حمیدرضا پگاه
نام اصلی | حمید رضا پگاه |
---|---|
زمینه فعالیت | بازیگر سینما و تلویزیون |
تاریخ تولد | ۱۱ دی ۱۳۵۰ (۵۲ سال) |
محل تولد | تهران |
سالهای فعالیت | ۱۳۷۲ تاکنون |
همسر | نغمه نادری |
فرزندان | حنا پگاه |
آدرس اینستاگرام | حمیدرضا پگاه |
حمید رضا پگاه (زاده ۱۱ دی ۱۳۵۰) بازیگر سینما و تلویزیون اهل ایران است.
وی فعالیت حرفهای خود را از سال ۱۳۷۲ با بازی در مجموعه ضلع ششم به کارگردانی مسعود فروتن آغاز کرد. او در تلویزیون با مجموعههای تفنگ سرپر در نقش غیبیش، و آوای باران در نقش طاها مورد توجه قرار گرفت. حمید رضا پگاه با نغمه نادری کارگردان تئاتر ازدواج کرده است.
فعالیت تخصصی
حمیدرضا پگاه در تلویزیون با سریال «با من بمان» به کارگردانی حمید لبخنده و «تفنگ سر پر» چهره شد و مردم او را شناختند.
قبل از اینکه وارد عرصه بازیگری شود در شبکه دو سیما دستیار تهیه کننده بود و مسعود فروتن به او پیشنهاد بازی در مجموعه «ضلع ششم» را داد. در فیلم «چند تار مو» به کارگردانی ایرج کریمی هم افتخاری و رایگان بازی کرد. قرار بود در مجموعه «کلاه پهلوی» بازی کند، ولی چون زمان تولید این مجموعه مشخص نبود قراردادش را فسخ کرد..
او تا به حال در آثاری چون «ضلع ششم»، «شبی از شب ها»، «تا رهایی»، «یک روز قبل»، «تفنگ سر پر»، «شنهای کف رودخانه»، «این زن حرف نمیزند»، «عاشق مترسک»، «پرونده هاوانا»، «برخورد خیلی نزدیک» و… ایفای نقش کرده است.
در پرونده هنریاش فیلم یا نقشی وجود دارد که دوست دارد از ذهنش حذفش کند و دوست ندارد راجع به آن حرف بزند. بیشتر ایفاگر نقشهای مثبت است. بسیار شخصیت آرامی دارد و خودش میگوید شاید به نوع تربیت من بستگی داشته است. تفاوتی برایش ندارد که در سینما فعالیت کند یا تلویزیون، مهم نقش است و اینکه مردم بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. خیلی دوست دارد نقش «جیمز باند» را بازی کند. کسی از رفاقت با او احساس بدی نمیکند. سعی میکند آهسته و پیوسته قدم بردارد و حضورش در هر کاری ارزشمند باشد. یک دوره فن بیان را نزد زنده یاد فهیمه راستکار گذرانده است.[۱]
سینمایی
ردیف | سال | عنوان | کارگردان |
۱۳۸۱ | این زن حرف نمیزند | احمد امینی | |
۱ | ۱۳۸۲ | عاشق مترسک | مهدی نوربخش |
۲ | ۱۳۸۲ | چند تار مو | ایرج کریمی |
۳ | ۱۳۸۳ | مواجهه | سعید ابراهیمی فر |
۴ | ۱۳۸۳ | شبانه | امید بنکدار و کیوان علیمحمدی |
۵ | ۱۳۸۴ | صحنه جرم، ورود ممنوع | ابراهیم شیبانی |
۶ | ۱۳۸۴ | پرونده هاوانا | علیرضا رئیسیان |
۷ | ۱۳۸۴ | جای او دیگر خالی نیست | مهرداد خوشبخت |
۸ | ۱۳۸۷ | شبانهروز | امید بنکدار و کیوان علیمحمدی |
۹ | ۱۳۸۷ | برخورد خیلی نزدیک | اسماعیل میهن دوست |
۱۰ | ۱۳۸۷ | من و شیطان | علیرضا طالب زاده |
۱۱ | ۱۳۹۰ | قلادههای طلا | ابوالقاسم طالبی |
۱۲ | ۱۳۹۰ | یکی میخواد باهات حرف بزنه | منوچهر هادی |
۱۳ | ۱۳۹۰ | فرزند خوانده | وحید نیکخواه آزار |
۱۴ | ۱۳۹۵ | گیلدا | امید بنکدار و کیوان علیمحمدی |
۱۵ | ۱۳۹۵ | رقص پا | مزدک میرعابدینی |
۱۶ | ۱۳۹۷ | دیدن این فیلم جرم است | رضا زهتابچیان |
۱۷ | ۱۳۹۷ | روزگاری ایران | اردلان عاشوری |
۱۸ | ۱۴۰۰ | ۲۸۸۸ | کیوان علیمحمدی |
۱۹ | ۱۳۹۸ | سینما شهر قصه | کیوان علیمحمدی |
۲۰ | ۱۳۹۷ | دو کیلومتر به کردان | محمد جعفر رضایی هنجنی |
۲۱ | ۱۳۹۱ | ساعت یک نیمه شب | شاهین باباپور |
۲۲ | ۱۳۸۶ | این پرونده مختومه نیست | مهردا خوشبخت |
۲۳ | ۱۳۸۷ | بدل | مسعود آب پرور |
۲۴ | ۱۳۸۷ | نیرنگ | مهرداد خوشبخت |
۲۵ | ۱۳۸۷ | مرد زیبا | بهمن زرین پور |
۲۶ | ۱۳۸۷ | انتقال | علیرضا بذرافشان |
۲۷ | ۱۳۸۸ | عملیات پایتخت | محمد رضا آهنج |
۲۸ | ۱۳۸۸ | حباب | بیژن شکرریز |
۲۹ | ۱۳۸۸ | مهر بیپایان | محسن منشی زاده |
۳۰ | ۱۳۸۸ | هشت | محمد رسولی |
۳۱ | ۱۳۸۹ | دو روز در جاده | شاهین باباپور |
۳۲ | ۱۳۹۰ | دوراهی | شاهین باباپور |
۳۳ | ۱۳۹۰ | حرفه ای | فلورا سام |
۳۴ | ۱۳۹۳ | ساعت صفر | محمد آهنگرانی |
تلویزیونی
ردیف | سال | عنوان | کارگردان |
۱ | ۱۳۸۲ | پیش پرده | بیژن صمصمامی و رضا حامدی خواه |
۲ | ۱۳۸۴ | جای او دیگر خالی نیست | مهرداد خوشبخت |
۳ | ۱۳۸۶ | زائر | مسعود آب پرور |
۴ | ۱۳۸۶ | نامادری | اصغر نعیمی |
۵ | ۱۳۸۸ | سایههای بلند کناه | شهرام شاه حسینی |
۶ | ۱۳۹۹ | خانه امن | احمد معظمی |
۷ | ۱۳۷۲ | ضلع ششم | مسعود فروتن |
۸ | ۱۳۷۴ | به سوی زندکی | مسعود فروتن |
۹ | ۱۳۷۶ | شنهای کف رودخانه | یوسف سید مهدوی |
۱۰ | ۱۳۷۷ | تفنک سرپر | امرالله احمد جو |
۱۱ | ۱۳۷۸ | مثل باران | سید حسین موسویان |
۱۲ | ۱۳۷۹ | با من بمان | حمید لبخنده |
۱۳ | ۱۳۸۳ | شبی از شب ها | رضا کریمی |
۱۴ | ۱۳۸۵ | آخرین گناه | حسین سهیلی زاده |
۱۵ | ۱۳۸۸ | تا رهایی | حسین تبریزی |
۱۶ | ۱۳۸۹ | یک روز قبل | صادق کامیار |
۱۷ | ۱۳۹۰ | پیدا و پنهان | شهرام شاه حسینی |
۱۸ | ۱۳۹۱ | حیرانی | امید بنکدار و کیوان علیمحمدی |
۱۹ | ۱۳۹۲ | آوای باران | حسین سهیلی زاده |
۲۰ | ۱۳۹۳ | زاویه هفتم | محمود معظمی |
۲۱ | ۱۳۹۵ | عاشقانه | منوچهر هادی |
۲۲ | ۱۳۹۶ | هست و نیست | حسین سهیلی زاده |
۲۳ | ۱۳۹۶ | دیگری | مرجان اشرفی زاده |
۲۴ | ۱۳۹۸ | گیله وا | اردلان عاشوری |
۲۵ | ۱۴۰۰ | جزیره | سیروس مقدم |
۲۶ | ۱۳۸۲ | چکمههای استاین | بیژن صمصمامی و رضا حامدی خواه |
۲۷ | ۱۳۸۴ | از شنبه تا پنجشنبه | حجت قاسم زاده |
۲۸ | ۱۳۸۵ | همیشه مادر | شاهد احمدلو |
۲۹ | ۱۳۸۶ | گامی در تاریکی | آرش معیریان |
۳۰ | ۱۳۸۶ | زهر و پاد زهر | آرش معیریان |
۳۱ | ۱۳۹۲ | نیلیتر از مهتاب | محسن یوسفی |
گفتاورد
حمیدرضا پگاه در گفتگو با خبرگزاری تسنیم در رابطه با انتخاب نقشها و سلایقش در بازیگری تشریح کرد:
- باز هم نمیشود این موضوع را نادیده گرفت که گزیدهکار هستید. بعضی بازیگرها تقریبا هر پیشنهادی را میپذیرند. اما شما معیارهایی دارید که تلاش میکنید از آنها عدول نکنید.
با این تعریف شاید بشود از گزیدهکاری حرف زد. فکر میکنم هر بازیگری ایدهآلی دارد و تلاش میکند به آن پایبند باشد. در ضمن من از پرکاری بدم نمیآید، اگر شرایط به نحوی باشد که پرکار باشم، گزیدهکاری نخواهم کرد. از بازیگری لذت میبرم، این حرفه را دوست دارم، سعی میکنم به عنوان بازیگر مراقبتهای لازم را از خودم و کارنامهام داشته باشم، اما همیشه به فرصتهایی فکر میکنم که از دست میروند. عمر میگذرد و شما به عنوان بازیگر نمیتوانید همیشه هر نقشی را بازی کنید.
- چطور شد «گیله وا» را انتخاب کردید؟ فیلمنامه و نقش چه جذابیتی برای شما داشت؟
بعد از سریال "تفنگ سرپر" (امرالله احمدجو) سالها بود کار تاریخی نکرده بودم؛ اولین جذابیت این سریال برایم همین بود، دوست داشتم کار تاریخی انجام دهم. قصه استناد تاریخی داشت و مقطع مهمی از تاریخ سیاسی ایران معاصر را روایت میکرد. شخصیت "محمود خان" خوب نوشته شده و جای کار داشت. مجموعه این عوامل ترغیبم کرد در "گیلهوا" بازی کنم. آقای عاشوری کارگردان این پروژه درباره این موضوع سالها تحقیق کرده و روی آن مسلط بود، این دانش و آگاهی برایم مهم بود.
- بارزترین ویژگی شخصیتی محمود خان علاوه بر شجاعت و وقار، میهنپرستی اوست.
بله. میهن پرستی یکی از مضامین اصلی سریال است.
- این سالها بیشتر در تلویزیون کار کردهاید، چهرههای زیادی از تلویزیون و سینما به سمت تئاتر رفتهاند. شما پیشنهادی برای حضور در تئاتر داشتهاید؟ اصلا تئاتر را دوست دارید؟
من تئاتر را خیلی دوست دارم، گاهی پیشنهادهایی داشتهام اما درگیر پروژهای بودهام و نتوانستهام روی صحنه بروم. گاهی هم پیشنهادها طوری نبوده که بتوانم کار خوبی انجام بدهم. حتماً اگر پیشنهاد خوبی از حوزه تئاتر داشته باشم و شرایط فراهم باشد، درنگ نخواهم کرد و میپذیرم.
- در سینما چطور؟ فیلمنامهها و نقشها مطابق سلیقه شما نیست؟
در بازیگری شما نمیتوانید همه شرایط را مهیا کنید تا به کار خوب برسید، شرایط از بیرون به شما تحمیل میشود. همانطور که گفتم من از نفس بازیگری لذت میبرم، دوست دارم در سینما و تلویزیون نقشهای خوب بازی کنم. اما وقتی پیشنهادها و شرایط همانی نیست که خروجی نهایی مثبت باشد، کمکار میشوم. من حتی بازی در فیلم کوتاه را هم دوست دارم، فضای تجربی حاکم بر این فیلمها، برایم جذاب است. درباره بازی در این حوزه هم مقاومتی ندارم، اگر نقش خوب باشد.
- با کارگردانهای جوان و فیلم اولی هم کار میکنید. سالها پیش با امید بنکدار و کیوان علی محمدی در "شبانه" همکاری کردید، سال گذشته در "دیدن این فیلم جرم است" مقابل دوربین یک کارگردان اول رفتید و اردلان عاشوری در "گیلهوا" هم نخستین مجموعه تلویزیونیاش را ساخته است.
همانطور که گفتم تسلّط ایشان روی موضوع و دغدغهای که درباره روایت تاریخ معاصر و موضوع قحطی ایران و نهضت جنگل داشت برایم جذاب و قابل احترام بود. کارگردانهای کار اول، ممکن است کمتجربه باشند، اما یک دنیا انگیزه دارند. با دقت و عشق کار میکنند و نسبت به خروجی کارشان، وسواس و حساسیت بیشتری دارند. این احساسات و نگرش، برای من باارزش است.
- تجربه همکاری با آقای عاشوری چطور بود؟ اگر پیشنهادی داشتید میپذیرفت؟
بله، او به موضوع آشنا بود، درباره کاری که باید انجام میشد چشمانداز و تصویر کلی داشت، این باعث میشد تعامل و ارتباط ما با ایشان ساده و سریع اتفاق بیفتد. درباره شخصیت بارها با هم صحبت کردیم، "محمود خان" در موقعیتهای مختلفی گرفتار میشود، مهم بود که مجموع رفتارها و واکنشهای او منطقی و قابل باور باشد.
- بازی در نقش "محمود خان" توانایی و فیزیک خاصی میطلبیده است. مهارتهایی مثل سوارکاری بخشی از این توانایی است. تمرین ویژهای داشتید؟
من از زمانی که بازیگری را به شکل جدی دنبال کردم، همیشه مراقب شرایط فیزیکیام بودهام. این یکی از مهارتهایی است که یک بازیگر باید داشته باشد؛ هیچ پروژهای به خاطر آماده شدن بازیگر معطل نمیماند و شما زمانی برای رسیدن به فرم دلخواه بدنی ندارید، پس بهترین راه حفظ آمادگی بدنی است.
آمادگی بدنی برای بازی در پروژهای روستایی، پرتحرک و از جنس «گیله وا» را داشتم. برای بازیگر، جذاب است که فارغ از معیارهای سریالها و فیلمهای آپارتمانی گاهی در شرایطی قرار بگیرد که کمی دشوار است، اما همین دشواری کار در دل طبیعت در گرمای تابستان، لذت بازیگری را برای من دو برابر میکند.
- در کارهای تاریخی لباس، گریم و دکور روی کارتان تأثیر میگذارد؟
بازیگری مجموعهای از عناصر، امکانات و پدیدههاست، همه اینها مؤثر است و به کیفیت بازی بازیگر کمک میکند، اما هیچکدام به تنهایی نمیتواند عامل موفقیت باشد. بازیگر در لوکیشن غلط، با گریم نادرست نمیتواند حس درستی داشته باشد که آن را به بیننده منتقل کند. در نهایت، کار غیرقابل باور و غیرواقعی میشود؛ من فکر نمیکنم بازیگر بتواند ضعفهای یک کار را برطرف کند، اگر ضعف گریم، صحنهآرایی، پوشش و... وجود داشته باشد خروجی کار بازیگر هم آسیب میبیند و او به تنهایی، عامل موفقیت نمیتواند باشد.
- در "گیلهوا" بازیهای خوبی از شما و اغلب بازیگرها دیدیم، یکی از امتیازهای مجموعه ترکیب بازیگرهاست.
من سابقه همکاری با خانم ستاره اسکندری داشتم و به جنس کار هم آشنا بودیم، با امیرحسین هاشمی (احمد) و حسین (مهدی زمینپرداز) کار نکرده بودم، اما همکاری بسیار خوبی در این پروژه داشتیم. با بهروز شعیبی دوستی داشتم اما همبازی نشده بودیم که در "گیلهوا" این فرصت پیش آمد. خوشبختانه فضای کاری خوبی بین ما حاکم بود و همه به دنبال ارائه یک کار باکیفیت بودند.
- شما دو فیلم کوتاه هم ساختهاید، چرا در این سالها به سمت کارگردانی نرفتید؟
من کارگردانی را هم دوست دارم، در این دو فیلم سعی کردم تجربه کنم. اگر موقعیتی پیش بیاید خوشحال خواهم شد فیلم بسازم.
- در یکی از مصاحبههایتان خواندم که گفته بودید سینما به من یک نقش درجه یک بدهکار است. ویژگیهای این نقش درجه یک چیست؟
بیشتر از این که به نقش درجه یک فکر کنم، به یک فیلم سینمایی خوب فکر میکنم. مختصات یک فیلم خوب کاملاً مشخص است.
- بعضی بازیگرها تصوری از نقش خاص دارند، مثلا نقش معتاد یا نقش دیوانه. نقشهایی سخت که خیلی دیده میشوند.
سلیقه من این طور نیست؛ من شخصیتها را بیشتر از تیپها دوست دارم. بازی کردن در نقشی که درست و مستحکم نوشته شده، لذتبخش و هیجانانگیز است.
- بازیگری حرفه اصلی شماست؟ هیچ شغل دیگری ندارید؟
نه متأسفانه. در همه این سالها مشغول بازیگری بودهام.
- شما بازیگر کم حاشیهای هستید، شاید این ویژگی تأثیر منفی و مثبتی برای شما داشته باشد. بعضی بازیگرها به خاطر حاشیههایشان پرکار هستند و بیشتر دیده میشوند. فکر میکنید این اخلاق و منش شما، چقدر تاثیر منفی یا مثبت روی زندگی حرفهایتان داشته است؟
تصمیمی برای خیلی از چیزها نداشتهام، این روحیه و اخلاق من است. سعی میکنم متمرکز روی حرفهام باشم، به دیگر همکاران و سلیقههای مختلف احترام میگذارم. فکر میکنم حواشی تمرکزم را بر هم میزند و وظیفه من به عنوان بازیگر این است که در هر پروژهای با تمام نیرو و انرژی حضور داشته باشم.
- اگر باز هم نقش تاریخی به شما پیشنهاد شود و به اندازه «گیلهوا» شرایط کار دشوار باشد قبول میکنید؟
با کمال میل، همین دشواریهاست که بازیگری را لذتبخش میکند، این سختیها شیرین است. "گیلهوا" در تابستان و گرمای طاقتفرسا تصویربرداری شد، ماهها درگیر این پروژه بودیم. امیدوارم بینندگان وقتی این سریال را میبینند همان احساس ما را داشته باشند، با اثری سرگرمکننده و با کیفیت روبرو شوند و از تماشای "گیلهوا" لذت ببرند. [۲]
پیوند به بیرون
- حمیدرضا پگاه: به خاطر فیزیکم نقشهای مثبت را بازی میکنم
- حمیدرضا پگاه: «خانه امن» تصویری از خشونت داعش است/ ایفای نقش مامور امنیتی
- واکنش حمیدرضا پگاه به جنایت شاهچراغ: غمانگیز است و باعث تاسف!
پانویس
- ↑ «زندگی نامه حمیدرضا پگاه/بازیگر». دریافتشده در ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳.
- ↑ ماجرای بازگشت بازیگر "قلادههای طلا" به تلویزیون/ پگاه: همیشه مراقب خودم و کارنامه بازیگریام هستم! خبرگزاری تسنیم، تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۳۹۸