تهران دمشق (مستند)
نام فیلم | تهران دمشق |
---|---|
موضوع | جنگ داخلی سوریه و مشابهت شرایط سوریه با اعتراضات ایران |
سبک | مستند |
کارگردان | سید محمدعلی صدرینیا |
موسیقی | سیدحسین موسوی |
فیلمبرداری | مهدی اصلانی محمدحسین حسنزاده سیدمهدی حسینی |
شرکت/سازمان تولیدکننده | مرکز مستند صور |
زمان | ۶۲ دقیقه |
کشور | ایران |
زبان | فارسی |
تهران دمشق (تولید ۱۳۹۷) مستندی به کارگردانی و تهیهکنندگی است که روایتی واقعی و ترسناک از شروع جنگ و بدبختی در کشور سوریه را به تصویر کشیده است. کارگردان سعی در ریشهیابی و یافتن نشانههای جنگ داخلی در آشوبها و اعتراضات مردم ایران دارد.
این مستند را مرکز مستند صور تولید کرده است. مستند «تهران دمشق» در نهمین جشنواره فیلم عمار بهعنوان مستند برگزیده انتخاب شد.
درباره مستند
مستند تهران-دمشق با آسیب شناسی شکل گیری جریان های تکفیری به بررسی آثار به جا مانده از هفت سال جنگ و ویرانی در سوریه میپردازد. این مستند سعی کرده تصویری از وضعیت مردم شهرهای مختلف سوریه را پس از گذشت ۷ سال از جنگ ارائه کند. روایت این مستند در فضای اجتماعی ایران و سوریه در رفت و آمد است و به برخی اتفاقات داخلی کشورمان نیز میپردازد تا زمینه اشتراکات در بروز مسائل نفوذی و آشوبگر در این دو کشور را بررسی کند.
تاکنون نیز مستندهای بسیاری درباره حضور داعش و جنگ افروزی آن ساخته شده است اما اینبار دوربین مستندساز به پشت جبهههای مقاومت رفته و وضعیت مردم در شهرهای مختلف سوریه را از زبان خودشان روایت کرده است.
مستند ساز با نگاهی به جریانات دی ماه سال ۹۶ که در اعتراض به وضعیت معیشتی و مطالبات به حق مردم شروع شده بود، به بیان سیر انحرافی جریانات اعتراضات و مطالبات پرداخته و از دست های پنهان پشت شعارها و خشونت ها پرده برداشته است.[۱]
سید محمدعلی صدرینیا درباره نامگذاری مستند میگوید:
این اثر سفرنامهای را دنبال میکند که میان تهران و دمشق در گذار است و این موازی بودن داستان با پروژهای که در ایران و در سوریه به صورت موازی دارد اتفاق میافتد برای ما اهمیت داشت. روزی در سوریه و امروز تلاش میکنند این پروژه را در ایران پیاده کنند. پروژه ایجاد اختلافات داخلی و گسستهای اجتماعی و به خاطر این دو وجه اسم مستند تهران- دمشق نام گرفت. درباره تولید کار سعی کردیم که با همه محدودیتها به آنچه در ذهن داشتیم نزدیک باشد ولیکن باید کمی جلوتر برویم و روزی که شاید خستگی از تن بچههای تولیدکننده دربیاید آن روزی است که این مستند به صورت خوبی اکران و دیده شود. هر کسی که ایران را دوست دارد و فقط در همین یک نقطه با هم اشتراک داریم با هر عقیده و اختلاف نظر سیاسی میتواند مخاطب مستند تهران- دمشق باشد و هشدار این مستند را بشنود و ببیند که چه اتفاقی دارد در جامعه ایرانی میافتد.
وی درباره سختیهای ساخت مستند هم میگوید: طبیعتاً فیلمسازی در یک کشور جنگزده که برخی مناطق آن دست دولت و بخشهایی هم در دست گروههای دیگر است، کار آسانی نیست. بعضاً وارد شهر حلب میشدیم بخشی در دست گروهی و بخشی در دست گروه دیگر بود. به هر حال هماهنگیها هم یک کمی سختتر میشود و همین که خیلی وقتها مدت زمان فیلمبرداریتان دست خودتان نیست و محدودیتهایی در تولید مستند دارید که ما تلاش میکردیم با وجود همه این مسائل و در نظر گرفتن شرایط بتوانیم این روایت را درست ضبط و ثبت کنیم.
صدرینیا در پاسخ به این سؤال که این سوژه چطور به ذهنتان خطور کرد و چطور شد که از این زاویه به موضوع جبهه مقاومت نگاه کردید، توضیح میدهد: با مجموع دوستان اتاق فکرمان در این مستند که از سال گذشته بحث میکردیم صحبت همین بود که شاید از زاویههای دیگر به بحث سوریه پرداخته شده، اما این روایت اجتماعی ثبت نشده است و به خاطر اهمیت این ماجرا و مغفول بودنش به سراغش رفتیم. به نظرم رسید هرچند دیر ولی باید این روایت را منتقل کرد.[۲]
گفتاورد
سید محمدعلی صدرینیا کارگردان مستند «تهران دمشق» در گفتگو با روزنامه فرهیختگان گفت:
- در مستندهایی که برای شهدای مدافع حرم یا درباره حوادث سوریه ساخته شدند، غالبا به این مساله پرداخته شده که چه رشادتها و تلاشهایی صورت گرفت تا بالاخره فتنه داعشیها در سوریه جمع شود؛ ولی خیلی کم در زمینه کشف علتها و بستر شکلگیری این وقایع صحبت شده است. اتفاق مثبتی که درخصوص مستند «تهران دمشق» افتاده این است که بنا دارد به هفت، هشت سال قبل جامعه سوریه سرک بکشد و ریشه شکلگیری این فتنه را بررسی کند. اما انگار مستند از یک جایی به بعد دیگر قرار نیست فقط در مورد دمشق و سوریه صحبت کند و به اتفاقات و تجمعات دیماه سال ۹۶ هم گریز میزند و همین پاره دوم، حرف اصلی مستند را به سمت حوادث داخل ایران میبرد، نه اتفاقات سوریه. آیا در ایده ابتدایی مستند هم به بخش دوم یعنی «حوادث ایران» نظر داشتید یا اینکه بنا به ضرورت به مستند اضافه شد؟
تیرماه سال گذشته به سوریه رفته بودیم و آنجا هنوز اتفاقات ایران رخ نداده بود ولی در همان ایده اولیه یکی از مسائل ما کشف وقایع اجتماعی، سیاسی و اقتصادی پیش از بحران سوریه و ثبت تاریخی آن بود. تا به حال، همه دوربینها به سمت خط مقدم بوده و هرچه مستند دیدیم به سراغ عملیاتها و مدافعان حرم رفته بودند و مخاطب ایرانی از آن زاویه قصه سوریه را دنبال میکرد. بنابراین اول تلاش کردیم بین مردم سوریه برویم و به مسائلی بپردازیم از این قبیل که الان بعد از هفت سال، پشت جبهه چه میگذرد؟ پشت این جنگ چه میگذرد و اینکه زندگی الان در سوریه چطور جریان دارد؟ در خرابیهای حلب اوضاع چطور است و در شهرهای دیگر اوضاع مردم چطور است؟ خود این یکی از اهدافی بود که دنبال آن بودیم تا ثبت کنیم.
هدف بعدی ما، روایتی بود که مستندسازانمان خیلی کم سراغش رفته بودند؛ یعنی اینکه چطور این جنگ اتفاق افتاد؟ قصه اینکه مردم یک کشور یا یک شهر چگونه دوپاره میشوند و شکاف عمیق آنها باعث درگیری و نزاع بینشان میشود. خیلیها در جامعه این تصور را دارند که داعشیها یکسری آدم فضایی بودند و از بیرون آمدند و جنگی راه انداختند و رفتند. در صورتی که فقط این نبوده و با واقعیت جنگ سوریه متفاوت است. به هر حال باید قبول کرد که یکسری از مردم با اینها همراهی کردند و اصلا این گروهها بدون همراهی مردم نمیتوانستند چنین فاجعهای را شکل دهند.
- برای گفتن این بخش از روایت لازم بود بدانیم چه شکافهایی در جامعه سوری به وجود آمد که باعث شد بخشی از مردم با داعشیها همراهی کنند و حالا خود مردم بعد از آن هفت سال چگونه فکر میکنند و آیا آن چیزی که هفت سال پیش فکر میکردند، شد یا نشد؟
گفتن این حرف مهم بود. البته آن زمان که میرفتیم بنا داشتیم صرفا سوریه را روایت کنیم ولی به نوعی هشداری هم برای جامعه خود ما باشد. بعد که اتفاقات دی ماه ۹۶ رخ داد به نظرم رسید این هشدار را باید قدری عیانتر در مستند قرار دهم و بنا شد با آوردن مصادیق، بحران سوریه، موازی اتفاقات ایران بیان شود و اینگونه بود که این روایت موازی شکل گرفت.
- مساله این است که وقایعی که در ایران و دیماه ۹۶ رخ داد با آن چیزی که در سوریه شکل گرفت، مختصات اجتماعی و سیاسی همسنگی نداشتند. براساس چه معیاری این دو را کنار هم قرار دادید؟
اتفاقا با علم به اینکه جامعه سوری با جامعه ایران تفاوتهایی دارد سراغ کار رفتیم. جنس شکافها ممکن است متفاوت باشد و اینکه نظام سوریه با نظام ایران کاملا متفاوت است. فصل مشترک اتفاقات سوریه و ایران دشمن مشترک آنهاست. دشمنی که مقابل نظام سوریه قرار گرفته است، همان دشمنی است که مقابل ما قرار گرفته است و اتفاقا برنامهای که در سوریه پیاده کرده، همان چیزی است که برای ما پیاده میکند؛ یعنی این هشدار از این جنس است که همان دشمن همان برنامهای که قدمبهقدم در سوریه پیاده کرده را سعی میکند اینجا هم پیاده کند. ما قبول داریم که نظام ایران با سوریه متفاوت است و اتفاقا به خاطر همین تفاوتهایی که داریم برنامه دشمن در یک جاهایی در داخل کشور ما به مشکل برمیخورد و جلو نمیرود و از داخل با هوشمندی مواجه میشود و آن برنامه نمیتواند کامل پیاده شود.
حرفی که میزنیم در مورد شکافهایی است که در جامعه شکل میگیرند و اینکه دشمن با سوءاستفاده از یکسری شکافها، فتنهانگیزی میکند. فرض کنید در جامعه سوریه شاید بیشتر بر بستر مذهبی سوار میشود و شکاف شیعه و سنی را شکل دهد و اختلاف بیندازد و جلو برود. اما در ایران این شکافها جنس متفاوتی دارد و دشمن هم با مختصات جامعه ایرانی روی همین شکافها، طراحی میکند.
- فکر نمیکنید اصل این مقایسه برای شما محدودیت ایجاد کرد. بهتر نبود که این مقایسه بحران سوریه و اتفاقات ایران را به عهده مخاطب بگذارید و مستند فقط روی سوریه تمرکز داشته باشد و مخاطب بدون اینکه اسم ایران بیاید، حرف اصلی را درک کند.
مخاطبی که برای این مستند در نظر گرفتیم مخاطب عامتر و ناآشنا به اتفاقات سوریه است. نوع روایتی هم که انتخاب شده و اینکه جملهها خیلی پیچیده نیست و قصه میگوید به خاطر همین است. شاید برخی از مخاطبان در همان ۲۰ دقیقه ابتدایی که قصه سوریه را روایت میکنیم، بگویند که چقدر شبیه اتفاقات ایران است. به هر حال چون این شکل روایت گفته نشده بود، لازم بود که مخاطب برای اولین بار این روایت ساده را بشنود.
البته یک دلیل دیگر هم به خاطر هشداری بود که مستند میدهد. اتفاقا میخواستیم این سیلی را به مخاطب بزنیم که سوریه شدن ایران را محال نداند و ممکن است ما هم سوریه شویم. درست است که نظام ما با سوریه تفاوت دارد، درست است قدرت داریم و بخش مهمی از غائله سوریه را ایرانیها جمع کردند. ولی باید نسبت به کشف این شکافها و مجموعه اتفاقاتی که میتواند باعث بروز فتنه در ایران شود، هشداری عینیتر میدادیم. دستهای دشمن در بروز برخی از وقایع سال ۹۶ پنهان نیست. در مستند میخواستیم بگوییم این برنامه، در سوریه، قدمبهقدم جلو آمد، اما در ایران، یک جاهایی هوشمندی به خرج داده شد و دشمن فرصت نکرد برنامهاش را بهطور کامل جلو ببرد. اما با این حال در اصل ماجرا این اتفاق نظر وجود دارد که دشمن خارجی با تمام توان خود از یک بازه زمانی دی ماه ۹۶ تا ۶ ماه بعد از آن چند پروژه پشت سر هم پیاده کرد؛ یعنی ماجرای اقتصادی و اعتراضات دی ماه بود. اعتصابات بود، اعتصاب کامیونداران، اعتصاب کارگری، اعتصاب معلمان و ماجرای دختر خیابان انقلاب، ماجرای دراویش و... . یعنی در بازه پنج، ۶ ماه، چندین پروژه را طراحی کردند. در همه این وقایع هم روی قصه شکافها دست گذاشته میشد. اگر این طرف قدری بدون هوشمندی عمل میشد، چهبسا همان قصه سوریه اتفاق میافتاد.
- در بخش ایران، مستند «تهران دمشق» مخاطب با کثرتی از اعتراضات کنار هم چیده شده مواجه میشود. اعتراضاتی که در ساحتهای مختلفی صورت گرفته است و نمیتوان همه آنها را یک کاسه کرده و ذیل یک سازمان نظری منسجم توجیهش کرد. اما تجویزی که در مستند دیده میشود، این اشاره ضمنی است که اعتراض به مساله اجتماعی، محملی است که باعث بروز اتفاقات و آشوب بدتری خواهد شد و اثر وضعی که برای مخاطب دارد این است که اگر اعتراض کنی، مثل سوریه میشوید؛ یعنی مستند فصل ممیزی بین برخی اعتراضهای مدنی و توطئهها قائل نیست.
اول اینکه مساله مستند «تهران دمشق» درباره اعتراضات اجتماعی نیست و مساله شکاف اجتماعی است. هدف مستند، تشریح شکافهای یک جامعه است و تلنگری به مسئولان در مورد همین شکافها. ممکن است کسی بگوید مستند نگفته راهکار چیست و بعدش چه میشود. درست است. اصلا ما قرار نیست راهکار بدهیم. ما در مورد زخمی که ایجاد میشود، صحبت کردیم و اینکه هشدار دهیم ممکن است مگسی روی این زخم بنشیند و عفونت کند.
ما میگوییم که یک طراحی در سوریه، بر بستر یکسری شکافها سوار شد و توانست این اعتراضات را جهت دهد و کشتهسازی کرد و کار را به اغتشاش کشاند و این اغتشاش، دو بخش موافق و مخالف حکومت را در دو طیف شکل داد که مقابل هم قرار گرفتند و بعد جنگ داخلی شد و بعد گروههایی از خارج آمدند و جنگ بینالمللی شکل گرفت. این حرفی که ما میزنیم منافاتی با اعتراضات به حق نیست و اتفاقا در مستند، از به انحراف کشیدن این اعتراضات هشدار میدهیم. بله این هشدار فقط به مسئولان نیست که به مردم هم هست که دشمن از شکافهایی که شکل میگیرد، سوءاستفاده میکند.
مثلا اینکه بعضی گروهها خودشان اجازه میدهند که گروهی از اعتراضشان سوءاستفاده کنند و انتقامجویی سیاسی کنند؛ این خودش به فضای اعتراض لطمه میزند. در مورد این قضایا هم وظیفه حاکمیت است که شرایط یک اعتراض صنفی را فراهم کند و هم وظیفه آن طیف معترض است که از اعتراضاتشان حفاظت کنند.
- البته هستند مسئولانی که ناکارآمدی خودشان را پشت تابلوی حفاظت از کلیت نظام پنهان میکنند و اعتراضات صنفی نسبت به عملکرد فلان مسئول را در نسبت ضدیت با کلیت نظام جمهوری اسلامی قرار میدهند...؟
ما هدفمان این بود که این را تفکیک کنیم. اعتراض اقتصادی تا یک جایی اعتراض اقتصادی بود و در شهرهای مختلف اتفاق افتاد. اما از روزی که این اعتراضها تبدیل به اغتشاش میشود که شعارهای تند و آتش زدن بانک و اتوبوس، کشته شدن انسانهای بیگناه و آتش زدن مسجد رقم میخورد. مردم هم متوجه میشوند که این اعتراضات اقتصادی نیست و جدا میشوند. یک نکته را هم نباید فراموش کنیم که با همه این نکاتی که میگوییم کشور ما با یکسری از کشورها فرق دارد و کشوری هستیم که ۲۴ ساعته تحت عملیات هستیم. کشوری هستیم که بن سلمان اعلام عمومی میکند و میگوید میخواهم جنگ را به داخل خاکهای ایران بکشم. کشوری هستیم که گروه تروریستی منافقینی در مقابل داریم که این گروه ۱۷ هزار نفر را ترور کرده است. کشوری هستم که آمریکا و اسرائیل و امثال آن دغدغه ایران را دارند و برای آن بررسی کرده و میز عملیات میگذارند و در بخشهای مختلف هزینه میکنند و برای ترور و خرابکاری در داخل آن عملیات میکنند. در این شرایط، طبیعی است که وقتی فضایی که یک ذره به اغتشاش کشیده شود، تعبیر به اعتراض نسبت به کلیت حاکمیت میشود و به دیده تردید نگاه میکنند که پشت این اعتراضها چیز دیگری است.
سختی ماجرا این است که در یک کشور تحت عملیات، وقتی این اعتراضها کمی تند میشود، سیاسی تلقی میشوند و به قول شما، بعضی از سیاسیون، ناکارآمدی خود را پشت آن پنهان میکنند. به خاطر این است که میگویم کاش اعتراضات دی ماه سیاسی نمیشد و اقتصادی میماند که بعضیها ناکارآمدی خود را پنهان نمیکردند.
- قبول دارید تجویزی که مستند در مورد اعتراضات دارد، سکوت است؟ ضمن اینکه ریشه همه اعتراضها را به دست پنهان دشمنان خارجی وصل میکند.
مستند تجویزی برای اعتراض ندارد و اصلا نمیتواند تجویزی داشته باشد. ما میگوییم در یک بازه زمانی ۶ ماهه یکسری اتفاقاتی رخ داده است که در هیچ دورهای از تاریخ جمهوری اسلامی این تمرکز اتفاقات وجود نداشته است. یعنی در همین بازه زمانی کوتاه، اعتراضات معیشتی، اعتراضات کامیونداران، اعتراض به مساله آب، اعتراض به مساله قومیتی و غائله دراویش و اعتراض در مورد حجاب و... همه اینها را با هم داریم. قبول داریم که جنس هرکدام از اعتراضات یک دست نیست ولی نمیتوان قبول کرد که تجمیع این حجم از اعتراضات در یک بازه زمانی، بیارتباط با توطئه دشمن است و کاملا اتفاقی است. مستند «تهران دمشق» حرف جدیدی میزند که حواستان باشد این اتفاقات پشت سرهم را از بالا نگاه کنید و ببینید دشمن روی شکافها دست میگذارد. اصلا مستند نمیخواهد تکبهتک این اعتراضها را بررسی کند و بگوید که ریشهاش از کجاست و از چه جنسی است و قرار هم نبوده اینگونه باشد. اصلا قرار نیست تجویز کنیم که اعتراض بکنند یا نکنند، چون اعتراضها از یک جنس نیست. صرفا در مورد مساله شکافهای اجتماعی اعلام عمومی میکنیم.
- قبل از وقایع دیماه ۹۶، شما به سوریه رفته بودید. وقتی صحنههای سوریه را آماده میکردید، آیا فکر میکردید که چنین اتفاقی در ایران بیفتد؟
در این سالها در مورد مساله شکاف اجتماعی زیاد حرف زده شده است و شما فرض کنید که یک مساله اجتماعی یا سیاسی را وسط بگذارید و قبل و بعد از آن را تحلیل کنید. مثلا سال ۸۸ را وسط بگذارید و فضای جامعه را قبل و بعد از آن تحلیل کنید، نمونههای این شکاف اجتماعی را میبینید. از بستر یک دهه قبل به این طرف از سال ۸۴ شما انتخابات را تحلیل کنید و تا ۹۶ بیایید میبینید که فضای جامعه و نخبگان هم چه مقدار دو قطبی شده است. انگار جامعه ما میخواهد خود را در این دو قطبی تعریف کند. میخواستیم بگوییم در سوریه اتفاقی افتاد که حاصل یک دو قطبی عمیق اجتماعی بود و این هشدار کم اهمیتی نیست.[۳]
نقد و نظر
علیاکبر صالحی رئیس سابق سازمان انرژی هستهای در گفتگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجو، در واکنش به مستند تهران – دمشق گفت:
این مستند بسیار چشم گیر و دلنشین بود و من فکر میکردم مستند از یک منظر سیاسی خاص تهیه شده باشد، اما پس از اینکه به تماشای آن نشستم چنین برداشتی از محتوای آن نکردم.
وی با بیان اینکه شما به خوبی در مستند به این موضوع اشاره کردید که اتفاقات رخ داده در سوریه در خلا ایجاد نشده است، گفت: بنده به عنوان کسی که عمری در لبنان زندگی کردم سوریه را هم به خوبی میشناسم در شرایط فعلی سوریه قابل مقایسه با سوریه هشت سال پیش نیست و جنگ جهانی که علیه این کشور رخ داد بسیاری از حقایق را مشخص کرد و خود دولت سوریه نیز دوست و دشمن خود را شناخت و به اشتباهات داخلی خود پی برد.
صالحی ادامه داد: سوریها به خوبی امروز میدانند در امر مدیریت چه قصورها و ناکارآمدیهایی داشتند که مستند شما به خوبی به بخش عمده آن اشاره کرده بود.
رئیس سازمان انرژی هستهای با اشاره به زمان تصدی وی به عنوان وزیر خارجه و هم زمانی آن با آغاز تحولات در سوریه گفت: همان زمان این گله را به دوستان خود در سوریه کردم که اتفاقات رخ داده در درعا بهتر میتوانست مدیریت شود و حتی به آنها توصیه کردیم اجازه گسترش بحران را ندهید البته دولت سوریه آن زمان نمیدانست که این بحران چه طور میتواند در سطح کشور گسترش یابد.
وی تصریح کرد: به هر حال هر چند با وجود توطئههای خارجی مدیران ارشد هر کشور باید توانایی مدیریت شرایط در بحران را داشته باشند یعنی به خوبی به این موضوع واقف باشند که توطئهها و مشکلات داخلی وجود دارد و علاوه بر آن مشکلات تحمیلی از خارج هم وجود دارد حال باید بدانند با این شرایط چه طور کشور را مدیریت کنند که بحران توسعه نیابد.
صالحی افزود: تصاویر مستند شما به خوبی گویای ویران شدن سوریه بود و انسان تاسف میخورد از اینکه این دشمن مکار و غدار چه طور همه تلاش خود را به کار گرفت تا اقداماتی مخرب علیه مردم منطقه به ویژه مسلمانان انجام دهد و تمام تلاش خود را انجام دادند تا مسلمانان را به جان خود بیندازند و از منظر خودشان، خود آنها در امان بمانند.
ماجرای اطلاع روسها از نا ارامیهای سوریه چند سال قبل از آغاز بحران
رئیس سازمان انرژی هستهای با اشاره به برنامه ریزی دشمنان از سالها قبل برای ایجاد جوی متشنج و ناآرام در منطقه ما گفت: زمانی که معاون دبیر کل سازمان اسلامی در جده بودم یعنی حوالی سالهای ۸۵، ۸۶ بود که کنسول روسیه در جده به ملاقات من آمد و خبر از این داد که براساس اطلاعات دریافت شده از سوی آنها غرب درصدد ایجاد جنگی بزرگ در خاورمیانه میان سنی و شیعه است تا مردم منطقه را به خود مشغول کند.
وی ادامه داد: اروپا و غرب به دنبال آن بودند که بحث تروریسم شکل گرفته فقط متوجه منطقه باشد و کشورهای اروپایی و غربی از آن مبرا باشند. من آن زمان این سخنان را خیلی جدی نگرفتم، اما در ادامه کنسول روسیه گفت: از شما به عنوان یک فرد شیعه سوالی دارم اگر تکفیریهای وهابی کشتن شیعیان را مباح بدانند آیا این امکان وجود دارد که شیعیان هم چنین فتوایی صادر کنند؟ من در پاسخ به او گفتم شیعه هر کس را که اشهد ان لااله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله بگوید را مسلمان میداند و به طور کلی ریختن خون هر انسان بی گناهی را مباح نمیداند و قطعا مراجع شیعه چنین فتوایی صادر نخواهند کرد و لذا اگر چنین فتوایی از سمت وهابیت صادر شود یک طرفه خواهد بود.
صالحی تصریح کرد: البته با گذشت زمان شاهد آن بودیم که این اطلاعات پنهانی روسها درست بوده و توطئه در منطقه و به ویژه در سوریه به اوج خود رسید که کاش سوریه میتوانست با یک کیاست ضمن درک دشمن خارجی، مسائل داخلی را هم مدیریت کند که کار به اینجا نرسد.
رئیس سازمان انرژی هستهای با اشاره به آیه شریفه َفعَصی اَن تَکرَهوا وَ هُوَ خَیُرلَکُم گفت: البته وقایع رخ داده در سوریه شاید به نفع ملت این کشور و مردم منطقه بود درست است که عده زیادی در سوریه به ناحق کشته شدند، عده زیادی ناقص شدند و عده زیادی هم پناهنده و آواره شدند و ملتی که ریشه در تاریخ دارد دچار چنین بلای خانمان سوزی شد، اما به هر حال ملت و دولت سوریه و ملتهای دیگر همگی باید از این اتفاق درس بیاموزند و آینده خود را بسازند. به هرحال شرایط سخت رخ داده در سوریه سرنوشت آینده این کشور را تضمین کرد و مردم سوریه بیدار شدند.
وی افزود: دشمنان سوریه انتظار داشتند این کشور را متلاشی و در اختیار خود بگیرند که این آرزو محقق نشد و نقطه قوت سوریه این بود که زود به خود آمد و حقایق موجود را درک و توانست خود را اصلاح کند البته وجود کشور و ملت بزرگی، چون ایران و بعد هم روسها و حزب الله لبنان که به کمک سوریها آمدند نیز غیرقابل پیش بینی بود.
درصورت شکست دولت بشار، قطعا سوریه توسط اسرائیل بلعیده میشد
صالحی با اشاره به شرایط مشابه رخ داده سوریه در لیبی گفت: الان شرایط لیبی را ببینید چندین سال از کشته شدن قذافی میگذرد، اما هنوز لیبی دولتی ندارد و فقط نفت آن را میبرند و تنها جایی که در این کشور خوب کار میکند صنعت نفت آنجاست که آن را به تاراج میبرند و یک بخور و نمیری به ملت میدهند یعنی کشور را نابود کرده اند. مردم سوریه نیز اگر مقاومت از خود نشان نمیدادند وضعیتی بدتر از لیبی داشتند.
رئیس سازمان انرژی هستهای یادآور شد: با توجه به همسایگی اسرائیل با سوریه قطعا این کشور توسط صهیونیستها بلعیده میشد و در صورت متلاشی شدن دولت سوریه دیگر این کشور به سوریها تعلق نداشت. اما به هر حال دولت سوریه توانست بعد از هشت سال با حمایت کشورهایی که اشاره کردم از این شرایط خارج شود.
صالحی نکته جالب مشترک بین ایران و سوریه را به طول انجامیدن جنگ در هر دوی این کشورها برای ۸ سال دانست و ادامه داد: در سال جنگ سوریه من به سفیر سوریه در ایران گفتم به نظر میرسد جنگ شما ۸ سال به طور بینجامد، اما آینده شما بیمه شده است.
وی با بیان اینکه جنگ هیچگاه اتفاق خوشی نبوده و نیست گفت: هیچ عاقلی کاری نمیکند که ملت خود را به طرف جنگ سوق دهد همیشه باید از جنگ پرهیز کرد مگر اینکه جنگ تحمیل شده باشد آن وقت باید خوب دفاع کرد.
رئیس سازمان انرژی اتمی افزود: جنگ به ایران و سوریه تحمیل شد، اما نتیجه آن چه شد، خیلی از اتفاقاتی که در ایران رخ داد شاید در شرایط غیر از جنگ زمان بیشتری میبرد تا به نتیجه برسد و آن خودباوری و دستاورد حاصل شود به هر حال ذکر این نکته غیرقابل چشم پوشی است که جنگ ما را به یک خودباوری رساند که توانستیم روی پای خود بایستیم.
صالحی با بیان اینکه جنگ تحمیلی علیه ایران هم نوعی جنگ جهانی بود گفت: در آن زمان اتحاد جماهیر شوروی، آمریکا، غرب و منطقه همه علیه ما بودند ما چارهای جز این نداشتیم که یا تسلیم شویم یا با ابتکار، ابداع و همت ملی روی پای خود بایستیم و این باور را ایجاد کنیم که ما میتوانیم و امروز جمهوری اسلامی با وجود کاستیهای که منکر آن نمیشویم به لطف خدا توانست در صنایع مهم جهان حرفی برای گفتن داشته باشد و بتواند ۴۰ سال فشار، جنگ و تحریم فلج کننده و انواع مکرها را تحمل کند.
وی ادامه داد: به همه این شرایط سخت، فشار در افکار عمومی از طریق فضای مجازی و ماهوارهها را هم اضافه کنید که البته شما در مستند خود به خوبی به آن اشاره کردید.
آینده سوریه تابناک، روشن و تضمین شده است
صالحی تصریح کرد: شرایط امروز سوریه نیز همین است آینده ملت سوریه قطعا تابناک و روشن است و من این را یقین دارم، چون این وعده الهی است. امروز سوریه یک ملت مومن است حقیقت را فهمیده است و فهم حقیقت همان ایمان است.
تهران- دمشق بدون جانبداری سیاسی و با رعایت انصاف و عدالت حقیقت را برای مخاطب به نمایش گذاشت وی با بیان اینکه تهران- دمشق بدون جانبداری سیاسی و با رعایت انصاف و عدالت حقیقت را عریان برای مخاطب به نمایش گذاشت افزود: این حقیقت آشکار باعث میشود مردم ایمان بیاورند به هر حال شرایط جنگ ۸ ساله در سوریه سبب شد آینده این کشور ساخته شود این خرابیها درست میشود، چون ساختمان و زیرساخت را خود انسان دوباره بهترش را میسازد.
رئیس سازمان انرژی اتمی ادامه داد: شرایط پیش آمده در سوریه برای نسلهای آینده این کشور و کشورهای عربی و سایر کشورها الگو خواهد شد و سوریه مصداق اصلی مقاومت است و بیانگر آن است که اگر ملتی همراه دولت خود مقاومت کند پیروزی حاصل خواهد شد که شما به این نکته در مستندتان به خوبی اشاره کردید.
صالحی با اشاره به اینکه تهران – دمشق به خوبی روایتگر شرایط بحرانی سوریه بود که تمام بخشهای دمشق به تصرف دشمن درآمده بود، اما به همت مردم و دولت همه آن مراکز بازپس گرفته شد، افزود: شما روایت صادقانه غیرجانب دارانه و منصفانهای از شرایط سوریه را ارائه دادید که جای تشکر و تقدیر و تبریک دارد.
وی ادامه داد: اینکه در ادامه مستند آن را به وقایع ایران ارتباط دادید نیز خیلی به جا بود و اگر این مستند از صدا و سیما پخش شود و مخاطبین بیشتری داشته باشد میتواند هوشیاری، هوشمندی و آینده نگری بیافریند و دشمن شناسی مردم را بالا ببرد.[۴]
پانویس
- ↑ «نگاهی به مستند تهران دمشق دست های پشت پرده اعتراضات و آشوبگری ها». ۵ آذر ۱۳۹۸. دریافتشده در ۲ شهریور ۱۴۰۳.
- ↑ «هرکس ایران برایش مهم است مخاطب تهران دمشق است». ۲ بهمن ۱۳۹۷. دریافتشده در ۲ شهریور ۱۴۰۳.
- ↑ «داستان دوقطبیهای دمشق». ۱۸ اسفند ۱۳۹۷. دریافتشده در ۲ شهریور ۱۴۰۳.
- ↑ «مستند «تهران- دمشق» بدون روتوش و جانبداری سیاسی است/ آینده سوریه تابناک و تضمین شده است». ۳۰ بهمن ۱۳۹۷. دریافتشده در ۲ شهریور ۱۴۰۳.
پیوند به بیرون
- مستند «تهران دمشق» منتشر شد +فیلم
- دانلود رایگان مستند تهران دمشق
- هرکس ایران برایش مهم است مخاطب «تهران-دمشق» است
- از مبدأ تهران به مقصد دمشق
- «تهران – دمشق»؛ مستندی واقعی و ترسناک
- دوربین «تهران دمشق» روی مردم سوریه است تا ریشه بحران را پیدا کند