سید میثم موسویان

از یاقوت
سید میثم موسویان
زمینه فعالیتنویسنده
ملیتایرانی
تاریخ تولد۲۲ مرداد ۱۳۶۲ ‏(۴۱ سال)
محل تولدهمدان
محل زندگیهمدان
کتاب‌هارمان میوه‌های رسیده
مجموعه داستان کوتاه آخرین مرد ایستاده
رمان «سفیدی پر کلاغ»
رمان بچه‌ها دیرتون نشه
مجموعه داستان «بخارهای رنگی»
تحصیلاتکارشناسی ارشد در رشته‌ روانشناسی
جوایزبرگزیده قلم زرین (۱۴۰۰) با کتاب بی نام پدر
نامزد جایزه جلال آل احمد در بخش مجموعه داستان کوتاه برای مجموعه داستان تفنگم را زمین مگذار
آدرس اینستاگرامسید میثم موسویان


سید میثم موسویان (زادهٔ ۲۲ مرداد ۱۳۶۲ در همدان) نویسنده ایرانی است. سید میثم موسویان برگزیده جایزه قلم زرین در سال ۱۴۰۰ و نامزد جایزه جلال آل احمد در بخش مجموعه داستان کوتاه در سال ۱۳۹۷، برای مجموعه داستان تفنگم را زمین مگذار بوده است. ایشان از سال ۱۳۹۰ تاکنون، مدرس داستان نویسی در حوزه هنری‌ است.

زندگی و تحصیلات

موسویان کارشناسی ارشد خود را در رشته‌ روانشناسی به اتمام رسانده و به عنوان روانشناس، در درمانگاه شکری موحد همدان مشغول به فعالیت است. از نوجوانی شعر سرودن را آغاز کرد و در جوانی و هنگامی که دانشجو بود، به داستان نوشتن مشغول شد؛ اولین تجارب داستانی او در سال ۱۳۸۳ در انجمن داستان حوزه هنری همدان و حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس همدان رقم خورد. اغلب آثار موسویان گرایشات مذهبی دارند.

آثار

موسویان جز نویسندگان پرکار چند سال اخیر به شمار می‌رود که بیشتر نوشته‌هایش در ژانر انقلاب و دفاع مقدس نوشته شده و البته در ژانرهای دیگری مثل داستان کودک و نوجوان، دست به قلم شده و آثاری تولید کرده است. او روانشناس است و از علم روانشناسی و تعلیمات دینی خود در محتوای آثارش استفاده می‌کند و با هنرمندی تمام در لایه‌های پنهان آثارش یک معرفت دینی را دنبال می‌کند. موسویان تا کنون بیش از بیست و پنج جلد کتاب نوشته و در بیش از شصت جشنواره کشوری شرکت کرده است.[۱] برخی از آثار ایشان عبارت‌اند از:

عنوان ناشر سال انتشار
رمان میوه‌های رسیده سوره مهر ۱۳۹۰
آخرین مرد ایستاده (مجموعه داستان کوتاه) نشر برکت کوثر ۱۳۹۱
شهید خودم (مجموعه داستان) شهرستان ادب ۱۳۹۱
اینجا پلاک، ۲۶۷ (فرهنگ‌نامه‌ی شهدای آماد و پشتیبانی استان همدان) نشر نازلی ۱۳۹۱
رمان سفیدی پر کلاغ بر اساس زندگی شهیدان دیباج شهرستان ادب ۱۳۹۲
بچه‌ها دیرتون نشه روایت فتح ۱۳۹۴
مجموعه داستان «بخارهای رنگی» شهرستان ادب ۱۳۹۵
پرده‌داران راز دوست روایت فتح ۱۳۹۵
رمان ما هم هستیم سوره مهر ۱۳۹۵
بازنویسی من مادر دوم تورج هستم سوره مهر ۱۳۹۵
بازنویسی درد شیرین انتشارات یاران شاهد ۱۳۹۵
رمان اذان بی‌موقع سوره مهر ۱۳۹۶
«من محمد بروجردی هستم، مصاحبه نمی‌کنم» تاریخ شفاهی سوره مهر ۱۳۹۶
مجوعه داستان تفنگمو زمین نذار نشر جمکران ۱۳۹۶
کتاب «کبریت‌های نیم سوخته» بنیاد حفظ آثار همدان ۱۳۹۶
«مهماتی که در سینه‌ها نشست»، تاریخ شفاهی نشر بنیاد حفظ آثار ۱۳۹۷
رمان «چهار پر» نشر معارف ۱۳۹۸
رمان «کلاه پوستی‌ها»، در رده سنی نوجوانان نشر صاد ۱۳۹۹
رمان بی‌نام پدر نشر جمکران ۱۳۹۹
من جانباز نیستم (تاریخ شفاهی) نشر معارف ۱۴۰۰
رمان لی لی کتابستان ۱۴۰۱
رمان مدرسه‌ی شبانه کتابستان ۱۴۰۱
به نام مادر نشر جمکران ۱۴۰۱
معمای بوبی خرگوشه عهد مانا ۱۴۰۱

جوایز و افتخارات

  • نامزد جایزه جلال آل احمد در بخش مجموعه داستان کوتاه در سال ۱۳۹۷، برای مجموعه داستان تفنگم را زمین مگذار
  • برگزیدهٔ نوزدهمین جایزه قلم زرین ۱۴۰۰ با کتاب بی نام پدر در بخش داستان بزرگسال
  • برنده جایزه رمان سال سومین جشنواره داستان انقلاب (۱۳۸۹) برای رمان میوه‌های رسیده
  • برگزیده جشنواره بین‌المللی سلام بر نصرالله (۱۳۸۶)
  • نفر سوم در جشنواره پیامبر اعظم (۱۳۸۷)
  • برگزیده جشنواره تصویر آزادی ۱۳۸۸
  • برگزیده جشنواره ادبیات حماسی گیلان ۱۳۸۸
  • برنده جایزه ویژه جشنواره ملی کبوتر حرم ۱۳۸۸
  • نفر اول جشنواره ادبیات داستانی همدان ۱۳۸
  • رتبه نخست جشنواره ملی رمان‌نویسی انقلاب اسلامی ۱۳۸۹
  • رتبه دوم جشنواره داستان کوتاه نوجوان انقلاب اسلامی ۱۳۸۹
  • نفر اول جشنواره بسوی ظهور ۱۳۹۰
  • نفر دوم در جشنواره کشوری مبارزه با فتنه ۱۳۹۰
  • نفر اول جشنواره کشوری داستان‌نویسی قرآنی ۱۳۹۰
  • نفر اول جشنواره کشوری داستان‌نویسی درود ۱۳۹۰
  • نفر اول جشنواره داستان‌نویسی کشوری چراغ مطالعه ۱۳۹۰
  • رتبه دوم جشنواره امام هادی دانشگاه امام صادق ۱۳۹۱
  • رتبه دوم جشنواره داستان‌نویسی طهوری ۱۳۹۱
  • رتبه سوم جشنواره داستان انارستان شهید یوسف ۱۳۹۱
  • رتبه دوم جشنواره داستان صراط علی ۱۳۹۱
  • رتبه سوم رمان در جشنواره بین‌المللی رضوی سمنان ۱۳۹۲
  • کسب مقام سوم در نهمین دوره انتخاب کتاب سال سپاه و پاسداران اهل قلم تیر ۱۳۹۲، و کسب مقام سوم در سال ۱۳۹۵
  • رتبه نخست جشنواره خاطره‌نویسی حفظ آثار و ارزش‌های دفاع مقدس ۱۳۹۲
  • رتبه سوم جشنواره شعر پاسدار ۱۳۹۲ در سطح کل نیروهای سپاه پاسداران
  • رتبه سوم جشنواره بسیج در بخش داستان بلند در سطح کشور ۱۳۹۲
  • نفر اول جشنواره رمان‌نویسی در چهارمین جشنواره داستان ورامین ۱۳۹۳
  • رتبه اول جشنواره بسیج در بخش داستان بلند در سال ۱۳۹۲ و سال ۱۳۹۳ در سطح استان همدان
  • رتبه سوم داستان کوتاه جشنواره بسیج در سطح استان ۱۳۹۳
  • رتبه نخست در بخش رمان در جشنواره کشوری نماز ۱۳۹۳
  • رتبه نخست در بخش رمان و سوم در بخش داستان کوتاه جشنواره کشوری دانشگاهیان رضوی ۱۳۹۳
  • رتبه نخست جشنواره داستانک لی ۱۳۹۴
  • رتبه نخست جشنواره جیم، ۱۳۹۵
  • مقام نخست جشنواره هنر ماندگار در بخش کتاب ۱۳۹۶
  • برنده جایزه بخش ویژه در یازدهمین جلال آل احمد در سال ۱۳۹۷[۲]

گفتاورد

آقای موسویان چه‌طور شد وارد حوزه داستان‌نویسی شدید؟

راستش ادبیات، شعر و داستان همیشه از دغدغه‌های مهم زندگی‌ام بود و از خواندن یک داستان خوب، بسیار لذت می‌برم. در همین‌زمینه همیشه خودم را مدیون استادم محمدرضا فریدونی می‌دانم. بهترین کتابی هم که تا حالا خوانده‌ام و خواندنش را به‌ همه با هر سلیقه‌ای توصیه می‌کنم، کتاب شریف «سفینه الصادقین» شامل زندگی‌نامه عارف کامل آیت‌الله سیدحسین یعقوبی قائنی است که آن را نه یک‌بار که بارها و بارها خوانده‌ام و خواهم خواند. هر بار هم بهره‌های فراوانی از خواندنش می‌برم. اما درباره داستان، شاید ۱۵ سالی است که دغدغه نوشتن داستان و رمان دارم و در این بازه زمانی، برنده جشنواره‌های کشوری داستان و رمان‌نویسی شدم.
- از وقتی برنده می‌شدید، کتابی هم منتشر کرده‌اید؟
بله. ۱۱ جلد از آثارم در همین بازه زمانی چاپ شدند.
-«تفنگمو زمین نذار» آخرین کارتان است؟
بله. آخرین کتابی است که منتشر کرده‌ام. البته رمانی هم با عنوان «مأموریت ناتمام» دارد که بناست با ناشر همین‌کتاب چاپش کنم.
- در مجموعه‌داستان مورد اشاره، چه‌قدر به مختصات شخصیت واقعی قهرمان قصه وفادار بودید؟ تخیل چه سهمی در ساخت این‌شخصیت‌ در داستان‌ها داشت؟
در کتاب‌های تاریخ شفاهی، تخیل در شخصیت‌پردازی باید به صفر برسد اما در داستان و رمان، شخصیت داستان نه واقعی است نه غیرواقعی. در واقع نویسنده نه یک شخص بیرونی را نوشته و نه کاملا از آن شخص مورد نظرش، جدا شده است.
- خب شخصیت‌های داستان‌های «تفنگمو زمین نذار» چه‌طور ساخته شده‌اند؟
شخصیت برخی داستان‌ها کاملا واقعی و از تاریخ جنگ نشات گرفته‌ شده. اما در تعدادی از داستان‌ها هم کاملا تخیلی هستند. شخصیت‌های داستان‌های اول مجموعه، بیشتر تخیلی هستند و هر چه به انتهای کتاب نزدیک می‌شویم، نقش تخیل کمتر می‌شود.
این کتاب در سه فصل تنظیم شده است.تمام داستان‌ها، در ژانر دفاع مقدس هستند و زبان برخی از آنها طنز است و لبخند را بر لب مخاطب می‌نشاند. صحنه‌های تصویر شده در داستان‌های دیگر، غم‌انگیز و متاثرکننده است و لحظات غمگین و تراژدی‌وار را روایت می‌کنند. برخی از داستان‌ها، به‌ویژه داستان‌های دوم به بعد، بوی داستان‌های مدرن را می‌دهند. برخی از داستان‌ها هم کاملا با ساختار کلاسیک نوشته شده‌اند. به‌هرحال به‌نظرم کتاب ذائقه مخاطبین متفاوت را به میزان مساوی ارضا می‌کند.
- به طنز اشاره کردید. سابقه استفاده از طنز را در آثار دیگرتان هم دارید یا داستان‌های «تفنگمو زمین نذار» اولین مرتبه استفاده‌تان از این لحن است؟
نه. من در داستان‌های دیگرم یعنی آنهایی هم که دفاع‌مقدسی نیستند، از لحن طنز استفاده کرده‌ام.
- داستان‌های این‌کتاب مربوط به کدام مقطع دفاع مقدس هستند؟
راستش اشاره‌ای به سال خاص یا برهه ویژه‌ای نکرده‌ام ولی داستان‌ها درباره اتفاقات جنگ هستند. اما در کل، داستان‌های ابتدایی کتاب درباره بازماندگان رزمندگان و شرایطی که با آن‌ دست به گریبان هستند، است. در داستان‌های دیگر به اتفاقاتی که برای اسرا رخ داده و همچنین ماجراهای رزمندگان در خط مقدم پرداخته‌ام. سعی‌ام بر این‌بوده اقشار مختلف جامعه در داستان‌ها نمود داشته باشند. در کل می‌توانم بگویم داستان‌های کتاب از حیث روایت، 3 دسته هستند: پشت جبهه، اسارت و خط مقدم.
- منابع مورد استفاده‌تان برای نوشتن داستان‌ها چه بود؟ برای خلق شخصیت‌ها و نوشتن اتفاقات، از تخیل خودتان استفاده کردید یا واقعیت‌های بیرونی؟ تاریخی شفاهی جنگ چه‌طور؟
بسیاری از داستان‌ها تخیلی هستند اما بعضی از داستان‌ها هم هستند که با توجه به روایت رزمندگان و دوستانشان از جنگ نوشته‌ شده‌اند.
- از زاویه بالاتر به ادبیات دفاع مقدس نگاه کنیم. به‌نظرتان این ژانر در حال حاضر در جامعه تاثیرگذار است؟
ببینید، هر چه فضای جامعه را با معنویت و سطحی بالاتر از ماده و تکنولوژی و پیشرفت پیوند بزند، عامل مثبتی است و در واقع به نفع جامعه است. این عامل می‌تواند ادبیات دفاع مقدس باشد. ادبیات ما پر است از سطوح بالای معنا و می‌توان در بسیاری از مشکلات جامعه به درد امروز ما بخورد تا ما راه تکراری غرب را چشم بسته در پیش نگیریم. اگر فعالان فرهنگی درست عمل کنند، ادبیات دفاع مقدس می‌تواند تاثیرگذار باشد و می‌تواند بسیاری از گره‌ها را باز کند.
- «تفنگمو زمین نذار» که عنوانش هم حامل پیام و شعار است، چه‌قدر می‌تواند در این‌زمینه سهم داشته باشد؟
این کتاب هم در کنار همه کتاب‌های دیگر. به‌نظرم هر داستان کوتاه، برای خودش پیامی دارد. اکثر پیام داستان‌های این مجموعه، دربردارنده مباحث و موضوعات اعتقادی هستند.
- شما به‌عنوان یک نویسنده و البته مخاطب کتاب‌های دفاع‌مقدسی، نقش زنان و شخصیت‌های رزمنده زن در کتاب‌های این‌حوزه را چه‌طور ارزیابی می‌کنید؟
بیشترین نقش را در هر جنگی زن‌ها به دوش دارند؛ نه لزوما با شرکت‌شان در جنگ؛ که با تربیت و حمایت و تشویق‌شان از مردها. آنها این نقش را به خوبی ایفا می‌کنند. بیشتر زن‌های مجموعه «تفنگمو زمین نذار» هم، زن‌هایی هستند که از نظر فرهنگی بر جنگ موثرند. یعنی مادران و همسران شهداو ایثار گران. اما حقیقتا باید بر این حقیقت اذعان کنیم که درخلق آثار ادبی و سینمایی درباره زنان رزمنده قصور شده است.
- به‌ یک سوال رایج درباره ادبیات دفاع مقدس برسیم؛ حمایت دستگاه‌های دولتی.
هیچ حمایت فرهنگی درستی در کشور وجود ندارد. متولیان معمولا به دنبال گزارش دادن به مسئول بالاتراز خود هستند و کاری به تاثیرات فرهنگی ندارند. کلا از ارگان دولتی خیر کمتری برای فرهنگ متصاعد می‌شود.
- به‌نظرتان با وجود آثار ماندگار در تاریخ شفاهی و مستند، چرا رمان ماندگار و پرسروصدایی در حوزه دفاع مقدس نداریم؟ چون حمایت دولتی وجود ندارد؟
ما اصلا حمایتی در مورد داستان و رمان دفاع مقدس نداریم. از تاریخ شفاهی به برکت فرمایشات مقام معظم رهبری، بسیار حمایت شده و می‌شود. اما رمان و داستان کوتاه مطلقا مورد حمایت نیست. البته طبیعی است که سیاست کلی کشور به ثبت واقعیات جنگ باشد و نیازی به پرورش تخیل در این راستا، دیده نشود، اما از نظر من این‌وضعیت به‌طور قطع به ادبیات دفاع مقدس ضربه خواهد زد.
- معمولا مسئولان و مراکزی که باید مجوز انتشار کتاب‌ها دفاع مقدس را بدهند، خط قرمزهایی دارند که نویسندگان آنها را خوش ندارند. شما چه‌طور؟ شده در مواجهه با این‌ خط قرمزها دچار خودسانسوری هم بشوید؟
این سانسورها گاهی بسیارغیر معقولانه هستند.گاهی سانسور حتی از طرف ناشران اعمال می‌شود؛ مثلا به یک واژه فحش یا به ظاهر مخالف، واکنش منفی نشان می‌دهد. با این حال کسی که داستان را می‌فهمد، می‌داند که در داستان، شخصیت‌هایی با عقاید مختلف وجود دارند وحرف‌شان را می‌زنند. این سانسور هم داستان را از حالت طبیعی‌اش خارج می‌کند. من آدم معتقدی هستم و کسی که به یک سیستم باورو اعتقاد دارد، خودبه‌خود دستش در نوشتن بعضی چیزها بسته می‌شود. پس من هم ناخودآگاه دچار خودسانسوری می‌شوم.
- درباره نوشتن داستان دفاع مقدسی، شما موافق نوشتن داستان تلخ هستید؟ یا معتقدید همه داستان‌ها را باید گل‌وبلبلی بنویسیم؟
ببینید، یک روی جنگ، تلخ است و این واقعیتی است که قابل انکار نیست. از نظر من، هر نویسنده با صداقت، باید نظرش را در مورد جنگ بنویسد اما این مخاطب است که با توجه به سلایق خودش، کارهای تلخ و شیرین، جنگ و ضد جنگ را انتخاب می‌کند.
- به‌عنوان سوال آخر این را هم بپرسم که کتاب جدیدی در دست انتشار دارید؟
راستش کتاب جدیدی دارم که «چهار پر» نام دارد و در انتظار مجوز از وزارت ارشاد به سر می‌برد. در این‌کتاب سعی کرده‌ام یک رمان با محتوای عرفانی ارائه بدهم. متن کتاب هم متاثر از داستانی از مولوی و کتاب سفینة‌الصادقین است.[۳]

فکر می‌کنم این دو اصلاً از هم جدا نیستند. یعنی اگر کسی قائل به کوششی نوشتن است، نمی‌تواند جوششی‌نوشتن را انکار کند و اگر کسی روی جوششی‌نوشتن تأکید دارد، نمی‌تواند بگوید کوششی ننوشته است. به‌نظرم جدا کردم این دو از هم، اشتباه است چون در نویسنده و کسی که در یک‌حوزه یا کار، کوشش نکرده باشد، جوششی هم اتفاق نخواهد افتاد.[۴]


پانویس

  1. «تجلیل از نویسنده «بی‌نام پدر» توسط نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور». دریافت‌شده در ۲ اردیبهشت ۱۴۰۳.
  2. «سیدمیثم موسویان». دریافت‌شده در ۴ مهر ۱۴۰۳.
  3. «هیچ‌ حمایتی از داستان دفاع مقدس نمی‌شود/ قصور درباره زنان رزمنده». خبرگزاری مهر. ۳۰ شهریور ۱۳۹۸. دریافت‌شده در ۲ اردیبهشت ۱۴۰۳.
  4. «جوشش در نویسنده‌ای که کوشش نکرده باشد، اتفاق نمی‌افتد». دریافت‌شده در ۴ مهر ۱۴۰۳.