سعید آقاخانی
اطلاعات شخصی | |
---|---|
تاریخ تولد | ۴ اسفند ۱۳۵۰ (۵۲ سال) |
ملیت | ایرانی |
محل تولد | بیجار، استان کردستان |
محل اقامت | تهران |
تحصیلات | دانشآموخته تئاتر |
دانشگاه | دانشگاه تهران |
همسر | گلرخ حقیقی |
فرزندان | ۲ (خورشید و دریا) |
اطلاعات هنری | |
زمینه فعالیت | سینما و تلویزیون |
پیشه | بازیگر فیلمنامهنویس کارگردان |
سالهای هنری | ۱۳۷۲–اکنون |
اطلاعات ارتباطی | |
آدرس اینستاگرام | سعید آقاخانی |
سعید آقاخانی (زادهٔ ۴ اسفند ۱۳۵۰) بازیگر، فیلمنامهنویس و کارگردان ایرانی است. وی دانشآموختهٔ تئاتر از دانشگاه تهران است. سعید آقاخانی از تئاتر فعالیت خود را شروع کرد سپس جلوی دوربین رفت و سپس به نویسندگی و کارگردانی روی آورد.
زندگی و تجربه حرفهای
سعید آقاخانی، چهارمین فرزند از میان شش خواهر و برادر، در شهر بیجار استان کردستان به دنیا آمد. او در سن ۱۸ سالگی برای تحصیل به تهران مهاجرت کرد.
نخستین تجربه بازیگری او در سال ۱۳۷۱ و در سن ۲۱ سالگی با نقشی کوتاه در سریال "محکمه عدالت" آغاز شد. اما به صورت جدی، او در سال ۱۳۷۲ با مجموعه طنز "پرواز ۵۷" به کارگردانی مهران مدیری وارد عرصه بازیگری شد. در این مجموعه، او در کنار بازیگرانی همچون مهران مدیری، نصرالله رادش و رضا عطاران به ایفای نقش پرداخت. اولین تجربه سینمایی او نیز در سال ۱۳۷۶ با فیلم "کلید ازدواج" به کارگردانی داوود موثقی رقم خورد. او سپس در سال ۱۳۸۸ با فیلم "بعد از ظهر سگی" دوباره به سینما بازگشت.
آقاخانی در سال ۱۳۸۴ با نویسندگی فیلمنامه سریال "متهم گریخت" به کارگردانی رضا عطاران، فعالیت در زمینه نویسندگی را تجربه کرد و با همین سریال به عنوان بازیگر نیز بسیار شناخته شد. اولین تجربه کارگردانی او در سال ۱۳۸۸ با سریال "عید امسال" بود که در ایام نوروز از شبکه تهران پخش شد.
فیلم "لامپ ۱۰۰" اولین تجربه کارگردانی سعید آقاخانی در سینما بود. این فیلم در سی و دومین جشنواره فیلم فجر سال ۱۳۹۲ در بخش نگاه نو حضور داشت. سعید آقاخانی در جشنواره فیلم فجر ۱۳۹۳ برای ایفای نقش در فیلم "خداحافظی طولانی" پس از رقابت با سیامک صفری، موفق به کسب سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول شد.[۱]
فیلمشناسی
سینما
سال تولید | فیلم سینمایی | سمت | کارگردان | نویسنده | تهیهکننده |
---|---|---|---|---|---|
۱۴۰۲ | تمساح خونی | بازیگر | جواد عزتی | پدرام افشار | کامران حجازی |
۱۳۹۸ | خون شد | بازیگر | مسعود کیمیایی | مسعود کیمیایی | جواد نوروزبیگی |
۱۳۹۸ | زنبور کارگر | بازیگر | افشین صادقی | سعید نعمتالله | افشین صادقی |
۱۳۹۷ | قسم | بازیگر | محسن تنابنده | محسن تنابنده | جلیل شعبانی، الهام غفوری |
۱۳۹۷ | ماهی و برکه | بازیگر | علی براتی | علی براتی، مهدی نامجو، محمد صادق باقری | هادی انباردار |
۱۳۹۷ | رحمان ۱۴۰۰ | بازیگر | منوچهر هادی | بابک کایدان | علی سرتیپی |
۱۳۹۷ | حمال طلا | بازیگر | تورج اصلانی | تورج اصلانی، هادی نادری | منصور سهراب پور |
۱۳۹۶ | بنفشه آفریقایی | بازیگر | مونا زندی حقیقی | حمیدرضا بابابیگی | علیرضا شجاع نوری |
۱۳۹۶ | کامیون | بازیگر | کامبوزیا پرتوی | کامبوزیا پرتوی | کامبوزیا پرتوی |
۱۳۹۶ | پیلوت | بازیگر | ابراهیم ابراهیمیان | ابراهیم ابراهیمیان | محمدرضا مصباح |
۱۳۹۵ | یک کیلو و بیست و یک گرم | بازیگر | رحیم طوفان | لیلا نیکزاد | وحید نیکخواه آزاد |
۱۳۹۵ | آباجان | بازیگر | هاتف علیمردانی | هاتف علیمردانی | هاتف علیمردانی |
۱۳۹۴ | اروند | بازیگر | پوریا آذربایجانی | پوریا آذربایجانی | مهدی داوری |
۱۳۹۳ | خداحافظی طولانی | بازیگر | فرزاد مؤتمن | اصغر عبداللهی | علی حضرتی |
۱۳۹۳ | من دیهگو مارادونا هستم | بازیگر | بهرام توکلی | بهرام توکلی | جواد نوروزبیگی |
۱۳۹۳ | لامپ ۱۰۰ | کارگردان نویسنده | سعید آقاخانی | سعید آقاخانی | محسن محسنینسب |
۱۳۹۰ | ضد گلوله | بازیگر | مصطفی کیایی | مصطفی کیایی | رضا رخشان |
۱۳۸۹ | هرچی خدا بخواد | بازیگر | نوید میهندوست | پرویز شهبازی | پرویز شهبازی |
۱۳۸۹ | پیتزا مخلوط | بازیگر | حسین قاسمیجامی | برزو نیکنژاد | حسین حبیبی خلیفهلو |
۱۳۸۸ | بعدازظهر سگی سگی | بازیگر | مصطفی کیایی | مصطفی کیایی | جوزان فیلم |
۱۳۷۶ | کلید ازدواج | بازیگر | داود موثقی | افشین سرفراز | خسرو امیر صادقی |
فیلم تلویزیونی، ویدیویی
سال تولید | نام فیلم | سمت | کارگردان |
---|---|---|---|
۱۳۹۵ | مستند جهت | مجری-نویسنده-کارگردان | سعید آقاخانی |
۱۳۹۲ | هفت خط | نویسنده، بازیگر، کارگردان | سعید آقاخانی |
۱۳۹۱ | نیش | نویسنده | مجید صالحی |
۱۳۸۹ | جوجه تیغیها | بازیگر | حسین تبریزی |
۱۳۸۸ | میش | بازیگر | مجید صالحی |
۱۳۸۷ | روز اردو | بازیگر | حسین قناعت |
۱۳۸۷ | شاخ به شاخ | نویسنده و کارگردان | سعید آقاخانی |
۱۳۸۶ | هندوانهٔ شب یلدا | نویسنده، بازیگر، کارگردان | سعید آقاخانی |
۱۳۸۴ | خاطرات الاغ مهربان | بازیگر | مریم سعادت |
مجموعه تلویزیونی
سال تولید | سریال ها | سمت | کارگردان | نویسنده | تهیهکننده | شبکه |
---|---|---|---|---|---|---|
۱۴۰۳ | نون خ ۵ | بازیگر | سعید آقاخانی | امیر وفایی | مهدی فرجی | ۱ |
۱۴۰۲ | نون خ ۴ | بازیگر | سعید آقاخانی | امیر وفایی | مهدی فرجی | ۱ |
۱۴۰۰ | نون خ ۳ | بازیگر | سعید آقاخانی | امیر وفایی | مهدی فرجی | ۱ |
۱۳۹۹ | نون خ ۲ | بازیگر | سعید آقاخانی | امیر وفایی و محمد تنابنده | مهدی فرجی | ۱ |
۱۳۹۸ | نون خ ۱ | بازیگر | سعید آقاخانی | امیر وفایی | مهدی فرجی | ۱ |
۱۳۹۶ | شب عید | - | سعید آقاخانی | امیر وفایی، پیمان عباسی، محمد صفاجویی | سید کمال طباطبایی و جواد فرحانی | ۱ |
۱۳۹۴ | بیمار استاندارد | -بازیگر مهمان | سعید آقاخانی | بهرام توکلی | مسعود ردایی | ۱ |
۱۳۹۳ | دیگری | بازیگر | احمد کاوری | مرجان اشرفیزاده، بهرام علیان، معصومه قاسمی پور تهمینه | احمد زالی | ۳ |
۱۳۹۳ | روزهای بد، بهدر | - | سعید آقاخانی | برزو نیکنژاد | ایرج محمدی، مهران مهام | ۳ |
۱۳۹۲ | خروس | -طراح فیلمنامه | سعید آقاخانی | مصطفی کیایی | علیرضا ابراهیمی دلیجانی | ۲ |
۱۳۹۱ | دزد و پلیس | کارگردان | سعید آقاخانی | مهراب قاسمخانی، پیمان قاسمخانی | محسن چگینی | ۳ |
۱۳۹۰ | نقطه سر خط | کارگردان | سعید آقاخانی | مصطفی کیایی، سعید جلالی | ایرج محمدی، مهران مهام | ۳ |
۱۳۸۹ | دانی و من ۳ | بازیگر | ارژنگ امیرفضلی | علی عبدالعلیزاده | - | ۵ |
۱۳۸۹ | راه دررو | بازیگر | سعید آقاخانی | مصطفی کیایی | ایرج محمدی، مهران مهام | ۳ |
۱۳۸۹ | خوشنشینها | _ | سعید آقاخانی | علی کاظمیپور، سعید جلالی | ایرج محمدی، مهران مهام | ۳ |
۱۳۸۸ | زنبابا | - | سعید آقاخانی | علی کاظمیپور، سعید جلالی | ایرج محمدی، مهران مهام | ۳ |
۱۳۸۸ | چاردیواری | بازیگر
بازیگردان |
سیروس مقدم | سعید آقاخانی | الهام غفوری | ۱ |
۱۳۸۷ | عید امسال | _ | سعید آقاخانی | سعید فرهادی | محمود رضوی، محمدمهدی عسگر پور | ۵ |
۱۳۸۶ | ماجراهای تقی جان | بازیگر | مرضیه محبوب | حسین مرتضاییان | ||
۱۳۸۶ | پیامک از دیار باقی | بازیگردان | سیروس مقدم | ۱ | ||
۱۳۸۵ | روزگار خوش حبیب آقا | بازیگر | کارگردانی مشترک سعید آقاخانی مهدی مظلومی | سعید آقاخانی | علی لدنی | ۱ |
۱۳۸۴ | زندگی به شرط خنده | بازیگردان | مهدی مظلومی | ۵ | ||
۱۳۸۴ | متهم گریخت | بازیگر و نویسنده | رضا عطاران | سعید آقاخانی | ایرج محمدی، مهران مهام | ۳ |
۱۳۸۳ | کمربندها را ببندیم | بازیگر | مهدی مظلومی | ریما رامینفر، خشایار الوند، پیمان قاسمخانی، مهراب قاسمخانی، امیر مهدی ژوله | محمدرضا مفیدی | ۳ |
۱۳۸۳ | خانهبهدوش | طراح فیلمنامه | رضا عطاران | رضا عطاران | ایرج محمدی، | ۳ |
۱۳۸۲ | من یک مستأجرم | بازیگر | پریسا بختآور | شادمهر راستین | ایرج محمدی، مهران مهام | ۳ |
۱۳۸۲ | کلانتر "اپیزود ستاره من" |
بازیگر | محسن شاه محمدی | محسن شاه محمدی | اصغر زائری | ۱ |
۱۳۸۱ | پشت کنکوریها | بازیگر | پریسا بختآور | اصغر فرهادی، محمدرضا فاضلی | حسین مروی | ۵ |
۱۳۸۱ | قصههای شبانه | _ | سعید آقاخانی | |||
۱۳۸۱–۱۳۸۰ | پلیس آسمانی | بازیگر | فرشته صدرعرفایی | کامبوزیا پرتوی | سازمان سینمایی سبحان | |
۱۳۸۰ | خانه آرزوها | بازیگر | حسین سهیلی زاده | |||
۱۳۸۰ | داستان یک شهر-فصل ۲ | بازیگر | اصغر فرهادی | اصغر فرهادی، علیرضا بذر افشان | اصغر فرهادی | ۵ |
۱۳۷۸ | داستان یک شهر-فصل ۱ | بازیگر مهمان | اصغر فرهادی | اصغر فرهادی | اصغر فرهادی | ۵ |
۱۳۷۸ | کاشانه | بازیگر | قاسم جعفری | حمید نعمتالله، هادی مقدم دوست | قاسم جعفری | ۳ |
۱۳۷۷ | چشمبهراه | بازیگر | اصغر فرهادی | اصغر فرهادی | _ | ۵ |
۱۳۷۷ | مجتمع مسکونی فرخ و فرج | بازیگر | اصغر فرهادی | _ | ۲ | |
۱۳۷۶ | جادوی مهتاب | بازیگر | بهمن زرینپور | |||
۱۳۷۶ | گالری ۹ | بازیگر | غلامرضا رمضانی | پیمان قاسمخانی | مسعود بهبهانینیا | ۵ |
۱۳۷۶ | همه فرزندان من | بازیگر | محمد دستگردی | محمد دستگردی | محمد دستگردی | |
۱۳۷۵ | سلام، سلام | بازیگر | سیدعلی سمنانی | سیدعلی سمنانی | سیدعلی سمنانی | ۵ |
۱۳۷۵ | خانه به خانه | بازیگر | کیانوش عیاری | کیانوش عیاری | ||
۱۳۷۴ | سال خوش | بازیگر | مهران مدیری | رضا عطاران | رضا عطاران | ۲ |
۱۳۷۳ | ساعت خوش | بازیگر | مهران مدیری | ارژنگ امیرفضلی، داود اسدی، رضا عطاران، مهدی فیروزی | رضا نادری | ۲ |
۱۳۷۲ | پرواز ۵۷ | بازیگر | مهران مدیری | ارژنگ امیرفضلی، داود اسدی | مسعود رباعی | ۱ |
مجموعه نمایش خانگی
سال | عنوان | سمت | کارگردان | نویسنده | تهیهکننده | توضیحات |
---|---|---|---|---|---|---|
۱۳۹۶ | عالیجناب | بازیگر | سام قریبیان | سام قریبیان | مسعود ردایی و علی حضرتی | |
۱۴۰۱ | راز بقا[۲] | بازیگر، کارگردان | سعید آقاخانی | امیر وفایی | سید مصطفی احمدی | پخش در نوروز ۱۴۰۱ از فیلمنت |
۱۴۰۱ | خانه بسیار پر سر و صدا | بازیگر | سید مصطفی آزاد | ایمان صفایی | گپ فیلم |
جوایز
جایزه | نام اثر | بخش | نتیجه | سال |
---|---|---|---|---|
جشن بزرگ منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران[۳] | خون شد | بهترین بازیگر نقش اول مرد | ۱۴۰۱ | |
سیمرغ بلورین فجر | خداحافظی طولانی | بازیگر نقش اول مرد[۴] | برنده | ۱۳۹۳ |
کامیون | بازیگر نقش اول مرد[۵] | نامزدشده | ۱۳۹۶ | |
حافظ | نون خ | بازیگر مرد کمدی تلویزیونی[۶] | نامزدشده | ۱۳۹۸ |
گفتاورد
واکنش به حادثه تروریستی چابهار
سعید آقاخانی که در جریان فیلمبرداری بخشهایی از فصل پنجم مجموعه نون خ در چابهار حضور داشت، پس از حادثه تروریستی چابهار در فروردین ماه ۱۴۰۳ نوشت:[۷] درست ۲ ماه پیش در کنار همین عزیزان مرزبان و دریابانی در چابهار مشغول کار بودیم، اغلب بومی و بلوچ، مردانی مهربان و از جان گذشته، یک روز داخل قرارگاه دریابانی ورود ما را ممنوع کردند، گفتیم هنوز کارمان تمام نشده، گفتند ما آماده باشیم و ما را به زور بیرون کردند و خودشان ماندند، نزدیک قرارگاه کارمان را شروع کردیم که آسمان از شلیک گلوله توپ سیاه شد، دستپاچه همهچیز را جمع کردیم و از آنجا رفتیم و آنها آنجا ماندند. روحشان شاد.
در گفتگو با مجله فیلم دربارهٔ فصل سوم سریال نون خ
سعید آقاخانی گفت: ما از زمان نگارش فیلمنامه روی زندگی واقعی آدمها تأکید داشتیم اینکه کسانی که مرزنشین و در حاشیهاند، مرزبانان ما هستند و جلوی خیلی چیزها را میگیرند و جانانه از مملکت دفاع میکنند کسانی که از جان و دل برای وطن و آب و خاک شان مایه میگذارند آیا از آن معدن طلا چیزی باید بهشون برسد یا نه؟
البته من نمیگویم هرکسی از چیزی محافظت میکند حقشه سهمی از آن ببرد. یکوقتی ما محافظت میکنیم برای وطن مان و نباید انتظاری داشته باشیم. مثل خیلیها که در جنگ کشته شدند که این مملکت سرپا بماند و انتظاری هم نداشتند
طراحی لباسهای ما زیاد شبیه لباسهای کردی نبود، چون لباس کردی زنانه، طراحی خاصی دارد که خیلی قابل پخش نیست و مجبور شدیم حدود سی درصدش را تغییر دهیم.
کاری ندارم چه اتفاقی برای معادن و ذخایر ما میافتد، اما یک بخشی اش هم حفاظت از محیط زیست هست و با این وضعیت بیست سی سال بعد هیچی از طبیعت مان نمیماند. چون خیلی بی ملاحظه داریم با طبیعت برخورد میکنیم.
سکانسهای معدن خیلی سخت بود، اما من لذت میبرم از اینکه سر صحنهایم و داریم یک لحظه را خلق میکنیم. این برایم لذتبخشه. این عشق به کار ما را هدایت میکند.
اینکه شخصیتهای سریال، کرد هستند، ولی فارسی حرف میزنند با واقعیت همخوانی ندارد. دلم میخواست مجموعهای بسازم که همه شخصیتهایش به زبان کردی حرف بزنند، ولی تجربههای مشابه و پخششان با زیرنویس فارسی موفقیتآمیز نبودند.[۸]
گفت و گو با محوریت سریال دزد و پلیس
این روزها سعید آقاخانی چه حس و حالی دارد؟
- حالم این روزها خوب است. سریالمان در حال پخش است. مردم و عکس العملهای شان نسبت به سریال را که میبینم، حس خوبی دارم.
به ما بگویید جرقه ابتدایی چه بود و طرح کار از چه زمانی به شما پیشنهاد شد؟
- من اسفندماه سر کار قبلی ام بودم که پیمان قاسم خانی با من تماس گرفت. آن زمان حدود ۱۱–۱۰ قسمت از کار را مهراب نوشته بود که من خواندم و استقبال کردم.
این اولین بار است که با برادران قاسم خانی کار میکنید؟
- بله، من قبل از اینکه بخواهم این سریال را بسازم از کارهایی که فضای فانتزی در آن جریان داشت وحشت داشتم و هیچ وقت قدرت ریسک انجام آنها را نداشتم. به همین دلیل در ابتدای امر به آنها گفتم که این فضا برای من قابل لمس نیست و نمیتوانم آن را خوب اجرا کنم و ترجیح دادم انصراف بدهم اما با حرفهای پیمان قاسم خانی و محسن چگینی (تهیهکننده) مجاب شدم که خودم را هل بدهم و ریسک کنم.
نوع نوشتار قاسم خانیها منحصر به فرد و برای کارگردانی مثل من که تا به حال آن را تجربه نکرده سخت است. گفت و گوهای طولانی بین شخصیتها در سکانسهای طولانی نیاز به چیدن میزانسنهای فکر شده داشت که من برای هر کدامشان باید برنامهریزی خاصی میکردم.
همین نگرانم کرده بود که مبادا کار خوب از آب درنیاید اما هر چه جلوتر رفتیم فضای کار برایم بیشتر قابل لمس شد. پیش بردن بار قصه و درگیر کردن تماشاچی نسبت به آینده روی دوش بهنام تشکر افتاد و بار کمدی به عهده هومن برق نورد و تا حدودی خانم دهقان و آقای مهرآوران.
در رابطه با این کار چقدر به آن چیزی که میخواستید رسیدید؟
- فیلمنامه مهراب مرتب بود و همین نگرانیهایم را کم کرده بود. تمام نگرانی ام این بود که ترکیب فضای تقریباً فانتزی فیلمنامه با فضاهای بومی که ما در کارهای قبلی داشتیم، خوب از آب درنیاید ولی همان روزهای اول فهمیدم چیز بدی نخواهد شد و همین هم شد. الان که کار را میبینم همچنان فضا برایم عجیب است و تناقضهایی میبینم که دوست داشتنی از آب درآمده و از این اتفاق خیلی راضی هستم.
قرار بود یک سریال کمدی بسازید یا ما شاهد موقعیتهای طنز باشیم؟
- با سابقه آدمهایی که در این مجموعه با هم همکاری داشتن فکر نمیکنم تصوری غیر از کمدی در ذهن مخاطب ایجاد کند و ما هم قصد دیگری نداشتیم. قصدمان مثل قبل، ارائه یک کار شیرین بود و هست.
آقای آقاخانی همین الان شما یک ژانر ابداع کردید به نام ژانر شیرین؟!
- (میخندد) اگر انتظارتان از کمدی این است که بنشینید و به قهقه بیفتید، این سریال اینطور نیست. ما نمیخواستیم این شکلی سریال بسازیم. تلاشمان این بود که یک قصه پلیسی را شیرین اجرا کنیم؛ مثلاً شما به کارهای خانم مرضیه برومند میخندید؟ نه؛ بیشتر از این جهت مورد توجه تان قرار میگیرد که چقدر فضا ملموس و جذاب است. دوست دارید کارهای ایشان را دنبال کنید. آدمها واقعی هستند، داستانها و فضاها دلنشین است و من هم دنبال این ویژگیها بودم.
خودتان را کارگردان کمدی ساز میدانید؟
- فعلاً انتظاری که از ما دارند همین است اما دوست دارم بتوانم خیلی خوب یک قصه را روایت کنم حالا چه کمدی باشد چه نباشد.
در زندگی شخصی تان چقدر طناز هستید؟
- در زندگی شخصی ام شوخ هستم ولی سر کار نه؛ زهرمارم!
یکی از انتقادهایی که به کار قبلی تان یعنی سریال «زن بابا» میشد اینقدر و بد که چرا اینقدر بازیگران خصوصاً علی صادقی و مهران غفوریان از بداهه شان استفاده میکنند و اصطلاحاً در کار «ول» هستند. در این کار چقدر روی بداهه بازیگرانتان حساب کردید؟
- اگر مهران و علی در زن بابا به قول شما اصطلاحاً ول بودند، هیچکس آن کار را نگاه نمیکرد. در حالی که زن بابا پربینندهترین سریال آن سال شد. من این نقدهایی را که شما میگویید، نخواندهام. در آن کار هم تمام تلاشم را کردم تا بتوانم بازیگرانم را کنترل کنم. در این کار هم شاید فقط ۱۰ درصد از کار بداهه بود که آن هم فقط هومن اجرا میکرد، بقیه بداهه نداشتند.
هومن خیلی خلاق است و بداهههای خوبی اجرا میکند، در کنارش مصطفی طنابنده بود که خیلی با او همفکری میکرد ودوتایی به چیزهای خوبی رسیدند. بهنام هم طی صحبتی که با هم کردیم به درستی از بداهه و کمدی فاصله گرفت و به زیبایی قصه را پیش برد و بیننده را درگیر خودش کرد.
این را هم بگویم که هیچ وقت نمیشود بازیگر را به امان خدا گذاشت، اگر بشود هم خروجی اش قابل حدس است! میزان کمدی نوشته شده در فیلمنامه برای ما کافی بود چون هر خصیتی که وارد قصه میشد با خودش لحظات خوبی میآورد.
مثلاً بابا اسی … آقای مهرآوران یا خانم دهقان که با هر حضورشان طراوت خوبی به فضا میدادند و به نظرم همینها کافی بود. ما میخواستیم تماشاچی لبخند بزند نمیخواستیم از خنده بکشیمش!
چطور به این ترکیب بازیگران رسیدید؟
- با خانم دهقان قبلاً کار کرده بودم و همیشه برای اغلب کارهایم با او تماس میگیرم. جزو اولین انتخابهای من است. همان روزهای اول که اسم او را بردم، پیمان گفت چون ما با هم نسبت فامیلی داریم، من حرفی نمیزنم ولی اولین انتخاب خودم خانم دهقان بود. هومن برق نورد را محسن چگینی، تهیهکننده پیشنهاد کرد و من هم استقبال کردم.
قبلاً قرار بود در «زن بابا» هم حضور داشته باشد اما با تهیهکننده به توافق نرسید. بهطور کلی با همه از قبل آشنا بودم. بهنام تشکر هم در آن زمان ایران نبود؛ بنابراین به چند نفر دیگر فکر کردیم و حتی تماس هم گرفتیم ولی بهنام خان از فرنگ برگشت و خیال همه را راحت کرد. او بازیگر خیلی خوبی است.
نباید فکر کنیم که شقایق دهقان به خاطر مهراب قاسم خانی در این کار حضور دارد؟
- اصلاً… اصلاً. من با مهراب دربارهٔ انتخاب بازیگر حتی حرف هم نزدم. با پیمان و آقای چگینی دربارهٔ این چیزها حرف میزدیم. مهراب درگیر فیلمنامه بود، ضمن اینکه خانم دهقان اینقدر بازیگر خوبی هست که نیازی به حمایت این و آن نداشته باشد.
قبل از دیدن «ساختمان پزشکان» هم تصور میکردید بهنام تشکر بازیگر خوبی باشد؟
- به نظرم بازی او عالی است. برای «زن بابا» هم به بهنام زنگ زدیم. آن موقع هم پیمان قاسم خانی معرفی اش کرد ولی درگیر بود. چهره اش برای نقشهای جدی هم خیلی خوب است. در کل تصور میکنم بازیهای مجموعه، خوب و دلنشین بود. هومن، آقای مهرآوران، حمید لولایی، خانم گلچین و … خانم دهقان هم که در کل بازیگر شیرینی است.
تعریف بازیگر شیرین را به ما میگویید؟ اینکه چه اتفاقی باید بیفتد که شما حس کنید بازیگری شیرین و خوب است.
- بازیگرها به نظر من دو دسته هستند. بازیگرانی که گرم و صمیمی اند و بازیگرانی که سردند. این را در همان برخورد اول میتوان تشخیص داد. آن شخصی که خیلی راحت و خودمانی است و بی شیله پیله، حرفش را میزند زود هم به دل مینشیند و تماشاچی هم زود با او ارتباط میگیرد.
اینها به نظرم بازیگران شیرین و دوست داشتنی اند. من در همان جلسه اول اینقدر با بهنام راحت بودم که انگار چند سال است می شناسمش! بازیگرهای سرد اینقدر پشت سر هم عصاهای مختلف قورت دادهاند که نمیشود با آنها دو کلمه حرف زد. مردم تا نگاهشان میکنند، کانال را عوض میکنند. هر چقدر ما در تلویزیون از این بازیگرها کمتر داشته باشیم، مردم کمتر سمت ماهواره میروند.
نظرتان دربارهٔ وضعیت فعلی کمدی در سینمای ایران چیست؟
- کمدی نیاز به فکر کردن، نیاز به سرمایهگذاری و تلاش مضاعف دارد اما ما در سیستم مان هیچکدام از اینها را نداریم. انتظاری که همه از کار کمدی دارند، این است که برگردان مالی خوبی داشته باشد ولی حاضر نیستند هیچ سرمایهگذاری برایش انجام دهند. چه به لحاظ مالی و چه زمانی، همه چیز زود، تند، سریع اتفاق میافتد و کل پول هم طرف تهیهکننده غش میکند.
مهراب قاسم خانی برای همین سریال یک سال وقت گذاشته. یک تهیهکننده هم حمایتش کرده تا به این چارچوب خوب رسیده است. اگر روند به این شکل باشد که به من بگویند برای عید طرح چه داری، بیا مشغول شو. خب مشخص است ما نمیتوانیم به اتفاق خوبی برسیم چون زمان لازم را نداریم. سیاستگذاری این است که برای کارهای جدی وقت میگذارند و کار میکنند اما برای کارهای کمدی نمیدانم چرا این اتفاق نمیافتد؟ شاید دلیلش این است که کارهای جدی را کسی نمیبیند!
کارگردانان، مسئولان را بدعادت نکردهاند که زود میتوانند کار تحویل بدهند؟
- این اصلاً ربطی به کارگردان ونویسنده ندارد. شما فکر کردید در این سازمان عریض و طویل تصمیم گیرنده ماییم؟ من خیلی خوشحال میشوم که یک تهیهکننده به من بگوید میخواهم کاری برای تابستان آینده آماده کنی، ولی تا حالا کسی به این شکل سراغ ما نیامده. هر کی سمت ما آمده جمله اولش این بوده که سه ماه دیگر پخش داریم!
همه گروهها همینطور هستند و این برمی گردد به سیاستگذاریهای سازمان. در ضمن اگر ما نسازیم چه کنیم؟ بنشینیم خانه و بگوییم وقت کمه. نمیآیم؟ میگویند نیا، به جهنم! میدهند به یکی دیگر بسازد. حالا بعد از همه این اتفاقات کار ما میشود خانه نشستن و ایراد گرفتن به کار این و آن. فکر کنم همین وضعیت الانمان بهتر است. اینجوری بهتر است تا ایراد گرفتن به کار این و آن. این بیشتر آدمو دیوونه می کنه تا عجله ای کار کردن!
در میان کارهایتان اثری بوده که به خودتان بگویید ای کاش در این کار بازی نمیکردم یا آن را نمیساختم؟
- بله؛ سریالی برای عید کار کردیم که دو ماه بیشتر وقت نداشتیم، اینقدر عجله ای شد که جایی برای دفاع نداشت.
بازیگران تئاتری به خاطر اتودهای فراوانی که روی صحنه میزنند بهتر میتوانند از پس خلق تیپ بربیایند.
- این را نمیشود صددرصد گفت. افرادی هستند که شاید تجربه تئاتری نداشته باشند اما بازیگران خوبی هستند. فکر نمیکنم در زمینه تیپ سازی کسی از رضا شفیعی جم بهتر باشد در حالی که او تجربه تئاتری اش زیاد نیست. یا مهران غفوریان که تجربه تئاتری اش به نمایشهایی برمی گردد که در دوران ابتدایی اجرا کرده ولی تیپ سازی و بداهه پردازی اش بی نظیر است. این بازیگرها تقریباً یک دهه مردم را برای دیدن فیلمهای کمدی به سینماها کشیدند.
آن زمان که آنها ستاره فیلمهای بفروش بودند، همان زمانی نبود که سینمای ما به لحاظ کمدی به ورطه نابودی رفت؟
- نه، این بازیگرها نبودند که سینمای کمدی را به ورطه نابودی کشاندند. تهیهکنندههایی که برای سینما کیسه دوختند، این کار را کردند. آن زمان هر کدام با عجله با دوتا از این بازیگران قرارداد میبستند و برایشان فرقی نمیکرد چه کسی کارگردانشان باشد. خیلی از کارگردانان کمدی آن سالها کار قبلی شان جنگیدن بود، یک بسم الله گفتند و سینمای کمدی را به توپ بستند. هر بازیگری به اندازه فهم کارگردانش بازی میکند نه بیشتر. بهترین بازیگر دنیا هم که باشی، کارگردانت خوب نباشد، تواناییهایت را فراموش میکنی.
شما باقی مانده نسلی هستید که کمدی را به شکل استاندارد به تلویزیون آوردند. آدمهایی مثل رضا عطاران، مهران مدیری و … چرا از تلویزیون فراری شدند؟
- آنها در سینما مشغول کارند. حتماً اگر در تلویزیون کار پیش بیاید، دوباره آنها را میبینیم.
شغل اصلی تان را بازیگری میدانید یا کارگردانی؟
- هر دو را به یک اندازه دوست دارم و مثل همیشه دنبال کار خوب هستم.
در زندگی شوخم ولی سر کار زهرمارم!
پس بگذارید اینطور بپرسم که اگر قرار باشد بین این دو یکی را انتخاب کنید کدام را انتخاب میکنید. بازیگری یا کارگردانی؟
- بازیگردانی … (میخندد)
چرا کارگردانی در سینما را تجربه نمیکنید؟
- در سینما همیشه همان فرمی به من پیشنهاد میشود که فقط برای فروش ساخته خواهد شد و من هم این جنس کارها را دوست ندارم. ترجیح میدهم کاری انجام بدهم که بتوانم از آن دفاع کنم نه فرار.
چقدر فیلمهای سینمای جهان را دنبال میکنید؟
- معمولاً میبینم. کارهای جدید را میبینم. در حال حاضر هم سریال «هاوایی فایو» را تماشا میکنم. این کارها دید من را نسبت به کارگردانی باز میکند اما تأثیر به معنای کپی برداری نه. سعی میکنم فضاسازیهایشان را به ذهن بسپارم. اینکه چقدر آنها میتوانند خوب قصه را روایت و فضاسازی کنند، برایم جالب است.
ورزش خاصی را دنبال میکنید؟
- معمولاً شنا میکنم.
خودتان نقطه ضعف کاری تان را در چه میدانید؟
- گاهی برای انتخاب فیلمنامه عجله میکنم، چوبش را هم میخورم.
آقای آقاخانی صمیمیترین دوستهای هنری تان چه کسانی هستند؟
- امیر جعفری، محسن تنابنده، علی مسعودی، مصطفی کیایی، مهران مهام که خیلی هم با هم دعوا میکنیم.[۹]
پانویس
- ↑ «زندگینامه سعید آقاخانی». ۲ فروردین ۱۴۰۳. دریافتشده در ۴ تیر ۱۴۰۳.
- ↑ «مجموعه نمایش خانگی راز بقا». بایگانیشده از اصلی در ۱۶ ژوئیه ۲۰۱۶. دریافتشده در ۱۱ مارس ۲۰۲۲. مقدار
|dead-url=dead
نامعتبر (کمک) - ↑ ایران، عصر (۱۴۰۱/۰۲/۲۰–۱۵:۵۱). «نامزدهای بهترین بازیگر نقش اول و مکمل زن و مرد یک جشن سینمایی». fa. دریافتشده در 2023-11-27. تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ «سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم فجر در دستان سعید آقاخانی». خبرگزاری جمهوری اسلامی- ایرنا. ۲۲ بهمن ۱۳۹۳.
- ↑ «نامزدهای سیمرغ جشنواره فیلم فجر ۳۶ اعلام شد/ داوران پاسخ ندادند». خبرگزاری مهر. ۲۱ بهمن ۱۳۹۶.
- ↑ «نامزدهای بخش تلویزیون نوزدهمین جشن «حافظ» معرفی شدند». خبرگزاری مهر. ۱۲ تیر ۱۳۹۸.
- ↑ «سعید آقاخانی از خاطره نون خ با شهدای حادثه تروریستی چابهار نوشت». ایرنا.
- ↑ «سعید آقاخانی: دلم میخواست «نون خ» زبان حال مرزنشینها باشد». خبرگزاری دانشجو. ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰. دریافتشده در ۱۲ تیر ۱۴۰۳. کاراکتر zero width joiner character در
|url=
در موقعیت 31 (کمک) - ↑ «سعید آقاخانی در زندگی شوخ، در کار زهرمار». دریافتشده در ۴ تیر ۱۴۰۳.