سید مجدالدین معلمی

از یاقوت
سید مجدالدین معلمی
زمینه فعالیتمدیر فرهنگی
مدیرعامل بنیاد کتاب رویش اندیشه
ملیتایرانی
تاریخ تولد۸ مرداد ۱۳۵۷ ‏(۴۶ سال)
محل تولدشیراز
تحصیلاتکارشناسی علوم سیاسی


مجدالدین معلمی (زاده ۱۸ مرداد ۱۳۵۷ در شیراز) از مدیران فرهنگی اهل ایران است. معلمی در حال حاضر مدیرعامل بنیاد کتاب رویش اندیشه وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی است

تحصیلات و شروع فعالیت کاری

مجدالدین معلمی تحصیلات خود را تا مقطع کارشناسی در دانشگاه آزاد قم در رشته علوم سیاسی ادامه داد و همزمان با تحصیل خود به فعالیت‌های فرهنگی و دانشجویی می‌پرداخت. وی در دوران دانشجویی خود به عنوان سردبیر نشریه‌ «راست قامتان» دانشگاه فعالیت کرد و بعد از آن هم سردبیری نشریه «حورا» را برای مرکز مطالعات زنان بر عهده گرفت.

بعد از کسوت سردبیری معلمی به واسطه تحصیلات سیاسی خود، در قامت دبیر گروه سیاسی مرکز طرح و برنامه‌ریزی صدا و سیما ظاهر شد و رفته رفته به شورای سیاست‌گذاری این سازمان رفت. او در کارنامه همکاری‌اش با رسانه ملی، عضویت در گروه فیلم و سریال شبکه ۵ را هم دارد.

معلمی پس از صدا و سیما به وزارت کشور رفت و سِمَت مشاور امور جوانان وزیر کشور و استانداری قم را پذیرفت و بعد از آن هم وارد نهاد کتابخانه‌های عمومی شد. بعد هم از طریق حوزه هنری قم، فعالیتش را در خانواده سازمان تبلیغات اسلامی آغاز کرد.

در کارنامه مجدالدین معلمی که پیش از این سرپرست حوزه هنری استان قم بود، معاونت توسعه کتابخانه‌ها و کتاب‌خوانی، مدیرکل امور فرهنگی نهاد کتابخانه‌ها، مدیرکل اجتماعی سازمان ملی جوانان، مدیرکل سازمان ملی جوانان و مشاور استاندار قم و معاون هنریحوزه هنری انقلاب اسلامی به چشم می‌خورد.

آثار

سوابق اجرایی

  • دبیر جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه قم، از سال ۱۳۷۸ تا سال ۱۳۸۰
  • دبیر سیاسی جامعه اسلامی دانشجویان، سال ۱۳۸۰
  • دبیرکل جامعه اسلامی دانشجویان، از سال ۱۳۸۱ تا سال ۱۳۸۲
  • مدیرمسئول و سردبیر نشریه راست قامتان دانشگاه آزاد قم، از سال ۱۳۸۰ تا سال ۱۳۸۱
  • سردبیر نشریه حورا – مرکز مطالعات زنان، سال ۱۳۸۱
  • دبیر گروه سیاسی مرکز طرح و برنامه‌ریزی سازمان صدا و سیما، از سال ۱۳۸۱ تا سال ۱۳۸۳
  • دبیر شورای سیاست‌گذاری مرکز طرح و برنامه‌ریزی سازمان صدا و سیما، از سال ۱۳۸۳ تا سال ۱۳۸۴
  • عضو گروه فیلم و سریال شبکه ۵ صدا و سیما، از سال ۱۳۸۳ تا سال ۱۳۸۵
  • مشاور امور جوانان وزیر کشور، سال ۱۳۸۴
  • مشاور امور جوانان استاندار قم، سال ۱۳۸۵
  • مدیر سازمان ملی جوانان قم، از سال ۱۳۸۵ تا سال ۱۳۸۶
  • مدیرکل اجتماعی سازمان ملی جوانان تهران، از سال ۱۳۸۶ تا سال ۱۳۸۸
  • مدیرکل فرهنگی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، از سال ۱۳۸۹ تا سال ۱۳۹۰
  • معاون توسعه کتابخانه‌ها و کتابخوانی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، از سال ۱۳۸۹ تا سال ۱۳۹۳
  • رئیس حوزه هنری قم، از سال ۱۳۹۳ تا سال ۱۳۹۷
  • معاون هنری حوزه هنری انقلاب اسلامی، از سال ۱۳۹۷ تا سال ۱۴۰۱
  • دبیر بنیاد کتاب سازمان تبلیغات اسلامی، از سال ۱۴۰۱ تا کنون

گفتاورد

من وقتی کار مطالعه کتاب‌ها رو شروع کردم هر چقدر جلو می‌رفتم می‌گفتم چقدر فقیریم در حوزه کتاب روایت پیشرفت و اگر اینها گل سرسبد این حوزه هستند چقدر کتاب ننوشته و روایت‌های ناگفته داریم و تصور کردم که برخی کتاب‌ها دیده نشده اند. از طرف دیگر بحث روایت پدیده‌ای است که ۲۰ سالی از عمر آن می‌گذرد و چیز چندان غریبی نیست و نشرهایی آمده اند که کار تخصصی شأن روایت است و هویتی برای آن پیدا شده و مجموعه‌های مختلفی وجود دارند که صرفاً دارند آثار مربوط به روایت و خاطره تولید می‌کنند. به نظرم روایت می‌تواند بومی‌ترین شکل ادبی برای ما باشد. در اینجا نمی‌خواهم بحث کنم در این باره. بنابراین پیشنهاد من برای جایزه این است که با اضافه کردن و تعدد آثار را پراکنده نکند.
جایزه‌های کتاب هدف گذاری شأن برای این است که یا الگوسازی کنند یا از نویسنده تقدیر کنند. جایزه کتاب روایت پیشرفت باید تکلیف خودش را روشن کند که می‌خواهد تقدیر کند یا الگوسازی؟ با این فضای مردمی و مقدار جایزه به نظرم تقدیر چندان مدنظر نیست، برای همین همان الگوسازی مهم است. به نظرم برای الگوسازی باید خیلی بیشتر از این حرف‌ها کار کنید و اعتبار کسب کنید. در این بخش ضعف بیشتری داریم به نظر من تکثر رو کم کنید تا اثار رقابت جدی تر کنند. در حوزه الگو سازی به نظرم جشنواره عمار یک نمونه خوب است که با توجه به آثار و جوایز و … توانسته توجه عده زیادی را جلب کند. اگر جایزه به چیزی تبدیل شود که ارزشمند شود به لحاظ ترویج و الگوسازی هم موفق تر خواهد بود.
یکی از معیارهای من برای انتخاب این بود که با مطالعه اثر حس خوب به شما دست بدهد. روایت شکست‌ها و ناکامی‌ها به نظرم در جایزه جایگاه مطرح شدن ندارد. به نظرم برخی کتاب‌ها ربطی به موضوع وجود نداشتند و بیشتر حال شخصی بود. و یا به نظرم در موضوع حکمرانی نبود یا قابلیت الگوگیری نداشت.
به نظرم برای کتاب «ساخت ایران» زحمت کشیده شده بود و قلم قوی داشت. کتاب شریان مکران به نظرم واقعاً یک کتاب پیشرفت است ولی یک سفرنامه است و چندان نویسنده برایش زحمت نکشیده است و چندان تحقیقی انجام نشده. خیلی کتاب روان و خوش خوانی است. کتاب تاخمینی شهر هم کتاب خوبی بود که نمونه مشابه زیادی دارد که نثر مطولی دارد.[۱]

ما به بحران مخاطب در حوزه کتاب اعتقاد نداریم و باید عنوان داشت که کتاب اقتصاد خود را همچنان حفظ کرده و در غیر این صورت این حجم از افراد در صنعت کتاب فعالیت نمی‌کردند. در سال‌هایی که درگیر موضوع کرونا بودیم از جمله کسب و کارهایی که افت نکرده بود و روند رشد خود را دنبال می‌کرد، حوزه کتاب و نشر فعال بود و ما در این سال‌ها شاهد افزایش عناوین کتاب‌ها بودیم، هرچند که تیراژ آثار کاهش یافته است.[۲]



پیوند به بیرون


  1. «در «روایت پیشرفت» فقیر هستیم». خبرگزاری مهر. ۳ اسفند ۱۴۰۱. دریافت‌شده در ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳.
  2. «بحران مخاطب در حوزه کتاب نداریم». خبرگزاری مهر. ۳۰ بهمن ۱۴۰۱. دریافت‌شده در ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳.