سید منیرالدین حسینی الهاشمی
ملیت | ایرانی |
---|---|
تاریخ تولد | ۱۳۲۴ |
محل تولد | شیراز |
مدفن | حرم مطهر حضرت معصومه علیهاالسّلام |
پیشه | روحانی شیعه |
تحصیلات | حوزوی |
سید منیرالدین حسینی الهاشمی شیرازی از روحانیون برجسته استان فارس بود که در خانواده ای عالم زاده در سال ۱۳۲۴ چشم به جهان گشود. بعد از تحصیلات ابتدایی و دبیرستان به تحصیل دروس حوزه علمیه در شیراز و قم پرداخت و از محضر اساتید برجستهای استفاده کرد، از جمله آیات: حسین نوری ، دوزدوزانی ، مرتضی بنی فضل ، اسماعیل صالحی مازندرانی ، سید محمود علوی ، مرتضی حائری ، سید عباس خاتم یزدی ، راستی کاشانی ، سید جعفر کریمی و شهید سید اسدالله مدنی .
در نهضت امام خمینی -رحمةاللهعلیه- همگام با روحانیت به مبارزه با رژیم پرداخت. او نقش ویژهای در منطقه شیراز داشت و در این راه دستگیر و به گنبد تبعید شد. بعد از انقلاب اسلامی ایران هم از طرف مردم استان فارس همراه با شهید دستغیب به نمایندگی مجلس خبرگان قانون اساسی انتخاب شد. وی فعالیتهای علمی فراوانی هم داشت که تاسیس فرهنگستان علوم اسلامی در قم یک نمونه از آن است. این مرکز هم اکنون توسط شاگر ایشان سید محمدمهدی میرباقری اداره میشود. وی سرانجام در اسفند ۱۳۷۹ به دیار حق شتافت و در حرم مطهر حضرت معصومه -علیهاالسّلام -به خاک سپرده شد و پیامهای زیادی از سوی مسئولین نظام ازجمله مقام معظم رهبری به عنوان تسلیت رحلت ایشان ارسال گردید.[۱]
تولد و دوران کودکی
حجه الاسلام و المسلمین سید منیر الدین شیرازی در ۲۰ آبان ماه ۱۳۲۲ در شیراز به دنیا آمد. پدرش آیت الله العظمی سید نورالدین حسینی الهاشمی (معروف به آیتالله شیرازی) از مراجع طراز اول ایران در آن زمان و مؤسس حزب دینی و ضد استعماری «برادران» بوده است که شرح زندگانی و مبارزات او با استعمار در بسیاری از کتب تاریخی آمده است. آیتالله شیرازی در سال ۱۳۳۵ با مرگی مشکوک از دنیا رفت.
دوران تحصیل
استاد منیر الدین شیرازی در نوجوانی مصیبت زده مرگ پدری عالم و عزیز بود، به سفارش ارادتمندان آن مرحوم، در ۱۲ یا ۱۳ سالگی لباس مقدس روحانیت را بر تن کرد. نقش پدر در شخصیت استاد بسیار بسزا بود؛ آن هم پدری که در روحیه معنوی، اندیشه علمی و توانای های سیاسی و اجتماعی در زمان خود کم نظیر بود.
از این رو در دوران تحصیل، با توجه به جرئت فکری و روحی که حاصل انس با پدر بود، به تحصیل دروس حوزوی همت میگماشت؛ به گونهای که برخی از کتب حوزه را بدون مراجعه به حاشیهها مطالعه میکرد و گاه ساعت ها درباره آن میاندیشید تا احتمالات مختلف مسأله را خود، و بدون مراجعه به آراء دیگران بیابد. او مقدمات و مقداری از سطح را در حوزه علمیه شیراز به پایان برد.
با ورود به حوزه علمیه قم، مقداری از دروس ادبیات را برای استحکام بنیه علمی نزد استادان بازآموزی کرد و سپس به فراگیری معالم، حاشیه و قوانین روی آورد. او منطق را برای درک عمیقتر دوباره نزد دو استاد فرا گرفت. بخشی از وسائل را نیز در حوزه علمیه قم خواند.
در پایان سال ۱۳۴۳ که با تبعید امام خمینی(ره) همراه بود، استاد منیر الدین شیرازی، به شیراز باز گشت تا ضمن کار جدیتر از گذشته بر آثار پدر و ادامه فعالیت های مبارزاتی در شیراز، از محضر استادان آن دیار بهره ببرد که این کار، دو سال به طول انجامید. در سال ۱۳۴۶ زمینه سفر حج برای استاد فراهم شد و لطف دیگر آنکه در آن سال آیتالله العظمی حکیم نیز به حج مشرف میشدند و به خواهش زائران ایرانی، سفر حاجیان به عتبات عالیات نیز اجازه داده شد. از این رو استاد مشتاقانه، پس از حج، رهسپار عتبات عالیات شد تا ضمن بهره مندی از الطاف پنهانی و آشکار قبور امامان معصوم(سلام الله علیهم) بویژه امیرالمؤمنین(سلام الله علیه)، با امام خمینی(ره) که در آن زمان در نجف حضور داشت، دیدار تازه کند و دروس خود را تکمیل کند.
استاد در سال ۱۳۴۹ از نجف به شیراز بازگشت و در آنجا به ادامه تحصیلات و مبارزه با رژیم پهلوی پرداخت و در بهار سال ۱۳۵۱ به گنبد طاووس تبعید شد در پاییز همان سال تبعید او پایان یافت و به دلیل فشار بیش از حد رژیم، استاد حضور در قم را برای پیگیری مبارزات بیشتر مناسب دید. او پس از حضور در قم، به پیگیری جدّی برخورد اصلاح طلبانه با اعتقادات رایج در نسل جوان انقلابی پرداخت و نهاییترین مرحله تحصیلات حوزوی خود را آغاز کرد.
استادان و دوستان
حجتالاسلا مو المسلمین سید منیرالدین حسینی در سال های تحصیل خود، به محضر استادان فرهیخته و پرهیزگار بسیاری شرفیاب شد. از جمله اینکه او بخشی از درس رسائل را در محضر آیتالله العظمی نوری همدانی فرا گرفت و ادامه آن را در شیراز، نزد حاج سید محمود علوی(ره) که خود از شاگردان آیتالله آقا ضیاء الدین عراقی و آیتالله میرزا حسین کاشی بود، آموخت. رجال و درایه را نیز در محضر حجه الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمد جعفر شاملی شیرازی فرا گرفت.
در نجف نیز سطوح عالیه را نزد آیتالله شهید سید اسدالله مدنی آموخت و به درس مکاسب آیتالله حاج شیخ حسین راستی کاشانی قدم نهاد. او در آن ایام در درس ولایت فقیه امام خمینی(ره) نیز حاضر میشد و با دقت و تأمل فراوان به طرح نظام اندیشههای سیاسی ـ اجتماعی میاندیشید.
با حضور مجدّد او در قم، به درس خارج آیتالله حاج شیخ مرتضی حائری رفت و در درس خارج آیتالله سید ابوالقاسم فانی اصفهانی نیز به طور جدی شرکت جست و در درس هر دو، از مستشکلان اصلی و مورد عنایت استادان بود. او در طی این سالها از درس اخلاق نیز غافل نماند و همواره از اندرزهای امام(ره)، آیتالله شهید مدنی و آیتالله راستی کاشانی بهرههای فراوان برد.
استاد در سالهای تحصیلی و بعد از آن، با بسیاری از فضلای قم و دیگر بلاد، رابطه دوستی داشت که از میان آنها، آیتالله حائری شیرازی، امام جمعه محترم شیراز را میتوان نام برد.
فعالیتهای علمی و فرهنگی
استاد منیر الدین حسینی در سالیان عمر خود فعالیت های علمی و فرهنگی بسیاری را به ثمر رساند. او که خود فرزند عالمی کم نظیر بود، در ابتدا به گردآوری افکار و دیدگاههای پدر خود در مسائل سیاسی و فرهنگی روی آورد و در بازخوانیهای بعدی آنها را در قالب کتاب و مقاله، مدوّن نمود؛ از جمله آنها تدارک دورههای مفصل روزنامه آیین برادری بود که در حقیقت گنجینه آثار اجتماعی مرحوم پدر او بود.
او به «تفکر» بسیار اهمیت میداد و در سالهای پیش از انقلاب، در جلسات عمومی و خصوصی که بیشتر جوانان در آن حضور میداشتند، همواره آنان را به تفکر و اندیشیدن دعوت میکرد و آن را سرچشمه بسیاری از معارف میدانست و همواره خود، بخشی از روز را به تدبّر و تأمل در مسائل میگذراند. این تدبّر و تفکر در واپسین سالهای زندگی افزونی گرفته بود، به گونهای که بیشتر وقت استاد به آن میگذشت.
او با پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ماه ۱۳۵۷ و پس از استقرار کامل نظام، به این فکر افتاد که با تولید فکر در بخش تئوریک، انقلاب را در برابر حوادث و جریان های التقاطی بیمه سازد. از این رو با تأسیس «فرهنگستان علوم اسلامی» به تولید اندیشه و تحکیم مبانی اسلام و جمهوری اسلامی میپرداخت که حاصل آن، حدود ۶ هزار نوار صوتی موجود است که در آن، بحثهایی که در زمینههای گوناگون علوم اسلامی و چگونگی اجرای آن در جامعه اسلامی پرداخته شده است.
ضرورت پی ریزی روش آسیبشناسی حکومت اسلامی، ضرورت پی ریزی مدل توسعه اسلامی، ضرورت پیریزی ساختارهای نوین تمدّن اسلامی، مباحث حکمت حکومتی، پیریزی فقه و اخلاق حکومتی، بایستههای پیریزی فلسفه، متد و لوژی و مدیریت تحقیقات علوم بر مبنای اسلام از جمله مباحث و گفتارهای او در طی سالهای پس از انقلاب است.
استاد منیر الدین حسینی، شاگردان بسیاری را بر اساس روش خود تربیت کرده است که بسیاری از آنان هم اکنون ادامه دهنده راه او در فرهنگستان علوم اسلامی اند، از جمله آیتالله سید محمدمهدی میرباقری که ریاست فرهنگستان را بر عهده دارد. او در ضمن این درسها، به مسائل اخلاقی و تهذیب نفس اهمیت فراوانی میداد و همواره خود و شاگردانش را به اخلاص در عمل دعوت میکرد.
استاد منیر الدین حسینی در مجالس عزای امام حسین(سلام الله علیه) ، شور و حال عجیبی داشت، به گونهای که گاه برخی از لباس های خود را از تن بیرون میآورد و چون دیگر مردم بر سر و سینه میزد. او به اهل بیت(سلام الله علیهم) عشق میورزید و خود را در هر لحظه مدیون بزرگواری و محبت آنان میدانست و همیشه با چشمانی پر اشک از آنان یاد میکرد.
فعالیتهای سیاسی
زندگی مرحوم سید منیر الدین حسینی از آغاز با تحولات و مبارزات سیاسی همراه بود او که فرزند مرحوم آیتالله شیرازی، مرجع تقلید شیعه و بنیانگذار حزب برادران بود، با درگذشت پدر، به طور تشریفاتی مسؤولیت آن حزب را در دوازده یا سیزده سالگی بر عهده گرفت و از همان سنین به موضوعات سیاسی مهم زمان خود رو آورد. آثار برجا مانده از پدر را که بخشی از آن فرسوده شده بود، به چاپ رساند و بارها آن را مطالعه کرد. از جمله آن آثار کتاب کسروی بود که شامل مباحث متقابل آن بزرگوار با احمد کسروی در روزنامه کیهان بود. او در دوران جوانی که مسائل کلان و مهمی مانند چگونگی استقلال روحانیت از نظر مادی و ضرورت آن میاندیشید و طرح مبارزه عمیق با دستگاه ظلم و ستم موجود را در سر میپروراند. او از نخستین کسانی بود که در سپیده دم نهضت امام(ره) در سال ۱۳۴۲ به پشتیبانی از امام(ره) و تبلیغ و ترویج تفکر او پرداخت. استاد با تبعید امام خمینی(ره) به شیراز بازگشت و تکیه گاهی برای نیروهای انقلابی شد.
او هر سال در دهه آخر ماه صفر، مجلس شور آفرینی ترتیب میداد و طی آن از برجستهترین خطبای آن روزگار دعوت میکرد. مجلس به گونهای طراحی شده بود که در چند روز نخست، به شکلی آرام به افشاگری پرداخته شود و در چند روز بعد، به شکل صریح و شفّاف. محور مطالب سخنرانان موضوعاتی مانند نقد صریح مواضع سیاسی و اجتماعی حکومت شاه، طرح شجاعانه علت تبعید امام(ره) و معنای لایحه کاپیتولاسیون و آثار شوم آن و تأکید بر پیوند عمیق رژیم پهلوی با اسرائیل غاصب بود.
او در اثنای مبارزه به این موضوع پی برد که گاه، ارج نهادن به فداکاری و جانبازی جوانان سبب شده که در برابر اشتباهات و انحرافات برخی از آنان، نوعی مسامحه صورت گیرد. از این رو به تبیین اسلام واقعی و نفی اسلام الحادی و التقاطی پرداخت و در برابر انحرافات موجود هوشیارانه برخورد کرد. او در تابستان ۱۳۵۰ موفق شد که به دیدار امام(ره) در نجف برود ـ البته پیش از این هم به دیدار امام در نجف رفته بود ـ و گزارش امور سیاسی استان فارس و دیگر شهرها را به امام عرضه نماید.
فعالیت های استاد باعث شد که در سال ۱۳۵۱ به گنبد کاووس تبعید شود. استاد دراین مدت نیز دست از مبارزه برنداشت و به گونههای مختلف، مخالفت خود را با رژیم شاه ابراز میداشت. او پس از آن، به قم آمد تا با کاستن فشارهای موجود، ابعاد گوناگون نهضت را در آنجا پی بگیرد. او در این سالها به بحران اعتقادی موجود میاندیشید و خطر منافقان و گروهکهای ضد اسلامی را گوشزد میکرد.
با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، حجه الاسلام و المسلمین حسینی در خیل دوستداران انقلاب قرار داشت و همواره از مواضع امام(ره) دفاع میکرد.
اندکی پس از پیروزی انقلاب «پیش نویس قانون اساسی» را به همراه دو تن از نزدیکترین شاگردان خود در مدت ده روز به صورت شبانه روزی و فشرده مورد مطالعه و بررسی جدی قرار داده متن پیشنهاد جدیدی را در مورد قانون اساسی تدوین مینماید. وی سپس در راستای پیگیری و به نتیجه رساندن نقطه نظرات خود در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی شرکت کرده به نمایندگی مردم استان فارس در این مجلس انتخاب میشود.
او در استوار شدن «قانون اساسی» بر پایه اصل مترقی «ولایت فقیه» که در آن شرائط حتی در مجلس خبرگان نیز با انواع مشکلات و محذورات همراه بود و نیز تبیین و تثبیت جایگاه قانونی «شورای نگهبان» نقش بسزائی ایفاد نمود.
ایشان از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بود و در جلسات آن شرکت میجست و گاه حضور او در تصمیمگیریها بسیار حیاتی بود؛ از جمله میتوان به سخنان او در جمع جامعه مدرسین در هنگام کاندیداتوری بنی صدر اشاره کرد که او با ارائه مستنداتی، ماهیت واقعی او را افشا کرد.
استاد منیر الدین شیرازی با پیروزی انقلاب و پس از گذشت سالهای نخستین آن، به این فکر افتاد که ضمن شناخت آسیبهای سیاسی و فرهنگی و اقتصادی انقلاب، راههای برطرف سازی چالشهای فرارو را باز شناسد و انقلاب را از خلاهای تئوریک احتمالی نجات دهد. از این رو به تأسیس آکادمی علوم اسلامی همت گماشت و در این عرصه، فعالیت شایانی را از خود بر جای نهاد که بسیاری از آنها، در آینده پشتوانه محکمی برای انقلاب مردمی ایران خواهد بود.
استاد منیر الدین شیرازی، در دوازدهم اسفند ماه سال ۱۳۷۹ دار فانی را وداع گفت.[۲]
آثار
آثار علامه سید منیرالدین حسینی الهاشمی:[۳]
بخش تئوریزهشدن ولایت فقه
- روش اجتهاد (اجتهاد و روشهای بررسی آن)
- قانون اساسی پیشنهادی به مجلس خبرگان قانون اساسی و فلسفه آن
- منطق انطباق (موضوعشناسی) ـ ۱۵ جلد
- فلسفه اصول روش تنظیم نظام ـ ۱۶ جلد
- برنامهریزی بر اساس احکام الهی ـ ۵ جلد
- مباحت مقدماتی پیرامون روش طراحی نظامات ـ ۴ جلد
- مباحث مقدماتی پیرامون الگو ـ ۹ جلد
- روش تنظیم امور ـ ۳ جلد
- برنامه ریزی براساس احکام فقه
- نقد و بررسی کلیات «طرح تعاونیها» ـ ۵ جلد
- مباحثی پیرامون ولایت مطلقه فقیه ـ ۴ جلد
- جوهره هجوم کفر به ادیان الهی(سازمان ملل، منطق اصالت حس، تکنولوژی)
- جریان ساختار حاکمیت نظام اسلامی بر کفر جهانی
- ضرورت مدل سازی اسلامی براساس احکام رساله
- نامه علامه سید منیرالدین حسینی به حضرت امام خمینی (ره)
تئوریزه شده نظام ولایت مطلقه فقیه در سه سطح حجیت، معادله و مدل
- فلسفه اصول مبانی نظام ولایت ـ ۴ جلد
- جامعه شناسی علم (نسبیت یا علم اجتماعی)
- مبانی نظام فکری
- طبقهبندی آموزشی چگونگی اسلامی شدن مهندسی توسعه نظام اجتماعی ـ ۳ جلد
- ولایت و مرجعیت
- توسعه و مشارکت مردمی
- منزلت ولایت و رهبری
- جایگاه هیئتهای مذهبی در نظام ولایت اجتماعی
- فلسفه حکومت
- ولایت مطلقه فقیه بر اساس فلسفه نظام ولایت
- آسیبها و تهدیدات جریان ولایت فقیه
مباحث حجیت
- مبادی علم اصول فقه احکام حکومتی ـ ۳ جلد
- فلسفه علم اصول (رابطه بین شناخت و حجیت) ـ ۳ جلد
- مبانی علم اصول فقه تطبیقی احکام حکومتی
- مبادی مدل تطبیقی علم اصول فقه
- روش تنظیم فهرست علم اصول فقه احکام حکومتی
مباحث معادله
- مفاهیم پایه روش عام
- فلسفه کیفیت و کمّیت بر اساس فلسفه نظام ولایت ـ ۳ جلد
- کیفیت تولید نظام اصطلاحات
- دوره استدلالی مدل ریاضیات اسلامی
- فلسفه تولید تعاریف کاربردی ـ ۳ جلد
- روش تولید معادلات کاربردی ـ ۲ جلد
- روش تولید صرف مفهوم ـ ۳ جلد
- برنامه پژوهش جهت دستیابی به روش تحقیق جدید ـ ۲ جلد
- توضیح جدول زیرساخت الگوی تحلیل روش تحقیق جدید
- تطبیق روش تحقیق در اقتصاد ـ ۲ جلد
- طرح تأسیس بانک توسعه اطلاعات ـ ۳ جلد
- روش تنظیم برنامه تحقیقات کتابخانهای ـ ۳ جلد
مباحث مدل
- سلسله مباحث واژههای کلیدی زیرساخت نظام شاخصههای ارزیابی جامعه ـ ۴ جلد
- طبقهبندی موضوعات جامعه (جامعهشناسی بر اساس فلسفه نظام ولایت)
- سیاستهای اصولی حاکم بر برنامه توسعه
- تحلیل نظام سرمایهداری در سه سطح خرد، کلان و توسعه
- تحلیل نظری آسیبشناسی اجتماعی
- مدل تنظیم سیاستهای کلان سیاسی
- مدل تنظیم سیاستهای کلان فرهنگی ـ ۲ جلد
- مدل تنظیم سیاستهای کلان اقتصادی
- اصول شاخصههای استخراج سیاستهای کلی نظام از فرمایشات امام(ره) و مقام معظم رهبری ـ ۷ جلد
- اوصاف و تعاریف تفکر توسعه سیاسی بنیانگذار جمهوری اسلامی
- مدل ارزیابی نقدهای برنامههای توسعه ـ ۳ جلد
- مدیریت توسعه انقلاب فرهنگی ـ ۳ جلد
- پژوهشهای راهبردی پیرامون جهانی شدن فرهنگی ـ ۲ جلد
- بررسی علل و عوامل ناهنجاریهای اجتماعی
- تحلیل و بررسی موضوعات اجتماعی
- مدیریت شبکهای تحقیقات ـ ۴ جلد
- پرورش مدیریت فکری
- مباحث زیرساختی صنعت ـ ۴ جلد
برخی دیگر از محصولات پژوهشی «تک موضوعی»
- تحلیل موضوعات برنامه حوزه (برنامهریزی)
- مباحثی پیرامون اسلامیشدن دانشگاهها ـ ۳ جلد
- طرح ارزیابی مشکلات اقتصادی
- ارزیابی قلمرو خصوصی سازی از طریق بررسی هویت عینی مالکیت اقتصادی
- تحلیل تورم و گرانی در جامعه و صنعت
- تورم و رابطه آن با کیفیت نرخگذاری
- استراتژی بازرگانی خارجی
- موانع ساختاری اشتغال
- مبانی تنظیم سیاستهای کلان توسعه اسلامی اقتصاد
- نگاهی به نشست «اسلام و توسعه اجتماعی و اقتصادی در آلمان»
- معنا و مفهوم پول در نظام اسلامی
- زمینه آشنایی با مبانی نظام مدیریت اسلامی
- خاستگاه وزارت اطلاعات در نظام ولایت
- بررسی طبقهبندی موضوعات ناجا و تنظیم نظام تعاریف نیروی انسانی در دکترین نیروی انتظامی
- بررسی آسیبهای قضایی و مبانی جرمشناسی
- طرح مناظره سازمانی و مدل مناظره سازمانی ـ ۲ جلد
- بایستههای ارتباطات فرهنگی
- طرح سیاستهای اجرایی مواجهه با شبکههای اطلاع رسانی بینالمللی
- بررسی مبانی ارتباطات و مخابرات و مدل استدلالی مبانی کاربردی ارتباطات و مخابرات ـ ۲جلد
- مباحثی پیرامون هنر: فلسفه هنر، جایگاه هنر در نظام ولایت، اوصاف و تعریف هنر
- جایگاه روان شناسی در تکامل مدیریت اجتماعی و تعریف و شاخصههای سلامت روانی
- بررسی مسائل زنان ـ ۷ جلد
- سیاستهای اصولی در تنظیم سند زنان مسلمان جهان
- طرح هماهنگ سازی قومیتها و اقلیتها با نظام
- مدل شخصیتشناسی شخصیت تاریخی حضرت زینب
- شخصیت حضرت زهرا (س)
- درس عاشورا برای جوانان
گفتاورد
آیت الله سید منیرالدین حسینی فلسفه عمل اسلامی و ذیل آن روش عامی که بتواند هماهنگی بین علوم مختلف را انجام دهد، پی ریزی کرد.
سید مرتضی حسینی، فرزند سیدمنیرالدین حسینی در برنامه مصیر مطرح کرد:[۴]
به گزارش خبرگزاری مهر، هفدهمین قسمت از فصل جدید از برنامهی تلویزیونی «مصیر» کاری از گروه اجتماعی شبکه چهار سیما، یکشنبه ۲۵ خرداد ماه با موضوع «کاربست علوم اسلامی در ریاضیات در اندیشه آیتالله سید منیرالدین حسینی» با اجرای محمدمهدی ابراهیمی نصر روی آنتن رفت.
مهمان این قسمت از برنامه حجت الاسلام سید مرتضی حسینی، عضو هیئت علمی فرهنگستان علوم اسلامی و فرزند آیت الله سید منیرالدین حسینی درباره ریشههای فکری وی بیان کرد: ریشههای فکری آیت الله حسینی مجموعه علم، بصیرت و جهاد است. پدر ایشان آیت الله نورالدین آیت الله سید منیرالدین حسینی شیرازی هستند که به تصریح بزرگان، نه فقط در علم و حوزه مقام بالایی دارند، بلکه در جهاد و بصیرت زمانه هم درجه بالایی دارند. پدربزرگ ایشان هم ابوطالب آیت الله سید منیرالدین حسینی شیرازی، شاگرد مرحوم میرزای شیرازی بوده اند. دفاع از دین و دفاع متناسب را آیت الله سید منیرالدین حسینی از خانواده خود آموخته بودند.
حسینی در خصوص دفاع از دین در اندیشه آیت الله منیرالدین حسینی گفت: در جلسهای امام خمینی (ره) فرمودند که جوانان بروند اسلام را به دست بیاورند و به جامعه ارائه دهند. ایشان حدود یک ماه در فکر بودند که منظور امام خمینی (ره) چیست، زیرا اگر علوم حوزوی مدنظرشان باشد، خودشان تبحر دارند. بعد از این مدت متوجه شدند که منظور امام خمینی (ره)، علوم انسانی اسلامی است، زیرا در عصر حاضر لازمه تحقق دین در جامعه است. تا قبل از مشروطه برای اداره جامعه نیازی به علوم انسانی نداشتید. بعد از مشروطه در ایران و بعد از انقلاب فرانسه در جهان، با توجه به پیچیدگیهای اداره جوامع که توسط ساختارهای اجتماعی انجام میشود، علوم انسانی ضرورت پیدا میکند.»
وی ادامه داد: وقتی میگوئیم علوم انسانی تصور میشود که علومی مانند سایر علوم است و میتوان از سایر کشورها آموخت، اما علوم انسانی، علم به معنای کشف واقع نیست، زیرا در این زمینه واقعیتی وجود ندارد که در مکانهای مختلف تفاوتی نکند. یک نظریه پرداز یک مبنایی را در نظر میگیرد و قواعد تجلی بخش آن مبنا میشود. علوم انسانی مثلاً اقتصاد کاپیتالیستی یک چیز را مبنا میگیرد و مارکس مبنای دیگری را نظر میگیرد و قواعد تجلی بخش آن اقتصاد سوسیالیستی میشود. حال اگر میگوئیم اقتصاد اسلامی نه کاپیتالیستی است و نه سوسیالیستی باید مبنا و قواعد آن را که میشود اقتصاد اسلامی، مشخص کنیم. بنابراین آیت الله سید منیرالدین حسینی با توجه صحبت امام خمینی (ره)، مشغول مباحث علوم انسانی اسلامی میشوند و از بخش کاربردی این علوم یعنی اقتصاد آغاز میکنند. بعد از مدتی متوجه میشوند که نمیتوانند علوم مختلف را بدون مبنا در نظر بگیرند و باید به مبنای این علوم بپردازند.
حسینی تشریح کرد: زمانی که به مبنای علوم میپردازند سعی میکنند مبنای هماهنگ سازی علوم بر اساس دین را پیدا کنند. ایشان به دنبال این بودند که در عمل هم وارد شوند، زیرا شبهات و حمله به دین در عرصه عمل بوده است و تا زمانی که این بحثها در نظر باقی بماند دفاعی صورت نگرفته است و باید دفاع از دین هم عملی باشد.
وی اضافه کرد: وقتی قرار است علوم انسانی اسلامی، کاربردی باشد باید نسبت بین متغیرهای مختلف و مبنای آنها مشخص شود تا مخالف دین و اسلام نباشد. این اتفاق یعنی باید معادلهای کاربردی ارائه شود. همان طور که منطق، روش صحیح استدلال کردن در همه علوم است، ریاضیات هم روش صحیح معادله سازی است. بنابراین ناگزیریم وقتی میخواهیم از حوزه نظر فراتر برویم و نسخه تغییر در عالم خارج را ارائه دهیم، از علم ریاضیات استفاده کنیم. این بحث جدا از بحث روشهای تحقیق کیفی و کمی است، این بحث روش تحقق است. از اینجا آیت الله سید منیرالدین حسینی به این پرداختند که در طول تاریخ چه اتفاقاتی برای ریاضیات افتاده است. تا زمانی که ریاضیات به صورت هندسه اقلیدسی و حساب فیثاغورسی وجود داشته است، ظرفیت محاسبات محدود بوده است. با تغییر در فلسفه ریاضیات، محاسبات و ظرفیت آن هم تغییر میکند. با توجه به اینکه عوامل چه هستند، دستگاههای ریاضی هم تغییر میکنند. اینکه ما این بحث را تحول ریاضی بدانیم یا پیشرفت ریاضی مربوط به نگاه ما در تحلیل تاریخی است. آیا تحول به این معناست که علوم قدیم از بین میرود؟ یا به این معناست که در کنار آن است و متناسب با موضوع، یکی از آنها به کار میرود؟»
این کارشناس توضیح داد: حال اگر علوم انسانی اسلامی را نوشتیم و در معادلات کاربردی به این نتیجه رسیدیم که متغیرهای آن انسان هستند، با تعریفی که دین از انسان دارد، باید دستگاه آن را بیابیم. آیا انسان، جسم ثابت یا با حرکت ثابت است؟ با ریاضیات قدیم میتوان محاسبه کرد. آیا جسم متحرک با حرکت شتاب دار است، ولی افراد جامعه بالاجبار از هم تبعیت میکنند؟ با ریاضیات جدید میتوان محاسبه کرد. اگر بگوییم انسان جسم متحرک بااراده و اختیار است، سوال ایجاد میشود که چطور میتوان اختیار را وارد فرمول کرد، زیرا به جبر تبدیل میشود. زمانی که در فضای فلسفی ریاضی قدیم فکر میکنید نمیتوانید حرکت را دقیق محاسبه کنید، اما وقتی فضای فکری جدیدی پیدا میکنید میتوانید حرکت را فهم کنید. تا زمانی که تحت ریاضیات جبری فکر میکنید، نمیتوانید اختیار را محاسبه کنید. باید فضای فکری را عوض کنیم که میخواهد اختیار را اختیار ببیند، اما بر اساس آموزههای دینی تا در جریان اجتماعی آن را قاعده مند کند. دقت کنید که بین انتخاب و اختیار در دین تفاوت است. تفاوت انتخاب و اختیار در این است که شما میتوانید انتخابهای گوناگون را به کامپیوتر بدهید تا برای شما انتخابهای بهینه انجام دهد، اما اختیار، آن انتخابی است که شما را مستحق پاداش و جزا میکند. برای مثال ما میگوئیم که مال حلال برکت دارد. در جریان اجتماعی، برکت را میخواهیم چطور محاسبه کنیم؟
حسینی درباره ضرورت این محاسبه گفت: تا زمانی که حکومتها خرد بوده اند و اعمال افراد فردی بودهاند، برنامه ریزی توسعه حکومت وجود نداشته است، نیازی به محاسبه نداشته است و همان رعایت افراد بر اساس آموزهها کافی بوده است. اگر بخواهید این آموزهها در جامعه جریان پیدا کند و بر اساس آنها برنامه ریزی شود به محاسبه آنها نیاز دارید.»
فرزند آیت الله سیدمنیرالدین حسینی در خصوص بانکداری بدون ربا در غرب گفت: نظام فکری اسلام یک منظومه به هم پیوسته و مرتبط است. موارد از هم جدا نیستند. اینکه در غرب ربا در بانکها حذف شده است، یک مورد است، اما مثلاً صدقه به عنوان افزایش مال در نظر گرفته نشده است. اگر نتوانید همه این بخشها را در یک راستا با هم هماهنگ کنید، به چالش کشیده میشوید.
حسینی بیان کرد: «کاری که آیت الله سید منیرالدین حسینی انجام دادند پایبندی به این بود که هر چیزی (چه نظری چه عملی) باید به وسیله ربط با دین، حجیت داشته باشد. یعنی اگر از ما بپرسند چرا این کار را انجام دادیم و نتوانیم پاسخ دهیم، حجیت ندارد و از نظر دین محل اشکال است. حال در عصر حاضر به علوم انسانی و برنامه ریزی توسعه احتیاج داریم و باید حجیت آنها را تمام کنیم و سعی ایشان همین بود. آیت الله سید منیرالدین حسینی فلسفه عمل اسلامی را پی ریزی کردند و ذیل آن روش عامی که بتواند هماهنگی بین علوم مختلف را انجام دهد پی ریزی کردند. ذیل این روش عام سه روش خاص وجود دارد؛ روش استناد به شارع مقدس (اصول فقه)، روش معادلات کاربردی (ریاضیات)، روش مدل سازی اجرایی برای نظام اجرایی کشور. بر اساس این سه روش باید تحقیق در علوم مختلف را انجام دهید. اصول فقهی که الان وجود دارد برای اعمال فردی مناسب است، لازم است در آن پیشرفتی رخ دهد تا نظام اجتماعی را بتوان از آن استخراج کرد. در نظام اجتماعی عوامل و متغیرهای مختلفی وجود دارند که نمیتوان هیچ کدام را کنار گذاشت، بلکه باید نسبت بین آنها تعیین شود.
حسینی در پایان افزود: ابزار تحقق تمدن نوین اسلامی ریاضیاتی است که بتواند آموزههای دینی را نسبت به انسانی که دین تعریف میکند، عمل کند. حال اگر ریاضیاتی را تعریف کردید که مفاهیم پایه آن یعنی عدد، نقطه، صفحه و… بر اساس مفاهیم دینی جریان داشت و در معادلات نمود داشت، ریاضیات اسلامی است. این به این معنا نیست که ریاضیات قدیم منسوخ میشود همانطور که آیت الله سید منیرالدین حسینی فلسفه جدیدی ارائه میدهند که مخالف فلسفه اسلامی نیست و آن را کنار نمیگذارد. اگر حکمت متعالیه در حوزه نظر است، امتداد اجتماعی آن، فلسفه اصالت ولایت است.
در بخشهای مختلف برنامه سخنان علامه سید منیرالدین آیت الله سید منیرالدین حسینی و خاطراتی از ایشان نقل شد.
پانویس
- ↑ «سیدنورالدین حسینی شیرازی - فرزندان». دریافتشده در ۲۷ شهریور ۱۴۰۳.
- ↑ «آثار مرحوم علامه سید منیرالدین حسینی الهاشمی». دریافتشده در ۲۷ شهریور ۱۴۰۳.
- ↑ «آیت الله سید منیرالدین حسینی شیرازی». دریافتشده در ۲۷ شهریور ۱۴۰۳.
- ↑ «آیت الله سید منیرالدین حسینی فلسفه عمل اسلامی را پی ریزی کرد». دریافتشده در ۲۷ شهریور ۱۴۰۳.
پیوند به بیرون
- سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی؛ یک روحانی که فلسفه «هگل» و «انیشتین» را به مبارزه خواند
- گذری بر اندیشه فرهنگستان علوم اسلامی