شما بیشتر در حوزه ملودرام کار کردهاید و این اولین بار بود که در کارنامه خود سراغ سریالی در حوزه تاریخ معاصر میروید درباره تجربه «سوران» بگویید و اینکه چه بخشی از این سریال برای خودتان جذاب بوده است؟
«سوران» برای من یک چالش جدی و جدید بود و دوست داشتم کاری بسازم که تا حالا انجام ندادهام. در نتیجه وقتی چنین پیشنهادی به من ارائه شد، استقبال کردم که وارد یک چالش تازه شوم. در حوزه کاری خودم فضاسازی همیشه جذابترین بخش این شغل برایم بوده است که شامل همه فضاهای جغرافیایی، لباس و گریم میشود. به ویژه انتخاب بازیگران جدید یا چهرههای کمتر دیده شده هم بخش دیگری از این فضاسازی است که از چالشهای جذاب برای من هستند.
چه ملاحظهای داشتید که حاصل کارتان شبیه سایر فیلم و سریالهایی که در این فضا ساخته شده است نشود؟
من آثاری را که در این حوزه خصوصاً تاریخ معاصر و جغرافیای کردستان ساخته شده بود را نگاه کردم و دوست داشتم مدلی با قصه برخورد کنم که اولاً وامدار سایر آثار در این حوزه نباشد و اثر خودم باشد و دوم اینکه مخاطب تلویزیون در آن در نظر گرفته شود یعنی بدانم برای مخاطب تلویزیون این کار را انجام میدهم نه سینما. روایتی باشد که مخاطب تلویزیون با آن همراه شود.
فکر میکنم در این مقطع تاریخی تا به حال خود کردستان را در سریالهای تلویزیونی به این پررنگی نداشتیم برای بازنمایی این تصویر چه چیزی برای شما مهم بود؟
مهمترین بخش، بازنمایی باورپذیر جغرافیا و مردم بود. اگر بخواهیم درباره دو عنصر مهم در این بخش صحبت کنیم آن دو مولفه جغرافیا و مردم هستند. ما به چهل و اندی سال قبل مراجعه میکنیم که نه اثری از آن جغرافیا مانده است و نه مردمی که در آن جغرافیا زیست کردهاند.
برای باورپذیری این تصویر باید به عکسها و تصاویر رجوع کنید. البته برای من مهم بود رگههایی از درام و ملودرام را هم تزریق کنم که مخاطب عام را هم همراه کنم و نخواستم اثرم صرفاً کاری مستندگونه باشد. ما نمونههایی در سینما از این فضای مستندگونه هم داریم.
مثل برخی مستندهای سینمایی محمدحسین مهدویان.
بله چنین آثاری را داشتیم که در سینما هم جواب میدهد اما ممکن است در همه درامها و یا برای مخاطب تلویزیون جواب ندهد. سلیقه خودم هم این است که سینما را سینما ببینم و این نگاه بیشتر برایم جذاب است. تاکید بر درام و ملودرام، میزانسنهای سینمایی و حرکتهای دوربین توجهم را بیشتر جلب میکند.
آنچه که به شما ابتدا پیشنهاد شد کتاب بود و یا فیلمنامه کامل؟
زمانی که به من کار پیشنهاد شد قصهای به صورت سیناپس از کتاب اقتباس شده بود. فیلمنامه نبود و قصه به گونهای بود که وجوه سینمایی آن کم بود و خیلی فراتر از ۱۳ قسمت بود. کتاب هم از مقطع پیش از انقلاب شروع میشود و خاطرات نویسنده تا اواسط دهه ۷۰ ادامه دارد در نتیجه ما تصمیم گرفتیم مقطعی را انتخاب کنیم که قابل بازگویی باشد، محدود باشد و شرایط تولید آن مهیا باشد.
قصه شما الان چه دورانی را در برمیگیرد؟
ما از خرداد ۵۷ تا شهریور ۵۹ را در نظر گرفتیم و آغاز جنگ پایان سریال ماست.
از غافلگیریهای سریال هم بگویید که میتواند یک سکانس سخت یا چالش برانگیز باشد.
مسیر زندگی سوران که داستان زندگی شهید امیر سعیدزاده ملقب به سعید سردشتی، بسیار زندگی پرفراز و نشیبی خصوصاً در این مقطعی است که ما انتخاب کردهایم. میزان سختیهایی که بر این کاراکتر حادث شده گاهی ممکن است خارج از ظرفیت مخاطب باشد و بگوید کاراکتر چقدر سختی کشیده است.
واقعیت این است که نمایش همین مسیر جذابیت دارد. شاید آن غافلگیری در برخی صحنههایی است که در فضای تولید تلویزیونی در سالهای اخیر کمتر دیده شده است. به لحاظ پروداکشن و حجم درگیریهای مسلحانه که اتفاق افتاده است و حتی لوکیشن ها و فضاهایی که دیده شده است و بخش جلوههای ویژه همه به لحاظ تنوع بصری و ساختار و … میتوان به عنوان ویژگیهای کار مورد توجه قرار داده شود. میتوان به مخاطبی که این چند قسمت را دیده است بگویم سریال هرچه جلوتر میرود جذابتر هم میشود.
بازیگران سریال بیشتر ناشناخته هستند چقدر سراغ چهرهها رفتید؟ اگر «نه» شنیدید میتوانید به این هم اشاره کنید.
اتفاقاً یکی از شروط ابتدایی من برای کارگردانی این سریال این بود که هیچ بازیگر عنواندار یا اسم آشنایی در سریال نباشد. خدا را شکر تهیهکننده هم از ابتدا موافق بود. موافقت سفارشدهنده را هم توانستیم جلب کنیم. دلیلم هم این بود که همان باورپذیری که در ابتدا گفتم را به تصویر بکشیم.
ما هرچقدر سراغ چهرههای ناآشناتری برویم درجه باورپذیری هم بالاتر میرود. روی این موضوع هم از ابتدا توافق کردیم و اصلاً سراغ چهرهای نرفتیم که «نه» بشنویم. در انتخابهایمان دقت کردیم که صورتها و شخصیتها به لحاظ درام و چهرههای واقعی که در تاریخ بودند به کاراکترهای مد نظر ما نزدیک باشد.
به جز سوران خیلی از کاراکترها زاییده تخیل است یا تلفیقی از چند کاراکتر است که در کتاب «عصرهای کریسکان» از آنها حرف زده شده است. باورپذیری دلیلی بود که سراغ افرادی رفتیم که یا به لحاظ بازی در تئاتر درخشیده بودند و یا اولین بار بود جلوی دوربین رفته بودند و یا تجربههای قبلی آنها هنوز دیده نشده بود.
ممکن بود در دوران فیلمبرداری سختی بیشتری داشته باشیم و حتی در پیش تولید تمرینهای زیادی مخصوصاً برای لهجهها داشتیم که سختیهای کار را هم بالا برد اما ما با کولهباری از انگیزه مواجه بودیم که تا پایان کار برای همه بازیگران وجود داشت و کمک میکرد کیفیت را هم ارتقا دهیم.
غیر از نکاتی که گفتید چالشیترین بخش ساخت این سریال برای خود شما چه بود؟
اولین و مهمترین چالش انتخاب جغرافیای مناسب بود که بتوانیم جغرافیای ۴۰ و خوردهای سال پیش را در آن بازسازی کنیم.
به کردستان هم نرفتید ظاهراً؟
بله چون امکان تولید چنین کاری با این پروداکشن در کردستان فراهم نیست. آن جغرافیا به کلی دستخوش تغییر شده است و حتی اگر شرایط مهیا بود لوکیشن همان لوکیشنهای ۴۰ سال پیش نبود. با مدیریتی که دکتر محمدرضا شجاعی مدیر هنری کار انجام داد توانستیم لوکیشن هایی بکر و واقعی در اطراف تهران پیدا کنیم؛ از جمله در روستاهایی سمت خاورشهر، شهرک سینمایی دفاع مقدس و غزالی و… توانستیم کل لوکیشن ها را بازسازی کنیم. همچنین مقطعی را برای آنکه بتوانیم جغرافیای وسیع کردستان و زاگرس را نمایش دهیم در یاسوج فیلمبرداری کردیم. قرار بود بخش دیگری هم چنین فضایی را داشته باشیم که نشد به یاسوج بازگردیم.
بعد از این شاید لهجه مهمترین چالش من بود و دغدغه این را داشتم که همه بازیگران لهجهای یکدست و یک شکل داشته باشند که نه ادا و تقلیدی باشد و حالت تصنعی بگیرد و نه اینکه همه شبیه به هم صحبت کنند. اکثر بازیگران این سریال غیرکرد بودند و ما ۲ ماه تمرین فشرده برای بازیگران غیر کرد داشتیم. برخی هم مثل آسو پاشاپور یک اصالت کردی دارد اما آنجا زندگی نکرده است و شاید به همین دلیل آواها فقط به گوش او بیشتر آشنا بود.
به نظرم این دوره فشرده که مشاور لهجه برای بازیگران گذاشت خیلی به آنها کمک کرد.
برای بقیه عوامل و بازیگران فرعیتر سعی کردیم سراغ کسانی برویم که ترجیحاً اصالت کردی داشتند و یا حتی خودشان ساکن کردستان بودند. بازیگرانی مثل مصطفی کولیوندی، احمد جعفری، احمد صدفی و… که خودشان هم کرد بودند. تلفیق اینها باعث شد کار از یک کیفیت ۸۰ یا ۹۰ درصدی برخوردار باشد.
مخصوصاً که اقوام مختلف دقت و حساسیت بالایی در بازنمایی خود در فیلمها و سریالها دارند.
به همین دلیل خیلی روی این مساله وسواس داشتیم. حتی خیلی از عوامل صحنه هم کرد بودند مثلاً طراح صحنه و لباس ما و یا برخی دستیاران هم کرد بودند و اگر کلمهای یا آوایی به گوش آنها اشتباه به نظر میرسید همان جا میگفتند.[۱۰]
سوران (مجموعه تلویزیونی)
نویسنده | عباس ریاحی |
---|---|
کارگردان | سروش محمدزاده |
کارگردان هنری/ مدیر | محمد رضا شجاعی |
بازیگران | |
آهنگساز | مسعود سخاوت دوست |
کشور سازنده | ایران |
زبان اصلی | فارسی |
تولید | |
تهیهکننده | مجتبی فرآورده |
فیلمبرداری | هاشم مرادی |
تدوینگر | عماد خدابخش |
مدت | ۵۳ دقیقه |
تولیدکننده | مرکز سریال سوره |
پخش | |
شبکهٔ اصلی | شبکه یک |
انتشار اولیه | ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ |
سوران مجموعه تلویزیونی ایرانی در ژانر درامِ سیاسی- تاریخی به کارگردانی سروش محمدزاده، تهیهکنندگی مجتبی فرآورده و نویسندگی عباس ریاحی است که در تهران، یاسوج و کردستان تصویربرداری شده است. [۱] سوران از ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ تا ۱۹ مرداد چهارشنبه و پنجشنبه ها از شبکه یک پخش شد. این سریال در مرکز سریال سوره حوزه هنری انقلاب اسلامی تولید شدهاست.
این سریال اقتباسی از کتاب عصرهای کریسکان نوشته کیانوش گلزار راغب است؛ [۲] [۳] [۴] تیتراژ پایانی این سریال را محمد معتمدی خوانده است. [۵] [۶] [۷] [۸]همچنین این سریال آخرین حضور کامل حسام محمودی قبل مرگ بوده است
خلاصهٔ داستان
سریال سوران یک تریلر جاسوسی همراه با ملودرامی عاشقانه است که داستان عشق، مبارزه و میهن دوستی مردم کُرد را روایت میکند و و قصهی آن در اواخر دههی پنجاه در منطقهی ربط سردشت میگذرد. سوران دربارهی جوانی مبارز به همین نام است که برای حمایت از جریانهای انقلابی در آستانهی پیروزی انقلاب اسلامی ایران فعالیت میکند.
درباره فیلم
فیلمنامه «سوران» که قصه زندگی پرفراز و نشیب امیر سعیدزاده ملقب به سعید سردشتی را در سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۵۹ خورشیدی روایت میکند با اقتباس از کتاب عصرهای کریسکان به قلم کیانوش گلزار راغب به نگارش درآمده است. این مجموعه تلویزیونی روایتگر قصه عشق، مبارزه و میهن دوستی مردم کردستان است. «سوران» تلاش کرد روایتی بدون قضاوت و برآمده از دل واقعیت از آنچه در ابتدای انقلاب در مناطق مرزنشین کردستان گذشت ارائه کرده و از رشادتهای وطندوستانه قوم کرد بگوید.
سوران اولین مجموعه تلویزیونی است که از صفر تا صد آن در خانواده بزرگ حوزه هنری تهیه و تولید شده است. از فیلمنامه که اقتباسی از یک کتاب مهم انتشارات سوره مهر است تا تولید که به همت مرکز سریال سوره انجام شد و قطعه تیتراژ پایانی که با صدای محمد معتمدی و شعری از محمدمهدی سیار در مرکز موسیقی حوزه هنری تهیه شد. در واقع «سوران» را می توان اولین ثمرهی رویکرد تازه حوزه هنری در خلق زنجیرهی تولیدات هنری مبتنی بر توانمندیهای خانواده بزرگ حوزه هنری دانست.
شهید امیر سعیدزاده که بود؟
شهید امیر سعیدزاده ملقب به امیر سردشتی عضو هیچ سازمانی نبود. او یک نیروی آزاد بود و در عین حال، در مأموریتهای اطلاعاتی و عملیاتی شرکت میکرد، مأموریتهایی نیز برای شناسایی در خارج از کشور داشت و پس از آن راهی سپاه شد.
وی تجربهی ۳ دوره زندان داشت. نخستین بار در دوران مبارزات رژیم شاهنشاهی توسط ساواک دستگیر و شکنجه شد و سپس ۲ بار توسط گروهکهای تجزیهطلب اسیر شد. یک مرتبه در سال ۱۳۵۹ و یک مرتبه هم پس از جنگ. او تقریباً تنها زندانی نجات یافته از زندان کریسکان است که موفق به فرار از دست کومله شد. کریسکان منطقهای در کوه سنجاق در کردستان عراق است که مقر اصلی حزب دموکرات ایران بوده است. اما اسارت مرتبه بعدی ۳ سال و اندی در زندان حزب دموکرات در کریسکان به طول کشید تا وی بالاخره در سال ۷۴ آزاد شد. هم خودش و هم همسر و خانوادهاش در طول دوران اسارت مشقات زیادی را متحمل شدند، اما با همه اینها از مسیر خود برنگشت. خود روایت جالبی از آن دوران داشت: «اسیر شدم، ولی تسلیم نشدم.»
او در دی ماه ۱۴۰۰ در سن ۶۰ سالگی در پی عوارض جانبازی دفاع مقدس در بیمارستان ساسان ِ تهران به درجهی شهادت نائل شد.
بازیگران
نام | نقش |
---|---|
حسام محمودی[۹] | رستگار |
مهدی نصرتی | سوران |
علیرضا جعفری | قادر |
توماج دانشبهزادی | کیانوش |
مریم کاظمی | خاله حمیرا |
مصطفی کولیوندی | فتاح |
محمدرضا صولتی | قادر |
گلنوش قهرمانی | ژیوار |
احمد صدفی | |
هلن نقیلو | هوران |
آسو پاشاپور | شیلان |
روزبه رئوفی | ظاهر |
عوامل
سمت | نام |
---|---|
کارگردان | سروش محمدزاده |
تهیهکننده | مجتبی فرآورده |
نویسنده | عباس ریاحی |
تیتراژ | محمد معتمدی |
مدیر فیلمبرداری | هاشم مرادی |
مدیر هنری | محمد رضا شجاعی |
تدوین | عماد خدابخش |
آهنگسار | مسعود سخاوت دوست |
مدیر صدابرداری | سعید بجنوردی |
طراح صحنه و لباس | فریاد صالحی |
طراح گریم | سیامک احمدی |
مدیر تولید | رضا زنجانیان |
دستیار تولید | نیما مجتهدی |
مدیر برنامه ریزی و دستیار یک کارگردان | بهمن حسینی |
منشی صحنه | آسیه معصومی زاده |
عکاس و فیلمبردار پشت صحنه | علی فرآورده |
مدیر تدارکات | امیر مرایی |
طراح جلوههای بصری | محمد برادران |
طراح جلوههای میدانی | رضا ترکمان |
سرپرست گروه بدلکاران | کیوان رضایی |
صداگذاری و ترکیب صدا | آرش قاسمی |
عنوان بندی | روح الله موحدی |
گفتاورد
پانویس
- ↑ «محمد معتمدی تیتراژ پایانی «سوران» را خواند/ پخش سریال از امشب». خبرگزاری ایلنا. ۲۰۲۳-۰۶-۱۴. دریافتشده در ۲۰۲۳-۰۶-۱۴.
- ↑ «خبرگزاری فارس - «سوران» جمعهها از «شبکه تماشا» پخش میشود». خبرگزاری فارس. ۲۰۲۳-۰۶-۰۸. دریافتشده در ۲۰۲۳-۰۶-۱۰.
- ↑ «حماسه «سوران» چگونه کلید خورد؟/ سفر به قلب کردستان در دهه ۵۰». خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr News Agency. ۲۰۲۳-۰۶-۰۹. دریافتشده در ۲۰۲۳-۰۶-۱۰.
- ↑ «سوران ایران مبارز کردستان». ۱۸ خرداد ۱۴۰۲.
- ↑ «انتشار قطعه تیتراژ سریال «سوران» با صدای معتمدی». ۱۹ خرداد ۱۴۰۲.
- ↑ «پخش سریال «سوران» از امشب/ محمد معتمدی تیتراژ پایانی را خواند». ۱۷ خرداد ۱۴۰۲.
- ↑ «نگاهی به سریال «سوران»؛ نمایش جغرافیای مظلوم و کمتر دیدهشده- اخبار رادیو و تلویزیون - اخبار فرهنگی تسنیم | Tasnim». خبرگزاری تسنیم | Tasnim. دریافتشده در ۲۰۲۳-۰۶-۱۴.
- ↑ «تیتراژ سریال «سوران» با صدای محمد معتمدی منتشر شد - سوره سینما». دریافتشده در ۲۰۲۳-۰۶-۱۷.
- ↑ «تصویری از آخرین نقش حسام محمودی در یک سریال». ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲.
- ↑ «گفتگو با کارگردان «سوران»/ شرط قابل توجه محمدزاده». دریافتشده در ۲۵ خرداد ۱۴۰۳.