امیررضا مافی

از یاقوت
امیر رضا مافی
اطلاعات شخصی
نام کاملامیررضا مافی شیراز
تاریخ تولد۲۹ اسفند ۱۳۶۷ ‏(۳۵ سال)
ملیتایرانی
زبان مادریفارسی
محل تولدتهران
اطلاعات هنری
پیشه
  • شاعر
  • داستان‌نویس
زبان آثارفارسی
سایر
سایر فعالیت‌هارئیس مرکز انیمیشن سوره • همکاری در نشریات کیهان وگل آقا • دبیر سومین دوره رویداد «رویازی» • عضو هیات داوران بخش مسابقه ملی سیزدهمین جشنواره فیلم ۱۰۰ • عضو شورای مشورتی و هم‌اندیشی روابط عمومی چهلمین جشنواره فیلم فجر • دبیر پنجمین دوره جایزه پژوهش سال سینمای ایران


امیررضا مافی (متولد ۲۹ اسفند ۱۳۶۷[نیازمند منبع] در تهران) دانش آموخته فلسفه غرب، شاعر، داستان‌نویس و از اهالی سینما است.

زندگی و تحصیلات

امیررضا مافی دانش آموخته فلسفه غرب است. او داستان نویسی را از کودکی آغاز کرده و با همکاری در نشریه‌هایی نظیر کیهان و گل آقا راه نوشتن را پی گرفته است. در نوجوانی به ادبیات نمایشی رو آورده و با نوشتن فیلمنامه نیمه بلند خسوف یک ماه، برنده لوح تقدیر جشنواره عذرا شده است. سپس او وارد ادبیات داستانی جنگ شده و رمان‌هایی واقعی در فضایی جدید، با نام‌های داستان اسماعیل و شریف شریف در سال ۸۹ و کیمیای مجنون و روایت یک مرد را در سال ۹۰ به همت انتشارات سوره سبز منتشر کرده است.

از داستان تا نمایشنامه رادیویی

نگاه نوی مافی به مقوله جنگ باعث انتخاب فرم متفاوت و پرداخت به محتوای کمتر خوانده شده در این حوزه شده که نمودش در روایت یک مرد و اوجش در سطرهای گنگ است که در سال ۹۱ منتشر شد. او داستان جزیره سلاخی و داستان «وضیعت مجهول» را در سال ۹۲ منتشر کرده است.

از اواخر سال ۸۹ امیررضا مافی به درخواست دفتر ادبیات نمایشی رادیو، دوباره به نوشتن نمایشنامه برای چند سریال نمایشی برای شبکه‌های مختلف رادیو روی آورد. همچنین تله فیلم بعد از غبار ساخته محمود معظمی براساس فیلمنامه راز سرخ او توسط شبکه پنج تلویزیون ساخته و پخش شده است. در تمام این سال‌ها و در کنار فعالیت در حوزه ادبیات داستانی و نمایشی، مافی پیوسته مطالعات فلسفی خود را در حوزه‌های ادبیات پست مدرن و فلسفه کانت ادامه داده و در حوزه دین پژوهی به مسائل جدید کلامی پرداخته است که ماحصلش دو مقاله و چندین یادداشت بوده است.

فعالیت تخصصی

آثار

نام اثر نوع انتشارات سال انتشار توضیحات
هستی مرگ کتاب خزه ۱۴۰۲ جستارهایی درباره مواجهه با مردن
خسوف یک ماه فیلمنامه برنده ی لوح تقدیر جشنواره عذرا
راز سرخ فیلمنامه تله فیلم بعد از غبار ساخته‌ی محمود معظمی بر اساس این فیلمنامه است.
یک شب بارانی نمایشنامه
در انتظار مرگ و خداکشی نمایشنامه
مصرف هنر در عصر شبکه های اجتماعی مقاله فصلنامه رسانه‌های دیداری و شنیداری ۱۴۰۰ مشترک با دو نویسنده دیگر: بیژن عبدالکریمی و علی م‍رادخ‍ان‍ی‌
مرگ سوبژه در عصر شبکه های اجتماعی بر اساس مفهوم «واقعیت فرکتال» ژان بودریار مقاله دوفصلنامه پژوهش های علمی و فلسفی ۱۴۰۰ مشترک با بیژن عبدالکریمی
وضعیت بنفش کتاب چشمه ۱۴۰۰
وضعیت تهی کتاب نیماژ ۱۴۰۰
گیلاس‌های زرد کتاب روزنه ۱۳۹۷ داستانی کمدی درباره یک قتل
سکوت چشم‌ها کتاب نیمروز ۱۳۸۵ داستان این کتاب درباره‌ی دختری است افسرده که دیدار وی با مردی روشندل با نام "امید"، تحولاتی را در زندگی‌اش ایجاد می‌کند.
کویر من کتاب نیمروز ۱۳۸۸
داستان جزیره‌ی سلاخی کتاب نوگام ۱۳۹۲ ژانر جنایی/وحشت
داستان وضیعت مجهول کتاب سوره سبز ۱۳۹۰
مرافقت و مفارقت کتاب خیمه ۱۴۰۲ مرافقت و مفارقت در ۵۲ برش کوتاه و بلند نوشته شده است.
داستان اسماعیل کتاب سوره سبز ۱۳۹۲ با نگاهی به زندگی قهرمان دفاع از خرمشهر شهید اسماعیل زارعیان
شریف شریف کتاب سوره سبز ۱۳۹۰ حاوی گوشه‌هایی از زندگانی شهید سرلشکر «شریف اشراف»، فرماندة پادگان ۰۶ نیروی زمینی ارتش
کیمیای مجنون کتاب سوره سبز ۱۳۹۰
روایت یک مرد کتاب سوره سبز ۱۳۹۰ شرح حال شهید امیرسرلشگر شهید ایرج نصرت‌زاد
سطرهای گنگ کتاب سوره سبز ۱۳۹۱ داستان این کتاب برگرفته از مصاحبه امیر سرتیپ دربندی با امیر سرتیپ مرتضی محمدی، دو تن از فرماندهان ارتش جمهوری اسلامی است.
یک بشقاب شعار و سالاد وصل کتاب شعر نیمروز ۱۳۸۷
یادگاران دفاع مقدس کتاب گویا ایران صدا ۱۴۰۰ کارگردان: محمد عمرانی


گفتاورد

امیررضا مافی در صفحه شخصی فضای مجازی نوشت: «چرا رانتی ها از تأسیس بنیاد ملی پویانمایی ترسیدند؟ این روزها درباره تأسیس بنیاد ملی پویانمایی ایران مصاحبه‌های گوناگونی از سوی افراد مختلف در حال انتشار است. بعضی اظهارنظرها اما یک دلیل روشن دارد ترس از بین رفتن انحصار و رانت در زمینه تولید انیمیشن ایده بنیاد ملی پویانمایی را چند سال قبل در مصاحبه با خبرگزاری مهر مطرح کردم و آنجا صراحتاً گفتم که اگرچه مخالف تأسیس نهادهای جدید هستم اما فقدان نهاد تنظیم گر و تسهیلگر پویانمایی در شرایط پویایی انیمیشن به یک مسئله بغرنج بدل شده است. آن روزها انیمیشن در اختیار چند مدعی قرار داشت و انحصار تولید چه در آثار کوتاه و چه بلند بیداد میکرد بودجه های نهادهای نامعلوم با اهداف پیچیده به پروژه‌های آقازاده ها گسیل میشد و سهم سایر هنرمندان هیچ بود. ما تلاش کردیم در حوزه هنری این انحصار را بشکنیم و تعدادی از استودیوهای شهرستانی را به مدار تولید آثار بیاوریم. لوپتو مسافری از گانورا، رؤیا شهر و یوز نمونه این تصمیم است.
تصور ما این بود که یک نهاد متولی بزرگتر از مرکز انیمیشن حوزه و هر جای فعال دیگری می‌تواند این رانت و انحصار را از بین ببرد. حالا که تأسیس بنیاد از هزار خم عبور کرده همان‌ها که دلشان می‌خواست بودجه و امکانات فقط برای خودشان باشد ترسیده‌اند و مقاومت می‌کنند. همان‌ها که وقت اکران مسافری از گانورا که تولید بچه های مشهد بود هزار سنگ جلوی پای ما انداختند به این خیال که فروش دیگری بیشتر و بیشتر شود. همان وقت ما در سینماهای حوزه حتی یک سنانس از دیگری به نفع فیلم خودمان کم نکردیم و از پیشرفت آن هم حمایت کردیم چون معتقد بودیم فروش انیمیشن باعث توسعه آن است. اما دوستان سازمان سینمایی و آقازاده‌های پرمدعای انیمیشن همان‌ها که از نهاد مستقل انیمیشن می‌ترسند مانع تداوم اکران یک فیلم دیگر شدند و روز آخر اسفند هم ناگهان ختم اکران مسافری از گانورا را اعلام کردند.
بعدتر تمام تلاش خود را به کار بستند تا نهاد مستقل انیمیشن یعنی بنیاد ملی پویانمایی را با تلاشهای فراقانونی ذیل سازمان سینمایی ببرند تا بودجه خوبی که طبق وظایف برنامه هفتم برای آن دیده می‌شود را سینمایی ها مدیریت کنند. قانون مانع شد حتی تلاشهایی برای دور زدن قانون انجام شد که ما مقاومت کردیم و تا پایان دولت قبل این کار غیر قانونی انجام نشد. بعدتر هجمه رسانه ای آغاز شد و انحصارگرایان و رانتی ها در یک پیوند نامیمون مرکز گسترش سینمای مستند تجربی و پویانمایی را برای تولی پویانمایی کافی اظهار کردند.
بنیاد ملی هیچ برنامه ای برای کوتاه کردن دست مرکز نداشته و ندارد. ما معتقدیم مرکز هنوز باید آثار کوتاه تجربی و دانشگاهی خودش را بسازد. اما ادعای اینکه مرکز می‌تواند تولی جهان بزرگ انیمیشن را بر عهده بگیرد شوخی است مرکز در این سال‌ها در به پایان رساندن آثار سینمایی دچار مشکل جدی است آثار نیمه تمام مانده‌اش فراوان است و خبرنگاران مستقل می‌توانند در این باره مطالبه‌گری کنند. از طرفی مرکز گسترش مأموریت اصلی‌اش مستند است و در این سال‌ها در این حوزه تلاش‌های فراوانی انجام داده که بخش زیادی از آن قابل تقدیر است اما در انیمیشن؟ حالا مسئله چیست که اتحاد منحوس انحصارطلبان و رانتی ها شکل گرفته؟ حالا که انیمیشن در ایران رونق گرفته و توجه نهادهای اقتصادی به آن جلب شده عده ای خود را صاحب و متولی و پدرخوانده تلقی می‌کنند و از حضور جوان‌ها مستقل‌ها و حضور استودیوهای شهرستانی هراس دارند و در زمان تغییر دولت با فعالیت فراوان رسانه ای می‌خواهند تیم جدید مدیریتی وزارتخانه را تحت تأثیر قرار دهند. این متن را برای ثبت در تاریخ می‌نویسم تا همه اهالی انیمیشن ایران بدانند که ما تلاش می‌کنیم یک نهاد مستقل فراجناحی زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای انیمیشن داشته باشیم و این استقلال از سازمان سینمایی کشور ضمن همکاری‌های مستمر با آن را برای پیشبرد کامل اهداف انیمیشن کشور ضروری می‌دانیم ما اراده کردیم که رانت و انحصار را از بین ببریم و توزیع عادلانه سرمایه را به سرانجام برسانیم همین است که صداهای مدعیان بلند شده و ترسیدند. امروز همه اهالی انیمیشن باید متحد باشند برای جلوگیری از رانت و انحصار طلبی پدرخوانده ها و ایجاد امکان شکوفایی همگان به اندازه استعدادشان برای قدرت گرفتن بیشتر انیمیشن و پیشرفت همه جانبه آن. یادمان باشد شکست ایده بنیاد ملی پویانمایی یعنی قدرت گرفتن ناکارآمدی و تشدید نظام رانتی و انحصار طلبی تلخی که تا این روزها هم باقی است. بماند برای تاریخ.»[۱]

امیررضا مافی: مستند مهم ترین گونه تصویری ما است. در روزگاری که مطالعه شکل‌های مختلفی پیدا کرده است، که یکی از مهم‌ترین آن‌ها مستند است و افراد اگر به دیدن مستند عادت کنند، بخش زیادی از نیاز به مطالعه در آنها مرتفع می شود.
جهان هم به این سمت رفته است و فرم های جدید ساخت مستند هم نشان می دهد که اهمیت این گونه بیش از پیش است و اگر این مسیر در ایران هم جا بیفتد و مردم ایران هم اهمیت دیدن مستند و ملاقات با حقایق را درک کنند، بخش زیادی از نیاز ما به سرانه مطالعه مرتفع خواهد شد. این گونه حتی از گونه داستانی هم مهم تر است و تا می توانیم باید آن را جدی بگیریم. زیرا در مباحث مختلف فرهنگی امروز با تاثیری که مستند در تغییر نگرش های ما ایجاد کرده، مواجه هستیم.[۲]

امیررضا مافی: جشنواره «سینماحقیقت» جزو جشنواره های مهم و معتبر ما است و در تمام این سالها جایگاه خود را پیدا کرده است. «سینماحقیقت» جشنواره با ثباتی است. ازطرف دیگر نیز می توان اینگونه تحلیل کرد که چون هنوز برخی از مدیران به این درک نرسیده‌اند که مستند چقدر مهم است آن را دست کاری نکرده اند. جشنواره «سینماحقیقت» مهم‌ترین جشنواره مستندما است اما آیا تنها جشنواره ما باید باشد؟ هرچقدر که ما برای جشنواره حقیقت و امثال آن جشنواره های پشتیبان ایجاد کنیم، اهمیت مستند بیشتر دیده می شود و آدم ها برای ساخت بیشتر مستند ترغیب می شوند. امروز اگر به جنگ نرم قائل هستیم، مهم ترین توپخانه ما ساختن مستند است.[۳]


پانویس

  1. «چرا رانتی‌ها از تأسیس بنیاد ملی پویانمایی ترسیدند؟». ایبنا. ۱۰ شهریور ۱۴۰۳. دریافت‌شده در ۱۰ شهریور ۱۴۰۳.
  2. «مدیر مرکز انیمیشن سوره: تماشای مستند بخشی از نیاز به مطالعه را رفع می‌کند». خبرگزاری جمهوری اسلامی. ۱ دی ۱۴۰۲. دریافت‌شده در ۹ شهریور ۱۴۰۳.
  3. «مدیر مرکز انیمیشن سوره: تماشای مستند بخشی از نیاز به مطالعه را رفع می‌کند». خبرگزاری جمهوری اسلامی. ۱ دی ۱۴۰۲. دریافت‌شده در ۹ شهریور ۱۴۰۳.

پیوند به بیرون