رحیم زریان
زمینه فعالیت | شاعر و داستاننویس |
---|---|
ملیت | ایرانی |
تاریخ تولد | ۱۳۳۰ (۷۲–۷۳ سال) |
محل تولد | لنگرود |
رحیم زریان (زادۀ ۱۳۳۰ در لنگرود) شاعر و داستاننویس ایرانی است. وی از اردیبهشت سال ۱۳۶۱ به جریان شعر انقلاب اسلامی پیوست.
زندگی و آشنایی با شعر
رحیم زریان، در اوایل اسفندماه ۱۳۳۰ در یکی از روستاهای لنگرود به دنیا آمد، در نوجوانی دو بیتیهای گیلکی را زمزمه میکرد و از اردیبهشت سال ۱۳۶۱ به جریان شعر انقلاب اسلامی پیوست و در حوزه هنری تهران با بزرگانی مثل؛ مهرداد اوستا، نصرالله مردانی، قیصر امینپور، سیدحسن حسینی، سلمان هراتی و... آشنا شد.
رحیم زریان، از شاعران پیشکسوت انقلاب است و در سالهای اول انقلاب به برگزاری شبهای شعر همت گماشته است.
آثار
شعر
- «آواز رود» (دفتر غزل)
- «گلونی» (دفتر دو بیتی)
- «شاخه آفتاب» (مجموعه شعر دفاع مقدس)
- «درصلاه باران» (مجموعه شعر دفاع مقدس از شاعران گیلان و منتخب کتاب سال)
- «آبی تراز آسمان» (مجموعه شعر میرزاکوچکخان و نهضت جنگل از شاعران معاصر)
- «شیوه شقایقها» (مجموعه شعر شاعران امروز شهرری)
- «کوچههای مهتاب» (مجموعه شعر)
- «اقامه عشق» (گزیده اشعار)
- «آخرین غزل» (مجموعه شعر قیام، حضور و انتظار امام زمان «ع»)
مجموعه داستان
- تابستان سوم
- سارنی درکربلاست
- لبخندماه
- بیدل تر از مجنون
- خنیاگرخزر
گفتاورد
گفتوگوی زریان درباره آشنایی با شعر
- اولین بار شما «سلمان هراتی» را کجا دیدید؟
در جلسات شعر حوزه هنری تهران، و داستان آن اینگونه بود که در اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱ «سهیل محمودی»، «سید حسن حسینی»، «قیصر امینپور»، «یوسفعلی میرشکاک» توسط «دکتر رحمدل» به شب شعری به مناسبت شهادت شهید مطهری یعنی ۱۲ اردیبهشت در لنگرود دعوت شده بودند. از آنجا که برگشتند روزی سهیل به من زنگ زد و گفت بیا روزنامهی اطلاعات کارت دارم، من رفتم و گفت من لنگرود بودم و در آنجا ذکر خیر شما بود و دکتر رحمدل خیلی از شما تعریف میکرد. اگر دوست داری به جلسات حوزه هنری بیا.
- شما که به جلسات حوزه هنری تشریف میبردید، در آن جلسات شعر هم میخواندید؟
بله، در سال ۱۳۶۱ من ساکن محله ابوذر و فلاح بودم. بعد از میدان ابوذر کانون فرهنگی ابوذر هست، من در همان سال در کانون فرهنگی ابوذر «شب شعر جنگ» را برگزار کردم و در همان شب شعر، شاعرانی مانند «دکتر سید حسن حسینی»، «قیصر امینپور»، «حسین اسرافیلی»، «ساعد باقری»، «پرویز بیگی» و بسیاری از بزرگواران حضور داشتند.
- شما چند سال در شمال بودید و چه زمانی به تهران مهاجرت کردید؟
من قبل از انقلاب و بعد از دوران سربازی به تهران آمدم و ماندگار شدم. چون که برادرم ساکن تهران بود و این بهانهای برای آمدن من به تهران شد.
- چگونه به شعر روی آوردید؟
در جریان انقلاب اعلامیههای امام(ره) را پخش میکردم و در همهی تظاهراتها کم و بیش حضور داشتم. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به شدت به شهید مظلوم آیتالله بهشتی علاقمند شدم و هر جای تهران که ایشان سخنرانی داشت خودم را به سخنرانیهای ایشان میرساندم. در حال حاضر هم مجموعهای که با نام «جرعهای از آسمان» دارم را به شهید مظلوم دکتر بهشتی تقدیم کردهام.
- در آن زمان شخصیتهای بزرگ دیگری هم وجود داشتند. شما چرا از بین آن همه شخصیت دکتر بهشتی را انتخاب کردید؟
به دلیل اینکه ما با انقلاب گره خورده بودیم و از طرف دیگر در رابطه با انقلاب هر جایی که کوچکترین مشکلی به وجود میآمد، شهید بهشتی در راس حل آن مشکل وجود داشت. حضرت امام (ره) فرمودند: «بهشتی خود ملتی بود برای ما» به همین علت است و یا نقطه مقابل در جریانهای منافقین و بسیاری دیگر از گروههای ضد جمهوری اسلامی، شهید بهشتی بودند. حضرت امام (ره) به همین دلیل در رابطه با شهادت ایشان فرمودند: آن چیز که مرا تحت تأثیر قرار داده است شهادت شهید بهشتی نیست، بلکه مظلومیت اوست.
- اولین مجموعهای که شما چاپ کردید کدام است؟
بنده چون در چند قالب مانند غزل، دوبیتی، سپید، رباعی و کم و بیش مثنوی اثر داشتهام. آنها کمی با تاخیر چاپ شدهاند.
شاید بسیاری از شاعران که شعر را بعد از من شروع کرده بودند، آثار خود را به چاپ رسانیده بودند. اما من هنوز اثری را چاپ نکرده بودم. سال ۱۳۸۶ چونکه حوصله به خرج دادم. دستم هم پر بود، به همین دلیل در عرض ۴- ۵ سال بیش از ۵- ۶ اثر خود را به دست چاپ سپردم. نخستین مجموعه ی من که در قالب غزل بود به نام "آواز رود" بود و در آن از نغمهی ابعاد، خصوصاً دفاع مقدس غزل هست. چونکه بیش از نیمی از آثار من بدون استثنا آئینی و دفاع مقدس است. دومی هم "گلوی نی" که شامل مجموعه دوبیتیهای من است. در صلاه باران مجموعه جمع آوری شده اشعار شاعران گیلان که درباره دفاع مقدس سرودهاند بوده است و این کتاب هم یک سال به عنوان کتاب سال انتخاب شده است.
شاخه آفتاب مجموعه شعر دفاع مقدس من است و یک کتاب دیگری به نام "قامت خورشید" دارم که این کتاب مجموعه اشعار عاشورایی و آئینی است. آبیتر از آسمان" شعرهای شاعران سراسر کشور که درباره میرزاکوچک خان سرودهاند را به پاسداشت او جمعآوری کردم و به صورت کتاب به چاپ رساندم.
- با توجه به اینکه شما در شهر ری سکونت دارید، کتابی به نام "شیوه شقایقها" دارید که مجموعه شعر شاعران جوان و امروز شهر ری هست. در مورد این کتاب و فضای شعری که اکنون در شهر ری حاکم است توضیح بفرمایید.
این مجموعه را آقای سید ضیاءالدین شفیعی به وسیله انتشارات رسانه ی اردیبهشت چاپ کردهاند که زحمت مقدمهی آن را آقای اسماعیل امینی کشیدند. شما میدانید که شهر ری جایگاه و سرای اندیشمندان بزرگ کشور ماست. شخصیتهایی مانند شیخ کلینی، شیخ صدوق، زکریای رازی، حتی آل بویهای که از گیلان به آنجا آمده بودند. شاعران شهر ری نسبت به شاعران شهرهای دیگر کشور یک مقدار جوانتر هستند.
در سال ۷۱، ۷۲ در خیابان ۲۴ متری شهر ری زمانی که ارشاد ری هنوز راهاندازی نشده بود، کانون فرهنگی به نام "خانه فرهنگ رازی" شکل گرفته بود. در همان سال ۱۳۷۲ سه انجمن راهاندازی شده بود. یکی از آنها فرهنگسرای اندیشه در پل سید خندان، دیگری فرهنگسرای امامزاده یحیی در سرچشمه و سومی هم خانه فرهنگ رازی در شهر ری بود که من به پیشنهاد آقای عبدالهی به علت ارادت به حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) مسئولیت خانه فرهنگ رازی را پذیرفتم. آقای اسماعیلی هم فرهنگسرای امام زاده یحیی و خود آقای عبدالهی فرهنگسرای اندیشه را در دست گرفتند.
- شعر سالیان آینده را در چه حوزهای سرآمد و مطرح میبینید؟
همهی حوزههای شعری میتواند در کنار یکدیگر باشد، اما آن چیزی که مسلم است این است که ما هر چه داریم از عاشوراست. به قول قدیمیها آن چیز که عیان است چه حاجت به بیان است. مسلما جریان ارزشی انقلاب جریان قالب است و مسیر خود را هم ادامه میدهد و این راه با خون حضرت سیدالشهداء (ع) ترسیم شده است و جریان انقلاب نیز با خون حضرت سیدالشهدا (ع) گره خورده است و همهی آرمانهای ما هم آشکار است. من فکر میکنم بعد از انقلاب آن حضور عینی و آن حضور واقعی در همهی عرصهها که تا به حال نشان داده شده است حرف اصلی ادبیات ما هم خواهد بود.
- حرف آخر؟
حرف آخر را به نظرم ما نباید بزنیم، چونکه آن را شهدا زدهاند. ما هر چه داریم از امام زمان (عج) است. چونکه ایشان ناظر بر اعمال و کردار ما هستند. ما نباید بگوییم که امام زمان (عج) کی ظهور میکنند، چونکه ظهور کرده است. وقتی میگوییم امام زمان یعنی امام حاضر و ایشان حاضر هستند و ما او را نمیبینیم و ما باید همان گونه ببینم که امام خمینی(ره) میدید. یعنی عالم محضر خداست، پس در محضر خدا گناه نکنید. امام زمان(عج) هم نماینده حضرت حق هستند و حضور دارند. پس باید خیلی مراقب رفتار و کردار و اعمال خود باشیم. مخصوصا نسل جوان. (مصاحبه تلخیص شده با خبرگزاری فارس).[۱]
پانویس
- ↑ گفت و گو با رحیم زریان، شاعری از شهرستان ری، وبسایت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان ری
پیوند به بیرون