رحمان نوازنی
رحمان نوازنی (زادۀ ۱۳۵۶ در تهران) شاعر آیینی اهل ایران است. او مسئول انجمن شعر آیینی موعود است.
زندگی و شروع فعالیت
نوازنی از سال ۸۵ فعالیت ادبی خود را آغاز کرد و در کنار مداحی به سرودن شعر نیز پرداخت. پرورش شاعران در عرصۀ شعر آیینی یکی از دغدغههای مهم او است و همواره به نقد اشعار شاعران جوان میپردازد. او در مجموعههای شعری گردآوری شده از جمع شاعران آیینی مانند «خورشید مهربانی ها؛ مجموعه اشعار برگزیده مسابقه شعر پیامبر اعظم (ص)»، «فصل نجابت؛ مراثی حضرت خدیجه(س)»، «ایهاالعزیز» و «گزارش مراسم شعرخوانی شاعران آیینی در حضور رهبر انقلاب» نیز اشعاری دارد. وی سابقه فعالیتهای هنری در زمینه گرافیک، تایپوگرافی و تدوین را نیز دارد و از سال ۹۲ با حوزه هنری استان البرز مشغول همکاری است.
مجموعه شعر
- عاشقانههای معصوم، نشرشانی، ۱۳۹۷
- در انتظار یار، نشر شانی، ۱۳۸۷
جوایز و افتخارات
- داور کنگره شعر عاشورایی استان البرز در سال ۱۳۹۱
- دبیر برگزاری نخستین کنگره ملی شعرامام حسن مجتبی (ع) در سال ۱۳۹۸
نمونهای از اشعار
شعرخوانی در محضر رهبر انقلاب در سال ۱۳۹۰
شب، هر که روی بال فرشته پرید و رفت
روز آنقدر برای رسیدن پیاده نیست
ظرفیتی بده که تو را جستوجو کنم
وقتی پیاله نیست تمنای باده نیست
خانهبهخانه گشتهام و خوب دیدهام
هرگز کسی به خوبی این خانواده نیست
قلبی شکست و دور و برش را خدا گرفت
نقاره میزنند مریضی شفا عرفت
دیدی که سنگ در دل آیینه آب شد؟
دیدی که آب حاجت آیینه را گرفت؟
خورشیدی آمد و به ضریح تو سجده کرد
اینجا برای صبحِ خودش روشنا عرفت
پیغمبری رسید در این صحن غرق نور[یادداشت ۱]
در هر رواق خلوت غار حرا گرفت
از آن طرف فرشتهای از آسمان رسید
پروانهوار گشت و سلام مرا گرفت
زیر پرش نهاد و به سمت خدا پرید
تقدیم حق نمود و سپس ارتقا گرفت
چشمی کنار این همه باور نشست و بعد
عکسی به یادگار از این صحنهها گرفت
دارم قدمقدم به تو نزدیک میشوم
شعرم تمام فاصلهها را فرا گرفت
دارم به سمت پنجرهفولاد میروم
جایی که دل شکست و مریضی شفا گرفت[۱]
شعرخوانی در محضر رهبر انقلاب در سال ۱۳۹۹
هوای تازهای از عرش، سرشار از وزیدن بود
و چشم هل اتی از نور اعطیناک روشن بود
نگو جای زنی در خانه لولاک خالی بود
که جای آینه در پهنه ادراک خالی بود
عروس خانه نهج البلاغه، مادر حکمت
بهشت رو به ایوان نبوت، دختر رحمت
همان که مادری کرده است طفل آفرینش را
همان که تربیت کرده است جمع اهل بینش را
همان نوری که میبخشید بر شبهای دنیا نور
همان صبحی که میتابید تا همسایههای دور
همان نوری که بر شمع و گل و باران شرافت داد
همان انسیة الحورا که بر انسان شرافت داد
علمیه، عالمه، راضیه، مرضیه، پُر از زهرا
نگین سبز پیغمبر به روی گنبد خضرا
شکوه لیلة القدر است و ام الانبیا زهرا
چه گویم از مقاماتش و ما ادراک ما زهرا
به دستش جاروی تنزیه داده حی سبحانش
شهادت دسته گلهاییست در گلدان ایوانش
همان که چادرش پیغمبر حجب و حیا بوده
که این مستوره معصومه ناموس خدا بوده
تواضع شاخهای پُر بار در باغ نمازش بود
خلوص و سادگی اسباب پررنگ جهازش بود
زنی چون فاطمه بر عشق عصمت داد اینگونه
که زهرا خانهداری را شرافت داد اینگونه
دهان روزه نان را پخت اما پای افطارش
به مسکینان و ایتام و اسیران کرد ایثارش
علی مظلوم اما ظالم از او واهمه دارد
علی در خانه شمشیری دودم چون فاطمه وارد
علی را کاشفالهم کاشف الغم؛عشق زهرا بود
علی را با هزاران زخم، مرهم؛عشق زهرا بود
خلاصه! حُسنهای عالم و آدم فقط یکجاست
و آن هم خانه نور است و نورش حضرت زهرات
چراغ آسمانها چادر شب زنده دارش بود
خدمتک یا علی؟ این پرسش لیل و نهارش بود
اگر «ام الولا» یک لحظه احساس خطر میکرد
دوباره چادر شب زندهدارش را به سر میکرد
خطر دیروز تا امروز تحریف حقایق بود
خطر جاماندن اندیشهها از صبح صادق بود
اگر گهواره جنبان حسینش میشود سلمان
نگاه فاطمه پس بوده از آغاز با الران
اگر که آب و آیینهست، پس روشنگری دارد
اگر امالجهاد است این! جهادی حیدری دارد
نیافتاد از قنوتش یک نفس الجار ثم الدار
که جوشید از قنوت پر قناتش چشمههای ثار
قنوتش از مدینه تا همین امروز عازم بود
یکی از میوههای مستجابش حاج قاسم بود[۲]
پانویس
- ↑ «دیدار شاعران آئینی با رهبر انقلاب،شعرخوانی رحمان نوازنی». وبسایت دفتر مقام معظم رهبری. ۲۵ خرداد ۱۳۹۰. دریافتشده در ۲ اردیبهشت ۱۴۰۳.
- ↑ «شعرخوانی ولادت حضرت فاطمه (س) با صدای رحمان نوازنی، ۱۳۹۹». دریافتشده در ۲ اردیبهشت ۱۴۰۳.
یادداشت
- ↑ وقتی شعرش تمام شد، رهبر گفت: آفرین؛ ولی اون «پیغمبری» را یک کاریش بکنید. نمیدانم شما چه تأویلی دارید اما اینکه پیغمبر(ص) در رواق حضرت رضا(ع) غار حرا پیدا کند، کمی نامانوس است با فهم ما از مقام رفیع نبوت؛ این بزرگواران همه امت و شاگردان پیغمبرند.
پیوند به بیرون