خانه کوچک، زندگی بزرگ (کتاب)

از یاقوت
خانه کوچک، زندگی بزرگ
طرح روی جلد
طرح روی جلد
اطلاعات کتاب
نام‌های دیگرخانه کوچک، زندگی بزرگ:گفت‌وگو با پروین داعی‌پور همسر سردار شهید حسن باقری
نویسندهمرتضی سرهنگی
زبانفارسی
تعداد صفحات۳۶
قطعپالتویی
مجموعهبانوی ماه
اطلاعات نشر
ناشرانتشارات سوره مهر
شابک۹۷۸۹۶۴۷۳۲۶۰۲۶


خانه کوچک، زندگی بزرگ با نام فرعی گفت‌وگو با پروین داعی‌پور همسر سردار شهید حسن باقری به قلم مرتضی سرهنگی جلد ششم از مجموعه بانوی ماه[یادداشت ۱] است.

درباره کتاب

بسیاری از همسران شهدا به عنوان همراهان صبور و مومن همسران خود، جلوه‌ای تازه به معنای ایثار و ایمان دادند؛ خاصه اگر آن شهید، سرداری از سرداران جنگ می‌بود و مسئولیتی بسیار سنگین‌تر و دشوارتر از سایر رزمندگان می‌داشت. اما این اتفاق درباره همسر سردار شهید حسن باقری(غلام‌حسین افشردی) فراتر از اینهاست. چراکه پروین داعی‌پور خود در جنگ، نقشی موثر داشته است. گفت‌وگوی مرتضی سرهنگی با داعی‌پور از روزهای اول جنگ آغاز می‌شود و اینکه وی در دبیرستان نظام‌وفای اهواز مسئول«ستاد مقاومت خواهران پاسدار انقلاب اسلامی» بوده؛ ستادی که داعی‌پور با شهید علم‌الهدی راه‌اندازی کرده بود و وظیفه‌ شناسایی ستون پنجم، فعالیت‌های تبلیغاتی و اطلاع‌رسانی اخبار جنگ را به عهده داشت. اما مخالفت‌های فراوانی با کارهای آنها صورت می‌گرفته و حتی کار به آن‌جا می‌رسد که می‌گویند زنان باید منطقه نظامی اهواز را ترک کنند. ولی داعی‌پور و همراهانش با پایداری در منطقه می‌مانند. او در آن‌جا چنان درگیر و مشغول فعالیت بوده که هیچ برنامه‌ای برای ازدواج نداشته. حتی وقتی یکی از دوستانش این موضوع را پیش می‌کشد از کنار آن بی‌اعتنا می‌گذرد. اما بعد وقتی جنازه شهیدی را می‌بیند که از شهروندان اهوازی بوده، با خودش می‌گوید که این مرد، در همین شرایط داشته زندگی عادی‌اش را می‌کرده؛ به همین خاطر به درک و نتیجه‌ای تازه می‌رسد: «من تصمیم خودم را گرفته بودم، باید آتش این جنگ را با شروع یک زندگی تازه تحقیر می‌کردم.» این تصمیم، منجر به دو دیدار با حسن باقری می‌شود که در واقع اسم اصلی‌اش غلام‌حسین افشردی بوده؛ اما چون از نیروهای اطلاعاتی جنگ بوده، او را به نام حسن باقری می‌شناخته‌اند. ماحصل این دیدارها تصمیم هر دو برای ازدواج بوده است. بعد به تهران می‌آیند. حالا داعی‌پور باید همسر آینده‌‌اش را به مادر خود معرفی کند، در حالی که هنوز مادرش داماد را ندیده است! شرایط دشواری است که نهایتا با پذیرش خانواده‌ها به سرانجامی خوش می‌رسد و وصلت آنها سر می‌گیرد تا آنها زندگی خود را در اهواز آغاز کنند؛ زندگی مشترکی که یک سال و نیم بیشتر نمی‌پاید اما خاطره جاودان سرداری بزرگ را برای داعی‌پور به جای می‌گذارد و دختری به نام نرگس.[۱]

همچنین ببینید

پانویس

  1. «خانه کوچک زندگی بزرگ». وبسایت انتشارات سوره مهر. دریافت‌شده در ۱۶ تیر ۱۴۰۳.

یادداشت

  1. این مجموعه به گفتگو با همسران سرداران و فرماندهان شهید هشت سال دفاع مقدس پرداخته است.