شیخ بهائی

از یاقوت
شیخ بهائی
نام کاملمحمد بن عزّالدین حسین
لقبشیخ بهائس، بهائس
تاریخ تولد۱۷ محرم سال ۹۵۳ هجری قمری
زادگاهبعلبک
تاریخ وفات۱۰۳۱ هجری قمری
شهر وفاتاصفهان
محل دفنحرم امام رضا(ع)
محل سکونتبعلبک، جبل عامل، اصفهان، قزوین، هرات
استادانملا عبدالله یزدی، ملا علی مُذَهّب، ملا علی قائنی، ملا محمدباقر یزدی
شاگردانمحمدتقی مجلسی، محمد محسن فیض کاشانی، صدرالمتألهین شیرازی، سید ماجد بحرانی، ملا حسنعلی شوشتری، مجتهد کرکی، ملا صالح مازندرانی، نوه شهید ثانی و ملا خلیل بن غازی قزوینی
تالیفاتجامع عباسی، کشکول، موش و گربه، نان و پنیر
سیاسیشیخ الاسلام
امام جمعه اصفهان
اجتماعیمعمار و طراح برخی آثار در نجف، مشهد و اصفهان


محمد بن عزّالدین حسین (۹۵۳ق ـ۱۰۳۱ق) متخلص به‌ بهائی و معروف به‌ شیخ بهائی و بهاءالدین عاملی، فقیه، محدث، حکیم و ریاضیدان شیعه عصر صفوی بود. شیخ بهائی بیش از ۱۰۰ کتاب در زمینه‌های مختلف تألیف کرده است. جامع عباسی و اربعین از جمله آثار اوست. آثاری نیز در معماری بر جای گذاشته که منارجنبان اصفهان، تقسیم زاینده‌رود اصفهان، گنبد مسجد امام اصفهان و نقشه حصار نجف، از آن جمله است. وی سفرهای بسیاری به نقاط مختلف دنیا کرد و سفر مشهوری نیز همراه شاه عباس صفوی با پای پیاده به مشهد داشته است.

او مقام شیخ الاسلامی بالاترین منصب رسمی دینی در حکومت صفویه را بر عهده داشت.

زندگی‌نامه

بهاءالدین عاملی در ۱۷ محرم سال ۹۵۳قمری در بعلبک به دنیا آمد.[۱] محل زندگی وی جُبَع یا جُباع، از روستاهای جبل عامل بوده است.[۲] پدرش، عزّالدین حسین بن عبدالصمد حارثی (متوفی ۹۸۴ق)، از شاگردان و دوستان شهید ثانی (متوفی ۹۶۶قمری) بود.

نسب وی به حارث هَمْدانی (متوفی ۶۵قمری) از اصحاب امیرالمؤمنین می‌رسد؛ از این رو به حارثی هَمْدانی نیز شهرت دارد.

زیست علمی

بیشتر تحصیلات بهائی، در قزوین بود که آن زمان حوزه علمی فعّالی داشت. پس از قزوین، در اصفهان به تحصیل خود ادامه داد. اولین و مهمترین استاد بهائی، پدرش بود که نزد وی تفسیر و حدیث و ادبیات عرب و مقداری معقول خواند و از او اجازه روایت دریافت کرد.[۳]

استادان

شاگردان

شهرت علمی و موقعیت اجتماعی بهائی موجب شد شاگردان بسیاری داشته باشد. سید محسن امین در اعیان الشیعه از سید نعمت‌الله جزایری نقل می‌کند که شاگردان شیخ بهایی درایام تعطیل از شیخ بیشتر بهره می‌بردند زیرا در این ایام شیخ برایشان از علوم مختلف، اخبار نادر، اشعار و حکایات برایشان نقل می‌کرد. کامل‌ترین گزارش از اسامی شاگردان شیخ و راویان او را گردآوری کرده است. وی از ۹۷ نفر با ذکر منبع نام می‌برد که مشهورترین آنها عبارت‌اند از:

فعالیت‌های اجتماعی

منصب شیخ‌الاسلامی شیخ بهائی پس از مرگ پدرش در ۹۸۴ق، در بحرین به امر شاه طهماسب به هرات رفت و به جای او به شیخ الاسلامی هرات منصوب شد. این اولین منصب رسمی وی بود.[۷]

پس از وفات پدر همسرش (شیخ علی منشار) در همان سال، شیخ الاسلام اصفهان شد. حکم شیخ الاسلامی او را شاه اسماعیل دوم یا شاه محمد خدابنده صادر کرد. عده‌ای گفته‌اند شاه عباس اول که در ۹۹۶ق به حکومت رسید، فرمان شیخ الاسلامی او را صادر کرده است.[۸]

اقامه نماز جمعه بهائی اقامه نماز جمعه اصفهان را بر عهده داشت.

آثار علمی و معماری

آثار علمی

شیخ بهایى در علوم مختلف نظیر فقه، اصول، تفسیر، حدیث، رجال، درایه، ادبیات، ریاضیات، جبر، هندسه، اسطرلاب، هیئت، جفر آثار فراوانى را به زبان‌هاى فارسى و عربى نوشت. برخی از آثارش عبارتند از:

  • إثبات الأنوار الإلهية
  • الاثنا عشريات الخمس في الطهارة و الصلاة و الزكوة و الصوم و الحج
  • الاثنا عشرية في الحج
  • الاثنا عشرية في الزكوة و الخمس
  • الاثنا عشرية في الصلوة
  • الاثنا عشرية في الصوم
  • الاثنا عشرية في الطهارة
  • أسرار البلاغة
  • الأسطرلاب (به زبان عربی)
  • اسطرلاب يا «تحفه حاتميه» يا «هفتاد باب»، به فارسى
  • بحر الحساب
  • ملخص الهيئة
  • وسيلة الفوز و الأمان في مدح صاحب الزمان(عج)، شعر
  • شرح تفسير بيضاوى
  • حلّ حروف القرآن
  • شرح من‌ لايحضره‌ الفقيه
  • ترجمه رساله اماميه به فارسى (رساله اماميه نامه امام رضا(ع) به مأمون است)
  • حاشيه بر «شرح تهذيب الأصول» نوشته عميدى
  • مختصر اصول
  • جبر و مقابله
  • رساله در حساب
  • فال‌نامه
  • رساله در كرويت زمين
  • رساله «جوهر فرد»

آثار معماری

آثار معماری و مهندسی شیخ بهایی را از حیث انتساب می‌توان به سه دسته تقسیم کرد:

  1. آثاری که نسبت آنها به او قوی است، مانند اثر مهندسی تقسیم آب زاینده‌رود برای ۷ ناحیه از نواحی اصفهان که خصوصیات آن به تفصیل در سندی که به طومار شیخ بهائی شهرت دارد آمده است.
  2. آثاری که انتساب آنها به شیخ بهائی بعید است و بیشتر نبوغ و شخصیت نادر بهائی دستمایه انتساب این خوارق عادات و افسانه‌های تاریخی به وی شده است، مانند حمّام معروف شیخ بهائی در اصفهان که می‌گویند مدت زیادی آب آن تنها با نور شمعی گرم بوده است.
  3. آثاری که به گزارش منابع به بهائی منتسب است، مانند:
  • طراحی کاریز نجف آباد معروف به قنات زرین‌کمر
  • تعیین دقیق قبله مسجد امام اصفهان
  • طراحی نقشه حصار نجف
  • طراحی و ساخت شاخص ظهر شرعی در مغرب مسجد امام اصفهان و نیز در صحن حرم حضرت رضا(ع)
  • طرح دیواری در صحن حرم حضرت علی(ع) در نجف به قسمی که زوال شمس را در تمام ایام سال مشخص می‌کند
  • طراحی صحن و سرای مشهد به صورت یک ۶ ضلعی
  • اختراع سفیدآب که در اصفهان به سفیدآب شیخ معروف است
  • ساختن منارجنبان اصفهان
  • طراحی گنبد مسجد امام اصفهان که صدا را ۷ مرتبه منعکس می‌کند
  • ساختن ساعتی که نیاز به کوک کردن نداشت.

وفات

بهاءالدین عاملی چند روز قبل از مرگ با جمعی از همراهان و شاگردان خود به زیارت قبر بابا رکن الدین شیرازی، به اصفهان رفت و مکاشفه‌ای برایش روی داد که از آن نزدیک بودن مرگش را استنباط کرد. محمدتقی مجلسی،[۹] که خود از همراهان شیخ بوده، این مکاشفه را گزارش کرده است.[۱۰]

بهائی از آن پس خلوت گزید و بعد از ۷ روز بیماری، در اصفهان از دنیا رفت و طبق وصیتش او را به مشهد انتقال دادند و در مَدْرس سابق خودِ او در پایین پای امام رضا(ع) به خاک سپردند.[۱۱]

اسکندر منشی وقایع‌نگار روزانه شاه عباس، و نیز مظفر بن محمدقاسم گنابادی، منجم معروف آن عصر، در تنبیهات المنجمین که چند ماه پس از مرگ بهائی نوشته، سال وفات شیخ بهایی را ۱۰۳۰قمری ذکر کرده‌اند.[۱۲] اما نظام الدین ساوجی، شاگرد بهائی و تمام‌کننده جامع عباسی، وفات وی را در ۱۰۳۱قمری ذکر کرده است و بسیاری از تذکره‌نویسان از وی پیروی نموده‌اند.[۱۳]

پانویس

  1. قمی، وقایع الایام، ۱۳۸۹ش، ص۲۴۲.
  2. مجلسی، محمدباقر، ج۱۰۴، ص۱، ۱۴، ۲۰، ۲۴، ۲۷، ۳۴، ۴۷، ۲۰۸، ۲۱۱؛ مهاجر، ص۱۴۵؛ مدنی، الحدائق، ص۳؛ بحرانی، ص۱۶؛ برهان آزاد، ص۱۴۳–۱۴۴.
  3. افندی اصفهانی، ریاض، ج۵، ص۹۵؛ آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۱۵، ص۳۷۸.
  4. امینی، الغدیر، ج۱۱، ص۲۶۲.
  5. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۰۷، ص۲۳–۲۴.
  6. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۰۶، ص۱۴۶–۱۵۱؛ آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۲۳۷–۲۳۹.
  7. بهائی، کلیات، مقدمه نفیسی، ص۲۹.
  8. افندی اصفهانی، ریاض، ج۵، ص۹۴؛آقابزرگ طهرانی، طبقات، ص۱۶۳.
  9. مجلسی، محمدتقی، روضه، ج۱۴، ص۴۳۴–۴۳۵.
  10. محبّی، خلاصة الاثر، ج۳، ص۴۵۴–۴۵۵.
  11. افندی اصفهانی، ریاض، ج۵، ص۹۷.
  12. مجلسی، محمدتقی، روضه، ج۱۴، ص۴۳۵؛آقابزرگ طهرانی، الروضه، ص۸۵–۸۶.
  13. شیخ بهائی، جامع عباسی، ص۹۶.