دیوانگی (مستند)
نام فیلم | دیوانگی |
---|---|
موضوع | نقد نظام آموزش عالی |
سبک | مستند سینمایی |
کارگردان | صدرا علیبک |
تهیهکننده | محمدصادق باطنی |
نویسنده | سید آرمین حقیقت |
فیلمبرداری | سید آرمین حقیقت |
شرکت/سازمان تولیدکننده | مجتمع آموزشی و پژوهشی شهید آوینی |
زمان | ۷۶ دقیقه |
کشور | ایران |
زبان | فارسی |
دیوانگی (تولید ۱۳۹۹) مستندی به کارگردانی صدرا علیبک است. این مستند روایتی از زندگی سید محمدصادق کشاورزی، رتبه ۲ کنکور ۱۳۹۷ و دارنده مدال برنز کامپیوتر است. جوانی که با عبور از سد کنکور با پیش فرضهایی دربارهٔ دانشگاه و مسیر آینده زندگی، دانشجوی مهندسی کامپیوتر بهترین دانشگاه صنعتی کشور میشود؛ اما با گذشت تنها یکی دو ترم، تصوراتش نسبت به دانشگاه به مرور تغییر میکند.
مدیریت تولید این مستند را محمدحسین رنجبران بر عهده داشته است و محمدصادق باطنی نهیهکننده این مستند است.
دربارهٔ مستند
مستند دیوانگی به کارگردانی صدرا علی بک، داستان رتبه ۲ کنکور است که با ورود به دانشگاه متوجه میشود دانشگاه آنگونه که فکر میکرد نیست و قبح دانشگاه در ذهنش شکسته میشود. سید محمد صادق کشاورزی با مجموعه ای از تصورات و رؤیاها را، دانشجوی مهندسی کامپیوتر دانشگاه صنعتی شریف میشود. اما با گذشت زمان و با وجود کسب نمرات بالا در ترمهای نخست تحصیلی، تصوراتش نسبت به دانشگاه به مرور تغییر میکند و با تصویری کاملاً جدید از دانشگاه رو به رو میشود.
مستند دیوانگی هدف از دانشگاه رفتن و کار کردن را بیان میکند و نشان میدهد کنکور و دانشگاه فقط ابزار است و باید مسیر را پیدا کرد.
این مستند نظام آموزش عالی کشور را نقد میکند و میگوید هر انسانی با یک هدف خاص خلق شده و باید استعداد خود را کشف کند و در آن راستاست که میتواند موفق شود.
ناکامی نسلهای پیشین در انتقال از تحصیل به حوزه اشتغال دور از چشم نمانده است و «مستند دیوانگی» این را خوب میداند. مسئله «دیوانگی» مسئله مشترک بین او و چندین میلیون نفر دیگر است. کنکور، رتبه، دانشگاه… بعدش چی؟ انتخاب مسئله درست مخاطب گستردهای را در اختیار مستند «دیوانگی» قرار داده. دیوانگی با روایتی طنز و از دید رتبه تکرقمی کنکور ریاضی فیزیک کشور شروع میکند، دانشگاه شریف، نمرات بالا و طرح سؤالی برای آینده؛ “مسیر موفقیت همینه؟ ”[۱]
گفتاورد
صدرا علیبک در گفتوگو با خبرنگارفرهنگی خبرگزاری تسنیم، جزئیاتی از تولید این فیلم مستند را بیان کرد که در زیر آن را میخوانید:
علیبک دربارهٔ شکلگیری ایده این مستند گفت: ایده تولید این فیلم از خودمان آغاز شد. ما جمع ۴ نفرهای از دبیرستان بودیم که وارد دانشگاه شریف شدیم. یکی دو ترم درس خواندیم و آرام آرام این سؤال برایمان جدی شد که «دانشگاه رفتن که میگفتند، همین بود؟»، «چرا دانشگاه آمدیم؟» و … این سوالات آرام آرام گسترش پیدا کرد و وقتی با سیدمحمدصادق کشاورزی صحبت کردیم رنگ و بوی جدیتری به خود گرفت که ماحصل آن را در فیلم میبینید.
وی اضافه کرد: وقتی وارد دانشگاه شریف میشوید میبینید که همه به صورت جدی مشغول کار هستند، اما اگر کمی ریزبین بشوید متوجه میشوید که دانشگاه بسیار شبیه به همان دوران دبیرستان است، با این تفاوت که فضایش کمی بازتر است.
این مستندساز تأکید کرد: هدف ما از ساخت این فیلم مستند این نبود که بگوییم دانشگاه بد است و نباید سمتش رفت. در حقیقت، قصد نقد دانشگاه را نداشتیم، حتی در انتهای فیلم میبینید که محمدصادق کشاورزی به این نتیجه میرسد که آیندهاش در فضای آکادمیک باید رقم بخورد. بحث اصلی ما در این فیلم این است که لازم نیست همه دانشگاه بروند؛ عدهای باید بروند و یک عده باید آینده کاری خود را در فضایی دیگر جستوجو کنند. به عبارت دیگر، هر آدمی مسیر منحصر به فردی در زندگی خود دارد و نباید از یک الگوی از پیش تعیینشده پیروی کرد.
وی در پاسخ به این سؤال که بخشی از انتخاب دانشآموزان برای ورود به دانشگاه تحت تأثیر فضای عمومی جامعه، فشار مدرسه و خانواده است، گفت: البته درست است که بخشی از مسیر زندگی هر فرد بستگی به بستری دارد که در آن زندگی میکند، اما تصمیم گرفتیم در این فیلم حرف خود را مستقیماً به دانشجویان و دانشآموزان بگوییم و از آنان بخواهیم که نسبت به آینده خود بیشتر حساس باشند و بدانند که از دانشگاه رفتن و درس خواندن دقیقاً چه چیزی میخواهند؟
علیبک بیان داشت: عدهای ما را نقد کردند و میگفتند چرا در این مستند راهکار ندادهاید؟ بهنظرم اگر راهکار میدادیم نقض غرض کرده بودیم. همه حرف ما به دانشآموزان و دانشجویان در این مستند این است که خودشان با تحقیق و پژوهش، برای آینده کاری، شغلی و تحصیلیشان تصمیم بگیرند و نگاهی به افراد دیگر و محیط غالب اطراف نکنند؛ بنابراین راهکار دادن از سوی ما اشتباه بود.
او دربارهٔ اینکه آیا یک نوجوان ۱۷–۱۸ ساله توانایی تصمیمگیری دربارهٔ این موضوع به صورت تنها را دارد یا خیر، گفت: شاید در وهله اول به راحتی نتوانند تصمیمگیری کنند اما اگر دنبالش باشند، میتوان نتایج بهتری در تصمیمات مهم بعدی گرفت.
این مستندساز که به زودی از دانشگاه شریف فارغ التحصیل میشود در پاسخ به سؤالی دربارهٔ اینکه هدف خود پس از این دوره چیست، بیان داشت: سال بعد کنکور ارشد دارم، اما در رشته مهندسی شرکت نمیکنم؛ یا در حوزه سیاستگذاری علم و فناوری تحصیل میکنم یا وارد رشته مدیریت رسانه خواهم شد.
علیبک دربارهٔ علاقه دانشآموزان به شرکت در کنکور تجربی طی سالیان اخیر گفت: اکنون میبینید که آمار شرکتکننده در کنکور تجربی به بیش از ۵۰۰ هزار نفر رسیده است؛ این موضوع به خوبی نشان میدهد که مسیر دانشآموزان برای ادامه تحصیل بیشتر تحت تأثیر جو جامعه است و عمدتاً مسیر فکرشدهای در پشت آن وجود ندارد. در حقیقت همین موضوع نیز گزارهای برای تأیید فیلم ماست. از سویی دیگر میبینید که در هر دهه به صورت ناگهانی رشتهای خاص ترند شده و در دههای دیگر از حیث استقبال افت میکند. برای مثال در دهه ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ رشتههای مهندسی بسیار ترند شده بود و همه در کنکور آن شرکت میکردند اما از دورهای به بعد این رشتهها اشباع شد و حالا نوبت به رشته تجربی رسیده است.
وی بیان داشت: همه به این موضوع فکر میکنند که چه رشتهای بازار کار دارد و سراغ آن میروند اما این سؤال را از خود نمیپرسند که آیا میتوانم در این رشته موفق شوم یا خیر؟ نتیجه این موضوع این میشود که طرف دانشجوی پزشکی شده اما به دلیل فشارهایی که رویش قرار دارد و نتوانسته به اهداف مالی خود برسد، به پوچی میرسد و از درسی که خوانده لذتی نمیبرد.
او دربارهٔ فعالیت جدید خود توضیح داد و گفت: پس از ساخت مستند «دیوانگی» و در اکرانها متوجه شدیم که تعداد سوالات دربارهٔ این موضوع زیاد است؛ بنابراین مجموعهای به نام مدرسه دیوانگی را راهاندازی کردیم، تا این فضا را جدیتر ادامه بدهیم. این روزها مشغول ساخت مستندی دربارهٔ عطش بسیار زیاد به کنکور تجربی هستیم و به نظرم تا آخر تابستان آماده خواهد شد.[۲]
پانویس
- ↑ «دیوانگی». دریافتشده در ۲۵ تیر ۱۴۰۳.
- ↑ کارگردان "دیوانگی": عطش بالا به رشته تجربی یعنی تصمیم "جو زده"، نه از روی منطق / مهندسی را ادامه نمیدهم! خبرگزاری تسنیم، تاریخ انتشار: ۱۴ تیر ۱۴۰۱
پیوند به بیرون