زندگی میان پرچم‌های جنگی (مستند)

از یاقوت
زندگی میان پرچم‌های جنگی
پوستر فیلم
پوستر فیلم
نام فیلمزندگی میان پرچم‌های جنگی
سبکمستند
کارگردانمحسن اسلام‌زاده
تهیه‌کنندهمحسن اسلام‌زاده
نویسندهفرید دغاغله
تدوینفرید دغاغله
صداپیشگانفرید دغاغله
فیلمبرداریمحسن اسلام‌زاده
مهدی خوش‌نژاد
شرکت/سازمان تولیدکنندهپرس تی‌وی
زمان۷۰ دقیقه
کشورایران
زبانفارسی


زندگی میان پرچم‌های جنگی (تولید ۱۳۹۸) روایتی است از روستای «کورک مغول» در شمال غرب افغانستان. روستایی با ظاهری عادی که در آن کودکان به بازی‌های ساده مشغول اند و کشاورزان به برداشت محصولات. اما این روستا نمی‌تواند قریه‌ای عادی باشد چرا که مردم مجبور هستند در میان جنگ طالبان، آمریکایی‌ها و ارتش زندگی کنند و بدتر از آن اینکه، اخیراً شایعاتی مبنی بر حضور داعش در حوالی روستا به گوش می‌رسد.

کارگردان و تهیه‌کننده این مستند محسن اسلام‌زاده است.

دربارهٔ مستند

ه، اخیراً شایعاتی مبنی بر حضور داعش در حوالی روستا به گوش می‌رسد…

+بیشتر تماشای آنلاین و دانلود مستند زندگی میان پرچم‌های جنگی مستند زندگی میان پرچم‌های جنگی به کارگردانی محسن اسلام زاده روایت نفس‌گیر و پرمخاطره مستندساز ایرانی از مواجهه طالبان و داعش در افغانستان است.

این مستند در بخش شهید آوینی جشنواره «سینماحقیقت» سال ۹۸ حضور داشت و جایزه ویژه دبیر جشنواره را دریافت کرد. «زندگی میان پرچم‌های جنگی» جزو ۱۰ فیلم منتخب بخش مستند جشنواره فیلم فجر در سال ۹۸ هم بود و در جشنواره‌های بین‌المللی نظیر «فیلم‌های آسیایی بارسلونا» و بازار فیلم «ویژن دوریل» سوئیس نیز حضور داشته است.

محسن اسلام‌زاده در مورد علت نام‌گذاری این فیلم مستند گفته است: «نام فیلم را «زندگی میان پرچم‌های جنگی» گذاشتم چون متأسفانه در افغانستان پرچم‌های زیادی وجود دارد که افراد در زیر آن‌ها باهم می‌جنگند!» اسلام زاده در این اثر تلاش کرده روایت متفاوتی از تضاد بین گروه‌های مختلف مسلح در افغانستان ارائه دهد. همچنین به دنبال نقش حکومت افغانستان در این درگیری‌ها هم رفته است.

مستند «زندگی در میان پرچم‌های جنگی» قطعه‌ای از پازل هزار تکه مسائل افغانستان است. قطعه‌ای که به ارتباط خصمانه میان طالبان و داعش مربوط می‌شود. اسلام‌زاده در اینجا می‌کوشد که روایتی از جنگجویان اسیرشده داعش در جنگ با طالبان به دست دهد و تمرکز او بر خصومت میان این دو گروه است. از این جهت البته کارش قابل تحسین است به خصوص با توجه به دشواری‌ها و خطراتی که این کار برایش داشته است.

تولید «زندگی میان پرچم‌های جنگی» از سال ۹۷شروع شده، ۱۹ ماه زمان برده و اسلام زاده و گروهش ۳۲ روز در میان گروه‌های مختلف در نقاط خطرخیز این کشور به تصویربرداری و گفتگو با نیروهای دولتی، طالبان و… پرداخته‌اند.

این مستند در چهار استان سرپل، جوزجان، فاریاب و بادغیس تصویربرداری شده است؛ اما بیشتر سکانس‌ها مربوط به فاریاب می‌شود.

سایر عوامل مستند «زندگی میان پرچم‌های جنگی» عبارت اند از: پژوهشگر: سیدحسام رضوی، نویسنده: فرید دغاغله، تصویربرداران: مهدی خوش نژاد و محسن اسلام زاده، تدوینگر: فرید دغاغله، طراحی و ترکیب صدا: محمدحسین ابراهیمی و گوینده: فرید دغاغله. مجری طرح این مستند هم مرکز فرهنگی میثاق است.[۱]

نقد

محمدکاظم کاظمی یادداشتی در نقد و تحلیل مستند زندگی میان پرچم‌های رنگی منتشر کرد. او نوشت:

روز گذشته مستند «زندگی در میان پرچم‌های جنگی» به کارگردانی «محسن اسلام‌زاده» اکران شد؛ در سینما هویزه مشهد؛ با حضور جمعی از علاقه‌مندان و اهالی هنر و ادبیات؛ به خصوص از جامعه مهاجر مقیم مشهد. باید قدردان حوزه هنری خراسان رضوی و پردیس سینمایی هویزه باشیم به خاطر این برنامه، به خصوص که هم بحث مسائل افغانستان داغ است و هم این مستند از جهت رویکردش نسبت به مسئله طالبان، بحث‌آفرین بوده است.

اغراق نیست اگر بگوییم محسن اسلام‌زاده در این سال‌های اخیر پرکارترین مستندساز ایرانی در موضوع افغانستان بوده است. او پیش از این هم مستندهایی دربارهٔ افغانستان ساخته و نیز برنامه «وطندار» را با محوریت مسائل مهاجرین افغانستان در شبکه افق کارگردانی کرده است.

مستند «زندگی در میان پرچم‌های جنگی» به نظر من قطعه‌ای از پازل هزار تکه مسائل افغانستان است. قطعه‌ای که به ارتباط خصمانه میان طالبان و داعش مربوط می‌شود. اسلام‌زاده در اینجا می‌کوشد که روایتی از جنگجویان اسیرشده داعش در جنگ با طالبان به دست دهد و تمرکز او بر خصومت میان این دو گروه است. از این جهت البته کارش قابل تحسین است به خصوص با توجه به دشواری‌ها و خطراتی که این کار برایش داشته است.

این موضوع به تنهایی جالب و مهم است؛ ولی حقیقت این است که همه داستان طالبان در افغانستان به رویارویی آنان با داعش خلاصه نمی‌شود. طالبان با دولت افغانستان و نیز گروه وسیعی از مردم این کشور نیز درگیرند (و من فعلاً دولت و مردم را در افغانستان از هم جدا می‌کنم) و این قسمت‌ها طبیعتاً در این مستند مغفول مانده است. چیزی که در این ایام ذهن بسیاری از مردم افغانستان را به خود درگیر کرده است. پس طبیعی است که بسیاری از مردم افغانستان این مستند را ناکافی و حتی در جهت حمایت از طالبان در برابر داعش بدانند و همین، سبب انتقادهایی از سوی مردم ما به این مستند و کارگردان آن شده است.

به نظر من این انتقادها از این جهت به‌جاست که اولاً کارگردان بر روی دوگانه «طالبان ـ داعش» تمرکز کرده و از ارتباط میان طالبان و مردم در این مستند خبری نیست. طبیعتاً در این اوضاع و به خصوص با توجه به سیاست‌هایی که از سوی بعضی دولتمردان ایران اظهار شده است، این مستند شائبه تطهیر طالبان را تقویت می‌کند و این اجتناب‌ناپذیر است. شاید این هم از اتفاقات باشد که این مستند در زمانی اکران می‌شود که مردم افغانستان بیشتر به دوگانه‌های «طالبان ـ دولت» و «طالبان ـ مردم» می‌اندیشند.

موضوع دیگری که در حاشیه این مستند به نظر می‌رسد این است که در افغانستان صف‌آرایی و مرزبندی نیروهای سیاسی و نظامی هیچ‌گاه ثابت و روشن نبوده است. گروه‌های سیاسی و نظامی بسیاری بر اثر تحولات داخل و خارج کشور، ایجاد می‌شوند، ائتلاف می‌کنند، انشعاب می‌کنند، با هم متحد یا دشمن می‌شوند و هم از این روی ترسیم یک خط روشن میان این گروه‌ها دشوار است. نیرویی که امروز دولتی به نظر می‌آید، ممکن است فردا به طالبان بپیوندد. فرماندهی که امروز داعشی شمرده می‌شود، ممکن است یکی از انشعابیون طالبان باشد. هم دخالت‌های بازیگران خارجی در این میان دخیل است و هم رفتارهای مرموز دولت افغانستان؛ به گونه‌ای که گاهی زمزمه‌های کنار آمدن طالبان با امریکایی‌ها یا حمایت حلقه‌هایی از حاکمیت افغانستان از نیروهای معروف به داعش در افغانستان شنیده می‌شود.

با این وصف و با توجه به پیچیده بودن اوضاع صف‌بندی‌های سیاسی و نظامی، سخت است که تصویری روشن و ثابت از رویارویی طالبان و داعش ارائه کنیم و برای همیشه به آن دلخوش باشیم. چنان‌که «ابوطالب مظفری» در نقد این مستند در جلسهٔ اکران آن بیان کرد، ممکن است همین پرچم‌های سفید طالبان، روزی به پرچم‌های سیاه داعش تبدیل شوند. از این جهت هم می‌توان آنچه را در این مستند خصومت طالبان و داعش شمرده شده است، یک وضعیت گذرا دانست. نه باید به آن اعتماد کرد و نه باید آن را از نظر دور داشت. باید هوشمندانه تحولات افغانستان را تعقیب کرد و در جستجوی دیگر قطعات این پازل هزار تکه و پیچیده بود. به هیچ جریانی به‌طور دائمی نمی‌توان اعتماد کرد، به خصوص جریاناتی که از زمان پیدایش خود نیز وابستگی‌شان به بیگانگان آشکار بوده است.[۲]

پانویس

  1. «زندگی میان پرچم‌های جنگی». دریافت‌شده در ۲۶ تیر ۱۴۰۳.
  2. متن مورد نظرقطعه‌ای از پازل هزار تکه افغانستان/ نگاهی به مستند «زندگی در میان پرچم‌های جنگی» خبرگزاری تسنیم، تاریخ انتشار: ۴ مرداد ۱۴۰۰

پیوند به بیرون

نشست گفت‌وگو و نقد فیلم مستند «زندگی در میان پرچم‌های جنگی» از سوی کارگروه نمایش انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند