حسین مؤدب
حسین مؤدب (متولد سال ۱۳۷۴، ساکن مشهد) از شاعران آیینی معاصر و عضو شورای مرکزی سیاستگذاری شعر و ادبیات حوزه علمیه کشور است.
حسین مؤدب:
من از کودکی به شعر علاقه داشتم و مادر و پدرم نیز برایم اشعار بسیاری میخواندند، اما یکبار در سوم دبیرستان دیدم یکی از دوستان در زنگ تفریح مشغول نوشتن است، سؤال کردم که درحال نوشتن چه چیزی است! به من گفت که مصرعی از شاعری را گرفتهام و ادامهاش را میخواهم بنویسم که نمیتوانم و چند روزی است که درگیرش هستم. از او این مصرع را گرفتم. پس از مدتی او را دیدم و پنج بیتی را در ادامهاش نوشته بودم. او در همین حین تعجب کرد و به من گفت که چگونه توانستی ادامهاش را بنویسی و همانجا بود که متوجه شدم میتوانم شعر بنویسم و از همانجا جدیتر به موضوع شعر و شاعری نگاه کردم. پس از آن به مطالعه درباره شعر درگیر شدم و تلاشم را در این راستا انجام دادم و پس از مدتی با آموزش شعری از سوی شهرستان ادب آشنا شدم و پس از گزینش در آن آموزشها به یادگرفتن فنون شعر پرداختم و جدیت موضوع شاعری برایم از همان زمان آغاز شد.[۱]
او دانشآموخته رشته فقه سیاسی و روابط بینالملل از دانشگاه باقرالعلوم، طلبه سطوح عالی حوزه علمیه قم است.
از فعالیتهای ادبی او میتوان به دبیری انجمن شعر طلاب خراسان و برگزاری شبهای شعر حجره اشاره کرد. کتاب پیراهن آبی نوشته حسین مودب در سال ۱۴۰۰ توسط شهرستان ادب منتشر شده است.[۲]
نمونه شعر
گفتوگو و مصاحبهها
گفتگو با سایت آفتابگردانها
علاقه شما به شعر از چه سنی شروع شد؟ آیا اتفاق خاصی در پیدایش این علاقه دخیل بود؟
- پدر و مادرم هر دو با شعر مأنوس بودند، تا جایی که از اشعار شاعران بزرگ مانند حافظ برایم لالایی میخوانند، از این جهت دوران کودکیام با شعر عجین بود. از طرفی مادرم هم دست به قلم بود و گاهی متنهای ادبی مینوشت. زندگی در چنین فضایی باعث شد که به ادبیات علاقه خاصی پیدا کنم.
اما اتفاقی که باعث شد ذوق ادبیام را کشف کنم و به طور جدی وارد حوزه شعر بشوم در سال سوم دبیرستان برایم پیش آمد. خاطرم هست روزی یکی از دوستان چند ساعت درگیر نوشتن چیزی بود و بسیار فکرش درگیر بود، از او موضوع را جویا شدم که گفت: «مصرعی نوشتم و قصد دارم ادامه بدهم ولی هرچقدر فکر میکنم نمیتوانم.» گفتم: «اگر تمایل داری من هم فکر کنم شاید توانستم کاملش کنم.» پذیرفت و کاغذ را تحویلم داد. یک ساعت بعد چند بیت به آن مصرع اضافه کردم و تحویل دادم (البته بدون تردید به عنوان اولین کار، خالی از ایرادات وزنی و زبانی نبود). دوستم خیلی مرا تحسین کرد و این موضوع را با معلممان در میان گذاشت و همین اتفاق باعث شد پا بر عرصه شعر بگذارم.
پس شروع فعالیت ادبی شما قبل از ورود به حوزه علمیه بوده. اما میبینیم که بیشتر فعالیت ادبی شما در فضای حوزه علمیه انجام میشود. آیا فضای حوزه علمیه تاثیر خاصی روی ذوق ادبی شما دارد؟
- بله, طبیعتاً فضای حوزه تاثیر مثبتی بر شاعر دارد. خصوصاً دروس ادبیات عرب نظیر بلاغت که در سالهای آغازین ورود به حوزه خوانده میشود و همینطور انس بیشتر طلاب با قرآن و کلام معصومین سبب شکوفایی بیش از پیش ذوق شاعرانه میشود.
آثاری از شما به صورت نوحه توسط مداحان مختلف اجرا شده است. تا به امروز با کدام یک از مداحان همکاری داشتهاید؟
- با مداحان مختلفی همکاری داشتم، از جمله حاج صادق آهنگران، امیر عباسی، مهدی رسولی، رضا نبوی و همچنین مداحان مشهد و خراسان که شاید زیاد شهرت رسانهای نداشته باشند.
البته کار نوحه نویسی بین فعالیتهای ادبی من اولیت ندارد و غالباً اشعار آئینی خود را در اختیار مداحان، جهت استفاده قرار میدهم و کمتر پیش میآید که بر روی سبکهای مداحی نوحه نویسی کنم.
این اولیت نداشتن که ذکر کردید آیا صرفاً یک انتخاب شخصی است یا اینکه چون هنوز فضای شعر نوحه به قوت سایر حوزههای شعر نمیرسد و به اندازه آنها جدی گرفته نمیشود مربوط است؟
- صرفاً یک انتخاب شخصی است. هم به دلیل نداشتن فرصت کافی و هم به دلیل اینکه خداروشکر هستند دوستانی که خیلی بهتر و قویتر از بنده در حال فعالیت در این عرصه هستند. به همین جهت نیاز ندیدم که خیلی جدی و حرفهای وارد کار نوحه نویسی شوم. وگرنه نوحه نویسی برای اهل بیت(ع) دارای برکات فراوانی است و افتخار ما شعر نوشتن برای این خاندان است.
شما عضو دوره سوم و دوره تکمیلی آفتابگردانها هستید. عضویت در این دورهها تا چه حد توانست به شما در مسیر شاعری تان کمک کند؟
- در یک جمله میگویم، شعرهایی که قبل از عضویتم در آفتابگردانها سرودم به هیچ وجه با اشعاری که بعد از شرکت در این دوره سرودم قابل مقایسه نیستند. رشد ادبی کاملاً در آنها محسوس است. چون واقعاً اینکه شما بتوانی با اساتیدی که فقط اسم آنها شنیدی و کتابهایشان خواندی، بدون واسطه صحبت کنی خودش توفیقاتی دارد که یکی از آنها تقویت ذوق ادبی است.
کدام یک از برنامه های دوره آفتابگردانها برای شما مفیدتر بودند؟
- همه برنامهها واقعاً مفید بودند اما اگر بخواهم بین آنها انتخاب کنم، گعدههای دوستانه و جلسات نقد که در اردوها برگزار میشود را به عنوان بهترین برنامهها انتخاب میکنم.
شما تا کنون دوبار در جلسه دیدار شاعران با مقام معظم رهبری حضور داشتید که در دومین حضور خود به شعرخوانی در محضر ایشان نیز پرداختید. از حال و هوای این دیدار بگویید. خاطره خاصی هم اگر از این دیدارها دارید برایمان تعریف کنید.
- بله الحمدلله. حال و هوای این دیدار با سایر دیدارهای حضرت آقا متفاوت است. جو بسیار صمیمی و خودمانی بر جلسه حاکم است. رهبری اشراف خوبی بر شعر و ادبیات دارند و حقیقتاً مثل یک استاد بر شعر مسلط هستند. جنس این دیدار هم از جنس دیدار استاد و شاگردی است لذا بسیار صمیمی و شیرین است. نکات مهمی که رهبری دربارهی شعرها گوشزد میکنند بسیار ناب و حائز اهمیت است. جو شاد جلسه را هم بیشتر خود رهبری با شوخیها و نکات نغزی که میگویند ایجاد میکنند.
- در این دیدار اخیر که موفق به شعرخوانی شدم ، قبل از نماز که خدمت آقا رسیدم سلام همشهریها و هم استانیهایم را به ایشان ابلاغ کردم. ایشان هم پاسخ دادند و فرمودند سلام بنده را هم برسانید. خیلیها از آقا هدیه طلب میکنند ولی چون به شخصه با این رفتار که از بزرگان هدیه طلب میکنند مشکل دارم و کار پسندیدهای نمیدانم، لذا انگشتری خودم را به ایشان دادم تا تبرک کنند و مورد استقبال آقا هم واقع شد.
بعد از دیدار هم واکنشها و باز خورد های متنوعی از مردم دیدهام که برخی را در صفحهی شخصی اینستاگرامم به اشتراک گذاشتهام. صحبتها و واکنشهای شیرین مردم که در محیطهای مختلف با من رو به رو میشوند از تحسین شعرم تا سوالهای مختلف دربارهی اتفاقات جلسه و حاشیههای این دیدار و... اتفاقات شیرینی را برایم رقم زده است.
- در پایان دوست دارم به همهی عزیزانی که در فضای شعر و ادبیات فعالیت میکنند عرض کنم سعی کنیم تا جایی که ممکن است از حاشیهها دوری کنیم و مهمتر از همه اینکه اگر انرژی و تلاشمان متمرکز بر خودمان و فعالیتهایمان باشد قطعاً نتیجهی بهتری میگیریم تا اینکه به زمین و زمان نق بزنیم و طلبکار باشیم و از اندک موفقیتهای دوستانمان نگران شویم!
تشکر میکنم از همهی عزیزانی که تا امروز برای بنده و شعرم زحمت کشیدهاند. از مؤسسه شهرستان ادب که در این سالها زحمات زیادی برای رشد و تعالی شعر جوان کشیده است و خالصانه در این راه قدم نهاده است. همچنین از استاد بزرگوارم محمدکاظم کاظمی که سالیانیست در مشهد از سفرهی علم و عمل ایشان متنعم بودهام. تشکر ویژهای هم دارم از تحریریه رسانه آفتابگردانها که از هیچ تلاشی برای ایجاد یک تریبون خوب برای دیده شدن آثار و فعالیتهای اعضای آفتابگردانها دریغ نمیکنند.[۴]
برای مطالعه بیشتر
- شعرخوانی حسین مودب در حضور رهبر انقلاب
- شعرخوانی حسین مودب در افتتاحیه نخستین جشنواره ملی شعر نیکوکاری
- حسین مودب، قطعه شعری با عنوان «امام کوخ نشینا»
- ما شاید توانسته باشیم جرعهای صرفا از این دریا نوشیده باشیم. فرد برای آنکه بتواند از این خاندان نورانی شاعرانه بنویسد، نیاز است که معرفت کسب کند، اگرچه: «آب دریا را اگر نتوان کشید، هم بهقدر تشنگی باید چشید». فرد باید اندازه توانش برابر این عظمت معرفت اهلبیت(ع) تلاش کند
پانویس
- ↑ «نگاهی به کتاب «پیراهن آبی» در گفتگو با حسین مودب». شهرآرا نیوز. ۴ تیر ۱۴۰۱. دریافتشده در ۲ اردیبهشت ۱۴۰۳.
- ↑ «کتاب پیراهن آبی». دریافتشده در ۲ اردیبهشت ۱۴۰۳.
- ↑ «نوسروده حسین مودب: «توی راهت میمونیم کوری چشم دشمنات»». خبرگزاری تسنیم. ۱۳ بهمن ۱۳۹۵. دریافتشده در ۲ اردیبهشت ۱۴۰۳.
- ↑ «حسین مؤدب در گفتگو با سایت آفتابگردانها: «لالاییهایم شعر حافظ بود»». ۲۹ خرداد ۱۳۹۷. دریافتشده در ۲ اردیبهشت ۱۴۰۳.