بازخوانی اسناد زندگی نیما در آستارا (کتاب)
این مقاله نیازمند تصویر مناسب است. |
اطلاعات کتاب | |
---|---|
نویسنده | هادی راشد |
موضوع | بازخوانی و چاپ چند سند دربارهٔ زندگی نیما |
زبان | فارسی |
به کوشش | جمشید رحیمنژاد |
تعداد صفحات | ۷۹ |
اطلاعات نشر | |
ناشر | بزرگمهر |
محل نشر | تهران |
تاریخ نشر | ۱۳۷۹ |
شمارگان | ۳۰۰۰ |
شابک | 2_39_5730_964 |
بازخوانی اسناد زندگی نیما در آستارا اثر هادی راشد که در سال ۱۳۷۹ توسط انتشارات بزرگمهر به چاپ رسید. این کتاب با انگیزهٔ بازخوانی و چاپ چند سند دربارهٔ زندگی نیما در آستارا به نگارش درآمده است. این اسناد را که سالها در بایگانی اداره آموزش و پرورش آستارا نگهداری شده بود، در سالهای آغازین دهه پنجاه، در پی انبارگردانی، یکباره برای سوزاندن و نابودی به دور انداختند و تنها در پی شناسایی و دوراندیشی سرپرست محترم وقت کارگزینی آموزش و پرورش آستارا، شادروان جمشید رحیمنژاد بازیابی و دگرباره نگاهداری شد. آقای رحیمنژاد پس از چندی این اسناد را به میانجی دوستی برای بهرهبرداری و انتشار نزد یکی از گردانندگان ماهنامههای تهران فرستادند که البته آن ماهنامه در گردونهٔ روزگار چندان نپایید. از این رو این اسناد به انتشارات بزرگمهر سپرده شد تا در شناسایی گوشههای تاریک زنگی نیما به کار آید.
پس از خاکسپاری دوبارهٔ پیکر نیما در یوش و امیدواری به اینکه زادگاه شاعر به کانون نگاهداری یادمانهای زندگی و شعر نیما درآید؛ آقای رحیمنژاد نزدیک به ۱۴۰ برگ از اسناد پرسنلی بازیافته را سخاوتمندانه، به اداره کل میراث فرهنگی استان مازندران سپردند. از آن روز تاکنون نگارنده امیدوار بود که سرپرستان محترم اداره کل میراث فرهنگ استان، خود نسبت به آمادهسازی و انتشار این اسناد همت گمارند؛ اما بیم ناشناخته ماندن ارزش اسناد نزد آنان و پوسیدگی و نابودی آن از یک سو و جای خالی آن در کنار جستارهایی که دربارهٔ زندگی نیما در آستارا درگرفته است، از سوی دیگر، نگارنده را به بازخوانی، تدوین و ویراستاری برگهایی از این اسناد برانگیخت.
در بازخوانی این اسناد، نگارنده کوشیده است تا نخست سرفصلهای زندگی نیما در دهه نخست سده کنونی را بر اساسنامهها و زندگینامههای بازمانده از شاعر و دربارهٔ او، در پیش نهد و آنگاه، گزارشهای گردآمده در این اسناد را بر زمینهای از آگاهیهای افزونتر دربارهٔ زندگی شاعر، فراروی خوانندگان بگستراند. گذشته از بازخوانی اسناد، در بخش پایانی کتاب، قطعهای از نیما گنجانیده شده است. به این قطعه، نگارنده سالها پیش برخورد و از آن رو که جای آن را هنوز در مجموعه کامل اشعار نیمایوشیج خالی میبیند، برای آگاهی نشر و ویراستار یا ویراستاران کنونی و آینده شعرهای نیما به چاپ سپرده است.[۱]
پانویس
- ↑ «بازخوانی اسناد زندگی نیما در آستارا». دریافتشده در ۲ خرداد ۱۴۰۳.