سید محمدحجت کوه‌کمره‌ای

از یاقوت
سید محمدحجت کوه‌کمره‌ای
تاریخ تولد۱۲۷۱ هجری شمسی
زادگاهکوه کمر در آذربایجان شرقی
تاریخ وفات۱۳۳۱ هجری شمسی
شهر وفاتقم
محل دفنمدرسه حجتیه
محل سکونتقم
استادانسید محمدکاظم طباطبایی یزدی، سید ابوالحسن اصفهانی محمدحسین نائینی، آقا ضیاء عراقی
شاگردانسید محمد محقق داماد، میرزا هاشم آملی - سید محمدعلی قاضی طباطبایی، مرتضی حائری - سید محمدحسین طباطبائی - لطف‌الله صافی گلپایگانی
تالیفاتمستدرک المستدرک، جامع الاحادیث و الاصول - لوامع الانوار الغرویه فی مرسلات الآثار النبویه -تنقیحُ المطالب المُبهمه فی عمل الصُّور المجسمه


سید محمد حُجَّت کوه‌کمَری (۲۹ شعبان ۱۳۱۰- ۳ جمادی‌الاول ۱۳۷۲ قمری) فقیه، رجالی و از مراجع تقلید شیعه. وی نزد اساتید فقه و اصول همانند سید ابوالحسن اصفهانی، عبدالکریم حائری، میرزا محمدحسین نائینی و آقا ضیاء عراقی، سید محمدکاظم طباطبائی یزدی شاگردی کرد. پس از درگذشت آیت الله حائری از مراجع ثلاث شد و به اداره حوزه علمیه قم پرداخت. مدرسه حجتیه در شهر قم از آثار به جای مانده از دوران مرجعیت او است که در آن زمان بی‌نظیر بوده است. مرتضی حائری یزدی و عباس مصباح‌زاده دامادهای ایشان بودند.

معرفی

سید محمد حجت کوه‌کمری در ۲۹ شعبان سال ۱۳۱۰ قمری در تبریز[۱] در خانواده‌ای روحانی به دنیا آمد. خانواده‌اش از سادات کوه‌کمر، محلی از توابع اَهَر در منطقه آذربایجان شرقی بودند. نسب او به علی‌اصغر، فرزند امام سجاد(ع) می‌رسد.[۲] لذا آنان را حسینی کوه کمری می‌خوانند.[۳]

سکونت در قم

سید محمد حجت در ایام تحصیل در نجف به بیماری سختی مبتلا شد و به توصیه پدرش به تبریز بازگشت، اما پس از مدتی دوباره به نجف رفت و علاوه بر ادامه تحصیل، به تدریس نیز پرداخت.[۴] اما بار دیگر بر اثر بدی آب و هوای نجف و ضعف جسمی، ناچار شد در ۱۳۴۹ به قم مهاجرت کند.[۵] در قم عبدالکریم حائری یزدی اقامه نماز در حرم حضرت معصومه(س) را به او سپرد.[۶]

حجت کوه‌کمری، به جهت توانایی که در علوم از جمله حدیث داشت٬ مورد احترام و اعتماد شیخ عبدالکریم حائری یزدی قرار گرفت تا آنجا که حائری در اواخر عمر احتیاطات فتوایی خود را به وی ارجاع می‌داد.[۷][۸] و چند ماه قبل از فوت خود در تمام امور دینی او را وصی خود نمود و همه کارهایش را بدو سپرد.[۹] آخرین کار شیخ عبدالکریم به عنوان مدیر حوزه علمیه قم این بود که سید حجت را به همراه سید صدر الدین صدر و سید محمد تقی خوانساری را برای مدیریت حوزه علمیه بعد از وفات خود انتخاب نمود.[۱۰]

بستگان

  • سیدمحسن؛ در ۱۲۹۸ در نجف به دنیا آمد. وی همراه پدرش به تبریز و سپس به قم رفت. پس از تحصیل فقه و اصول نزد پدر خود، در ۱۳۲۵ به نجف رفت و در دروس فقه، اصول و هیئت سید عبدالهادی شیرازی، محمدکاظم شیرازی، محمدطاهر اردبیلی. سیدمحسن حکیم و سیدابوالقاسم خویی شرکت کرد و خود حلقه درس تشکیل داد.[۱۶][۱۷] سیدمحسن حجت در حدود ۱۳۳۳ به قم بازگشت و به تدریس علوم دینی و اقامه جماعت در مسجد مدرسه حجّتیه پرداخت. وی در ۱۳۵۶ در قم وفات کرد و در مدرسه حجّتیه، در کنار پدرش، به خاک سپرده شد.[۱۸] او اجازاتی علمی و روائی از پدر خود٬ شیخ ضیاء الدّین عراقی و سید ابو الحسن اصفهانی دارد و آثاری چون ارشاد المؤمنین، تقریرات اصولی و فقهی سید محمد حجت و دلائل الولایه نگاشته است.[۱۹]
  • سیدحسن؛ در ۱۳۰۱ در نجف به دنیا آمد. در ۱۳۰۹ همراه پدرش به قم رفت.[۲۰] علوم دینی را نزد برخی استادان حوزه قم و سپس پدرش و حاج آقاحسین بروجردی فراگرفت.[۲۱][۲۲] وی از حدود ۱۳۳۰ در شهر ری و سپس در تهران سکونت گزید و به تدریس مشغول شد، و پس از وفات پدرش به قم رفت و در مدرسه حجّتیه به تدریس کرد. او از سید محسن طباطبایی حکیم و سید ابو القاسم خویی کسب علم کرده و تالیفات زیادی از جمله الأربعون فی حیاة سلمان الفارسی و تفسیر اوائل سور القرآن المجید دارد. در ۱۳۶۸ش درگذشت.[۲۳][۲۴] مرتضی حائری یزدی، عباس مصباح‌زاده و عبدالله شهیدی قزوینی[۲۵] دامادهای او بودند.

زیست علمی

سیدمحمد حجت، ادبیات، ریاضیات، طب قدیم و برخی علوم جدید را در تبریز آموخت. بیشتر دروس مقدماتی فقه و اصول و کتاب ریاض‌المسائل سید علی طباطبایی را نیز در همانجا نزد پدرش فراگرفت و خود به تدریس شرح لمعه شهید ثانی پرداخت.[۲۶][۲۷] پس از آن در ۱۳۳۰ق/۱۲۹۱ش برای ادامه تحصیل به نجف رفت. او از اساتید زیر کسب علم کرد:

اجازات علمی

وی از برخی استادانش همچون میرزای نائینی، شیخ‌الشریعه اصفهانی و آقاضیاءالدین عراقی گواهی اجتهاد و اجازه روایت دریافت نمود. همچنین پدرش، سیدابوتراب خوانساری، عبدالله مامقانی، سید حسن صدر، محمدباقر قائنی بیرجندی، شیخ‌عبدالکریم حائری یزدی و محمدحسین کاشف‌الغطاء به او اجازه روایت دادند.[۲۹]

شاگردان

سید محمدحجت در نجف حلقه درس بزرگی داشت. کلاس‌های درسی او در مسجد شیخ مرتضی انصاری و مقبره میرزای شیرازی برگزار می‌شد.[۳۰] اما به علت بیماری ناچار نجف را ترک کرد. وی از ۱۳۰۹ در قم سکونت گزید و در آنجا به تدریس پرداخت.[۳۱] به گفته مرتضی حائری یزدی، از شاگردان و نیز داماد حجت، [۳۲] درس خارج فقه او، پس از درس آیت الله عبدالکریم حائری یزدی، مهم‌ترین درس حوزه علمیه قم به شمار می‌رفت.

فقیهان بزرگی در درس حجت شرکت کردند و شاگردان متعددی نزد او تربیت شدند، از جمله:

آثار

آثار حدیثی

آثار فقهی و اصولی

رجالی

کوه کمری در رجال، حاشیه‌ای بر تنقیح المقال عبدالله مامقانی نگاشته است.[۴۰] به گفته سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی، [۴۱] برخی نوشته‌های حجت کوه‌کمری، به خط خود او، در کتابخانه وی بوده است.

تقریرات

برخی از شاگردان حجت، تقریرات درس او را نگاشته‌اند، که نسخه‌های خطی شماری از آن‌ها در کتابخانه شخصی او بوده است.[۴۲] درس او در مبحث بیع، به قلم یکی از شاگردانش، یحیی فاضل‌همدانی، در ۱۳۷۳ در قم چاپ شد. همچنین تقریر دیگری از این مبحث به قلم ابوطالب تجلیل تبریزی، با عنوان البیع در همان سال در تبریز و بار دیگر در ۱۳۶۸ در قم به چاپ رسید.[۴۳]

علی صافی گلپایگانی نیز تقریرات درس خارج اصول فقه او را با عنوان المَحَجَّه فی تقریرات الحُجَّه نوشت که در ۱۳۷۷ در قم چاپ شد.

جمع‌آوری و نگهداری نسخه‌های خطی

حجت کوه‌کمری به جمع‌آوری و نگاهداری میراث شیعه بسیار علاقه‌مند بود و از این‌رو از زمان اقامت در نجف، نسخه‌های خطی ارزشمندی را در کتابخانه شخصی خود جمع آوری کرد.[۴۴]

فهرستی از این آثار در ۱۳۷۷ به همت سیدجعفر حسینی اشکوری با ثبت شصت اثر منتشر شده، ولی برخی منابع[۴۵] تعداد آن‌ها را ۱۲۵ اثر دانسته‌اند. آثار و تألیفات سیدحسین کوه‌کمری و تقریرات نگاشته شده شاگردان او هم نزد محمد حجت بوده است.[۴۶] مجموعه نسخ خطی کتابخانه محمد حجت کوه‌کمری هم اکنون در کتابخانه آیت‌اللّه مرعشی نجفی نگهداری می‌شود.[۴۷]

تفسیر معروف التبیان فی تفسیر القرآن تألیف شیخ طوسی نخستین‌بار به همت میرزا علی آقا شیرازی و حمایت سیدمحمد حجت، در دو مجلد، در فاصله سال‌های ۱۳۲۲ تا ۱۳۲۵ش در تهران چاپ سنگی شد.[۴۸][۴۹]

فعالیت‌های اجتماعی

  • تأسیس کتابخانه مدرسه علمیه حجتیه قم[۵۲]
  • جمع‌آوری کتاب‌ها و نسخه‌های خطی از نوشته‌های علماء
  • احیای جلسات درس اخلاق[۵۳][۵۴]

رحلت

سیدمحمد حجت پس از یک دوره بیماری سخت، در ۶۲ سالگی در دوشنبه ۳ جمادی‌الاول ۱۳۷۲[۵۵] در قم وفات یافت و در اتاقی کنار مسجد مدرسه حجّتیه به خاک سپرده شد.

گفته شده است او چند روز پیش از وفات خوداسناد مالکیتی که نزدش بود را به سید احمد شبیری زنجانی که عضو ارشد شورای استفتائات او بود. سپرد و پول و اموالی که از سهم امام باقی مانده بود را به دامادش مرتضی حائری یزدی سپرد تا در کارهایی که مشخص کرده بود مصرف کند. آنگاه مُهر نامه‌های خود را شکست و از درگذشت خود خبر داد. زمانی که حال وی رو به وخامت رفت، دخترش مقداری تربت امام حسین(ع) را جهت بهبودی به وی داد. وی بعد از خوردن تربت گفت: «آخر زادی من الدنیا تربة الحسین».[۵۶] در سوگ او مجالس متعددی برگزار و در رثایش اشعار بسیاری سروده شد.[۵۷]

پانویس

  1. آقا بزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ج۱۷، ص۲۶۰
  2. مدرس تبریزی، ج۲، ص۲۳.
  3. آقابزرگ تهرانی، الذریعه إلی تصانیف الشیعة، ۱۴۰۳ق٬ ج۴ ٬ص۴۶۵
  4. مدرس تبریزی، ج۲، ص۲۳-۲۴؛ المسلسلات فی الاجازات، ج۲، ص۴۲۶.
  5. مدرس‌تبریزی، ج ۲، ص۲۴.
  6. شریف‌رازی، ۱۳۳۲۱۳۳۳ش، ج۱، ص۹۰۹۱ و ۱۱۲۱۱۳.
  7. شریف‌رازی، ج ۱، ص۹۰۹۱، ۱۱۲-۱۱۳
  8. همو، ۱۳۵۲ ۱۳۵۴ش، ج۱، ص۳۰۵؛ المسلسلات فی الاجازات، همانجا.
  9. واعظ خیابانی٬ علمای معاصر، ص۳۳۶
  10. امین٬ مستدرکات اعیان الشیعه، ج۳، ص۲۴۱
  11. مدرس تبریزی، ج۲، ص۲۵؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۴، قسم ۴، ص۱۴۹۴؛ مرعشی نجفی، ص۱۰۹.
  12. مرعشی نجفی، همانجا؛ المسلسلات فی الاجازات، ج ۲، ص۴۲۵
  13. مدرس تبریزی، همانجا؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۴، همانجا
  14. المسلسلات فی الاجازات، همانجا
  15. حرزالدین، ج ۱، ص۲۶۲-۲۶۵
  16. شریف‌رازی، ۱۳۳۲-۱۳۳۳ش، ج۱، ص۱۴۰-۱۴۲، ۱۹۳، ج۲، ص۳۶۹.
  17. همو، ۱۳۵۲-۱۳۵۴ش، ج۲، ص۱۳۰-۱۳۱؛ جواهرکلام، ج۳، ص۱۳۵۷.
  18. همو، ۱۳۵۲-۱۳۵۴ش، ج ۲، ص۱۳۱؛ جواهرکلام، ج۳، ص۱۳۵۹.
  19. برای این آثار رجوع کنید به مشار، ۱۳۴۰-۱۳۴۴ش، ج۵، ستون ۲۱۴-۲۱۵؛ امینی، ص۳۷۴؛ شریف‌رازی، ۱۳۵۲-۱۳۵۴ش، ج ۲، ص۱۳۲؛ جواهر کلام، ج ۳، ص۱۳۵۸-۱۳۵۹.
  20. شریف‌رازی، ۱۳۳۲-۱۳۳۳ش، ج۱، ص۱۹۲-۱۹۳؛ جواهر کلام، ج۱، ص۵۱۸.
  21. شریف‌رازی، ۱۳۵۲-۱۳۵۴ش، همانجا
  22. جواهر کلام، همانجا.
  23. شریف‌رازی، ۱۳۳۲-۱۳۳۳ش، ج۱، ص۱۹۲ ۱۹۳.
  24. جواهرکلام، ج۱، ص۵۱۸-۵۱۹؛ مشار، ۱۳۴۴ش، ستون ۶۸۲.
  25. شریف رازی٬ گنجینه دانشمندان ٬ ۱۳۵۲ش٬ ج۱، ص۳۰۷.
  26. مدرس تبریزی، ج ۲، ص۲۳
  27. شریف‌رازی، ۱۳۳۲ ۱۳۳۳ش
  28. نگاه کنید: علماء معاصرین، خیابانی، ص۲۱۵.
  29. مدرس‌تبریزی، ج۲، ص۲۴؛ المسلسلات فی الاجازات، ج۲، ص۴۲۷.
  30. واعظ خیابانی، علمای معاصر، ص۳۳۵
  31. مدرس تبریزی، همانجا؛ ریحان، ص۸۱؛ نوری همدانی، ص۳۷؛ مبرقعی، ص۷۲؛ زنجانی، ص۳۷
  32. ص ۱۶
  33. واعظ٬ علمای معاصر، ص۳۳۸
  34. آثار الحجه، ج۱، ص۱۹۴.
  35. همو، ۱۳۵۲-۱۳۵۴ش، ج ۱، ص۳۱۹-۳۲۰؛ حسینی اشکوری، ص۴۱-۴۲.
  36. جواهر کلام، تربت پاکان قم، ج۳، ص۱۵۱۷
  37. آقابزرگ نهرانی٬ الذریعة إلی تصانیف الشیعة، همان، ج۱۵، ص۱۰۰ ٬ ۳۱۱ و ج۱۷، ص۲۳۵
  38. مدرس تبریزی، ج ۲، ص۲۴۲۵؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۲۶، ص۲۳۹؛ مشار، ۱۳۴۰-۱۳۴۴ش، ج ۵، ستون ۳۸۷۳۸۸؛ شریف‌رازی، ۱۳۵۲ ۱۳۵۴ش، همانجا.
  39. مشار، ۱۳۴۰-۱۳۴۴ش، ج ۵، ستون ۳۸۷؛ همو، ۱۳۴۴ش، ستون ۶۲۱-۶۲۲
  40. مرعشی نجفی، همانجا
  41. همانجا
  42. رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۲۶، ص۲۳۸ و حسینی اشکوری، ص۱۹۲۲، ۳۵-۳۸، ۴۹۵۰
  43. مشار، ۱۳۴۰-۱۳۴۴ش، ج ۵، ستون ۳۸۷-۳۸۸؛همو، ۱۳۴۴ش، ستون ۱۳۸؛ موسوعه مؤلفی الامامیه، ج۲، ص۳۲۹
  44. «نجوم امت»، ص۹۱؛ نیز رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۲، ص۲۷۳، ج ۱۲، ص۲۵، ج ۱۴، ص۷۵، ۱۷۷، ج ۱۸، ص۲۵۹، ۳۲۷، ج ۲۱، ص۲۳
  45. برای نمونه رجوع کنید به «نجوم امت»، ص۹۱ ۹۹
  46. رجوع کنید به شریف‌رازی، ۱۳۵۲ ۱۳۵۴ش، ج ۱، ص۳۰۸؛ حسینی اشکوری، ص۲۰۲۱، ۴۰
  47. استادی، ص۶۸۹
  48. شریف‌رازی، ۱۳۵۲ ۱۳۵۴ش، ج ۱، ص۳۲۰
  49. ایرانی قمی، ص۳۹۴۰
  50. حائری یزدی، ص۲۰۶؛ شریف‌رازی، ۱۳۳۲-۱۳۳۳ش، ج ۱، ص۱۱۳
  51. حسینی طهرانی، مهر تابان، ص۱۳.
  52. مجله پیام حوزه٬ کتابخانه مدرسه حجتیه قم، پاییز ۱۳۸۰، شماره ۳۱، ص۳۳
  53. برقعی٬ سخنوران نامی معاصر ایران، ۱۳۷۳ش٬ ج۱۲، ص۱۵۶
  54. جواهرالکلام٬ تربت پاکان قم، ۱۴۲۴ق٬ ج۱، ص۶۰۹
  55. حائری، روزشمار شمسی، ۱۳۸۶ش، ص۷۴۴.
  56. ری شهری، ص۲۶۷-۲۷۳؛ شریف‌رازی، ۱۳۳۲-۱۳۳۳ش، ج ۱، ص۱۶۵-۱۶۶
  57. شریف‌رازی، ۱۳۳۲-۱۳۳۳ش، ج ۱، ص۱۶۸-۱۸۴؛ همو، ۱۳۵۲ ۱۳۵۴ش، ج ۱، ص۳۱۸-۳۱۹

پیوند به بیرون