خبرگزاری مشرق
نام کامل | سایت خبری تحلیلی مشرقنیوز |
---|---|
نوع | وبگاه خبری |
زبان | فارسی |
وضعیت | فعال |
شهر | تهران |
کشور | ایران |
خدمات | خبررسانی • تحلیل اخبار |
آدرس | خیابان سپهبد قرنی - خیابان اراک غربی - پلاک ۱۱ |
آدرس وبگاه | https://www.mashreghnews.ir |
آدرس ایمیل | info@mashreghnews.ir |
مشرقنیوز یک خبرگزاری فعال در ایران است. این خبرگزاری با هدف پاسداشت آرمانهای انقلاب اسلامی ایران و با رعایت اصولی همچون دوری از سیاهنمایی، القای یأس و ناامیدی و چشم بستن بر تلاشهای خالصانه قاطبه مسئولان نظام اسلامی و ترویج امید، نشاط، پشتکار، عدالت و پیشرفت پا به عرصه فعالیت گذاشت.
خط مشی
خبرگزاری مشرقنیوز در معرفی خود چنین نوشته است:
مشرق را برآمدنگاه خورشید گفتهاند، محلی که خورشید هر روز از آنجا طلوع میکند، محل رهایی از چله شب و آغاز پرتاب به سوی روشنایی. و بامداد آنگاه چهره برمیکشد که مهر او از مشرق دلها سر زند. در روایات عصر ظهور، پارسیان پارسا خو را اهل مشرق خواندهاند. شاید از آن روی که بشارت ظهور روشنایی از سرزمین پارسیان سلمانپیشه و ابوذرسرشت به جهانیان داده میشود و امروز با تقدیم دوگانه ای به آن یگانه و با استمداد از الطاف بیکران حجت حق، با نام "مشرق" آمده ایم تا از امروز ایران اسلامی برای فردا و فرداها حراست کنیم و در پاسداشت این فرهنگ درازدامن، صورتکها را از چهره تمدن غرب کنار زنیم.
مشرق امروز یک سنگر است در خاکریز اول نبردی که آن را «جنگ نرم» میخوانند و اگر حق مدد فرماید برای حراست از فردای ایران اسلامی این سنگر را تبدیل به قرارگاهی خواهیم کرد تا جانانه از فرهنگ آسمانی این مرز و بوم حراست نماییم.
در فرمول قدرت دنیای امروز، رسانهها کارکرد ماشین جنگی دیروز را پیدا کردهاند. این رسانهها هستند که گلولههای جریانساز شلیک میکنند و به جای به زانو درآوردن ارتش حریف، تسلط بر افکار عمومی یک ملت را هدف قرار دادهاند.
امروز حتی آنانی که از دور هم دستی بر آتش رسانه دارند به نیکی دریافتهاند بزرگترین دیکتاتوری عصر جدید در انسدادی است که برای تغییر و گشایش افقهای جدید ایجاد شده است و کمتر کسی را جرأت اجتهاد در برابر غرب است، همه در برابر تابوهای تراشیده شده و افقهای مجازی، کلاه به احترام برداشتهاند. در دوران تحجر جدید، هیچکس را فرصت و جرأت تفکر نیست و با غربالی ریزبافت و تنگچشم، ساحت تفکر را به تسلیم و عصر امروز را به عصر ترجمه و تفسیر کشاندهاند.
سیستم عصبی جوامع امروز در دست رسانهها و اصحاب رسانه است. اگر استراتژی رسانهای نداشته باشیم، برایمان استراتژی مینویسند، اگر ایده نداریم، برایمان ایده مینویسد و اگر فکر نکنیم، برای ما فکر میکنند. آنها سخت به دنبال صندلیهای خالی هستند. اگر صندلی خالی فرهنگ و اندیشه را خالی بگذاریم دیگرانی هستند که بر آن تکیه زنند و ما را اسیر ریلگذاریهای مجازی کنند.
مشرق و مشرقهای بسیار باید بیایند تا تکثر در جبهه رسانهای نظام اسلامی را شکل دهند و جریان فرهنگی پویا و مقتدر ایران اسلامی را با تکیه بر تجربیات نسل اول و دوم انقلاب و حقخواهی و استکبارستیزی نسل سوم و چهارم که زلالتر و فهیمتر از نسلهای پیشین در پاسداشت آرمانهای این نظام لحظهای درنگ و تردید به خود راه ندادهاند را پشتیبانی کنند.
این حق برای مخاطبان مشرق است که اگر سکوت کردیم ما را بازخواست کنند. سکوت گاه به معنای ندیدن حقیقت، چشم بستن بر حقانیت، سانسور واقعیت و عبور از یک تکلیف است. سکوت گاه به معنای دروغگویی است یعنی آنچه را دیدهای با سکوت خود اعلام کنی آن را ندیدهام.
وجیه بودن خوب است اما اصل نیست. میتوان با همه بود و با همه همراه شد و با کنار گذاشتن مهمیز نقد و اعتراض، محبوب دل همگان شد. میتوان کلیگوییهای دبستانی کرد و به احترام تابوهای تراشیده شده کلاه مبارک را برداشت، میتوان در یک بازی تمامعیار جمعی، عدهای گرم شوند، عدهای سرگرم و گروهی دیگر هم به تماشای این گرم شدنها و سرگرمشدنها بنشینند، آنگاه دیگر از ملامت ملامتگران خبری نخواهد بود.
رسانه را میتوان در ردیف تفریحات سالم هم تعریف کرد و با تبدیل آن به یک مؤسسه انتفاعی به حواشی حقیقت پرداخت و خرمن امتیازات را هم در پای این رسانه بیرگ و به اصطلاح بیطرف سرازیر کرد. میتوان اصلاً جدی نبود و همهچیز را در سرگرمی و تفریح و تفنن خلاصه کرد. میتوان در ردیف روشنفکران و فاضلان حرفهای بود و از صحنههای دفاع از حقیقت غایب بود.
پروردگارا، به ما صدق و صفا و صداقت و راستی و راستگویی و اخلاص عطا فرما،؛ چراکه امیر ما فرمود: «و لما رأی الله صدقنا انزل علینا النصر» مشرق از سیاهنمایی، القای یأس و ناامیدی و چشم بستن بر تلاشهای خالصانه قاطبه مسئولان نظام اسلامی اعلام بیزاری و برائت دارد و کارکرد اول رسانه را در ترویج امید، نشاط، پشتکار، عدالت و پیشرفت نسل امروز و فردایی میداند که امید اول جهان اسلام و بشریت سرگشتهای است که به دنبال مشعلهای فروزان برای نیل به سرچشمه فضایل و نیکیها هستند.
و اینک در آوردگاهی دیگر و در آستانه ورود به آزمونی سخت و سرنوشت ساز، با همو که درفش آفتاب در مشت، پرچم رهایی بر دوش و آیین آینه در قلب داشت، عهد و پیمانی را که سال هاست بر سر آن جانبازیها و صبوریها به خرج داده ایم دوباره تجدید مینماییم و پای در تنور آتش میگذاریم تا محبت گداخته دل هایمان را در طبق اخلاص نهیم.
دل آرامی که قلبش تپشگاه ملتی بود که به دلهایشان آرامش بخشید و آرام و قرار سیاه شب پرستان را آشفت. او که بیداریمان آموخت و چشمها را به ضیافت روزی بیشب و بهاری بیپاییز فراخواند و قلبها را به سمت مشرق شقایق کوچاند و سیر آسمانی شدن را به خرد و کلان این آب و خاک آموخت و لب هایمان را به ترنم ترانههای ملکوت شکوفا کرد و در پروازی شگفت، ما را سبکبال و سبکبار از دل سیاهیها گذر داد تا بر سدره المنتهای الهی فرود آییم و کشتزار جانهای تشنه مان را به دریاهای زلال و شفاف پیوند دهیم.
و اینک ماییم و یادگار آن طبیب دوران و انتظار برای زایش و رویشی دوباره و 70 میلیون دست و بازویی که بر دستان توانمند آن سید خراسانی حلقه شدهاند تا بادبانها را محکم نمایند و از دل توفانها عبور نمایند. ما میتوانیم؛ چراکه در مقیاسهای رایج دنیا نمیگنجیم و خداوند به خاطر همین لیاقتها بود که عصاره قدرت آمریکا را در طبس بر زمین کوبید و تحمل همه تلخکامیها را بر ذائقه ملت شیرین کرد.
بزرگترین زیرکی مردم ما آن است که خود را ارزان نمیفروشند و مشتری خود را از پیش ترها انتخاب کردهاند؛ چراکه او فرمود: ان الله اشتری من المؤمنین اموالهم و انفسهم...، و تنها چنین ملتی است که توانایی آن را دارد زمین را قتلگاه و قربانگاه دلبستگان خاک نماید و آسمان را عرصه پرواز دل بریدگان و وارستگان زمین و زمان و ملتی که چنین باشد، تیغی است فرو خفته در حلقوم شب، همان ملتی که سال هاست خواب را از چشمان اجانب ربوده است، همان دیوسیرتانی که آب از دهان سرازیر برای بلعیدن ما به میدان آمده بودند و چنین است که مردم ما عشق را در متن نفرت میپرورانند.
ما از بسیاری جهات، ملتی بیبدیل هستیم. ملتی زنده و پویا، تمدن ساز، فرهنگ دوست، شجاع و نترس، دوستدار وطن و هوشمند و زیرک که در اوج تشتت ظاهری، آرایش وحدت آمیز را به سرعت شکل میدهیم و اگر پرتهایی هم در مسیر داریم، چندان قابل اعتنا نیست. ما پهلوان میدانهای سخت و دشواریم.
قرن هاست که در محبت مولای متقیان غواصی میکنیم و بوسه بر ذوالفقاراو زده ایم و در اطاعت از او شتاب میورزیم. در بازخوانی شادیهای او شاد و در غم غربت و مظلومیت او خونباریم و به یقین رمز جاودانگی ما هم در همین محبت گداخته ای است که به او داریم. تاریخ بستر تکرار حادثه هاست. ما از ورقهایی که بر تاریخ این مرزوبوم رقم خورده است، به نیکی دریافته ایم که هرگز نباید از برابر عربده فتنهها عقب نشست؛ چراکه ملتی که عاشورا دارد همیشه پیروز است.
و اینک ما آمده ایم تا پا جای پای بهار بگذاریم. امروز روز نیم خیز شدن یک ملت است، هیچ کس آرام و قرار ندارد، صدای تپش قلبها را میتوان شنید و نبضها تندتر از همیشه میزنند همه میخواهند طلایه دار کاروان باشند و همه در انتظار بانگ رحیل به شمارش لحظهها افتادهاند.
انگار بازوان آرش دیگر تاب و توان تحول ندارد، او کمان را رها خواهد کرد تا مرزهای شرف و اقتدار یک ملت را در ماورای افقهای دور ترسیم نماید. تیر آرش هر جا که فرود آید همانجا مرز نور و ظلمت و پاکی و پلشتی خواهد بود ما در انتظار رجعت سرخ ستاره ایم و تا طلوع فجر از دل ظلمت شب، به اندازه پریدن یک شاپرک از روی غنچه نسترن تا برگ گل شقایق زمان باقی است. کافی است لحظهها را شمارش کنید...
بخشها
- سیاست
- فرهنگ و هنر
- اقتصاد
- جهان
- ورزش
- جنگ نرم
- جهاد و مقاومت
- شبکههای اجتماعی
- دفاع و امنیت
- جامعه
- عکس و فیلم
پانویس