تلهتئاتر
تلهتئاتر (به انگلیسی: Television play) به برنامه تلویزیونی گفته میشود که یک نمایش تئاتر را از تلویزیون پخش میکند.
ویژگیها
تله تئاتر یا نمایش تلویزیونی به اثری گفته میشود که ضمن دربرداشتن ویژگیهای اصیل و کلاسیک؛ یعنی داشتن متن (نمایشنامه)، گفتگو (دیالوگ)، عمل (بازی) و شخصیت (کارکترهای نمایشی) با بهرهگیری از امکانات تکنیکی رسانه تلویزیون که شامل دوربین (نماها)، مونتاژ (تنوع و ترکیب نماها) و دکور (استودیو یا صحنههای طبیعی) است، در قالب نمایشی که با نیازها، ظرافتها، خواستها و قالب تلویزیون تنظیم شده، اجرا و ضبط میشود.
این ساختار (که مختص تلویزیون است) باید منطبق با زبان و ویژگیهای این رسانه تعریف شود؛ برخی از این ویژگیها عبارت است از غیر زنده بودن، دارای زمان تعریف شده و محدود، سریع، عمومی و تکنیکی بودن.
اوّلین تلهتئاترها از دهه پنجاه میلادی در تلوزین انگلستان پخش شد.
انواع تلهتئاتر
تلهتئاتر بر چهار نوع است:
- تئاتر صحنه ای که عیناً در محل اجرا برای پخش از تلویزیون ضبط میشود.
- اجرای صحنه ای که بدون تغییر و دستکاری زیاد در استودیو ضبط میشود۰
- اجرای تلویزیونی متن تئاتری که بر اساس ویژگیهای رسانه تلویزیون تغییراتی در متن نمایشنامه و میزانسن ایجاد میشود.(تله پلی)
- اجراهایی که بر اساس تله پلی - متن نمایشی مختص تلویزیون شکل میگیرد.
تلهتئاتر در ایران
پیشینه تله تئاتر از زبان داریوش مودبیان
داریوش مودبیان در نشست تئاتر و رسانه درباره تاریخچه تلهتئاتر گفت:
نخستین نمایش تلویزیونی را آقای نصیریان در سال ۱۳۳۸ اجرا کردند و اتفاقا چهارشنبه شبی بود به نظر میرسد این چهارشنبه شبها برای تئاتر ما خوش یمن است در آن زمان سالی بود که حتی ۵۰ تله تئاتر در یک سال از تلویزیون ایران پخش شد. این کارگردان تئاتر با اشاره به ارتباط دو سویه و مستقیمی که در صحنه تئاتر میان اثر و مخاطب ایجاد میشود، خاطرنشان کرد: در این ارتباط مستقیم و دو سویه نیازها و پس زدنها مطرح میشود و هنگامی که یک تماشاگر اخم میکند وخمیازه میکشد، بر اجرا تاثیر میگذارد اما در تلویزیون کار حادتر میشود و باید پژوهشهای بنیادیتری در مورد تئاتر تلویزیونی و نیاز به دیدن آن انجام شود وگرنه بهتر است این ساختار را کنار بگذاریم.
داریوش مودبیان با یادآوری خاطرهیی از دوران دانشجوییاش در فرانسه گفت: در آن زمان مدیر شبکه فرهنگ فرانسه مستقیم به گروهی که من هم در بین آنها بودم گفت«نمایش رادیویی هرگز به لحاظ بودجه و غیره برای ما صرف نمیکند اما این ساختار میتواند سکوی پرتابی باشد برای آموزش نیروهای جوان و رسیدن آنها به تئاتر صحنه باشد».
این مترجم متون نمایشی سپس با تذکر این که مخاطب را در چارچوب ارتباطات به معنای عام به کار نمیبریم، بلکه یک الگوی ارتباطی است ادامه داد: مخاطبشناسی همراه با گزینش مخاطب اتفاق میافتد، مخاطب در تئاتر همراه با تولید قرار دارد و به سرعت تماشاگران تئاتر به مخاطب تبدیل میشوند. اما در تلویزیون مطمئن نیستیم که تماشاگران به مخاطبی که در نظر گرفتیم تبدیل شوند. مخاطب در تلویزیون از زمانی که هنرمند قلم بهدست میگیرد، گزینش میشود. مخاطب فعال کسی است که فیدبک (عقبه کار) را به هنرمند منتقل میکند تا چرخه تولید عمل کند.
وی با نگاهی اجمالی به تاریخچه تله تئاتر در جهان، یادآور شد: تلویزیون همچون سینما و رادیو ابتدا از نمایش آغاز میکند. نخستین نامی که برای این رسانه انتخاب میشود رادیوی عکسدار(رادیو ویژن) است. تلویزیون بیآنکه بخواهد به برادر بزرگترش رادیو پشت میکند چون ابزار دیداری را بر شنیداری مقدم میداند. در نمایش تلویزیونی فضای دیداری مقدم بر فضای شنیداری است.
به اعتقاد داریوش مودبیان، درامنویس تلویزیونی در میانه راه نگارش تئاتری و نگارش سینمایی قرار دارد. در میانه راه نیم نگاهی هم به نگارش نمایش رادیویی دارد.
این مدرس دانشگاه، سپس از متن نمایشی برای تلویزیون به عنوان تصویرنامه یاد کرد و گفت: متن نمایشی یا (تصویرنامه تلویزیونی) یک منبع اطلاعاتی برای تمام عوامل ساخت یک تله تئاتر است تا هماهنگی و انسجام لازم را براساس این منبع اطلاعاتی در بین خود ایجاد کنند.متن به کرم ابریشمی میماند که قرار است به پروانه تبدیل شود. تصویرنامه یا (Scpript) مشخصههای فنی تنها ندارد، بلکه مشخصههای اجرایی در یک مقطع زمانی خاص دارد.
داریوش مودبیان سپس با اشاره به مشکلاتی که در صدا و سیمای ایران وجود دارد، تصریح کرد: در تلویزیون یکی از مشکلاتمان این است که کالاهای یک بار مصرف تولید میکنیم که گاه حتی یک بار هم نمیتوانیم آنها را پخش کنیم.زمانی احساس میکرم در تلویزیون میتوان کتاب نوشت، اما امروز روزنامه مینویسم. روزنامههایی که تنها در خیابان خوانده دور انداخته و مردم از روی آنها رد میشوند. اگر پذیرفتهایم که کار ژورنالیستی در تلویزیون انجام دهیم، حداقل سعی کنیم روزنامههای وزین بنویسیم که ماندگار باشند.
وی سپس تصویرنامه داستانی را همچون فیلمنامه و نمایشنامه، دارای دو ساختار درونی و بیرونی دانست و ادامه داد: خصلت عمده تصویرنامه شناخت مخاطب است. وجوه افتراق اساسی آن با نمایشنامه و فیلمنامه، حضور مخاطب در کنار نویسنده از همان ابتدا است.مخاطب حضور تاثیرگذارش را در تئاتر به هنگام اجرا، در سینما به هنگام فیلمبرداری و تدوین و در نمایش تلویزیونی در همان بدو نگارش تصویرنامه فنی میگذارد.
این کارگردان و بازیگر تئاتر اطلاعات غیر مستقیم در تلویزیون را دغدغه جدی هنرمندان دانست و خاطرنشان کرد: در تلویزیون چون با میانگین مخاطب عام سر و کار داریم باید فضا تفهیم شود.این در حالی است که برای ایجاد صحنهیی خنثی در تلویزیون با مشکل مواجه هستیم در تلویزیون سیاهی مرگ تصویر است همان طور که در رادیو سکوت مطلق مرگ صدا است. برای ایجاد فضای خنثی در تلویزیون بر خلاف صحنه تئاتر باید از صحنهیی سفید آغاز کرد.
داریوش مودبیان در ادامه با یادآوری این که اولین تجربه تلویزیون در ساختار نمایش تلویزیونی به جنگ جهانی دوم برمیگردد، اظهار کرد: تلویزیون دارای دو فرزند است که یکی مستند ودیگری نمایش است.تئاتر تلویزیونی تا کنون به چهار شکل بوده است و هر چهار ساختار در کشور ما قابل استفاده است.
به گفته وی اولین شکل تئاتر تلویزیونی گزارش تئاتر صحنه بوده است. امروزه نیز ضبط و پخش تئاتر صحنه یکی از انواع تئاتر تلویزینی است. این یک همکاری مشترک میان تئاتر صحنه و تلویزیون محسوب میشود.
وی از تئاتر استودیویی به عنوان نمایش تلویزیونی نام برد و گفت: این ساختار از سال ۱۳۳۸ به صورت هفتگی از تلویزیون ایران پخش شد. عباس جوانمرد نخستین کارگردان تلویزیونی برای نمایش «گرترود» بود و عنوان «دکوپاژ» مقابل نام وی قرار گرفته بود.در میان این تئاترهای استودیویی به تدریج اقتباسها شکل گرفتند.
وی درباره تئاتر اقتباسی تلویزیونی به عنوان سومین نوع نمایش تلویزیونی گفت: در این نوع تئاتر به زبان تلویزین نزدیک میشویم.این نمایش تلویزیون به ویژگیهای تله پلی یا همان تله تئاتر نزدیکتر است.
داریوش مودبیان، تئاتر از پایه و اساس تلویزیونی یا (tele play) را چهارمین نوع نمایش تلویزیونی دانست و گفت: این تئاتر برترین نوع نمایش تلویزیونی است و گونهیی از تئاتر صحنه محسوب نمیشود.
وی درباره سابقه نخستین «تله پلی» در تلویزیونی گفت: در سالنامه بیبی سی آمده است رابر بولت فیلمنامهنویس معروف انگلیسی یک نمایشنامه برای رادیو به نام «مردی برای تمام فصول» مینویسد.این نمایشنامه با موفقیت در شبکهیی رادیویی اجرا میشود.در سال ۱۹۵۵ مسوولان بیبی سی به رابر بولت سفارش میدهند که از روی این نمایش رادیویی یک نمایش تلویزیونی بنویسد و در کنار این نمایش نام «تله پلی» شکل میگیرد.[۱]
مشکلات تلهتئاتر در ایران
به تازگی شبکه چهار سیما تلاش کرده است بخش ثابتی برای پخش تلهتئاتر در نظر بگیرد؛ موضوعی که البته با واکنش مثبت مخاطبان و علاقهمندان تئاتر روبهرو شد. متاسفانه بیتوجهی صداوسیما به عنوان یک رسانه ملی به هنر تئاتر، روز به روز آن را از اذهان مخاطب عام دور کرده است.
شنیدن این خبر که یک بخش ثابت برای تله تئاتر در نظر گرفته شده، بسیاری از هنرمندان تئاتر را سر ذوق آورد اما بیش از یک سال از این وعده میگذرد و تاکنون هیچ خبری از این اتفاق نیست.
صداوسیما بعد از یک وقفه ۱۳ ساله در پخش تلهتئاتر، این نوید را داد اما به نظر نمیرسد تئاتر در نگاه کلان این سازمان جایی داشته باشد. تیرسال ۹۶، شبکه چهار سیما اعلام کرد که قرار است از ابتدای پاییز مجموعههای نمایشی جدیدی برای پخش از این شبکه در نظر گرفته شود.
این در حالی است که با وجود گذشت یک سال از این وعده و بازپخش مکرر تلهتئاترهای قدیمی، هنوز هیچ اقدامی صورت نگرفته و گویا به دلیل «مشکلات مالی» از دستور کار شبکه خارج شده است.
در همین راستا، حمید ابراهیمی (مدیر گروه ادب و هنر شبکه چهار سیما) درباره علت تاخیر در تولید تلهتئاترهای جدید و همچنین سرانجام متنهایی که پیشتر در راستای این وعده به نگارش درآمده بودند و قرار بود وارد مرحله تولید شوند، به ایسنا توضیح داده که هنوز هیچ بودجهای برای تولید تلهتئاترها تعیین نشده و برآوردها همانطور باقی مانده است.او در پاسخ به این پرسش که چرا تولید تلهتئاترها که زمانی از اهداف اصلی شبکه چهار سیما عنوان شده بود، اکنون از رده خارج شده است، اظهار کرده است: این سوال را باید از دوستانی پرسید که بودجهها را تخصیص میدهند. به هر حال تولید تلهتئاتر گران و پرهزینه است و نسبت به برنامههای روتین و ترکیبی نیاز به بودجه بیشتری دارد. بحث بودجه هم در مرکز هنرهای نمایشی سازمان یا همان سیما فیلم برآورد میشود و این مرکز باید بودجه قابل توجهی را برای تولید تلهتئاتر کنار بگذارد که فعلا اقدامی صورت نگرفته است.
ابراهیمی اضافه کرده است: البته من این موضوع را درک میکنم چراکه سازمان مشکلات مالی زیادی دارد و شاید در این شرایط جایی برای طرح تلهتئاتر وجود نداشته باشد. امیدوارم این مسائل حل شود و تلهتئاتر و کارهای نمایشی شبکه چهار سیما هم شروع شود. باید به این نکته توجه کرد که اولویتهای ما تغییر نکرده است و فقط پولی وجود ندارد.
بی توجهی رسانه ملی به تئاتر
به نظر میرسد توجه صداوسیما به تئاتر تنها به همین وعدهها ختم میشود و در نهایت هم با بهانه کمبود بودجه غائله را ختم میکند. اگرچه مخاطب تئاتر نسبت به سینما، پایینتر است اما رسانه ملی نمیتواند و نباید از مسئولیت خود شانه خالی کند.
توجه به این نکته نیز لازم است که سالنهای تئاتر در شهرستانهای ایران بسیار کم و محدود است و تله تئاترهای تلویزیونی شاید میتوانست فقدان وجود و شأن تئاتر و دیدن تئاترهای خوب را کاهش دهد. اساسا تله تئاترها قرار نیست دارای مخاطبان گسترده ای باشند؛ مگر سریالهای آبکی صداوسیما دارای مخاطبان گسترده است؟ تله تئاتر را تنها عده معدودی دوست خواهند داشت اما رسانه ملی برای این عده معدود هیچ برنامه ای تولید نمیکند. با توجه به اینکه سالها از پخش تله تئاتر در شبکه چهار گذشته، صداوسیما همچنان نسبت به این مسأله بیتوجه است. تلویزیون باید از یک کالای مصرفی در بین خانوادهها به یک کالای فرهنگی تبدیل شود. توقف رشد تولیدات تئاتر تلویزیونی به ویژه در شبکه چهار سیما، حاکی از کم توجهی مسئولان و مدیران در این حوزه است؛ مدیرانی که باید از هر فرصتی استفاده کنند تا مخاطبان از دست رفته تلویزیون را دوباره جذب کنند حتی پخش کارهای قدیمی هم برای مخاطبان امروز جذاب است اما رسانه ملی از این موضوع هم به سادگی میگذرد. تئاتر و تلهتئاتر برای مخاطبان فرهنگی تلویزیون است، در واقع مخاطبی که بیشترین خوراک را به شکل فرهنگی از جامعه میگیرد و همچنین کمترین خوراک را از تلویزیون به دست میآورد. خوراک مخاطب را رسانه تعیین میکند. یک زمانی تله تئاترها، از جمله درخشانترین برنامههای فرهنگی و هنری تلویزیون بودند و این مسأله پای خیلیها را به کار تئاتر باز کرد، بسیاری با دیدن همین تله تئاترها بود که با مدیومی به عنوان تئاتر آشنا شدند.
مدیران تلویزیون مانند مدیران آموزش و پروش، به تئاتر علاقه ای ندارند و توجهی هم به مخاطبانی که به چنین برنامههایی علاقهمند هستند، نشان نمیدهند. این روند دیکتاتورمآبانه صداوسیمای به اصطلاح ملی، تنها مخاطبانی را پای برنامههای خود مینشاند که موافق با تفکر دگم آن باشد. با روند روبه افول صداوسیما در سالهای اخیر، بسیاری از هنرمندان تئاتر و سینما که همچنان از مهمترین چهرههای فرهنگی ما هستند، از صداوسیما گریزان شدند. این مسأله به گونه ای پیش رفته که یک شکاف عمیق بین تلویزیون و هنرمندان تئاتر ایجاد شده است که به نظر میرسد رسانه ملی هم تلاشی در پر کردن این شکاف نمیکند.
مخاطبان علاقه مند به تئاتر، با گرانی بلیت نمایشها، نمیتوانند بسیاری از کارها را در تماشاخانهها دنبال کنند و تلویزیون هم مانند برهوت، خالی از هرگونه نمایش یا حتی بحث و گفتوگو پیرامون این مدیوم هنری است. اگر رسانه ملی خودش را با خودش هم مقایسه کند، قطعا وضعیتی بهتر از این را شاهد خواهیم بود.
نمونههای مشهور تلهتئاتر
- تله تئاتر دکتر فاستوس
- تله تئاتر سوء تفاهم
- تله تئاتر سوزنبانان
- تله تئاتر تله موش
- باجناقها
- بازرس
- دفینه
- گندم
- همه پسران من
- دستهای آلوده
- قطار ارواح
- داستانهای طنز چخوف
تله تئاترهای بزرگ
- نامزدِ ویولِت”؛ نوشته “فِرانسوا دو تِرامون” نویسنده معاصر فرانسوی.
- تله تئاتر “یادداشتهای روزانه”؛ نوشته “نیکُلای واسیلیِویچ گوگول”نویسنده بزرگ روس که بنیانگذار سبک رئالیسم انتقادی در ادبیات روسی و یکی از بزرگترین طنزپردازان جهان است.
- تله تئاتر دکتر فاستوس، نوشته یِ کریستوفر مارلو
- تله تئاتر سرکلانتر خوش قلب، نویسنده این نمایش “ژرژ کورتلین”
برندگان
- تله تئاتر در منطقه جنگی، وجین گِلَدِستون اونیل نمایشنامه برجسته آمریکایی بود که برنده جایزه ادبی نوبل در سال ۱۹۳۶ میلادی شد.
- تله تئاتر «هنر» سال تولید؛ ۱۳۸۹- نویسنده این نمایشنامه “یاسمینا رضا” است. یاسمینا رضا نمایشنامهنویس، بازیگر، رماننویس و فیلمنامهنویس فرانسوی و برنده جایزههای بسیار است.
- تله تئاتر خرده جنایتهای زن و شوهری – سال تولید؛ ۱۳۸۷- نوشته “امانوئل اشمیت” نویسنده و فیلسوف فرانسوی استجایزه تئاتر مولیر فرانسه، جایزه بهترین مجموعه داستان گنکور، جایزه آکآدمی بالزاک همراه بسیاری از جوایز فرانسوی و خارجی از جوایز اهداشده به اشمیت است.
پانویس
- ↑ گزارشي از «تئاتر و رسانه»؛ *تاريخچه تلهتئاتر از زبان داريوش مودبيان *سخنان جواد ظهيري دربارهي تهيهي تلهتئاتر در سيما خبرگزاری ایسنا، تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۳۸۶
پیوند به بیرون