سمیه عظیمی ستوده

از یاقوت
سمیه عظیمی
نام اصلیسمیه عظیمی ستوده
زمینه فعالیتتهیه کننده تلویزیون و نویسنده
ملیتایرانی
تاریخ تولد۵ خرداد ۱۳۶۱ ‏(۴۲ سال)
محل تولدکاشان
زبانفارسی
کتاب‌هاسرزمین بی‌فصل
روایت ناتمام
لنزبازی
ماجرای امروز
روایت زندگی شهید پازوکی
زندگانی فاطمه زهرا (س)
تحصیلاتکارشناسی ادبیات عرب
دانشگاهدانشگاه آزاد اسلامی قم
آدرس اینستاگرامسمیه عظیمی ستوده


سمیه عظیمی ستوده (متولد ۵ خرداد ۱۳۶۱ در کاشان) تهیه کننده تلویزیون و نویسنده اهل ایران است. او کارشناسی ادبیات عرب را از دانشگاه آزاد اسلامی قم اخذ کرده است و هم اکنون در حال تحصیل تاریخ در دانشگاه پیام نور است.

فعالیت‌ها

  • نویسنده نریشن، کارگردانی و فیلمنامه نویسی، مؤسسه فیلم‌سازی سیمای مهان و انجمن سینمای جوان استان قم (از ۸۳ تا ۸۸)
  • مسئول واحد قرآن مدرسه بنت الهدی وابسته به جامعه المصطفی العالمیه(۱۳۸۷-۱۳۸۸)
  • نویسنده فیلمنامه مجموعه فرهنگی و هنری صبا (۱۳۸۷-۱۳۸۹)
    خبری و رسانه ای
محل فعالیت عنوان شغلی مدت همکاری سال شروع
باشگاه خبرنگاران خبرنگار اجتماعی ۱۳۸۸/مرداد یکسال
دبیر اجتماعی یک ماه و نیم ۱۳۸۹/ مهر
خبرنگار سیاسی یکسال ۱۳۸۹/ آبان
دبیر سیاسی و عضو کادر سردبیری ۶ ماه ۱۳۹۰/ آبان
خبرگزاری نسیم خبرنگار چند ماه ۱۳۹۰
افکار نیوز خبرنگار اقتصادی ۲ سال ۱۳۸۹/ دی
جانشین سردبیر ۵  ماه ۱۳۹۱/ تیر
سایت عقیق خبرنگار و دبیر یکسال و نیم ۱۳۹۰
هفته نامه شما خبرنگار چند ماه ۱۳۹۱/ مرداد
پارسینه دبیر سایت مدتی کوتاه ۱۳۹۱
خبرگزاری مهر خبرنگار سیاسی ۴ ماه ۱۳۹۱/ بهمن
ایران زمین

(مؤسسه شهرستان‌های روزنامه ایران)

جانشین تحریریه

+ ویراستاری و مسئول تأیید محتوا

۷ ماه ۱۳۹۲/ اردیبهشت
سایت نما خبرنگار ۱۳۹۴ ۱۳۹۲
سایت وارث خبرنگار و دبیر ۱۳۹۲
مرکز تولید محتوای انقلاب اسلامی

متمم

مدیر پروژه ۱۳۹۴ ۱۳۹۲
نشریه یا لثارات خبرنگار / تولید محتوا


۱۳۹۲
همشهری محله کارشناس تحریریه ۱۳۹۵ ۱۳۹۳
روزنامه جام جم/ چاردیواری نویسنده صفحه شهدای مدافع حرم/ پلاک چندماه ۱۳۹۵
قدس آنلاین دبیر اجتماعی و دبیر تحریریه چندماه ۱۳۹۵
مصلای امام خمینی(ره) کارشناس ارتباطات و امور رسانه ها ۱۳۹۶ ۱۳۹۵
روزنامه جوان نویسنده داستان کوتاه / صفحه دانشگاه ۱۳۹۶ ۱۳۹۵
کتابشهر ایران مدیر روابط عمومی چند ماه ۱۴۰۰
اصفهان زیبا دبیر صفحه کتاب و سینما ۱۴۰۲ ۱۴۰۱
روزنامه جام جم سردبیر ضمیمه چاردیواری ۱۴۰۱ ۱۴۰۱

مستندسازی و برنامه تلویزیونی و رادیو

محل فعالیت عنوان شغلی سال شروع مدت همکاری
مدیر دفتر تولید فیلم پرسه

طرف قرارداد با شهرداری

مدیر دفتر از ۱۳۹۳ تاکنون
تولید آثار گردشگری شهرداری مجری طرح ۱۳۹۳ ایام عید
تولید مستندهای مختلف برای شهرداری مجری طرح ۱۳۹۳ ۱۳۹۶
مستند گیلن‌باره مدیر مالی و پژوهش اولیه ۱۳۹۶ ۱۳۹۷
مستند رَسّام مدیر مالی ۱۳۹۷ ۱۳۹۸
مستند ۷ قسمتی

رؤیای آجری

مجری طرح و پشتیبانی

پژوهش و آرشیویابی

۱۳۹۶ ۱۳۹۹
مستند ۶ قسمتی

کلاشینکف‌های آمریکایی

مجری طرح

و سرتیم پژوهش

۱۳۹۸ ۱۳۹۹
مستند ۵۲ قسمتی

تهران ۱۴

تهیه کننده، سرپرست پژوهشگران

و سرپرست نویسندگان

۱۳۹۹ در حال پخش
برنامه تلویزیونی قرن ۱۴ مدیر مالی، پژوهشگر، مجری طرح و نویسنده ۱۳۹۹ در حال پخش
مستند ۵ قسمتی

دفاع مقدس

سرپرست پژوهشگران و نویسندگان ۱۴۰۰ ۱۴۰۱
مستند ۵ قسمتی

اقتصاد ما

مجری طرح، مدیرتولید

سرپرست نویسندگان

۱۴۰۰ ۱۴۰۱
مستند ۱۴ قسمتی

روح الله

مجری طرح، مدیر تولید

سرپرست نویسندگان

۱۴۰۰ در حال انجام
مستند سلاح ایرانی سرپرست پژوهشگران و نویسندگان ۱۴۰۲ ۱۴۰۲
مستند ۱۰۰ قسمتی روایت معیار (آرزم) تهیه کننده و سرپرست نویسندگان ۱۴۰۱ در حال انجام
مستند ۲۰ قسمتی داستان گرانی تهیه کننده و سرپرست نویسندگان ۱۴۰۲ در حال انجام
برنامه تلویزیونی ماجرای امروز مجری ۱۴۰۱ ۱۴۰۲
برنامه دامن کشان/ سحر شبکه یک مجری ۱۴۰۱ ۱۴۰۲
ویژه برنامه روایت کتاب مجری و سردبیر ۱۴۰۲ ۱۴۰۲
شبکه اینترنتی کتاب سردبیر و مجری ۱۴۰۱ ۱۴۰۲
برنامه تلویزیونی صبح به خیر ایران سردبیر و مجری کارشناس بخش کتاب ۱۴۰۲ ۱۴۰۲
رادیو فرهنگ کارشناس کتاب ۱۴۰۱ ۱۴۰۲
برنامه تلویزیونی دانش ایرانی تهیه کننده ۱۴۰۲ در حال انجام
مستند سه قسمتی عید آن سال ها تهیه کننده ۱۴۰۲ ۱۴۰۲


کتاب و تالیف

عنوان نوع فعالیت سال
سرزمین بی‌فصل نویسنده ۱۴۰۰
روایت ناتمام نویسنده ۱۴۰۰
لنزبازی ویراستار ۱۳۹۸
دوربین‌بازی ویراستار ۱۴۰۱
ماجرای امروز نویسنده ۱۴۰۲
روایت زندگی شهید پازوکی نویسنده در حال نگارش
زندگانی فاطمه زهرا (س) نویسنده در حال نگارش

گفتاورد

خودنگاشت

سمیه عظیمی:

من سمیه عظیمی ستوده هستم؛ اهل رسانه، اهل پژوهش و علاقمند به تاریخ. سال‌ها خبرنگاری و روزنامه نگاری، علاقمندم کرد به تاریخ. چون تاریخ روایت رفتارهای درست و اشتباه آدم‌های هم میهن و هم نژاد ماست؛ و حتما نگاه به رفتار و کردار آنها، باعث می‌‌شود ما برداشت درست تری از رفتار امروزمون به دست بیاوریم. وقتی پای خواندن تاریخ در میان باشد، حتما آدم دست به قلم سراغ پژوهش هم می‌‌رود. پس پژوهشگری هم شد جزو علاقمندی هایم و در جریان تولید مستندهای «رویای آجری» و «کلاشینکف‌های آمریکایی»، ساخت مستند درباره تاریخ به آنچه که درباره‌اش احساس نیاز می‌‌کردم، دغدغه ام شده بود. همه اینها کمک کرد تا برای نوشتن تاریخی متفاوت از تهران اقدام کنم. «تهران ۱۴»، ثمره پژوهشی ۶ ماهه و مطالعه بیش از ۵۰ جلد کتاب است. مطالعه ای که اول تحلیل خودم را از تاریخ ارتقا داد، و بعد منجر به ساخت مستندی شد که سه ضلع تاریخ تهران را روایت می‌‌کند: «بنا، افراد، رویداد».[۱]

ایده اولیه شکل گرفتن برنامه تهران ۱۴

سمیه عظیمی:

پرداختن به «تاریخ صدساله تهران»، ایده ای بود که از سوی دوستان شبکه ۵ به ما پیشنهاد شد. ابتدا قرار بود تاریخ تهران را در بعد سیاسی، بررسی کنیم، برای همین هم پژوهشی اولیه درباره تاریخ سیاسی تهران صورت گرفت. پژوهشی که منحصر به تاریخ صدساله تهران نبود و برای بسیاری از مسائل باید گذشته دورتر را هم بررسی می‌‌کردیم. جلسات متعددی برگزار شد و شاکله اصلی کار مشخص شد. بعد اما به خواست مدیران ارشد شبکه، کار به گروه اجتماعی سپرده و قرارشد ابعاد اجتماعی و فرهنگی تاریخ تهران هم پژوهش و واکاوی شود. پژوهشی که انجام شد دقیق و سنگین بود، بیش از پنجاه جلد کتاب مطالعه شد، تمام آنچه که به عنوان مطالب مکتوب در فضای اینترنت بود جمع‌آوری شد و بیش از ۱۵۰ بنای تاریخی برای رسیدن به فهرستی از مهم‌ترین بناهای تهران، گردآوری کردیم. این پژوهش عمیق باعث شد ما برای نوشتن درباره تهران سراغ یک مثلث مشخص برویم؛ «بنا، افراد، رویداد». برای همین هم «تهران ۱۴»، یک تفاوت اساسی با مستندهای مشابه درباره تاریخ تهران دارد؛ اینکه ما در این مستند به روایت صرف از بنا و سبک معماری نپرداخته ایم. درواقع اصلا بنا و سبک معماری را روایت نکرده ایم؛ نگاه ما در نوشتن سناریوهای این مجموعه مستند، روایت افراد و رویدادهایی است که باعث مهم شدن هر بنا شده است.[۲]

درباره کتاب روایت ناتمام

سمیه عظیمی ستوده نویسنده کتاب «روایت ناتمام» درباره زندگی سردار شهید مدافع حرم سیدحمید تقوی‌فر در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره چرایی نوشتن این‌کتاب گفت:

نام سیدحمید تقوی‌فر را وقتی به شهادت رسید، شنیدم؛ وقتی همسرم برای ساخت مستندی درباره‌اش، پای حرف‌های همسرش نشسته بود و او از ۳۱ سال روزه‌داری حاج حمید گفته بود. حرفی که تا مدت‌ها ما را متعجب و حیران کرده بود. «به خشکی لب‌های فرات» عنوان مستندی شد که فقط یک گوشه از زندگی حاج‌حمید را نشان‌مان می‌داد؛ ۳۱ سال روزه‌داری.[۳]

رودررو با داغداران

سمیه عظیمی در گفتگو با همشهری آنلاین، روایتی از اجرای یک برنامه تلویزیونی متفاوت برای شهدای فتنه و امنیت:

آن روزی که به پیشنهاد بچه‌های روزنامه جام جم، شروع کردم برای صفحه پلاک ضمیمه چاردیواری، درباره شهدای مدافع حرم بنویسم، فکرش را هم نمی‌کردم روزی برسد که درباره شهدا کتاب بنویسم یا مجری برنامه‌ای باشم که محورش، گفت‌وگو با خانواده شهداست. اما این اتفاق، امسال (در مهرماه و آبان‌ماه سال۱۴۰۱) افتاد. محسن اردستانی زنگ زد و گفت دنبال مجری هستیم، برای برنامه‌ای درباره شهدا و یکی از دوستان، تو را پیشنهاد کرده، به این واسطه که نویسنده بوده‌ای و سابقه اجرای نشست‌های فرهنگی را هم داشته‌ای. نمی‌دانستم می‌توانم یا نه. نوشتن با اجرا فرق داشت؛ آن هم کاری برای شهدا. دلهره داشتم؛ دست و دلم می‌لرزید. نگران بودم نتوانم و دِینش بر گردنم بماند. گفتم باید استخاره کنم. و جواب استخاره، پایان همه دلهره‌ها بود. زنگ زدم و جواب استخاره را به آقای اردستانی گفتم. گفت نگران بودم استخاره‌ات بد بیاید. گفت تا هماهنگی‌هایمان انجام شود، مدتی زمان می‌برد. گفتم باشد، و توی دلم خیال کردم حالا کو تا شروع برنامه! دو سه روز بعد، وقتی اسم محسن اردستانی را دوباره روی تلفنم دیدم، فهمیدم خیالم باطل بوده. گفت قرار شده برنامه زودتر شروع شود؛ برنامه‌ای درباره شهدای امنیت و فتنه؛ شهدایی از سال۸۸ تا الان. توی ذهنم و بعد توی اینترنت چرخی زدم و دیدم جز چند گزارش خبری، کار خاصی برای شهدای فتنه و امنیت نشده. اینها را محسن اردستانی هم گفته بود؛ گفته بود که این شهدا جزو مظلوم‌ترین شهدایند و کاری برایشان نشده. دل و ذهنم را جمع کردم و رفتم سر قراری که داشتیم؛ استودیوی شبکه افق. مهمان روز اولمان، مادر شهید محمدحسین حدادیان بود. کسی بود مگر که محمدحسین را نشناسد!؟ قرارگذاشتیم حرف‌های تازه‌ای بزنیم؛ از بچگی تا شهادت شهید؛ حرف‌هایی بزنیم که قدری متفاوت باشد؛ حرف‌هایی که ما را به مثل شهیدشدن، نزدیک کند.
مادر محمدحسین اما حرف نمی‌زد؛ روضه می‌خواند؛ روضه مکشوف. و من تازه آنجا فهمیدم که مصاحبه برای نوشتن کتاب، با مصاحبه برای یک برنامه تلویزیونی فرق دارد. آنجا توی خلوت من و همسر یا مادر شهید، کسی اشک‌هایم را نمی‌بیند، صدای هق‌هقم را گوشی نمی‌شنود اما اینجا من جلوی شاید هزاران نفر، اشک می‌ریزم و نفسم می‌گیرد. آنجا توی آن خلوت دونفره، منم و زنی صبور که اشک‌های او را فقط من می‌بینم و اشک‌های مرا فقط او؛ اما اینجا توی قاب تلویزیون، اشک چشمش دل هزاران نفر را خون می‌کند و گریه من، بغض کسی را می‌شکند. اینجا من هر چه تلاش کنم تا احساسم را پنهان کنم و خودم را بخورم اشک، راه خودش را می‌گیرد و از گوشه چشمم سرریز می‌شود. اما اتفاقی که فکرش را نمی‌کردم، میانه گفت‌وگو با همسر شهید کرم‌پور افتاد؛ وقتی راحله‌بانو، آرام و متین، داشت از آقاپرویزش می‌گفت و من دیگر اختیار اشک‌هایم را از دست دادم. او صبور بود و موقر، من اما بریدم؛ آن‌قدر که حتی بعد از برنامه شاید حدود بیست دقیقه، نمی‌توانستم حرف بزنم؛ نفسم بند آمده بود و راه‌رفتن و تنها گوشه استودیو، اشک‌ریختن، می‌توانست به حال خودم برم گرداند. من توان شنیدن نداشتم اما او صبورانه از آقاپرویز می‌گفت. او حرف نمی‌زد که مرا منقلب کند؛ او فقط داشت عاشقانه‌هایش را به آقاپرویز می‌گفت؛ آقاپرویزی که مظلومانه از دست رفته بود. نه که همه‌‌چیز گفت‌وگوها فقط تلخ باشد، نه؛ شیرینی‌هایی هم داشت! آنجا که مادر محمدحسین حدادیان از شیطنت‌های محمدحسین می‌گفت و کدهایی که توی بیسیم اعلام کرده بود یا آنجا که دختر شهید مسلم جاویدی‌مهر، از دیدن خواب امام حسین(ع) گفت. و حالا که واژه «شهید» برای آنها که هیچ اعتقادی به شهید و شهادت نداشته‌اند، شده وسیله‌ای برای کم‌ارزش‌کردن مظلومیت و اجر شهدای فتنه و امنیت، معنای شهید را بیشتر درک می‌کنم. شهید یعنی محمدحسین حدادیان که برات کربلایت را از دستان مبارک ابالفضل‌العباس(ع) می‌گیرد و برایت می‌آورد. شهید هر آن کسی نیست که به خون خودش غلتیده باشد؛ شهید، کسی است که حضورش را تازه بعد از شهادتش، درک می‌کنیم و می‌بینیم.[۴]

پانویس

  1. «تهیه‌کننده «تهران‌ ۱۴» در گفتگو با دانشجو:داستان تاریخ را در «تهران ۱۴» به تصویر کشیده‌ایم / گاهی مستند‌هایی پخش می‌شود که امکان تغییر کانال را از آدم می‌گیرد». خبرگزاری دانشجو. ۱۲ مرداد ۱۴۰۰. دریافت‌شده در ۲۲ فروردین ۱۴۰۳.
  2. «تهیه‌کننده «تهران‌ ۱۴» در گفتگو با دانشجو:داستان تاریخ را در «تهران ۱۴» به تصویر کشیده‌ایم / گاهی مستند‌هایی پخش می‌شود که امکان تغییر کانال را از آدم می‌گیرد». خبرگزاری دانشجو. ۱۲ مرداد ۱۴۰۰. دریافت‌شده در ۲۲ فروردین ۱۴۰۳.
  3. «داستانِ شهید تقوی‌فر؛ روایتی که ناتمام ماند». خبرگزاری مهر. ۱۳ مرداد ۱۴۰۱. دریافت‌شده در ۲۲ فروردین ۱۴۰۳.
  4. «روایتی از اجرای یک برنامه تلویزیونی متفاوت برای شهدای فتنه و امنیت». ۱ آذر ۱۴۰۱. دریافت‌شده در ۲۲ فروردین ۱۴۰۳.

مطالعه بیشتر