جواد کلاته عربی
نام اصلی | جواد کلاته عربی |
---|---|
زمینه فعالیت | نویسنده ناشر |
ملیت | ایرانی |
تاریخ تولد | ۸ دی ۱۳۵۹ (۴۳ سال) |
محل تولد | پیشوا |
موضوعها | حوزهی دفاع مقدس |
آدرس اینستاگرام | جواد کلاته عربی |
جواد کلاته عربی (زاده ۱۳۵۹ در پیشوا) نویسنده و ناشر اهل ایران است.
در بین آثار ادبی مربوط به دفاع مقدس، کتابهای جواد کلاته را دارای اعتبار روایی بسیار بالایی میدانند. کلاته از سبک پرسشنامه و پژوهش برای نگاشتن کتابهای خود استفاده میکند. این نویسنده در کنار خلق آثار مختلف در حوزه دفاع مقدس، ویراستاری برخی از آثار همچون کتاب اسماعیل لشکر را نیز به عهده داشته است.[۱]
جواد کلاته عربی چندین سال مسئول انتشارات ایران و چند سال نیز مدیر نشر ۲۷ بعثت بوده است.
فعالیتها
اجرایی
- مدیر انتشارات ۲۷ بعثت (انتشارات سپاه تهران بزرگ) ـ فروردین ۱۴۰۱ تا کنون
- مدیر انتشارات مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران ـ دی ۱۴۰۰ تا آبان ۱۴۰۱
- مدیر گروه تدوین اسناد در معاونت اسناد مرکز اسناد انقلاب اسلامی ـ فروردین تا آبان ۱۴۰۰
- مدیر گروه ادبیات دفاع مقدس انتشارات ۲۷ بعثت (انتشارات سپاه تهران بزرگ) ـ فروردین ۱۳۹۳ تا اسفند ۱۳۹۹
- دبیر کمیته نشر و تألیف کنگره ۲۴۰۰۰ شهید پایتخت ـ ۱۴۰۲ تا ۱۴۰۱
- داور بخش «مستندنگاری» در شانزدهمین دوره جایزه جلال آل احمد ـ سال ۱۴۰۲
- داور بخش «خاطرهنگاری» در بیست و یکمین جشنواره کتاب رشد ـ ۱۴۰۲
- سرداور بخش «زندگینامه» در سومین دوره انتخاب کتاب سال مدافعان حرم (جایزه شهید همدانی) ـ سال ۱۴۰۲
- سرداور بخش «خاطره شفاهی» در بیستمین دوره کتاب سال دفاع مقدس ـ سال ۱۴۰۱
- سرداور بخش «خاطره شفاهی» در نوزدهمین دوره کتاب سال دفاع مقدس ـ سال ۱۴۰۰
- داور بخش «مستندنگاری» در نخستین دوره انتخاب کتاب سال مدافعان حرم (جایزه شهید همدانی) ـ سال ۱۳۹۸
- داور بخش «انتخاب ناشر برتر» در هفدهمین دوره جایزه انتخاب کتاب سال دفاع مقدس در سال ۱۳۹۴.
- مسئول اجرایی مراسمهای نقد، بررسی و رونمایی کتب دفاع مقدس در نمایشگاه ملی کتاب دفاع مقدس ـ سال ۱۳۹۵.
- نماینده انتشارات ۲۷ بعثت در نمایشگاه بینالمللی کتاب مسکو ـ سال ۲۰۱۵
- مجری کارشناس بخش معرفی کتاب در برنامه تلویزیونی حماسهخوان ـ سال ۱۴۰۲
پژوهشی
- تحقیق و نگارش کتاب «لباسشخصیها» (خاطرات شفاهی قاسم صادقی) ـ انتشارات ۲۷ بعثت ـ سال ۱۴۰۱ ـ حائز عنوان «شایسته تقدیر» در بیست و یکمین دوره انتخاب کتاب سال دفاع مقدس در سال ۱۴۰۲.
- تحقیق و نگارش کتاب «عروج از شاخه زیتون» (روایتهایی از زندگی احمد متوسلیان) ـ انتشارات ایران و انتشارات ۲۷ بعثت ـ سال ۱۴۰۲
- تحقیق و نگارش کتاب «عملیات عطش» (روایت نبرد گردان عمار در عملیات تنگه ابوقریب) ـ انتشارات ۲۷ بعثت ـ سال ۱۴۰۲
- تحقیق و نگارش کتاب «امام خمینی و رسالت جهانی هدایت» (اولین شرح کامل و جامع پیام حضرت امام خمینی (ره) به رهبر اتحاد جماهیر شوروی سابق). ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی. سال ۱۳۹۲. ـ برگزیده بخش علمی اولین جشنواره سراسری دانشجویی «پیام امام» در سال ۱۳۹۱.
- تحقیق و نگارش کتاب «مگر چشم تو دریاست» (روایت داستانی خاطرات مادر شهیدان محمد، حمید، رضا و نصرالله جنیدی). ناشر: مؤسسه «روایت فتح» در سال ۱۳۹۴. کاندید جایزه کتاب سال دفاع مقدس در سال ۱۳۹۶ ـ حائز رتبه تقدیر در پانزدهمین دوره کتاب سال پاسداران اهل قلم در سال ۱۳۹۹
- تحقیق و نگارش کتاب «در هیاهوی سکوت» (روایت مستند زندگی سردار شهید عباس ورامینی) در انتشارات ۲۷ بعثت ۱۳۹۷. حائز رتبه برگزیده کتاب سال پاسداران اهل قلم در سال ۱۳۹۸ ـ کاندید کتاب سال دفاع مقدس در سال ۱۴۰۰.
- تحقیق و نگارش کتاب «ماجرای عجیب یک جشن تولد» (زندگینامه شهید مهدی ثامنی راد). ناشر: روایت ۲۷ بعثت. سال ۱۳۹۹. حائز رتبه برگزیده کتاب سال مدافعان حرم (جایزه شهید همدانی) در سال ۱۴۰۰ ـ حائز رتبه تقدیر در دومین دوسالانه جشنواره سرخنگاران در سال ۱۴۰۰.
- پژوهش کتاب «زندگی و زمانه شهید آیتالله دکتر بهشتی» نگارش آقای جعفر شیرعلینیا. نشر سایان ۱۳۹۷.
- تحقیق و نگارش کتاب «بیش از چند نفر» (زندگینامه داستانی سردار شهید سیدعباس جولایی). ناشر: مؤسسه روایت فتح. سال ۱۳۹۲. * حائز رتبه برگزیده در دومین دوره تجلیل از آثار تألیفی حوزه دفاع مقدس توسط باغموزه دفاع مقدس در سال ۱۳۹۳. (این کتاب با عنوان جدید «راهی به مجنون» در بهار سال ۱۳۸۶ به انتشارات شهید کاظمی و در سال ۱۴۰۰ به انتشارات ایران منتقل شد)
- نگارش چندین مقاله علمی و علمی ـ ترویجی دربارهٔ آراء و اندیشههای امام خمینی (ره) در فصلنامه تخصصی «حضور» وابسته به مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی، با عناوین: (جستاری در باب انواع رویکردها به شریعت؛ فصلنامه حضور، شماره ۸۵، تابستان ۱۳۹۲، صص ۶۶–۹۵؛ صدور انقلاب؛ مواضع پیرامون آن و سیره امام خمینی؛ فصلنامه حضور، شماره ۸۲، پاییز ۱۳۹۱، صص ۱۴–۵۰؛ مبانی فقهی و قرآنی روابط بینالملل اسلام؛ فصلنامه حضور، شماره ۸۱، تابستان ۱۳۹۱، صص ۳۹–۶۴)
- تحقیق (۴ عنوان) و نگارش ۷ عنوان از کتابهای پروژه فرهنگی اجتماعی «محله ما» در مؤسسه «فردایی دیگر» دربارهٔ تاریخ و فرهنگ محلات شهر تهران. سالهای ۸۹–۹۱.
- تحقیق نگارش کتاب «مشاهیر مدفون در حرم حضرت عبدالعظیمالگو:ع» برای مؤسسه «فردایی دیگر» در سال ۱۳۹۱.
- نگارش کتاب «درنگی در نجف» (سفرنامه اربعین). ناشر: روایت ۲۷ بعثت. سال ۱۳۹۵.
- تحقیق و نگارش کتاب «فرماندهِ لالهها» (روایت مستند زندگی شهید پرویز محبی) ناشر: مؤسسه ۲۷ بعثت در سال ۱۳۹۷.
- مشاور تألیف بیش از ۵۰ عنوان کتاب در انتشارات ۲۷ بعثت و سایر انتشاراتها.
رسانهای
- پژوهش فیلم سینمایی «ایستاده در غبار» (زندگی جاویدنشان احمد متوسلیان) به کارگردانی محمدحسین مهدویان و تهیهکنندگی حبیبالله والینژاد در «سازمان هنری رسانهای اوج» در سال ۱۳۹۲ و ۱۳۹۳.
- سرپرست پژوهش سریال تلویزیونی «همپای صاعقه» (روایت تیپ ۲۷ محمد رسولالله(صل)) تهیهکنندگی مؤسسه هنری رسانهای «اوج» در سال ۱۴۰۰
- مجری کارشناس بخش معرفی کتاب در برنامه تلویزیونی حماسهخوان ـ سال ۱۴۰۲
آثار
کتاب
عنوان | ناشر | سال انتشار |
درنگی در نجف (سفرنامه خادم و زائر) | ۲۷ بعثت | ۱۳۹۵ |
فرمانده لالهها | ۲۷ بعثت | ۱۳۹۷ |
راهی به مجنون | شهید کاظمی | ۱۳۹۸ |
درهیاهوی سکوت | ۲۷ بعثت | ۱۳۹۹ |
ماجرای عجیب یک جشن تولد | ۲۷ بعثت | ۱۴۰۰ |
راهی به مجنون | ایران | ۱۴۰۱ |
لباس شخصیها | ۲۷ بعثت | ۱۴۰۲ |
نبرد گردان عمار در تنگه ابوغریب | ۲۷ بعثت | |
نبرد در منطقه مدیا | ||
عروج از شاخ زیتون | ||
عملیات عطش | ||
مگر چشم تو دریاست | ||
امام خمینی و رسالت جهانی هدایت |
گفتاورد
شناسایی زمینههای تحریف تاریخ دفاع مقدس
گفتوگو با جواد کلاته عربی در باب بازشناسی ابعاد و شناخت چرایی و چگونگی تحریف تاریخ دفاع مقدس:
سؤال: موضوع گفتوگو، شناخت ابعاد تحریف دفاع مقدس است. بهنظرم در گام اول تعریفی از تحریف ارائه دهید. به این معنا که تفاوت تحریف، با روایت و نقد مشخص شود و اینکه مرز اینها کجاست؟ ما به چه چیز تحریف میگوییم به چه چیز روایت از یک منظر خاص؟ این برای این است که شاید اگر ضد این مفاهیم را بشناسیم آن مفهوم را بهتر درک میکنیم؛ لذا من میخواهم از شما سؤال بپرسم که اساساً مقصود و تعبیری که از تحریف میشود، به چه معناست.
کلاته: وقتی در بازگو کردن هرچیزی و در نوشتن هر واقعهای از واقعیت انحراف پیدا کنیم، به آن تحریف میگوییم. وقتی در روایت، زاویهای با واقعیت زاویه پیدا کنیم، تحریف رخ میدهد. البته این عرصه، عرصه مناقشه برانگیزی است؛ یعنی گاهی اوقات تفاوت منظرهاست، گاهی اوقات هم نه. میخواهم بگویم برخی اوقات کسانی که دچار تحریف میشوند، شاید هدفشان تحریف نباشد و خودشان هم قائل به تحریف کردن وقایع از جانب خود نباشند.
حوزه کاری من خاطرهنگاری است. داده اصلی حوزه فعالیت خاطرهنگاری ـ، همچنین تولیدات انبوهی که در حوزه دفاع مقدس انجام میشود ـ، خاطره پایه است؛ چه خاطرات شفاهی، چه زندگینامهها، چه گونههای دیگر مستندنگاری. همه اینها خاطره پایه است و ما در این حوزه کمتر دچار تحریف شدهایم، یا کمتر نگران تحریف هستیم؛ لذا به نظر من این حوزه برای بحث تحریف محل مناقشه کمتری بوده است. خاطرات شفاهی مربوط به روایت آدمهاست. مخصوصاً در سطح فرماندهان و رزمندگانِ کمتر مؤثر در مدیریت جنگ. ولی وقتی آنجا که پای تحریف به میان میآید، بحث تاریخ است و از خاطره عبور میکند، جایی که تحریف موضوعیت پیدا میکند، به نظرم عرصه خاطره نیست و عرصه تاریخنگاری جنگ است. اگر چه شما ممکن است مواردی را پیدا کنید که کذب گفتار من باشد، ولی این آن موضوع، استثنا و طبیعی است. میخواهم عرض کنم کهولی فضای عمومی در مورد خاطره اینطور نبوده که تحریف خیلی موضوعیت شودپیدا کند. ممکن است فراموشی باشد، اما تحریف خیلی خیلی کمتر استنیست. به هر جهت، خاطرات از پس پرده چندین دهه، روایت و بازنویسی میشود. فراموشی و زاویه پیدا کردن بخشی از اطلاعات امری طبیعی است، ولی تحریف در این عرصه چندان موضوعیت ندارد.
اما میخواهم مثالی از یک نوع تحریف بزنم. البته در سطح بالایی از مدیریت جنگ نمیتوانیم این مثالی که میخواهم بزنم را ببینیم؛ یعنی میخواهم بگویم در لایههای پایینتر و بعدی است.
وقتی از مدیریت کلان جنگ، فرماندهان ارشد جنگ، قرارگاهها، تصمیمات کلی و اصلی در مورد عملیاتها و چند و چونش بگذریم، به لایههای پایینتری میرسیم. در سطح یک لشکر هم میتواند تحریف روایت رخ دهد، اگرچه ممکن است مسئله اصلی جنگ و کشور ما نباشد؛ مثلاً اگر فردی در سطح یک لشکر موضوعی را تحریف کند، ممکن است مسئله مهمی نباشد؛ یعنی مدیران ارشد جنگ هیچ وقت به آن اهمیت ندهند. ولی برای ما که در این حوزه کار میکنیم و دقت و وسواس داریم، حتی در مصاحبه با یک بسیجی ساده که اطلاعاتی از جنگ در میان خاطرات خودش ذکر میکند، این موضوع برایمان مهم است که روایت درستی باشد و در این شرایط حتماً در سطح یک لشکر این موضوع برایمان مهمتر است. آن هم با کسانی که در دهه شصت از فرماندهان بزرگ جنگ بودهاند. ای بسا اگر این فرماندهان زنده میماندند، سالها بعد در فرماندهی بالاتر ظاهر میشدند.
با این وجود متاسقانه در برخی آثار منتشر شده در حوزه دفاع مقدس، این تحریف کاملاً مشهود است و میتوان برای آن مصداق هم گفت. اینکه شما در نگارش تاریخچه تشکیل یک واحد نظامی در هیبت یک تیپ، مسادل ثابت و محکماساس آن را مورد خدشه قرار دهید، این عین تحریف و مصداق تحریف است. اینکه به روایت شاهدهای بسیار معتبر که شک و شبههای در آن وجود ندارد و صاحب روایت هم شانیت روایت دارد، بیایید و به فرد یا افرادی نسبت دروغ دهید، این تحریف کامل است. اگر چه ممکن است آنچه شما نوشتهاید، راوی هم داشته باشد. صرف راوی داشتن که کفایت نمیکند. این شرط کافی نیست و شما باید ببینید که این روایت، چند روایت معارض دارد و راوی روایتهای معارض چه کسانی هستند. این روایتها باید درکنار چند روایت دیگر -بنشیند تا شانیت آن مشخص شود.
ممکن است که در نگاه کلان به جنگ این تحریف به جایی برنخورد، ولی به هرحال این هم یک لایه از تحریف است. وقتی از فضای خاطره گویی فاصله میگیریم، و به سمت روایت تاریخ میرویم، فضا عوض میشود. باید مراقبت شود، یک تاریخ تحریف شده بازگو نشود. اینها همگی در سطحی است که به نگاه کلان جنگ ضربه نمیزند. ولی سطحی از تحریف وجود دارد که در مورد برخی عملیاتها مطرح میشود. این مورد دیگر تاریخ جنگ و تاریخ یک کشور است. یک لشکر و واحد نظامی نیست. در برهههایی تمام توان رزمی مملکت ما در یک مقطع وارد عمیلات شده و تصمیماتی گرفته شده است. اینجا اگر انحراف از روایت واقعیت رخ دهد، یک تحریف بسیار اثرگذاربه تمام معنا است؛ لذا اینجا میتواند محل تحریف باشد.
نکته اصلی اینجاست که یکی از محملها و بسترهای اصلی تحریف، فقدان روایت صحیح است. وقتی ما نگران روایت تحریفآمیز دیگران هستیم، باید بعد از بیش از سی سال از اتمام جنگ روایت عملیاتها مسائل مهم جنگ را ارئه داده باشیم. چون وقتی خودمان این موضوعات و اتفاقات را روایت نکنیم، بستر و محمل را آماده تحریف دیگران، بدخواهان و بددلان کردهایم. ممکن است در موضوعی اختلاف نظری بین یک محقق جنگ و یک فرمانده جنگ پیش بیاید و نظرات کاملاً متفاوت باشد و هر کسی حرف خودش را بزند. به همان اندازه که باید متوجه خطر تحریف روایت تاریخ بود، باید محهمل گفتوگو را هم مهیا کرد. باید متوجه خطر تحریف روایت تاریخ هم بود.
نکته دیگر نقش نهادهای متولی مستندسازی و تاریخنگاری جنگ است. در واقع مسئله دیگر در مورد پیش کشیدن این اختلاف نظرهای اساسی است. ولی آیا سازمانهای متولی، به این شبهات و، سوالات آنطور که شایسته و بایسته است، به این سوالات پاسخ دادهاند؟ چند سال باید بگذرد و چه قدر زمان نیاز است؟ چرا آن طور که باید، گفتوگو شکل نگرفته و چرا روایت رسمی فرماندهان ارشد جنگ از مسائل مهم و مناقشهبرانگیز بعد از چند سال هنوز به دست ما نرسیده است؟
سؤال: به نظر شما سازمانهای رسمی متولی تاریخنگاری تا چه اندازه و چگونه باید به این موضوعات بپردازند؟ کلاته: برای من بهعنوان یک محقق که در این جامعه زندگی میکند و یک شهروند عادی هستم، وقتی این مسئله برایم جدی میشود، همه سوالات مطرح میشود. من پاسخی برای این سؤال ندارم، ولی میتوانم بگویم توانایی پاسخگویی به شبهات وجود دارد. هم از لحاظ سازماندهی و هم از لحاظ نیروی انسانی که بخواهد این کار را انجام دهد، و هم برخورداری از اسناد و مدارک؛ یعنی میخواهم بگویم بستر انجام این کار همیشه فراهم بوده است.
حضرت آقا در یک سخنرانی اشاره کردند که اگر شما روایت نکنید، دیگران روایت میکنند. خوب، دیگران ممکن است روایت کنند یا نکنند، ممکن است درست روایت کنند، ممکن است با تحریف روایت کنند. ولی ما وظیفه داریم روایت خود را بازگو کنیم. این تکلیف ماست. وقتی یک سازمانی مأموریت دارد، این تکلیف و وظیفه اوست. چه تحریفی رخ داده باشد، چه نداده باشد. وقتی فقدان روایت وجود داشته باشد این فقدان، بستر خیلی چیزها میتواند بشود. البته نمیگویم رابطه مستقیم دارد ولی میتواند بستر باشد.
سؤال: به تعبیری جنگ امروز، جنگ روایتهاست. امروز در فضایی هستیم که روایتها حقیقت را میسازند. به نظر شما نهادهای متولی روایت جنگ توانستهاند باور جامعه را شکل دهند یا روایت نهادها و جریانات ضدانقلاب و معارض که اتفاقاً نقشی هم در جنگ نداشتهاند، در جامعه تأثیرگذار بوده است؟ تحلیل شما از این موضوع چیست؟ کلاته: روایت کسانی که در جنگ مشارکتی نداشتهاند و گاهی جریانات و تشکلهای سیاسی غیر همسو با انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی بودهاند، فکر نمیکنم چندان مورد پذیرش مردم باشد. روایتهای اینها حجمی هم ندارد و اساساً چندان هم روایتی صورت نگرفته است. اطلاعات من در این حد است. البته برخی محصولات رسانهای که از سوی این جریانات تولید شده، کارهای موردی و نقطهای و رسانهای است که موقتاً تأثیرگذار هم هست. ولی وقتی ما داریم جنگ را روایت میکنیم، نگاهمان بیشتر معطوف به مکتوبات و تولیدات در این حوزه است. این دو را یک مقدار باید متفاوت نگاه کنیم. اینها کارهای موردی رسانهای است و یک جنگ است و هر جنگی بالا و پایین دارد، ضعف و نقص دارد که میتوان روی موضوعات مانور داد. وقتی شما یک روایت کاملاً متفاوت و ضد از چیزی که جریان عمومی گفته و پذیرفته شده است انجام میدهید، همه آن را رصد میکنند، حتی خود من. ولی پذیرش موضوع به این بستگی دارد که خیلی از افراد چیزها را بدون علم بپذیرند. این مبنای ما نیست. ولی قطعاً این تولیدات تأثیرگذاری رسانه دارد و من این را قبول دارم. اما نقد اصلی و مسئله اصلی من این است که با گذشت چهل سال از آغاز جنگ هنوز بسیاری از مسائل جنگ روایت نشده است.
سؤال: چرا بعد از سی سال از پایان جنگ سال هنوز در روایتگری مشکل داریم؟
کلاته: شما نگاه کنید که چقدر از این وقایع مهم نوشته شده است. شاید از یک منظری این بحث تولیدات صدبرابری که حضرت آقا فرمودند را یک نیاز میبینم و بیشتر از این میخواهم بگویم نسبت کارهای انجام شده، چه قدر است. لااقل شاید یک درصد است باشد. آنقدر میشود کار انجام داد که ما یک از صدش را انجام دادهایم. زاویهای که میشود به فرمایش حضرت آقا نگاه کرد این است که ما ۹۹ واحد کار انجام نشده داریم و واقعاً چنین است. شما ببینید که در سطح کلان جنگ چه مقدار کار انجام شده و چهقدر در سطح یگانها. لشکر ۲۷ که سرآمد روایت یگان خودش است، تا حالا پنج روایت را توانسته چاپ کند. تازه پنج تا هم هنوز کامل نشده و با کتابهای جدیدمان کامل میشود. چهار تا کتاب تا به حال درآمده از لشکر ۲۷ که انشالله در آینده دو کتاب دیگر هم از دو عملیات مهم مسلم به نام «خروج از بنبست» و عملیات والفجر مقدماتی و والفجر یک با نام «زمینهای مسصلح» منتظر خواهد شد. ما پنج، شش کتاب تولید کردیم. هفت - هشت روایت را بیان کردیم. این همه یگان رزمی در این مملکت. روایتهای آنها کجاست؟ من میگویم نسبت یک به صد هم خیلی خوشبینانه است.
این بستر، عرصه را مهیا میکند برای اینکه ما اجازه فعالیت بدخواهان این مملکت و ضدانقلاب را ندهیم. شبکههای خارجی نگاهشان از سر دشمنی است. ما با عدم روایت خودمان عرصه را برای فعالیت آنها فراهم می-کنیم. ما مسائل جنگ را جایی که محل مناقشه است، جایی که مسئلهساز است باید بیان کنیم. بیشتر از همه هم خودمان میدانیم. ولی چرا سازمانهای متولی اولویت بندی نکردهاند تا زودتر به چیزهایی که فکر میکنند فردا شبهه ایجاد خواهد کرد پاسخ دهند؟ آیا چنین قوه عاقلهای در خیلی از سازمانهایی که متولی جنگاند وجود دارد؟ اینکه ما روایتهایی را بگوییم که ممکن است از فقدان روایت گری آنها آسیب ببینیم.
سؤال: این نهادهای رسمی چهقدر توانستهاند از تحولات و ظرف زمانی و مکانی تصمیمات جنگ تصویر صحیحی ارائه دهند؟
کلاته: ای کاش بعد از جنگ تبیین میشد که در جنگ آزمون و خطای بسیاری کردیم و داشتههایمان هم همین بوده است. ما ناگزیر بودیم از این روش و از این نگاه. ما جاهایی شکست خوردیم. سرزمینهایمان را از دست دادیم، دوباره گرفتیم و باز از دست دادیم و باز آن را پس گرفتیم. پیروزی و شکست، ذات جنگ است. اینها اگر تبیین میشد و این نگاه همیشه پیروز و تبلیغاتی غیرضروری انجام نمیشد، میتوانستیم راحتتر با مردم صحبت کنیم. گاهی اوقات اتفاقی افتاده و عدم پرداختن به آن، موضوع را حل نکرده است. من در جایگاه یک محقق باید به این مسئله واقف باشم که اگر مسائل از ابتدا درست اعلام شده باشد، بازتاب عمومی منفی در جامعه نخواهد داشت و تبدیل به چالش نمیشود، ولی اگر اشتباهات را نگوییم، دلایل شکستها را در کنار روایت فتوحات و دلاوریها برنشماریم، و بعدها چیزی متفاوت از روایت ما بیان شود، مسئلهساز میشود؛ مثلاً کتاب «شرارههای خورشید»، روایت عملیات خیبر است. گردانهای لشکر ۲۷، یکی یکی شهید میشوند. این وضعیت از نظر نظامی یک شکست است. در جریان عملیات وضعیت بهگونهای میشود که شهید همت میرود از شهید سلیمانی که فرمانده لشکر ثارالله کرمان بوده، یک دسته نیرو قرض بگیرد. شما تصور کنید فرمانده یک لشکر میرود یک دسته نیرو قرض بگیرد. اما نویسنده کتاب خودسانسوری نکرده و موضوع را هم بهطور کامل روایت کرده است. حقیقت را هم گفته است و ضربهای هم به حیثیت جنگ وارد نشده و اتفاقی هم نیفتاده و احساسات مردم هم جریحهدار نشده است. چون صادقانه حرف زده است. چون نخواسته چیزی را دستکاری و سانسور کند و هیچکس هم از این نوع روایت آسیب ندیده است.
یک مسئله این هست ما جنگمان را دفاع مقدس میدانیم، که روشن است. ما درمقام کسی که رزمنده هستیم تکلیف خودمان میدانستیم که بجنگیم و با همین نگاه یک وجب از خاک مان را هم از دست ندادیم. ولی در مدیریت جنگ ممکن است بالا و پایین وجود داشته باشد و این چیز عجیبی نیست و باید در آثاری که منتشر میشود، طبیعت مدیریت جنگ و مقتضیات تبعات تصمیمات فرماندهان تبیین شود که جامعه هم درک درستی از ظرف زمانی و مکانی جنگ درک نماید.
از طرف مقابل اهل رسانه و خبرنگار حوزه دفاع مقدس هم باید مطالبهگر باشد. پژوهش کند و مسائل واکاوی نشده را کشف کند. آدمها باید آنقدر محقق و پژوهشگر باشند که بتوانند درد یک بخشی از جامعه را کشف کنند و انعکاس دهند؛ یعنی هم توانایی و دغدغه در کشف داشته باشند و هم شجاعت در ابراز. اینجاست که جامعه رو به جلو میرود. در حوزه ادبیات دفاع مقدس به چنین نگاههایی نیاز است.
سؤال: امروز از پایان جنگ بیش از سی سال میگذرد. ما در شرایطی هستیم که نسل جوان و میانسال ما جنگ را ندیده است و درکی از شرایط آن زمان ندارد. به نظر شما بعد از سی و چند سال که پایان جنگ میگذرد، باید روی چه مسائلی بیشتر تأکید شود؟ چه چیزهایی باید برجسته شود و چگونه؟
کلاته: بهعنوان یک پژوهشگر باید بگویم که قوه عاقلهای باید وجود داشته باشد که مسائل حیاتی جنگ را احصا کند و در دستور کار قرار دهد و روایت کند. وقتی حضرت آقا میفرمایند تمام اسناد جنگ از طبقهبندی خارج است، تکلیف روشن است. اگر ما موضوعات و اتفاقات را روایت نکنیم، دشمنان ما روایت میکنند و ما را دچار مسئله و مشکل میسازند. اگرچه به گفته شما جنگ، جنگ روایتهاست و در جنگ ممکن است ضربه بخوریم و قواعد جنگ امروز هم هم پارجاست و صدق میکند. اما ما نباید خودمان بستر را تا این اندازه آماده نکنیم. اگر بخواهم در مورد خاطرهنگاری و زندگینامه نویسی صحبت کنم، باید بگویم نگاه ما به زندگینامه نویسی باید یک نگاه اصولی و جامع باشد.
سؤال: بهطور عمده در خصوص جنگ سه مقطع تاریخی، امروز بیشتر مورد مناقشه است. یکی آغاز جنگ، یکی اتفاقات بعد از فتح خرمشهر و یکی پایان جنگ. به نظر شما نهادهای متولی تاریخنگاری در خصوص این سه مقطع توانستهاند در برابر تحریف تاریخ جنگ ایستادگی کنند؟
کلاته: باز برمیگردیم به بحثی که من مطرح کردم که با فقدان روایت مواجه هستیم. شما به درستی سه مقطع را انتخاب کردید. شروع جنگ، ادامهٔ جنگ بعد از فتح خرمشهر و پایان جنگ. البته شروع جنگ کمتر محل مناقشه است. ولی ادامهٔ جنگ بعد از فتح خرمشهر نه. بخشی از پاسخها داده شده است، اما به نظرم تبیین نشده است. تبیین چیزی فراتر از پاسخ است؛ یعنی ما در این چهار کتاب در مورد دلایل شروع جنگ، انگیزههای عراق برای جنگ با ما و اینکه چرا ما وارد جنگ شدیم و مجبور شدیم ما هم مقابله به مثل کنیم، اینکه چرا بعد از فتح خرمشهر به جنگ ادامه دادیم و اینکه چرا قطعنامه را پذیرفتیم، در مورد اینها بحث شده و گاهی پاسخ داده شده است اما تببین صورت نگرفته است؛ یعنی اینها به کف جامعه رسانده نشده است. گاهی اوقات وظیفهٔ ما این نیست که حرفی را بزنیم و بگوییم بروید و آن را بخوانید. در این سه موردی که شما اشاره کردید ما باید حرف خودمان را به گوش مردم برسانیم. ما این حرف را زدهایم، ولی ممکن است شنیده نشده باشد. اینکه چرا این اتفاق افتاده، ممکن است دلایل متعددی داشته باشد. مسئله این است که این پاسخها هیچ وقت به گفتوگو-های کف جامعه کشیده نشده است. بالاخره ما باید شجاعت داشته باشیم که از عملکرد خودمان دفاع کنیم و شجاعت داشته باشیم اشتباهاتمان را هم بپذیریم.
جنگ با تمام توان مدیریتی، لجستیکی و علمی ما انجام شد. تمام ظرفیت کشور ما در آن مقطع همین مقدار بوده است. به لحاظ نیروی انسانی، علم رزم و به لحاظ امکاناتمان و شرایط سیاسی و تحریمها. جنگ با همه اینها پیش رفته. اگر پیروزی داشتیم با همینها بوده و اگر شکست داشتیم هم با همینها بوده است. اگر این موضوع صادقانه تبیین شود، به نظرم جامعه را از شبهاتی که در آینده هرکس میتواند به آن وارد کند، واکسینه میکند. همه چیز صادقانه گفته شود و صرفاً نگوییم رجوع کنید به فلان کتاب که داخل آن پاسخ به فلان پرسش داده شده است. خیر، اینها باید به گوش مردم رسانده شود و اگر هم در کتابی اینها مطرح شده است، اینها در معرض مردم قرار بگیرد. مگر یک کتاب چقدر مخاطب دارد؟ چرا ما یک برنامه جدی در حوزه دفاع مقدس در رسانه ملی نداریم؟ چرا برنامه نداریم که به صورت جدی و با حضور افراد صاحبنظر و بدون نگاه شعاری و تبلیغاتی برگزار شود؟ چرا کرسیهای آزاد آندیشی را در رابطه با دفاع مقدس برگزار و برپا نمیکنیم؟ وقتی شما خودتان این حرفها را مطرح کنید، اگرچه کسی شبهه وارد کند، مردم دلشان گرم میشود. از این رو جای این تبیین فقط در رسانه ملی است.[۲]
جوایز و افتخارات
- کارشناس برتر بیستمین جایزه ملی کتاب سال دفاع مقدس (سال۱۴۰۱)
- تقدیرشده در دومین جشنواره «سرخ نگاران» برای کتاب ماجرای عجیب یک جشن تولد (سال ۱۴۰۰)
- حائز عنوان «شایسته تقدیر» در بیست و یکمین دوره انتخاب کتاب سال دفاع مقدس در سال ۱۴۰۲ برای کتاب لباسشخصیها
- برگزیده بخش علمی اولین جشنواره سراسری دانشجویی «پیام امام» در سال ۱۳۹۱ برای کتاب امام خمینی و رسالت جهانی هدایت
- کاندید جایزه کتاب سال دفاع مقدس در سال ۱۳۹۶ و حائز رتبه تقدیر در پانزدهمین دوره کتاب سال پاسداران اهل قلم در سال ۱۳۹۹ برای کتاب مگر چشم تو دریاست.
- حائز رتبه برگزیده کتاب سال پاسداران اهل قلم در سال ۱۳۹۸ و کاندید کتاب سال دفاع مقدس در سال ۱۴۰۰ برای کتاب در هیاهوی سکوت.
- برگزیده کتاب سال مدافعان حرم (جایزه شهید همدانی) در سال ۱۴۰۰ برای کتاب ماجرای عجیب یک جشن تولد.
- حائز رتبه تقدیر در دومین دوسالانه جشنواره سرخنگاران در سال ۱۴۰۰ برای کتاب ماجرای عجیب یک جشن تولد.
- برگزیده دومین دوره تجلیل از آثار تألیفی حوزه دفاع مقدس توسط باغموزه دفاع مقدس در سال ۱۳۹۳.
- حائز عنوان «کارشناس منتخب» در بیستمین دوره کتاب سال دفاع مقدس ـ سال ۱۴۰۱
پیوند به بیرون
- نشر 27 بعثت به دنبال تعامل با جبهه مقاومت در سوریه است
- کلاته عربی: در حوزه ادبیات مقاومت نوجوانان را رها کردیم/ نادیدهگرفتن تجربیات دفاع مقدس در موضوع مدافعان حرم
پانویس
- ↑ «نویسندگان دفاع مقدس». دریافتشده در ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳.
- ↑ شناسایی زمینههای تحریف تاریخ دفاع مقدس در گفتوگو با جواد کلاته عربی سایت موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، تاریخ انتشار: آبان ماه، ۱۴۰۱ش.