راضیه تجار
نویسنده | |
زمینه فعالیت | داستاننویسی |
---|---|
ملیت | ایرانی |
تاریخ تولد | ۱۳۲۶ (۷۶–۷۷ سال) |
محل تولد | تهران |
زبان | فارسی |
کارهای برجسته | انجمن قلم ایران تدریس در دانشگاه صداوسیما داور جشنوارههای فرهنگی کتاب کارشناس داستان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی |
کتابها | «نرگسها» «سفر به ریشهها» «کوچه اقاقیا» «جای خالی آفتابگردان» |
جوایز | «نویسنده زن برگزیده ادبیات هشت سال دفاع مقدس» «برنده جایزه (سطرهای سرخ) از بنیاد شهید» «دریافت لوح و مدال حماسه هنر» «انتخاب کتاب (کوچه اقاقیا) به عنوان رمان برگزیده یک دهه از سوی آموزش و پرورش» |
راضیه تجار (زادهٔ ۱۳۲۶ در تهران) داستاننویس اهل ایران است. وی دارای مدرک لیسانس روانشناسی و مدرک درجه یک هنری معادل دکتری در رشته ادبیات داستانی بوده و عضویت در شورای فیلمنامه نویسی بنیاد فارابی و دبیری انجمن قلم ایران را در کارنامه خود دارد.
تجار تألیف هشتاد کتاب را برعهده داشته که «نرگسها»، «زن شیشهای»، «هفت بند بندهای روشنایی»، «سفر به ریشه ها» از جمله آنهاست.
داوری چندین جشنواره همچون جشنواره انتخاب کتاب سال جلال آل احمد، جشنواره انتخاب کتاب سال دفاع مقدس و جشنواره ادبی کتاب سال شهید حبیب غنی پور از جمله فعالیتهای راضیه تجار است.
راضیه تجار بهعنوان نویسنده زن برگزیده ادبیات هشت سال دفاع مقدس از سوی حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی برگزیده شده است.
فعالیت تخصصی
راضیه تجار داستانهایش را با نثری شاعرانه و احساسی به نمایش گذاشته و در نخستین داستانش با نام «هفت بند» که در سال ۱۳۶۴ نوشته شده، به مسایل جنگ و تبعات آن پرداخته است.
از این نویسنده هشتاد عنوان کتاب به چاپ رسیده که برخی از آنها عبارت است از:[۱]
- «نرگسها»؛
- «زن شیشه ای»؛
- «هفت بند بندهای روشنایی»؛
- «سفر به ریشه ها»؛
- «شعله و شب»؛
- «سنگ صبور»،؛
- «از خاک تا افلاک»»؛
- «ستاره من»؛
- «برگزیده ادبیات معاصر»؛
- «جایی که آسمانش آینه کاریست»؛
- «گمان مبر که شعله بمیرد»؛
- «کوچه اقاقیا»؛
- «فانوسی بیفروز»؛
- «زندگینامه داستانی شهید شیرودی»؛
- «آواز پرواز زندگینامه داستانی شهید بابایی»؛
- «مجموعه داستان آرام شب بخیر»؛
- «جای خالی آفتابگردان»؛[۲]
سوابق کاری
از جمله سوابق کاری راضیه تجار به موارد زیر می توان اشاره داشت: [۳]
- مسئول صفحه ادب و هنر روزنامه جام جم و همکاری ۱۷ ساله با این روزنامه؛
- دبیر تحریریه فصلنامه قصه؛
- از مؤسسین و دبیر انجمن قلم ایران؛
- همکاری با پیک قصه نویسی؛
- مدرس و داور داستاننویسی در آموزش و پرورش؛
- مدرس داستان در فرهنگسراهای تهران؛
- داستان نویس داستانهای رئالیستی برای مجله زن روز به مدت نُه سال؛
- داستاننویس روزنامه حوادث با نام مستعار مریم مهاجر؛
- عضو شورای کارگاه قصه و رمان حوزه هنری؛
- عضو هیئت علمی بنیاد پروین اعتصامی؛
- عضو شورای سردبیری فصلنامه ادبیات داستانی؛
- عضو شورای فیلم نامه نویسی و ادبیات در بنیاد فارابی؛
- عضو کمیته ادبیات دبیرخانه شورای هنر؛
- عضو هیئت علمی جشنواره پروین اعتصامی؛
- عضو شورای فصلنامه داستان؛
- عضو شورای داستان نویسی بنیاد دفاع مقدس؛
- عضو شورای داستان نویسی بنیاد شهید؛
- عضو شورای داستان نویسی بنیاد جانبازان انقلاب اسلامی؛[۴]
داوریها
- راضیه تجار در جشنوارههای مختلف هنری به عنوان داور انتخاب شده که برخی از آنها عبارت است از:[۵]
- داور جشنوارههای داستان آموزش و پرورش
- داور جشنواره انتخاب کتاب فصل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
- داور جشنواره انتخاب کتاب سال گام اول وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی
- داور چندین دوره جشنواره انتخاب کتاب سال قلم زرین انجمن قلم ایران
- داور چندین دوره جشنواره انتخاب کتاب سال جلال آل احمد
- داور جشنواره انتخاب کتاب سال ادبیات انقلاب اسلامی
- داور جشنواره انتخاب کتاب سال گام اول
- داور چندین دوره جشنواره نقد کتاب
- داور چندین دوره جشنواره انتخاب کتاب سال دفاع مقدس
- داور جشنواره ادبی کتاب سال شهید حبیب غنی پور
- داور جشنواره خاطره نویسی کتابداران، نهاد کتابخانهها
- داور جشنواره ادبی یوسف
- داور جشنواره زخم و زیتون، انجمن قلم ایران
- داور جشنواره حرمت حریم حرم، انجمن قلم ایران
- داور جشنواره چهل چراغ
- داور جشنواره میلاد در منا
- داور دو دوره جشنواره فلسطین
- داور چندین دوره جشنواره بسیج
- داور جشنواره چراغ
- داور جشنواره بینالمللی وبلاگ نویسی قرآن
- داور چندین دوره جشنواره قصههای قرآنی دانشجویان
- داور و مدرس چندین دوره جشنواره فرهنگی دانشجویان دانشگاههای علوم پزشکی
- داور نخستین جایزه ادبی هگمتانه
- کارشناس داستان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
جوایز و افتخارات
- نویسنده زن برگزیده ادبیات هشت سال دفاع مقدس از سوی حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی
- برنده جایزه (سطرهای سرخ) از بنیاد شهید برای مجموعه داستان (هفت بند)
- انتخاب کتاب (کوچه اقاقیا) به عنوان رمان برگزیده یک دهه از سوی آموزش و پرورش
- تقدیر شده بهعنوان (سی سال فعالیت ادبی) در جشنواره ملی پروین اعتصامی
- تجلیل بهعنوان (بانوی نمونه) در دومین دوره جایزه ادبی پروین اعتصامی سال ۱۳۸۵ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
- برگزیده شدن مجموعه داستان (آرام شب به خیر) در جشنواره بانوی فرهنگی، بهمن ۱۳۸۵
- دریافت لوح و مدال حماسه هنر به دلیل حضور فعال در عرصه هنر و ادبیات مقاومت
- تقدیر شده در همایش چهرههای ماندگار
- تقدیر داستان (آب و عطش) در دومین دوره مسابقه داستان کوتاه جانبازان
- تقدیر کتاب (جای خالی آفتابگردانها) در نهمین دوره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس
- دریافت تقدیر نامه (فرهنگ و ادبیات) در چهل و دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی
گفتاورد
در دوره پهلوی امکانی برای یادگیری داستاننویسی نبود
گفتوگو همشهری با راضیه تجار پیرامون اهمیت به داستاننویسی در دوران حکومت پهلوی:
راضیه تجار، داستاننویس انقلاب، متولد سال ۱۳۲۶ مانند یک معلم از ب بسمالله تا تا تمت پرسشها را با حوصله و صبر خاصش جواب میدهد. در این گفتوگو تجار به درستی اشاره کرده است که پیش از انقلاب تنها یک کتاب تئوری درباره داستاننویسی وجود داشت و آن هم متعلق به زندهیاد ابراهیم یونسی بود با عنوان هنر داستاننویسی، اما اکنون تعدد کتابها و امکانات برای آموزش داستاننویسی گسترده و قابل قیاس با گذشته نیست. با بانوی داستاننویسی انقلاب گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میآید.
در یکی از مصاحبههای پیشینمان گفتید که به برکت انقلاب، امروز در هر روستایی، هر جوان و نوجوان علاقهمند به داستاننویسی، میتواند داستان بنویسد و ارائه دهد. چگونه با گذر سالیان از انقلاب این پروسه طی شد که داستاننویس شدن برای جوانان تسهیل یافت و امروز دیگر داستاننویسی در تیول عده خاصی از روشنفکران نیست؟ امروز دیدار و ارتباط با نویسندگان هم آسان شده است. روشنفکران ما هم امروز روشنفکران برج عاجنشین دوران پهلوی دوم نیستند.
اگر به گذشته بازگردیم و چشماندازی پیش روی خودمان ببینیم و بخواهیم به دهه ۴۰و ۵۰گذری داشته باشیم، واقعاً دسترسی به نویسندگان و شعرایی که روشنفکر بودند و در هالهای قرار گرفته بودند، آسان شده است. آنها مانند برخی هنرپیشههای امروز یا فوتبالیستها دور از دسترس بودند و شاید بعضیهایشان کافهنشین بودند و پاتوقهای خاصی داشتند. اما با وجود همه اینها باز هم حلقهای دورشان بود که عبور از این حلقه سنگین و سخت بود و هر کسی هم اگر کنارشان قرار میگرفت، چنان نگاهش از بالا به پایین بود که جوانان کمتر میتوانستند جلو بروند و خودشان را معرفی کنند و در کلاس آنها شرکت کنند و آموزش ببینند. در واقع این خبرها نبود؛ اینکه آموزش و کلاس برای داستاننویسی وجود داشته باشد. این افراد و حلقهشان طوری بودند که گویی روی پیشانی برخی از آنها مهری نهاده که انگار استعدادی دست نیافتیاند و آن استعداد برای قشری نمایان میشدند که آنها هم انگار از طبقه و جنسی دیگر و تافته جدا بافته بودند و برای جوانان اکثراً بتی به شمار میرفتند. به هر حال شاید اکنون بعضی از بازیگرها و برخی از فوتبالیستها را بتوانیم با نویسندگان و روشنفکران دوران پهلوی دوم مقایسه کرد که چنین روحیه و سیما و جایگاهی در ذهن دیگران داشتند.
چرا روشنفکران در پهلوی دوم به نوعی سلبریتی محسوب میشدند و دستنیافتنی بودند؟
اول اینکه کلاس درسی وجود نداشت و دوم اینکه امروز همه مردم و کسانی که علاقهمندند و دوست دارند میتوانند از این کلاسها استفاده کنند بهخودی خود گامی رو به جلوست. فراموش نکنیم که هنر چیزی نیست که بگوییم آسمانی است. کسانی که صاحب علاقه و نه حتی استعداد آنچنانیاند، میتوان در این زمینه تکنیک را به آنها آموزش داد. در دوره پهلوی دوم اصلاً چنین نبود. برای نخستین بار در سال ۱۳۶۴متوجه شدم که در حوزه هنری کلاس داستاننویسی دایر شده است. تفاوت آن دوره با امروز چنین است که کسانی که میخواستند وارد دانشگاه شوند، باید کنکور میدادند. از روزن تنگ و باریکی با فشارهای چندجانبه، چند عده معدود میتوانستند عبور کنند. اگر باز با امروز قیاس کنید خودتان در مییابید. امروز شاخههای متعدد هنری وجود دارد و هر علاقهمندی میتواند وارد آن حوزه شود. بنابر علاقه، استعداد، پشتکار و انضباط کاری و مطالعه میتواند پیش برود و خود را در این شاخهها نشان دهد. دیگر همه دور از دسترس و تافته جدا بافته و دارای سیمای غیرواقعی نیستند. هر کسی میتواند همان باشد که دیگران هم او را ببینند و به نسبت هنرش تأییدش کنند.
به کلاس داستاننویسی اشاره کردید. کارگاه داستاننویسی هم شیوهای است که پس از انقلاب مرسوم شد. آن هم به شکلی فراگیرتر؟ در کارگاه داستاننویسی کسی که دهها کتاب دارد با کسی که نخستین داستانش را نوشته برابر است. این یکی از فواید شیوه کارگاهی داستاننویسی است. تکنولوژی هم در این بین کمک کرد. اگر مخاطبی بخواهد با یکی از نویسندگان مورد علاقهاش ارتباط داشته باشد سهل و ساده در فضای مجازی میتواند به او دایرکت دهد یا شماره همراهش را از طریق دیگران پیدا کند. به همین سادگی میتوان در کلاس یا کارگاه داستاننویسی آن داستاننویس شرکت کرد یا او را بهطور خصوصی در یک کتابفروشی یا حتی منزل نویسنده ملاقات کرد. از دهه ۹۰میلادی این تکنولوژی خیلی مفید افتاد. غیراز این است؟
بله، زمانه با خودش الزامهایی را فراهم میکند که مواهبی دارد و برخی موارد هم مضاری. اما به هر حال موهبتهای فضای مجازی این است که فاصلهها را کوتاه و نویسندگان را به هم نزدیکتر کرده و بحث آموزش را تا دورترین نقاط برده. امروز به واسطه همین تکنولوژی اگر کسی در دورترین روستا بخواهد کتابی را بخرد، برایش فراهم است. صدها امکان وجود دارد و دیگر تمرین و عشق و ممارست خود فرد شرط لازم برای پیشرفت است و اینکه اور ا به کدام جایگاه برساند. در دهه ۶۰و ۷۰کسانی که در پایتخت بودند و کتابی چاپ کرده بودند، دعوتشان میکردند که به فلان شهر و روستا بروند و آموزش دهند اما امروز بعینه میبینید که در همان شهر کوچک یا بزرگ، خودشان نویسندگان و مربیان خودشان را دارند، آن هم با پیشرفت و تبحر بالا. این تکنولوژی باعث شده همه به هم دسترسی داشته باشند. شبکهای وجود دارد که آدمها را به هم وصل میکند. بر بال همین شبکهها، اطلاعات و دانش میتواند در اقصی نقاط رسوخ کند.
از غلامحسین ابراهیمی دینانی، استاد فلسفه شنیدم که میگفت برای پیدا کردن یک کتاب آن سالها باید از یک روستا مسافت زیادی را طی میکردیم تا به کتابخانه برسیم و باز هم کتاب مورد نظر را پیدا نمیکردیم. آنها محصول آن دوران بودند. اما امروز سهل و ساده کتاب به اقصی نقاط ایران پست میشود. کتابهای متعددی هم در زمینه نوشتن منتشر شده. زندهیاد محسن سلیمانی کتابهای متعددی با عناوین مختلف مانند «درسهایی درباره داستاننویسی» و کتابهای دیگری با موضوع خاطرهنویسی و زندگینامهنویسی نوشت. این جریان هم پس از انقلاب شگل گرفت؟
یاد آقای سلیمانی واقعاً گرامیباد. قبل از انقلاب و نزدیک به انقلاب ترجمهای از زندهیاد ابراهیم یونسی دیدم. غیراز این کارها اثر دیگری ندیدم. بعدها بود که به وفور هم ترجمه و هم تألیف شد. گرچه باز هم نیاز است که در این زمینه کار شود. اما اکنون هم منابع متعددی وجود دارد. تا محدودهای باید کسی که به نویسندگی علاقهمند است به آموزش و تئوری بنگرد. پس از آن دوره خودش باید بنشیند و دست به خلق بزند. تجربه نشان داده که وقتی به کنه تئوری میروی در همان زمینه میمانی. هنر غور و تفحص است اما از دیگر سو داستاننویس با خلاقیت، با سایه روشن ارتباط دارد. بعضیها میخوانند و اطلاعتشان را زیاد میکنند. تفاوت هنرمند با دانشمند این است که هنرمند خلق میکند و دانشمند اطلاعات و دانش دارد.[۶]
پانویس
- ↑ «معرفی آثار راضیه تجار». دریافتشده در ۲۲ مرداد ۱۴۰۳.
- ↑ «راضیه تجار». دریافتشده در ۲۰ خرداد ۱۴۰۳.
- ↑ «معرفی آثار راضیه تجار». دریافتشده در ۲۲ مرداد ۱۴۰۳.
- ↑ «راضیه تجار». دریافتشده در ۲۰ خرداد ۱۴۰۳.
- ↑ «معرفی راضیه تجار». دریافتشده در ۲۲ مرداد ۱۴۰۳.
- ↑ «گفتوگو با راضیه تجار». ۸ آذر ۱۴۰۲. دریافتشده در ۲۲ مرداد ۱۴۰۳.
پیوند به بیرون
- گفتوگو با خانم راضیه تجار نویسنده کتاب «اسم تو مصطفاست»
- گفتگو با خانم راضیه تجار
- گفتوگو با راضیه تجار، نویسنده «اسم تو مصطفاست» به انگیزه تقریظ رهبر معظم انقلاب؛ «اسم تو مصطفاست» را با احساسات چندگانه نوشتم