سید عارف علوی
سید عارف علوی فعال حوزه کتاب و معاون فرهنگی و دانشجویی دانشگاه صدا و سیما است.
او فعالیت در زمینه کتاب و کتابخوانی را از سال ۱۳۸۷ شروع کرد، زمانی که وارد اداره ارشاد لرستان شد. در سال ۱۳۸۹ با نهاد کتابخانهها همکاری خود را آغاز کرد و تا سال ۱۳۹۲ مدیر کل تأمین منابع کتابخانههای کشور بود. پس از آن، تجربیات خود را در زمینه ترویج کتاب، به مجمع ناشران انقلاب اسلامی برد و مدتی قائم مقام این مجموعه بود. از دیگر فعالیتهای علوی میتوان به مسئولیت در دبیرخانه مسابقه کتابخوانی همگانی «کتاب و زندگی» اشاره کرد که در ترویج کتابهای «من زندهام»، «دختر شینا» و... موفق عمل کرده است.
کتاب کارهایت را با نماز هماهنگ کن و صفای اشک: مجموعه اشعار مراثی و نوحههای سید علی علوی از آثار او است که انتشارات سایه پروین در سال ۱۳۹۳ آن را منتشر کرده است.
گفتاورد
جبهۀ فرهنگی انقلاب؛ بحث ترویج و تبلیغ کتاب را فتح کرد
سید عارف علوی گفتگویی با خبرگزاری نسیم دارد که مجمع ناشران انقلاب اسلامی (منانشر) آن را منتشر کرده است.
در این چند سال اخیر جبهه فرهنگی انقلاب بسیار در حوزه کتاب فعال شده است، کمی از فعالیتهای خودتان در این حوزه بگویید؟
- بنده تقریبا از سال ۸۷ وارد ارشاد لرستان شدم؛ خیلی مستقیم و از سال ۸۹ با نهاد کتابخانهها کار کتاب را شروع کردم؛ کاملا اختصاصی کار کردم و بعد از آن با توجه به تأکیداتی که دوستان داشتند و اهمیتی که حضرت آقا برای حوزه کتاب قائل بودند که این حوزه مظلوم است به نظرم رسید با تجربه ای که پیاده کردم دیگر از این عرصه خارج نشوم؛ بعد از نهاد هم همکاری با مجمع شروع شد و تا الان ادامه دارد.
بحث کتاب همواره مطرح بوده است اما اینکه شما میفرمایید که نیروهای انقلابی روی این موضوع تاثیرگذار باشند کاملا بحث درستی است؛ خیلی موفقیتهایی قبلا نداشتیم؛ عرصه نشر قبلا خیلی در اختیار نیروی انقلابی نبود؛ در کاری هم که بخشی از آن اقتصادی است و سابقه و تجربه هم بخواهد، به این راحتی نمیشود تاثیر زیادی گذاشت؛ یک عده از دوستانی که آمدند و در این عرصه ماندند و تاثیرگذار شدند؛ حضورشان و استمرار حضورشان باعث شکلگیری این شد که در عرصه نشر هم جبهه فرهنگی انقلاب را ببینیم. حالا این حضور میتواند به شکل ناشر باشد؛ که نمونههای زیادی داریم؛ هم در عرصه خصوصی و هم در دولتی؛ اما مطمئنا عرصه خصوصی مهم است و ناشران خوش فکری در این حوزه وارد شدند و حتی در بخش توزیع و فروشگاه داری هم وارد شدند و این جبهه کسانی را به خودش دید که پای کتاب ایستادند. به نظرم به صورت اختصاصیتر چیزی که در اختیار بچههای حزب الهی و جبهه فرهنگی در حوزه کتاب است؛ بحث تبلیغ و ترویج کتاب است؛ این عرصه را هم به نوعی فتح کردند؛ از سال ۹۰ که حضرت آقا در دیدار با کتابداران به بحث تبلیغ کتاب اشاره کردند؛ این مسئله تبلیغ را تشدید کرد. تاثیر مجمع ناشران در این موضوع که بتواند کارهای پراکنده ناشران در زمینه تبلیغ را تجمیع کند زیاد بود؛ توانستیم کارهای مختلف را کنار هم جمع کنیم.
به نظرتان چرا مهم است که جبهه فرهنگی انقلاب وارد این عرصه شود؛ ما میدانیم که جامعه کتابخوانی نداریم اما ورود به این عرصه چرا انقدر مهم است؟
- در مورد این مسئله که جامعه کتابخوان نیست باید نکته ای را بگویم؛ ما فرض میکنیم اصلا کتاب مهم نیست؛ اما چرا انقدر کتاب ترجمه میشود توسط کسانی که ما آنها را خیلی انقلابی نمیدانیم. اگر کتاب انقدر اهمیت ندارد و کتابخوان نیستند این همه اصرار برای ترجمه و تالیف کتاب برای چیست؟ این مسئله نشان دهنده این است که کتاب بسیار اهمیت دارد؛ به فرض اینکه ما خودمان هم نمیدانیم که کتاب مهم است یا نه اما از توجه جبهه مقابل این را متوجه میشویم که کتاب بسیار حائز اهمیت است.
- علی رغم اینکه خیلی مطالعه بین مردم رواج ندارد؛ اما این مسئله نشان میدهد که اهمیت کتاب بسیار زیاد است؛ الان ببینید که یک فیلم چگونه ساخته میشود؛ بسیاری از فیلمها براساس رمانها ساخته میشوند.
یا اینکه خیلی از مطالبی که در فضای مجازی میبینیم اگر ریشهیابی شود میبینیم که از کتابها برداشته شدهاند؛ اگر معجزه پیامبری کتاب باشد آن پیامبر ما است؛ یعنی آینده تمدن ما براساس کتاب شکل میگیرد؛ باید خیلی روی این مسئله تأکید کنیم.
- اینکه به چه شکلی کتاب را ارائه بدهیم مهم نیست؛ همین که کتاب را تولید کنیم مهم است میخواهد در قالب دیجیتال باشد یا کاغذی؛ چیزی که اهمیت دارد کتاب شدن مطالبی است که به آن نیاز داریم؛ حالا اینکه مردم چطور میتوانند از این استفاده کنند جای بحث دارد و به ما برمی گردد که چطور این کتابها را ارائه دهیم.
- الان مثلا اگر دنیای مجازی انقدر گسترش دارد؛ کسی نمیگوید کتاب ریاضی چاپ نکنیم، در آینده مطمئنا از مطالب شبکههای اجتماعی متوجه نمیشوند که ما چقدر تاریخ داشتیم باید کتابهای تاریخی چاپ شود؛ اینها باید حفظ شود و بنابراین اهمیت این مسئله ابتدا از نگاهی که جبهه مقابل دارد مشخص میشود و نیاز خود ما و همچنین یک نگاه به آن طرف دنیا که از ما در این حوزه قدیمیتر هستند نشان میدهد که کتاب همچنان وجود دارد و فقط با تکنولوژی جدید ممکن است شکل و قالب آن عوض شده باشد و ما نباید اشتباها بگوییم که باید آن را رها کنیم و به سمت چیزهای دیگر برویم.
به عنوان یک کارشناس کتاب فکر میکنید نیاز جامعه ما به سمت چه کتابهایی است؟ این سوال را با توجه به این مسئله میپرسم که چندین دوره مسابقه کتاب و زندگی برگزار شده است این مسابقه به نحوی بوده که با عموم مردم سروکار داشته است.
- فکر میکنم نظرسنجیهای مختلفی در این زمینه صورت گرفته است؛ بیشترین مخاطب در حوزه کتاب در بخش ادبیات وجود دارد؛ آن هم در بخش رمان و داستان و خاطرات؛ در تجربه مسابقه کتاب و زندگی هم همین را داریم؛ در فروش کتاب هم همین مسئله را میبینیم؛ این بخش چون خوانشش راحتتر است و چون مرور یک زندگی است؛ برای مردم راحتتر است و برای همین باید به این حوزه توجه کرد؛ مردم به این سمت میروند و ما هم باید به این کتابها رجوع کنیم؛ البته نه صرفا به این خاطر که مردم به این سمت میروند بلکه به خاطر تاثیرگذاری که این حوزه دارد.
- نوع زندگی که در قالب داستان و خاطره میآید، نوع زندگی و معارف را نشان میدهد؛ حالا این معارف و چگونه زندگی کردنها سبک زندگی غربی است؛ یک بار هم سبک زندگی اسلامی است؛ ما متاسفانه در تولید کتابهایی که بدون اینکه چیزی بگویند اما سبک زنگی را با خواننده زندگی میکنند؛ خیلی ضعیف هستیم الان اگر میخواهیم موفق شویم و مردم مان آن چیزی را که میخوانند بتوانند زندگی کنند، راهش استفاده از همین ابزار رمان و خاطره است؛ همان چیزی که الان به نوعی فیلم و سینما نشان میدهد و تاثیری که اینها در زندگی مردم دارد.
- به نظرم در کتاب هم این درصد بالا است و بر بخش عظیمی میتواند تاثیر بگذارد اما ما ضعیف هستیم هر چند تولیدات در این عرصه داریم اما کم است؛ متاسفانه کتابهایی که سبک زندگی غربی را ترویج میکنند خیلی زیاد است چه در کتابهای عامه پسند چه خواص؛ در کتابهایی هم که سبک زندگی درست را معرفی میکنند؛ این را نتوانستیم خوب ارائه دهیم؛ یا در حوزههای مختلف؛ مثلا در زمینه مهدویت ما چند کتاب رمان داریم؛ چند رمان در مورد زندگی یاران پیامبر داریم؟ که تخیلی نوشته شده باشد.
- در زمینه انقلاب با تمامی تلاشهایی که در این زمینه صورت گرفته ما چند رمان خوب داریم که برای مخاطب عمومی نوشته شده باشد؛ که یک دختر دبیرستانی یا یک خانم خانه دار، همه این کتاب را بخوانند؛ ما در این زمینه واقعاً نیاز داریم و باید خیلی کار بکنیم؛ اما هنوز راه زیاد داریم برای رسیدن به نقطه مطلوب. در زمینه دفاع مقدس کتابهای زیادی منتشر شده است اما باز در همین زمینه چند رمان داریم که بخشی از دفاع ما و سبک زندگی اسلامی را نشان میدهد؟
- اما عکس این مسئله وجود دارد؛ که ما تعداد زیادی رمان داریم که دفاع بیمقدس ما را نشان میدهد؛ جنگ غیر مقدسی را بازگو میکنند؛ این نشان میدهد که کتاب تاثیرگذار است و باید روی این حوزهها کار کنیم.
کسانی که اهل قلم هستند باید بنویسند؛ حتی اگر ضعیف بنویسند؛ بد بنویسند اما بنویسند تا این عرصه خالی نباشد. همه کسانی که میتوانند باید وارد این عرصه شوند و بنویسند و کتابهایشان را چاپ کنند این ظرفیت باید ایجاد شود؛ وقتی کتاب اول بیرون بیاید؛ کتابهای بعدی هم پشت سر هم چاپ میشود.
صحبتهای رهبری در زمینه کتاب همیشه مهم بوده است؛ به نظر شما چقدر در این حوزه به حرفهای ایشان توجه میشود.
- نیروهای حزب اللهی تلاششان بر این است که توجه کنند؛ حالا اینکه چقدر میتوانند و نتیجه میدهند یک بحث دیگر است؛ در برخی موارد جنس کار متفاوت است و سخت جلو میرود؛ مثلا در بحث تولید رمان واقعاً به این راحتیها نیست؛ باید به مرور زمان انجام شود.
- در بخشیهایی میشود کارهایی انجام داد اما کم توجهی یا بیتوجهی میشود؛ بیشتر هم در بخشهای دولتی این اتفاق میافتد؛ کاری هم ندارم که این دولت یا دولت دیگر بر سر کار باشد؛ دولتها معمولا حواسشان جمع نیست انقدر درگیر جشنواره برگزار کردن میشوند که اصل کار را نمیبینند و چاره اندیشی نمیشود؛ به دلیل محدودیتهایی که در این حوزه دارند؛ عملا مسائل مربوط به کتاب حل نشده باقی میماند.
در حوزه فرهنگ متاسفانه چون پول هایش حسابرسی نمیشود، پول هایش در جاهای دیگر هزینه میشود؛ از طرح ترافیک تا حتی خرید ماشین؛ ارشاد، توسط موسسات پیرامونی که دارد پولهای کتاب را در این زمینهها خرج میکند!
- این توجه و حرفی که در دولت جدید زده شد که میخواهیم کار را به تشکلها واگذار کنیم؛ اگر این اتفاق بیافتد و دولت نظارت کند و مطالبه گری کند از تشکل ها؛ این باعث میشود که هزینهها درست مصرف بشود و میشود آن وقت به نظارت دولت جهت دهی مشخصی داد. مثلا اتفاقی که در دو نمایشگاه اخیر بینالمللی داشتیم؛ منظورم در نمایشگاههای بلگراد و فرانکفورت است؛ غرفه خوبی زدیم؛ مهمان ویژه بلگراد بودیم؛ بعد چه کاری انجام دادیم؟!
- تاثیری کتابی ما در بلگراد چیست؟ کتابهای انقلابی که آنجا بردیم چه بود؟ متاسفانه کتابی هم که ما آنجا میبریم؛ کتاب ضد انقلابی است؛ کتابی میرود که ربطی به انقلاب ندارد؛ کتاب «پاییز فصل آخر سال است» چه ربطی به انقلاب دارد؛ چه نسبتی با ادبیات داستانی ما دارد که به بلگراد میرود.
همه اینها را بگذاریم کنار صحبتهای حضرت آقا، ببینیم چه نسبتی از حرفهای ایشان در حوزه بین الملل را اجرا کرده ایم؛ ما باید مشخصا وقتی یک مبلغی را برای نمایشگاهی خرج میکنیم؛ بدانیم چند کتاب از این نمایشگاه به کتابخانهها و به دست مردم آن کشور میرسد.
- چه کار جدیدی در نمایشگاههای بینالمللی صورت میگیرد؟ کار جدید چادر جدید نیست؟! کار جدید یعنی یک کاری بکنیم که تا به حال نکردیم؛ یعنی یک ارائه جدید و شیوه حضور را عوض کنیم؛ ما اصلا در این زمینه کاری نمیکنیم.
همه مواردی که حضرت آقا گفتند استخراج شده و وجود دارد و باید از آنها بهره گرفت؛ این کار در بخش دولتی ضعیف انجام میشود؛ اگر دولت از کار اجرا که این همه حرفش را میزند؛ کنار بکشد و این موسساتی که پولها را در کار غیرکتابی خرج میکنند اینها هم به بخشهای خصوصی توانمند واگذار شود؛ شاهد اتفاقات خوب در این زمینه هستیم.
حالا اگر به بحث جزئیتر نگاه کنیم؛ حضرت آقا در این دولت دوبار به نمایشگاه کتاب نیآمدند؛ به نظر شما چرا این اتفاق میافتد؟
- آقا هر وقت که نارضایتی از حوزه کتاب به خصوص محتوا داشته باشند؛ این اتفاق میافتد؛ یک دوره در زمان مهاجرانی بود و در دوره اخیر هم که همین بود و به نظرم این برمی گردد به نگاهی که حضرت آقا دارند؛ اما دوستان این را تعمیم میدهند به بولتن نویسیها و اینها.
- اگر در هر حوزه ای بتوانند این حرفها را بزنند در حوزه کتاب که حضرت آقا اشراف کامل دارند؛ که نمیتوانند بگویند؛ اتفاقاتی که در این چند ساله افتاده و نوع نگاه و تکریمی که متاسفانه جبهه معارض نشر در این چند ساله شد؛ میتوانند دلیل اصلی برای این عدم حضورها باشد؛ با همه تأکیدی که حضرت آقا داشتند که باید در این زمینه از کسانی که دل در گرو انقلاب ندارند استفاده نشود و حمایت نشود اما حمایت شد؛ توجه کردند و باعث تقویت و جان گرفتن ناشران این حوزه شدند.
- همه اینها را باید با هم ببینیم که دلایل نارضایتی ایشان چیست؟ این مجموعه کارها و این نوع نگاهی که در ارشاد وجود دارد؛ که امیدواریم با عوض شدن وزیر ارشاد با وجود اینکه به نگاه آقای صالحی امیری هم امیدی نداریم اما این تغییر بتواند کمک کند و این نوع نگاهی که در ارشاد وجود دارد عوض شود.
کاری که مجمع برای تبلیغ کتاب با ساخت تیزر شروع کرد، فکر تازه ای بود و قبل از این خیلی کم بود؛ کمی هم در مورد این مسئله صحبت کنیم که این فکر از کجا آمد؟
- این بحث ریشه دار بود؛ در مسئله تبلیغ کتاب آقا بسیار تأکید داشتند به صداوسیما هم این بحث را خیلی گفتند؛ غیر از اینکه در خبر بگوییم که کتابی منتشر شده و یا در جایی از یک فیلم سینمایی یک کتاب را بگذاریم تا بیننده ببیند، دنبال راه جدیدی برای تبلیغ بودیم که همه اینها پررنگ شود.
علاوه بر اینها به کتاب یک نگاه اقتصادی هم داشته باشیم؛ و به کتاب به دید یک کالا نگاه کنیم، یکی از روشهایی که در مسابقه کتاب و زندگی هدفگذاری شد تبلیغ کتاب بود، که ما این تبلیغ کتاب را رواج دهیم تا به عنوان یک وسیله بتواند افراد را تهییج کند تا کتاب را بخرند. قبل از اینکه مسابقه را شروع کنیم؛ بحث تبلیغ معرفی مناسب کتابها، توزیع درست کتاب در کل کشور و حتی بحث تیراژ کتابها که یک بحث اقتصادی است هم مورد توجه قرار گرفت.
- در شرایطی که کتابهای معارض و غرب زده در کشور بیشتر از ۲۰۰ عنوان چاپ نمیشود، ۲۰۰ هزارتایی شدن کتاب «من زنده ام» و ۱۵۰ هزار تایی شدن کتاب خانواده و دختر شینا بدون اینکه دستگاهی ورود کند و هدیه ای بدهد؛ رسیدن به این عددها بسیار مهم است.
- ما گام بعدی مان در این عرصه باید میلیونی شدن باشد؛ یعنی باید بگردیم و در این عرصه الگویی برای میلیونی شدن پیدا کنیم؛ یعنی هم کتابی که ظرفیت این را دارد، هم شیوه عمل این اتفاق؛ ما باید در سال دو کتاب داشته باشیم که این ظرفیت میلیونی شدن را داشته باشد؛ گام بعدی کتاب و زندگی باید این باشد.
یک گام کوتاه ترمان که باید انجام دهیم پرتیراژ کردن کتابهای عمومی است که نمیخواهیم خیلی عملیات ویژه برایش داشته باشیم که میخواهیم چهل هزارتایی شود، و جبهه انقلاب خیلی راحت میتواند این کار را انجام دهد و تجربه کتاب و زندگی این را نشان داد.
به نظرتان بزرگترین نقطه قوت و ضعف حوزه کتاب در حال حاضر چیست؟
- به نظرم غیر حرفه ای بودن و سنتی بودن حوزه نشر ما یکی از نقاط ضعف حوزه نشر ما است؛ خیلیها نشر را حیاط خلوتی برای کارهای دیگرشان انتخاب کردند؛ شما کسی را سراغ ندارید که همین جوری مجوز کارخانه سیمان گرفته باشد، اما مجوزهای نشری که توسط ارشاد صادر میشود گواه این مطلب است.
آمار در این حوزه هم یکی از معظلات است و به نظر میآید که آمار قابل اتکای درست و صحیحی در حوزه نشر نداریم؛ خانه کتاب اطلاعات درست نمیدهند اطلاعات شان مخدوش است و متناقض است؛ ساماندهی این بخش هم لازم است.
- خانه کتاب به اسم خصوصی بودن، که البته همه بودجهاش را از دولت میگیرد؛ الان یک انحصاری برای خودش در عرصه کتاب ایجاد کرده است؛ و کسی که میخواهد تحقیقی در حوزه کتاب بکند باید اطلاعاتش را بخرد که اگر این اطلاعات هم درست باشد.
- در تبلیغ کتاب حال بهتری داریم؛ به نظرم یک ضعف عمده که در این حوزه داریم و متاسفانه چون استمرار نداشته است؛ بحث حوزه نقد کتاب است ما در حوزه نقد کتاب بسیار ضعیف هستیم؛ این نقدها اگر وجود داشته باشد میتواند در حوزه نشر بسیار تاثیرگذار باشد.
اکثریت جلسات نقد ما؛ جلسه تعریف از نویسنده و کتاب است؛ حوزه نقد باید یک حوزه جدی و بیتعارف باشد وقتی یک کتابی میخواهید بخرید باید نقدهای متعدد از آن کتاب باشد که با آگاهی آن را انتخاب کنید. [۱]
پانویس
- ↑ «جبهۀ فرهنگی انقلاب؛ بحث ترویج و تبلیغ کتاب را فتح کرد». منانشر. دریافتشده در ۲۰ فروردین ۱۴۰۳.