تجارتخانه بوشی (مستند)

از یاقوت
تجارتخانه بوشی
پوستر فیلم
پوستر فیلم
نام فیلمتجارتخانه بوشی
موضوعجنگ سوریه با داعش
سبکمستند
کارگردانمحمدهادی نعمت‌اللهی
نویسندهفریناز ربیعی
تدوینمحمدمهدی سهرابی
صداپیشگانمریم شاهین‌فر
مدیر تولیدمهدی سعیدی
صدابردارحبیب آقاتقی
فیلمبرداریامیر اوصانلو
شرکت/سازمان تولیدکنندهسازمان هنری رسانه‌ای اوج
زمان۲۸ دقیقه
کشورایران
زبانفارسی


تجارتخانه بوشی (تولید ۱۳۹۷) مستندی است به کارگردانی محمدهادی نعمت‌اللهی و با تهیه‌کنندگی مهدی مطهر که روایتی متفاوت از از جنگ سوریه با داعش را به تصویر کشیده است.

این مستند را سازمان هنری رسانه‌ای اوج در ۲۸ دقیقه تولید کرده است.

درباره مستند

رجب بوشی یک تاجر ساکن شهر حلب است که با شروع جنگ کارخانه اش را از دست می دهد اما چون مسئولیت اداره یک آسایشگاه را بر عهده دارد مجبور می شود بماند تا ساکن آرایشگاه بوشی در امان باشند.

او خانواده اش را هم با خود می آورد و در مجاورت آسایشگاه مستقر می کند. یک روز بعد از آزادی حلب تروریست ها خانه ابو رجب را با موشک هدف قرار می دهند و خانواده او به شهادت می رسند تا عملا قربانی معلولان و سالمندان آسایشگاه شده باشند.

حالا عمو رجب مانده و آسایشگاهی که سا‌ل‌ها آدم‌های به‌ظاهر معیوب و کم‌توان جسمی و ذهنی در آن ساکن‌اند که اگر دست نوازش و پدرانه عمو رجب نبود معلوم نبود چه بر سرشان می‌آمد؛ آسایشگاهی که قبل از آتش فتنه ۳۰-۴۰ مهمان داشت اما حالا جمعیتش سه رقمی شده است و مخارجی که وسط این بحران گاهی لنگ می‌شود.

اما عمو رجب توکل می‌کند و زیر این همه بار کم نمی‌آورد و کوتاه نمی‌آید و البته خداوند نیز بدجور دستش را گرفته است. به نظرم عمو رجب لوتی‌وار پای عقایدش ایستاد و خدا هم بغلش کرد و نگذاشت کم بیاورد.

در “تجارتخانه بوشی” هیچ‌کس نمی‌گوید یا نمی‌پرسد دینت چیست، مذهبت چیست، متعلق به کدام قوم و طایفه‌ای و طرفدار چه کسی هستی؟ قصه حول محور انسانیت می‌گذرد، روایت انسان‌های بی‌پناهی که ناخواسته درگیر خانه‌خرابی و آوارگی شدند. فواره فتنه وسط زندگی‌شان به هوا بلند و شتک خون به زندگی‌شان زد و حالا میان زمین و هوا مانده‌اند و یک عمو رجب!

عمو رجب آنچنان تو را با خود همراه می‌کند که گم می‌شوی توی خیال خودت؛ انگار توی جنوب شهر همین تهران، توی کوچه پس کوچه‌های میدان خراسان و بی‌سیم، منزل عمو رجب است و آسایشگاه هم انگار ته شهباز جنوبی (هفده‌شهریور) و آدم‌‌هایی که خروار خروار مرام دارند و سینه‌چاک برای کارهای سخت و خیر.[۱]

گفتاورد

محمدهادی نعمت اللهی کارگردان مستند «تجارتخانه بوشی» که در چهاردهمین جشنواره سینماحقیقت حضور دارد،در گفت وگو با پانا درباره شکل‌گیری ایده این اثر که به طور اتفاقی برایش در حلب رخ داده است، توضیح داد:

«برای مستندسازی از سوریه و ثبت تاریخ شفاهی با فرماندهان جنگ به این کشور رفته بود و هنوز نمی دانستیم که راش ها و مصاحبه هایمان قرار است به مستند تبدیل شود یا نه. فرار بود برگردیم که ماجرای دستگیری محسن حججی و محسن قمی همرزمش اتفاق افتاد و ما این وقایع را ثبت و ضبط کردیم. ممکن بود داعش به ما نیز حمله کند و در خط مقدم حضور داشتیم.»

وی افزود: «بعد از چند روز اوضاع تغییر کرد و به ما گفتند به حلب برگردیم. قرار نبود در حلب مستندی بسازیم اما به دلیل این که ناراحت بودم این سفر ثمره ای ندارد تصمیم گرفتم بین مردم باشم و فضای شهر را در روزهایی که جنگ در حلب آغاز شده است، ببینم. با یک راننده تاکسی آشنا شدم و از او خواستم ما را به شهر ببرد و بگرداند و اگر قصه و یا ماجرایی هست که می تواند برای ما جذاب باشد، معرفی کند. او در روز دوم ما را به وعده صبحانه ای در یک اسایشگاه به نام بوشی دعوت کرد که شخصیتی به نام ابورجب مدیر آن بود. در زمان جنگ در حلب نیز این آسایشگاه وجود داشت و فعالیت می کرد. زیرا مردم نمی توانستند سالمندان را با خود همراه کنند و برایشان سخت بود.» نعمت اللهی بیان کرد: «با ابورجب مدیر آسایشگاه بیشتر آشنا شدیم و زلف مان به این سوژه به اصطلاح گره خورد. او حاضر به ساخته شدن مستندی از خودش نبود و فقط در ازای کمک نقدی و ۲۰۰ دلاری ما به آسایشگاه که سوخت آسایشگاه را تامین می کرد، حاضر شد نیم روزی اجازه تصویربرداری از آن ها را به ما بدهد و ما فقط ۵ ساعت فرصت داشتیم در آسایشگاه بوشی مستند بسازیم. «تجارتخانه بوشی» ماحصل ۵ ساعت مستندسازی در این اسایشگاه سالمندان است.» وی در پاسخ به این که با توجه به کم بودن فرصت پرداخت به سوژه چقدر این مستند مطابق با میلش پیش رفته است، عنوان کرد: «این که توانستیم از ۵ ساعت ضبط، یک قصه تعریف کنیم، برایم قابل قبول است اما در مورد این که مستند می توانست بهتر از این شود یا نه، می توان نظر دیگری داد؛ اما باید بگویم آنچه در «تجارتخانه بوشی» می بینیم همان حسی است که من در مواجهه با ابورجب داشتم و دلم می خواست با مخاطب به اشتراک بگذارم. بُعد دیگر هم رو به رو شدن با سوژه ای است که شاید در نگاه اول به جنگ کمتر مورد توجه قرار بگیرد. در واقع لایه ای را روایت می کند که در همان برخوردهای اولیه قابل مشاهده نیست.»

این مستند ساز ادامه داد: ««تجارتخانه بوشی» روایت آدم‌هایی است که برای عده‌ای نگهداری‌شان در شرایط جنگ به صرفه نیست و همراه کردن و با خود بردنشان سخت می‌شود. آن‌ها متاسفانه در چنین شرایطی اولویتی برای دیگران نداشتند. من تنها در آن ۵ ساعت این فضا را روایت کردم و نه فرصت میزانسن دادن داشتم و نه این که به نظر این کار درست می رسید.»

وی در پایان درباره شیوه برگزاری آنلاین جشنواره سینماحقیقت خاطر نشان کرد: «شاید بتوان فعالیت سینماحقیقت را به قبل و بعد از کرونا تقسیم کرد زیرا نمایش آنلاین، انگار دیگر به بخشی از ذائقه مردم تبدیل شده است و ظرفیتی را به ظرفیت های اکران اضافه کرده است. در دسترس بودن و مواجهه شخصی داشتن با اتفاقی از جنس اکران حتما تجربه جدید و موفقی خواهد بود. البته ایراداتی هم دارد که اگر بعدها رفع شود، این نحوه اکران را ماندگار می کند.»[۲]

پانویس

  1. «تجارتخانه بوشی». دریافت‌شده در ۲۲ مرداد ۱۴۰۳.
  2. ««تجارتخانه بوشی»، روایت افرادی که در شرایط جنگ، اولویتی برای دیگران نداشتند». ۱ دی ۱۳۹۹. دریافت‌شده در ۲۲ مرداد ۱۴۰۳.

پیوند به بیرون