حامد شیخی (بازیگر نقش شهید احمد امینی، فرمانده گردان ۴۱۰ غواص که در عملیات والفجر۸ شهید شد) با بیان اینکه بازی در این نقش برایش افتخار بزرگی بوده، درباره آن میگوید: پیشنهاد بازی در نقش حاجاحمد امینی برایم جالب بود زیرا ما هر دو زاده رفسنجان هستیم و من با اسم ایشان و عکسهایی که در دوران مدرسه از این شهید میدیدم بسیار خاطره داشتم و زمانی هم که به این پروژه پیوستم آن خاطرات دوباره زنده شد. من ارادت زیادی به شهدا دارم و مفتخرم که امروز نقش شهیدی را ایفا میکنم که همشهری خودم است.
شیخی با بیان اینکه بازی در نقشهایی که ما به ازای بیرونی دارند سختیهای خاص خودش را دارد از چالشهایی که در خلق نقش با آنها مواجه بوده میگوید و ادامه میدهد: خب من این تجربه را پیشتر هم داشتهام، با این تفاوت که شخصیت دیگری که بازی کردم هنوز در قید حیات است و خودش هم کار را میبیند. من نقش آقای محسن رضایی را در پنج پروژه بازی کردم که شاخصترینشان «ایستاده در غبار»، «موقعیت مهدی»، سریال «آسمان من» و پروژه میرقاسم بوده است. بنابراین با سختی چنین نقشهایی از قبل آشنا بودم اما در مجموع به این نتیجه رسیدم که وقتی به عکسهای آن فرد نگاه میکنی میتوانی بسیاری از خصوصیات ذاتی او را پیدا کنی، البته برادر حاجاحمد امینی از دوستان پدر من است و برای رسیدن به این شخصیت کمک زیادی به من کرد.
پیشتر سینمایش را تجربه نکرده بودم اما با این شکل میدانی وسیع که تماشاگر را وارد لوکیشن کنیم اتفاق تازهای رقم خورده و برای مخاطبان هم جذاب است و بسیاری از آنها میگویند حین تماشای این نمایش احساس میکنند به جبهه آمدهاند و این عملیات را از نزدیک میبینند.
با وجود اینکه مردم تحت تأثیر وقایع اخیر د ربرابر این فضا جبهه گرفتند اما خوشبختانه هر شب حجم گستردهای از جمعیت را شاهد هستیم. شاید پیشتر میگفتم ای کاش سینمایش زمان دیگری اجرا میشد اما امروز میبینیم ناآرامیهای اخیر نه تنها نتوانست به آن آسیبی بزند بلکه استقبال هم گستردهتر شد و حتی قشرهایی که مخالف این فضا هستند هم برای تماشای نمایش آمدهاند.[۳]
سینمایش ۴۱۰
سینمایش ۴۱۰ به کارگردانی کوروش زارعی روایتی متفاوت از دفاع مقدس با محوریت شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی و فتح گردان غواصی لشکر ۴۱ ثارالله است که به مدت ۱۵ شب و در یک سانس در برج میلاد تهران در مهر ماه ۱۴۰۱ به صورت رایگان به صحنه رفت. سینمایش ابداعی تازه از حوزه هنری انقلاب اسلامی است که با ترکیبی از قالب تئاتر و جلوههای ویژه سینمایی اثری متفاوت را به نمایش میگذارد. یکی از از جلوههای ویژه این اثر بزرگترین آکواریوم تئاتری با ظرفیت ۱۰۰ هزار لیتر آب بود.[۱]
این اثر نمایشی با ظرفیت بالای ۴ هزار نفر تماشاگر به روی صحنه رفت.[۲]
فضای نمایش
صحنه نمایش محدود به سِن اجرا نبوده و تپههای دو طرف نیز بخشی از فضای نمایش بودند.از جلوههای ویژه سینمایش ۴۱۰ میتوان به یک آکواریوم بزرگ ۱۰۰ هزار لیتری اشاره کرد که بازیگران در سرمای هوا داخل آن شنا کرده و ماجرای عملیات رزمندگان غواص را به فضای امروز میآوردند. نمایش با انفجارهایی ممتد در اطراف صحنه و تیراندازی رزمندگان آغاز میشد؛ صحنهای که احتمالاً فقط در سریالها و فیلمهای سینمایی میتوان آن را دید و در این نمایش آن صحنهها در مقیاس کوچکی به صورت زنده به نمایش درآمد.
در این سینمایش مخاطبین به تماشای روایتهایی از رشادتهای شهیدان جنگ همچون علی عابدینی، حسن یزدانی، احمد امینی و سردار سلیمانی نشستند.
گفتاورد
انوش معظمی:من پیشتر هم در فضای محیطی و میدانی و در گونه سینمایش اجرا داشتم و میدانم برای مخاطب بسیار جذاب است و ما هم کمکم میآموزیم که با فناوری روز پیش برویم و پیام نمایش را با کیفیت بیشتری به مردم بدهیم.
نقش یک فرمانده هیستریک بعثی را بازی میکنم که با بسیجیها بیرحمانه رفتار میکند و یکی از آن نقشهای خیلی منفی است که ما به ازای ذهنی هم کم ندارند و برای نسلهای مختلف شناخته شدهاند و البته همین مسئله کمی کار را مشکل میکند.
وی با بیان اینکه نقش این افسر عالیرتبه عراقی را از شخصیت طارق عزیز وزیر امور خارجه صدام در دوران جنگ تحمیلی وام گرفته، عنوان میکند: زمانی که این نقش را خواندم به یاد شخصیت طارق عزیز افتادم و ظاهر این شخصیت را از او وام گرفتم. طارق عزیز مردی نیمهدیوانه بود که با ظاهر مضحک و مسلح در دیدارهای دیپلماتیک حاضر میشد، حتی به صورت مسلح سر میز مذاکره مینشست و همیشه عینک دودی و سیگار برگ داشت.
نقش به لحاظ متراژ خیلی طولانی نیست و نهایتاً در سه صحنه جمع میشود اما به شدت تأثیرگذار است و یک اکشنی را به کل نمایش تزریق میکند، در عین حال این سه تابلو در کلیت اثر بسیار جذاب شده است.
وی در ادامه و در واکنش به ضرورت قهرمانپروری و باورپذیری آن، یکی از راههای نزدیک شدن به قهرمانان به ویژه در زمینه جنگ و امور نظامی را از طریق دشمنان آنها میداند و میگوید: افراد نظامی در کنار اخلاق خشکی که دارند انصافی را نسبت به همدیگر رعایت میکنند. به طور مثال میتوانید به شخصیت بزرگ شهید قاسم سلیمانی از نگاه دشمنانش پی ببرید. معتقدم از این زاویه به قهرمانان کم پرداخته شده و این هم روشی است که میتوان شخصیت مثبتی را از نگاه یک شخصیت منفی رصد کرد.
به باور این بازیگر؛ به وسعت کاراکترها قهرمان داریم و اینکه تعریف محدودی از قهرمان ارائه کنیم غلط است؛ چراکه قهرمان میتواند سوار بر اسبی سفید باشد یا فردی شکستخورده که در نهایت متنبه شده است.
معظمی در پاسخ به این انتقاد که اغلب شخصیتهای منفی در جنگ ضعیف تصویر میشوند، درباره نقش خودش میگوید: در «۴۱۰» دشمن اصلاً دستکم گرفته نشده اما با این مسئله موافقم که در بسیاری از فیلمها تصویری که از دشمن ارائه میدهیم نادان و ضعیف است اما به نظرم گاهی اوقات این رویکرد لازم است و بستگی دارد برای چه رده و ذهنیتی کار میکنیم. البته همیشه هم نباید این طور باشد و نمیتوان دشمن را دستکم گرفت به ویژه در زمانه فعلی.
اگر دشمن ضعیف بود این جنگ هشت سال طول نمیکشید پس ما با دشمنی قدر و قوی روبهرو بودیم و رزمندگان ما کار بزرگ و سترگی انجام دادند. در عین حال ما هم در این نمایش آنچه در توان و وسعت فکری خودمان بوده انجام دادیم و توانستیم اقتدار دشمن را نشان دهیم و به حماسه بزرگی که در عملیات والفجر۸ یا کربلای۴ و شهدای غواص رقم زدند اشاره کوچکی داشته باشیم.
وی در پایان درباره ارتباط نسل جوان امروز با این فضا میگوید: ما جوانان خیلی خوبی داریم و اگر خلأیی در ارتباط برقرار کردن با آنها وجود دارد این از کمکاری ماست و نباید توپ را در زمین آنها بیندازیم؛ چراکه شاید ما به ابزار روز مسلح نشدیم یا از امکاناتمان به درستی بهره نگرفتیم. شهدا و جنگ تحمیلی فصل مشترک تکتک آدمهای این سرزمین هستند و ما نسبت به آنها باور و تعصب داریم و از آنها ممنونیم که جان دادند اما یک وجب از این خاک را ندادند.[۴]
پانویس
- ↑ «آغاز اجرای سینمایش «۴۱۰» در برج میلاد». خبرگزاری مهر. ۲۶ مهر ۱۴۰۱. دریافتشده در ۲۸ خرداد ۱۴۰۳.
- ↑ «آغاز اجرای سینمایش «۴۱۰» در برج میلاد». خبرگزاری مهر. ۲۶ مهر ۱۴۰۱. دریافتشده در ۲۸ خرداد ۱۴۰۳.
- ↑ «سینمایش «۴۱۰» با روایتی متفاوت از دفاع مقدس و فتح گردان غواصی لشکر ۴۱ ثارالله میزبان مخاطبانش است». ۹ آبان ۱۴۰۱. دریافتشده در ۲۸ خرداد ۱۴۰۳.
- ↑ «سینمایش «۴۱۰» با روایتی متفاوت از دفاع مقدس و فتح گردان غواصی لشکر ۴۱ ثارالله میزبان مخاطبانش است». ۹ آبان ۱۴۰۱. دریافتشده در ۲۸ خرداد ۱۴۰۳.