جادههای سربی (کتاب)
اطلاعات کتاب | |
---|---|
نویسنده | محمدمهدی بهداروند |
موضوع | دفاع مقدس |
زبان | فارسی |
اطلاعات نشر | |
ناشر | انتشارات سوره مهر |
جادههای سربی کتابی با موضوع دفاع مقدس است که محمدمهدی بهداروند خاطرات شهید احمد سوداگر از جنگ تحمیلی را به تصویر کشیده است.
درباره کتاب
کتاب جادههای سربی نوشتهی محمدمهدی بهداروند، خاطرات سردار سرلشکر شهید دکتر احمد سوداگر از جنگ تحمیلی است.[۱]
مطالب این کتاب در نوزده فصل گردآوری شده و در هر فصل و هر پاراگراف آن از عظم راسخ قافلهی عشق در دفاع از میهن، حفظ اعتقادات و سیادتشان سخن به میان آمده است. برگ، برگ صفحات جادههای سربی به تفسیر دفاع مقدس پرداخته، که هر دم و بازدمش افتخارآفرینی و عزتمندی، استقامت، پایمردی، عدالت و ایمان را متجلی میکند.[۲]
جادههای سربی جزو اولین مجموعه از کتابهای نیروهای شناسایی و اطلاعات عملیات ایران در دوران جنگ تحمیلی است که حاوی اطلاعات ارزشمند و تازهای در این زمینه میباشد. سوداگر، در این کتاب به شرح و تبیین خاطرات زندگیاش از دوران کودکی تا زمان اعزام به جبهه و روزهای جنگ میپردازد که با قلم بهداروند، از دوستان و همرزمان دوران جنگ وی تنظیم شده است.[۳]
نویسنده
محمدمهدی بهداروند دارای مدرک دکترای جامعهشناسی با گرایش مردمشناسی است. وی از سال ۱۳۷۱ تاکنون چندین عنوان کتاب از جمله جادههای سربی را به رشته تحریر درآورده است.
برشی از کتاب
قرار شد نیروهای شناسایی به مجموعۀ تیپها مأمور شوند. مثلاً در جبهۀ رقابیه که محل مأموریت تیپ ۸ نجف اشرف و تیپ ۲۵ کربلا بود، پالاش و عزت حجازی مسئولیت شناسایی را بر عهده گرفتند. در منطقۀ شوش و ملهه نیز آلعبدی مسئولیت داشت. قرار شد در جبهۀ کرخه تیپ ۷ ولیعصر (عج) مأموریت انجام دهد. تیپ هفت به سبب آشنایی با منطقه و توان بالایش، به دو یگان در قالب همان تیپ تقسیم شد. مسئولیت یکی از یگانها در منطقۀ صالح مشطط در منطقۀ کرخه، و مسئولیت یگان دوم بر عهدۀ رئوفی بود. هر بخش تیپ هفت با چهار پنج گردان عملیات انجام میداد. قرار بود من و کوسهچی در همان محور عمل کنیم و صولتی که جانشین من بود، پیش رئوفی در آن محور انجام وظیفه کند.
تیپ ۲۷ محمد رسولاللّه، در منطقۀ دشت عباس و زیر نظر قرارگاه فتح بود. یگانهای دیگر هم به همین ترتیب در مناطق مستقر بودند. قرار بود اول جادۀ دشت عباس و سهراهی کرخه و سایت رادار به اشغال درآید. در مرحلۀ دوم، ارتفاعات تینه و دشت عباس و عینخوش به تصرف درمیآمد. در مرحلۀ سوم هم ارتفاعات حمرین آزاد میشد.
عملیات مشکلات زیادی داشت، ولی از بهترین عملیاتها تا این مرحله از جنگ بود. نگران بودم. حرکت نیروهای ما حرکت دو جناحی بود. یعنی هر لحظه امکان داشت به هم برسند و همدیگر را زیر آتش بگیرند. از طرفی، حرکت در شب صورت میگرفت. در شب، رفتن تا فاصلۀ یک یا دو کیلومتر مشکل نیست، ولی فاصلۀ پانزده کیلومتری را طی کردن، سنگین و سخت است. حتی عناصر شناسایی، به علت محدودیتها، در شب هفت تا هشت کیلومتر بیشتر نمیتوانستند راه بروند. برای همین از ارتفاعات تینه بیخبر بودیم. زمانی نگرانیهایم تشدید شد که فکر میکردم محورهایی که شناسایی میکنیم و گزارش شناساییشان را میدهیم، به گونهای است که جمعی از نیروها میخواهند در آن حرکت کنند و به هدفی برسند و کوچکترین بیدقتی و بیتوجهی در ارائۀ اطلاعات لطمۀ زیادی به همراه خواهد داشت.[۴]
پانویس
- ↑ «معرفی کتاب جاده های سربی». دریافتشده در ۲۸ شهریور ۱۴۰۳.
- ↑ «معرفی کتاب جاده های سربی». دریافتشده در ۲۸ شهریور ۱۴۰۳.
- ↑ «معرفی کتاب جاده های سربی». دریافتشده در ۲۸ شهریور ۱۴۰۳.
- ↑ «معرفی کتاب جاده های سربی». دریافتشده در ۲۸ شهریور ۱۴۰۳.