی
آدرس اینستاگرامالهام عمومی


الهام عمومی (زاده ۱۳۶۱ در خمینی‌شهر، اصفهان) شاعر معاصر اهل ایران است. الهام عمومی در وصف امام حسین (ع) اشعاری سروده است.

زندگی و تحصیلات

از هشت‌سالگی فعالیت ادبی خود را با راهنمایی پدرش آغاز کرد و اولین شعرش را در یازده‌سالگی سرود. با این حال در مقطع کارشناسی، وارد رشته پرستاری شد و در ادامه و پس از فارغ‌التحصیلی از این مقطع، به سراغ علاقه‌اش به شعر و ادبیات رفت و تحصیلاتش را تا مقطع دکترای ادبیات فارسی ادامه داد.

او در حال حاضر شاغل در حرفه پرستاری و مشغول تدریس در دانشگاه در رشته ادبیات است. الهام عمومی همچنین دو بار در دیدار شاعران با رهبر معظم انقلاب حضور یافته و یک بار در محضر ایشان شعرخوانی کرده است.

ورود به عرصه شعر

الهام عمومی از حدود سال ۱۳۸۰ (در سن ۱۹ سالگی) فعالیتش را با ورود به انجمن ادبی صفا به سرپرستی استاد اصغر حاج‌حیدری (خاسته) به صورت جدی شروع کرد. سپس وارد انجمن ادبی باغبان شدند که این انجمن در خمینی‌شهر بود و استاد سعید بیابانکی، ابراهیم اسماعیلی، جواد زهتاب، محسن نیک‌نام، محمدحسین صفاریان و شاعران دیگری که آثار بسیاری هم چاپ کرده‌اند، عضو آن انجمن ادبی بودند.

مجموعه اشعار

عنوان ناشر سال انتشار توضیحات
سکوت تا شده سازمان فرهنگی رفاهی تفریحی شهرداری اصفهان ۱۳۸۶ در سال ۱۳۸۶ نامزد جایزه کتاب شعر جوان شد
آن سوی چشم‌های خدا آرام دل ۱۳۹۰ مجموعه شعر‌های آیینی
کتاب بی‌برگی ایهام ۱۴۰۰ مجموعه غزل‌های آزاد
سایه‌های سرخ امتیاز ۱۴۰۱ درباره شهادت و جنگ

جوایز و افتخارات

نمونه‌ای از اشعار

امام و انقلاب

شب از پس کوچه‌ها آواره شد، خورشید دف می‌زد
نسیمی در خیال باغ می‌رقصید و کف می‌زد
بیابان در نگاه گرمش اقیانوس را می‌دید
کسی آن سوی شب بی تابی فانوس را می‌دید
زمین را بوی یاس و عطر شب بوها معطّر کرد
که مردی شعری از باران سرود و باغ را تر کرد
کسی در نفخه صوری دمید و باز غوغا کرد
زمین روح خودش را لحظه ای گم کرد و پیدا کرد
شروع قصّه‌ها کوچ به ناگاه زمستان بود
و آدم‌برفی تقدیرعمرش رو به پایان بود
میان عطر شالیزارها باد صبا گم شد
وگندمزار مست و عاشق و گیسو پریشان بود
خدا روی تمام شاخه‌ها گنجشک می‌پاشید
که پایان شب تنهایی تلخ درختان بود
(شب تاریک و بیم موج وگردابی چنین هایل)
به پایان آمد و طوفان غم سر د رگریبان بود
انار از شاخه افتاد و دل گلزارها خون شد
تمام باغ امّا قصّه گوی بید مجنون شد
پس از آن در خیال برکه‌ها مهتاب می‌خندد
زلال برکه بر تاریکی مرداب می‌خندد
پس از طوفان غم شادی ّماهی‌های دریا بود
صدف آواز خوان کوچک و تنهای دریا بود
صدای موج‌ها در آسمان پیچید و غوغا شد
زمین از آسمان پر شد خدا غرق تماشا شد
و مردی آسمان‌ها را تبسّم می‌کند هر بار
که با لبخند او دریا تلاطم می‌کند هر بار
و تا سمت درختان می‌رسد پاییز با حسرت
هراسان و پریشان راه را گم می‌کند هر بار
عسل می‌نوشد از کندوی لبهایش بهشت آری
که او با لهجه گل‌ها تکلّم می‌کند هر بار
بهار از جاده‌ها با عطر نان و سیب می‌آید
تمام دشت‌ها را غرق گندم می‌کند هر بار
زمینی که همیشه عرصه جولان شاهین است
حضور کرکسی در دشت‌هایش سخت سنگین است
خلیج فارس در آغوش مادر آشیان دارد
دماوند و ارس بردوش مادر آشیان دارد
میان مردها یک مرد را در سینه جا داده
به او نام خدا، حرف خدا، روح خدا داده
اگرچه در بهار اردیبهشت دامنش زیباست
میان ماه‌ها امّا همیشه بهمنش زیباست[۲]


علی اکبر

عطر گیسوی تو در باد وزان خواهد شد
«نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد»
اندکی صبر کن و یک نفس آرام بخند
کوه را رفتن تو بار گران خواهد شد
می‌روی سرو خرامان من آهسته برو
«چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد»
غزل تازه و کوتاه خداحافظی‌ات
تا ابد ثبت به دیوان جهان خواهد شد
آه از آن لحظه که با قامت لرزان خورشید
سمت مهتاب به خون خفته دوان خواهد شد
زنده رود است که از دفتر بارانی چشم
باز با گفتن نام تو روان خواهد شد
می‌رسد تشنه به خونخواهی تو دریایی
و جهان غرق نشاط و هیجان خواهد شد
خواهد آمد پس از آن حادثه سرخ، بهار
«عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد»


گفتاورد

یشرفتی که نسل امروز در حیطه‌ها و قالب‌های جدید و موضوعات مختلف داشته قابل توجه است؛ اما از ضعف‌های شاعران نسل جوان، مطالعه کم است. شاعران قدیمی‌تر با کتاب بیشتر انس داشتند. اگر اطلاعاتی می‌خواستند، از کتاب می‌گرفتند. اگر می‌خواستند یک قدم بلند به جلو بردارند، در کتابخانه‌ها بیشتر مطالعه می‌کردند و کتابخانه دوست اصلی آن‌ها بوده است.

همچنین شاعران با همدیگر ارتباط داشتند؛ اما متاسفانه امروز این تعامل خیلی کم شده و در حد شرکت در جلسه شعر یا گفت‌وگو‌های دوستانه چندساعته است که خیلی از اوقات نتیجه‌ای را در بر ندارد.

یکی از ویژگی‌های منفی در نسل جوان تقلید است. تقلید در کارهای امروز شاعران جوان زیاد دیده می‌شود. متاسفانه به علت وجود فضاهای مجازی و کاهش سرانه مطالعه کتاب خوب، شاعرانی که در ابتدای راه هستند، جذب فضای مجازی می‌شوند و بدون پشتوانه علمی محکم، مسیر را شروع می‌کنند. همچنین خیلی از آن‌ها از روی دست هم می‌نویسند و اندیشه و تخیل همدیگر را مرتب تکرار می‌کنند و این هم خود یک معضل است. فضای مجازی با وجود خوبی‌‌هایی که دارد، می‌تواند مضر هم باشد. از سوی دیگر، تحقیق و پژوهش در بین بیشتر شاعران ما خیلی کم است و همین باعث شده که خیلی از شاعران به سمت تقلید و تکرار پیش بروند.

جلسات شعری متعددی در شهرهای مختلف مخصوصاً استان اصفهان برگزار می‌شود. در مرکز استان اصفهان بیش از ۱۰ جلسه شعر با عناوین و اسامی مختلف داریم؛ ولی در نهایت نتیجه‌ای که بعد از سال‌ها برای شعر استان اصفهان یا شهرهای دیگر حاصل می‌شود، آن نتیجه دلخواه و مطلوب نیست.

حتی در خود خمینی‌شهر هم شاید سه یا چهار جلسه شعر در روزهای مختلف داریم و شاعران خوبی را به جامعه تحویل داده‌ایم؛ ولی متاسفانه این جلسات بی‌هدف است. البته نه اینکه این مشکل از شهر اصفهان باشد؛ بلکه تمامی شهر‌ها با این معضل مواجهند. یک راهکار یا یک قانون جامع و یک هدف اصلی در برنامه‌های خودشان ندارند و بعضی جلسات بیشتر حالت دور هم جمع شدن و تفریح دارد.[۳]

پانویس

  1. «آئین اختتامیه جشنواره استانی شعر فجر در اصفهان برگزار شد». ایکنا. ۱ اسفند ۱۳۸۸. دریافت‌شده در ۱۷ مرداد ۱۴۰۳.
  2. «امام وانقلاب». دریافت‌شده در ۱۷ مرداد ۱۴۰۳.
  3. «گفت‌وگوی ایبنا با برگزیده جایزه دوسالانه کتاب اصفهان». ایبنا. ۱۱ مهر ۱۴۰۲. دریافت‌شده در ۱۸ مرداد ۱۴۰۳.

پیوند به بیرون