سید وحید مرتضوی

از یاقوت
سید وحید مرتضوی
زمینه فعالیتمجری
قاری
مدرس قرآن
ملیتایرانی
تاریخ تولد۲۰ فروردین ۱۳۵۴ ‏(۴۹ سال)
محل تولدتهران
سال‌های فعالیت۱۳۸۲ تاکنون
تحصیلاتلیسانس مدیریت
آدرس اینستاگرامسید وحید مرتضوی


سید وحید مرتضوی (زاده ۲۰ فروردین ۱۳۵۴ در تهران) مجری تلویزیون، قاری و مدرس قرآن است. او فارغ‌التحصیل رشته مدیریت است و رسماً از سال ۱۳۸۲ فعالیت خود را به عنوان مجری در برنامه‌های قرآنی و مذهبی در شبکه‌های مختلف صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به ویژه شبکه قرآن و معارف سیما آغاز کرد. وی در دوران نوجوانی در مسابقات مختلف قرآنی، رتبه‌های دانش‌آموزی بسیاری کسب کرده است. او وبسایت mojri.tv را تأسیس کرده است.[۱]

فعالیت تخصصی

اجرای تلویزیونی

  • تلاوت احسن /۱۳۸۶
  • چشمه‌های جاری / ۱۳۹۳
  • بیان جاودان / ۱۳۹۰
  • طرح‌های قرآنی ۱۴۴۲ و۱۴۴۳ و۱۴۴۴ و ۱۴۴۵ / ۱۳۹۰–۱۳۸۷
  • برنامه شبانگاهی اسرا / ۱۳۹۶–۱۳۹۰
  • برنامه‌های مناسبتی مختلف در شبکهٔ قرآن و معارف سیما
  • ستاره‌ها / ۱۴۰۰

جوایز و افتخارات

گفتاورد

مصاحبه اختصاصی با mojri.tv

برای شروع بفرمایید کارتان را از چه سالی آغاز کردید؟

از ابتدا خیلی به اجرا علاقه داشتم. چون خانواده ام (پدرم) در مجموعهٔ کاری که داشتند هم در زمینهٔ قرائت قرآن و هم در زمینهٔ مسائل آیینی و مذهبی اجرا می‌کردند، می‌خواندند و در واقع نغمه گر آیینی بودند. از ابتدا مدیریت و ادارهٔ یک برنامه را دیده بودم. در دوران دبیرستان علاقه کمتر بود ولی در دوران سربازی مجری همهٔ برنامه‌های داخلی آن مرکز بودم. دقیقاً سال ۸۰ بود که به عنوان کارشناس قرآنی امور جانبازان فعالیت داشتم. حدود دو-سه سال مسابقات را در بنیاد برگزار کردیم تا اینکه تلویزیون یکی از برنامه‌ها را پوشش تصویری داد. مسؤلین شبکه به واسطهٔ قرآنی بودن و به واسطهٔ آشنایی و شناخت خانوادهٔ ما، پیشنهاد دادند که در شبکهٔ جهانی و سراسری قرآن مشغول به کار شوم که من خیلی علاقه‌مند به کارهای اداری نبودم و علاقه ام در اجرا بود. در سال ۸۲ تستی در سازمان گرفته شد، آن موقع برنامهٔ (قرآن مشاور زندگی) در حال پخش بود، قرار شد با توجه به اینکه در تست قبول شدم و مجری برنامه در سفر بود، اجرای این برنامه به بنده واگذار شود، که این اتفاق نیفتاد. فکر می‌کنم اسفندماه سال ۸۲کارم را با برنامهٔ (تلاوت احسن) در شبکهٔ قرآن شروع کردم، که به صورت تولیدی بود. (با تبسمی ادامه می‌دهد) یادم نمی‌رود، اولین برنامه در امام زاده داوود (ع)، و در برف بالای (کن) برنامهٔ تلاوت احسن را ضبط کردیم، که شاید با تداوم‌ترین برنامهٔ شبکه شد. تا سال ۸۶ اجرای این برنامه را هر جمعه به عهده داشتم. دو- سه سال به صورت تولیدی، چند سال بعد هم به صورت زنده و ایام عید بینندگان شاهد این برنامه بودند. در همان سال پیشنهاد اجرای یک مسابقهٔ تلفنی را در شبکه داشتم (برنامهٔ زندهٔ چشمه‌های جاری) که جالب است بدانید، باز هم مجری برنامه در سفر حج بود و گفتند:در مدتی که ایشان حضور ندارند شما اجرا را به عهده بگیرید. که الحمدالله حضور پیدا کردم و ماندگار شدم، که شاید این هم یکی از مواردی بود که در شبکه نادر به نظر می‌رسید، حدود ۱سال(۹–۱۰ماه) هر روز این برنامه تقدیم بینندگان می‌شد. مسابقهٔ خوبی بود و شاید نقطهٔ عطف و شروع یک اجرای جدید برای من بود. با روحیاتی که داشتم، پرهیجان اجرا می‌کردم و دوست داشتم فضا پر انرژی، شاد و قرآنی باشد. از آن به بعد تقریباً برنامه‌های مختلف شروع شد. بیان جاودان، تلاوت احسن هم که اجرا می‌شد و بعد ویژه برنامه‌های ۱۴۴۲٬۱۴۴۳٬۱۴۴۴(برنامه‌هایی بودند که بر اساس نزول قرآن بود که همهٔ شبکه‌ها را پوشش می‌داد)، اختتامیه‌ها و برنامه‌های مختلف و مناسبتی شبکه ۵، برنامه مناسبتی ماه مبارک رمضان امسال در شبکه ۳، و شبکه ۲یک سری برنامه برای شهید مطهری اجرا شد.

صرفاً به خاطر علاقه وارد این حرفه شدید؟ خیر.

بین این همه حرفه چرا اجرا را انتخاب کردید؟

یادم می‌آید، سال ۷۵خدمت سربازی بودم، که آقای کریم منصوری آن سال مالزی مقام آورده بودند، به ایران بازگشتند و من مجری مسابقات بودم، وقتی که اجرا ی برنامه به اتمام رسید آقای منصوری گفتند:شما می‌توانید مجری خوبی شوید. اجرا و خدمت به یک مجموعه را دوست داشتم. از آن به بعد هر چه کار اداری پیشنهاد شد نمی‌پذیرفتم، حتی در سازمان ص. س، کار اداری پیشنهاد شد، می‌گفتم:که دوست دارم مجری شوم. علاقه بود، پیگیری کردم و به دنبالش رفتم، خدا هم لطف کرد، مطمئنم این پیگیری، خواستن، فکر کردن و به دنبالش رفتن آن را جذب کرد.

بعد از علاقه برای رسیدن به توانایی‌های لازم جای خاصی هم آموزش دیدید؟

(باتأمل می‌گوید:) بعد از علاقه… ؟! در سالهای ۸۱ تا ۸۳ خیلی مثل الآن فضای اجرا کلاسیک نبود، شاید بود و ما خبر نداشتیم. ولی به دلیل اینکه من در تئاتر کار کرده و با دستگاه‌های موسیقی آشنا بودم، هم در زمینه قرائت قرآن و هم در زمینهٔ آیینی و مذهبی کنترلی بر صدا داشتم. و به دلیل اینکه پدرم هم این هنر را داشتند از قبل عادت داشتم که بر صدایم که از پدر به ارث رسیده مسلط باشم. تا حدودی با صدا بازی کردم، روی میمیک صورت و نوع گویش کار و تمرین کردم. بعد پیگیر شدم، مخصوصاً در دو- سه سال اخیر که احساس کردم نیاز به فضایی هست که هم خودم استفاده کنم و هم دیگران. به دنبالش بودم، انواع کلاسهای حضوری، غیرحضوری، سی دی، کتاب در زمینهٔ فن بیان، ارتباطات، یک سری تجربیات هم در این هفت- هشت سال به دست آوردم که به همهٔ اینها اضافه کردم که حالا ممکن است چکیده اش را دوستانی که این مصاحبه را می‌خوانند، در سایتی که مد نظر ماست مطالعه کنند.

یک مجری برنامه‌های دینی چه تمایزی با سایر مجریان دارد؟ اصلاً احتیاجی به این تمایز هست؟

یک مجری باید تسلط به گویش و در واقع فن بیان خوبی داشته باشد. کلمات را خوب ادا کند، به مطالب که می‌خواهد بگوید مسلط باشد، از نظر ظاهری باید مناسب باشد، ارتباط چهره ای خوبی بگیرد، غیر از ارتباط کلامی، ارتباط غیر کلامی خوبی برقرار کند. حالا بگذارید به مجریان قرآنی بپردازم، یک مجری موفق قرآنی خودش باید قرآنی باشد، در اطلاعات، تخصص و اخلاق. حالا اخلاق که مستولی بر همهٔ جامعه است. بالاخره هر کسی دارای اخلاق قرآنی و خوش‌اخلاق باشد، وفای به عهد داشته باشد، دروغ نگوید، غیبت نکند، گناه نکند، همه دوستش دارند. منظور از قرآنی بودن این است که حداقل با مفاهیم ساده قرآنی، روخوانی، روانخوانی و قرائت قرآن، تفاسیر، اساتید، لحن و ترجمه آشنا باشد. این حداقل اتفاق است. این قضیه به مجری خیلی کمک می‌کند. ببینید مجری در محافل قرآنی تولیدی یا زنده، بالاخره می‌خواهد یک حدیث یا یک آیهٔ قرآن را بخواند… اگر مسلط نباشد اشتباه بسیار می‌شود. به نظرم یک مجری قرآنی باید اطلاعات قرآنی و مطالعه قرآنی داشته باشد؛ یعنی شما کاملاً یک کارشناس می‌شوید و بحث اجرا را هم کنارش اضافه می‌کنید. آن وقت می‌شوید یک مجری موفق!

با توجه به نوع سخنوری شما در برنامه‌ها به نظر می‌رسد که در انتخاب کلمات و جملات دقت نظر بسیاری دارید… بیشتر معتقد به بداهه گویی هستید یا اعتقاد دارید که یک مجری قبل از برنامه باید حتماً متنی را آماده کند؟

هردو، یعنی اگر به بنده یک برنامهٔ زنده پیشنهاد شود، می‌روم و محتوایش را بررسی می‌کنم و طبق آن برنامه‌ریزی می‌کنم. بداهه هم نتیجهٔ مطالعهٔ قبلی شماست. شما زمانی می‌توانید در مورد موضوعی بداهه صحبت کنید که علم داشته باشد و در موردش مطالعه کرده باشید. واژگان و دایرةالمعارف ذهنتان زیاد باشد، که بتوانید سریع کلام اختراع کنید. بداهه بسیار خوب است اما نمی‌تواند انسان را از مطالعه جدا و از برنامه‌ریزی قبلی اشباع کند. عموماً در برنامه‌های تلویزیونی هر روز متفاوت شروع می‌کردم، هر فصل؛ پایان برنامه را متفاوت اجرا می‌کردم، مناجات می‌خواندم، حدیث می‌گفتم…! خودم به بداهه گویی و پرانرژی کردن برنامه عادت دارم ولی نمی‌توانم این قضیه را کتمان کنم که برنامه‌ریزی برای یک برنامه نباید باشد. حتماً هم برنامه‌ریزی باید باشد هم کنارش بداهه را باید داشته باشیم…

بیشتر در چه حوزه ای مطالعه دارید؟

به دلیل اینکه در این نوع اجرا بیشتر با محافل قرآنی در ارتباط هستم، بیشتر جمع‌آوری‌هایم معارفی و مذهبی بوده اما در فضای دیگری هم کار کردم؛ مثلاً مناسبتهای ملی… به‌طور مثال دوبیتی‌های صلوات، نوع شروع و پایان برنامه‌ها؛ چون واقعاً اجرای تلویزیونی با اجراهای بیرون متفاوت اند. باید سیر مطالعاتی در همهٔ زمینه‌ها باشد.

آقای مرتضوی برخی از همکاران شما از کلماتی استفاده می‌کنند که برای اکثر بیننده‌ها ثقیل و سنگین به نظر می‌رسد و مجریان معتقدند که استفاده از این کلمات باعث می‌شود فرهنگ کلامی بیننده بالا رود یا به مطالعه (حتی برای پیدا کردن معانی کلمات) ترغیب شوند. شما هم همین‌طور فکر می‌کنید؟

نمی‌توانم بگویم کدام خوب است، کدام بد…! بعضی مواقع لازم است از یک سری کلمات استفاده کنیم؛ مثلاً شما ائمهٔ اطهار علیهم السلام، یا صلوات الله اجمعین یا حضرات معصومین را باید بگویید. یا به‌طور مثال در مورد امام راحل یک سری واژگان و کلماتی باید گفته شود. ولی اعتقادم بر این است که دنیای امروز همه چیز را به سمت آسان‌تر و سهل الوصول تر بودن، برده است. الآن زندگی مردم به سمت فست فود رفته، یعنی دیگر کسی فرصت نمی‌گذارد که چهار- پنج ساعت آشپزی کند. همه در حال رفت و آمد، به دنبال کسب درآمد و انرژی، کسب علم هستند و همه در تلاش اند.

فکر می‌کنم یک مجری موفق کسی است که ادبیاتش یک ادبیات مناسب با توجه به استانداردهای فرهنگ خودش و ساده باشد. اما خودم دوست دارم که بعضی از اساتید دانشگاه صحبت می‌کنند و کلمات فاخر به کار می‌برند. به نظرم هر دو باید باشد، ولی نه اینکه از کلمات دور از ذهن استفاده شود؛ مثلاً شما یک حرفهایی بزنید که خودتان هم متوجه نشوید. با این مخالفم، اما شما می‌توانید از کلمات زیبا استفاده کنید، کلماتی که در فرهنگ ماست، در عین حال مردم آن را متوجه می‌شوند و لذت می‌بردند.[۲]

پانویس

  1. «مصاحبه اختصاصی با سید وحید مرتضوی». دریافت‌شده در ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳.
  2. «مصاحبه اختصاصی با سید وحید مرتضوی». دریافت‌شده در ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳.

پیوند به بیرون