حرمان هور (کتاب)

از یاقوت
حرمان هور
طرح روی جلد کتاب حرمان هور
طرح روی جلد کتاب حرمان هور
اطلاعات کتاب
نویسندهعلیرضا کمری
موضوعدفاع مقدس
زبانفارسی
تعداد صفحات۲۳۲
اطلاعات نشر
ناشرانتشارات سوره مهر
تاریخ نشر۱۳۹۴
شابک978-964-506-217-8
وبسایت ناشرانتشارات سوره مهر


حرمان هور خاطرات و دست نوشته‌های شهید احمدرضا احدی، از سرداران دفاع مقدس است که علیرضا کمری آن را به رشته‌ تحریر در آورده است. این کتاب رتبه اول کتاب سال دفاع مقدس در سال ۱۳۷۲ و رتبه اول جشنواره ربع قرن کتاب دفاع مقدس را کسب کرده است.[۱]

درباره کتاب

یادداشت‌های این شهید رخدادها و وقایعی در جبهه‌های جنگ ایران و عراق را منعکس می‌کند که در نوع خود دست نخورده باقی مانده‌اند. او عملیات‌های گوناگون، خاطرات شخصی، شهادت هم‌رزمان و... را در این یادداشت‌ها آورده است.

تحصیلات آکادمیک شهید احدی و همچنین تسلط وی به ادبیات ایران و جهان است. او در دست نوشته‌هایش رنگ و بویی شاعرانه به جنگ بخشیده و با به کارگیری اشعار کلاسیک و مدرن فارسی، غنای ادبی این دست نوشته‌ها را دو چندان کرده است.

درباره شهید احمدرضا احدی

احمدرضا احدی آبان سال ۱۳۴۵ در اهواز و در خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان گشود. او با آغاز جنگ تحمیلی همراه با خانواده به زادگاه پدر و مادرش یعنی شهرستان ملایر سفر کرد. سال ۶۴ برای تحصیل در رشته پزشکی وارد دانشگاه شد و همزمان در جبهه‌های جنگ نیز شرکت داشت. او در همه‌ی جنگ‌ها از نفرات فعال گردان‌ها و دسته‌ها محسوب می‌شد و همیشه در صف اول حضور داشت. در مدت ۴ سال حضور در جبهه چندین بار مجروح شد و در نهایت اسفند ماه سال ۶۵ در عملیات کربلای ۵ به مقام شهادت نائل گردید.[۲]

درباره نویسنده

علیرضا کمری، پانزدهم خرداد ۱۳۳۹ در همدان به دنیا آمد و تحصیلات مقدماتی را در همان دیار به پایان برد.از دوران کودکی به دلیل شوق فراوان به مطالعه در اکثر کتابخانه‌های عمومی زادگاه خود عضو بود و از نخستین کسانی است که در سال ۱۳۴۸ به عضویت کتابخانه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در همدان درآمد. ادبیات و تاریخ دفاع مقدس، آغازه‌نویسی بر کتاب‌های متعدد، نقد و بررسی کتاب و انتشار مقالات پژوهشی و انتقادی در نشریات گوناگون، از جمله فعالیت‌های علمی و فرهنگی اوست.[۳]

بُرشی از کتاب

امروز وقتی می‌خواستیم نماز صبح را اقامه کنیم، متوجه شدیم درگیری نسبتاً شدیدی در قلّه‌های روبه‌رویی شاخ، بین نیروهای خودی و بعثیان مزدور رخ داده است.

صدای رگبار دوشکا به گوش می‌رسید. چند دقیقه‌ای بعد که هوا خوب روشن شد، نیروهای دشمن با آتش خمپاره و کاتیوشا برای نیروهای اسلام ایجاد مزاحمت کردند. کم‌کم فهمیدیم که از جانب دشمن تک بزرگی صورت گرفته و هدف این تک، گرفتن قلّه‌های «بردتکان» و شاخ شمیران بود. ضمناً در این حمله پنج فروند هلی‌کوپتر و هواپیمای دشمن دست‌اندرکار بودند. ساعت حدود نُه بود که از مرکز اطلاع دادند عده‌ای نیرو، برای کمک به برادران برای انجام ضد حمله لازم است. به این منظور به لطف خدا ما نیز عازم قلّه‌های بزرگ شدیم و از پشتیبانی به سمت قلّه‌های شاخ حرکت کردیم. در بین راه مرتب خمپاره زده می‌شد و ما نیز با شور و وجدی خاص عازم قلّه‌ها بودیم. در بین راه برادر مصطفی، معاون مسئول محور را سوار کردیم.

نزدیکی‌های شاخ پیاده شدیم و به ستون یک بالا رفتیم. پس از چندی پیاده‌روی درحالی‌که از دو طرف بمو و «بالامو» زیر آتش دشمن بودیم، به شاخ رسیدیم. چند دقیقه‌ای استراحت کردیم و پس از آن به زیر صخره‌های شاخ رفته و منتظر فرمانده شدیم. عراق شدیداً مواضع ما را زیر آتش گرفته بود و از جلو و پشت سر ما را می‌کوبید. پژواک صدای انفجار، صدای مهیب و عجیبی به وجود آورده بود. در همان حال که زیر صخره‌های شاخ در بالای قلّه استراحت می‌کردیم هواپیمای دشمن با تیربار به سوی ما شلیک کرد، اما به لطف خدا با آتش پدافند هوایی متواری شد و نتوانست کاری از پیش برد. راه تدارکاتی ما کوهستانی و بسیار طولانی بود. به همین علت برای مهمات بردن و تدارکات رساندن بایستی نیروی زیادی صرف می‌کردیم.[۴]



پانویس

  1. «درباره حرمان هور». دریافت‌شده در ۱۶ شهریور ۱۴۰۳.
  2. «درباره حرمان هور». دریافت‌شده در ۱۶ شهریور ۱۴۰۳.
  3. «درباره علیرضا کمری». دریافت‌شده در ۱۶ شهریور ۱۴۰۳.
  4. «درباره حرمان هور». دریافت‌شده در ۱۶ شهریور ۱۴۰۳.