طیب (مستند)
نام فیلم | طیب |
---|---|
موضوع | زندگی طیب حاجرضایی |
سبک | مستند |
کارگردان | مهدی مطهر احمد کشاورز |
نویسنده | احسان ناظم بکایی |
تدوین | رضا سورانی |
صداپیشگان | ناصر طهماسب |
صدابردار | احمد افشار |
زمان | ۴۰ دقیقه |
کشور | ایران |
زبان | فارسی |
طیب (تولید ۱۳۹۵) مستندی است به کارگردانی احمد کشاورز و با تهیهکنندگی مهدی مطهر که به بررسی زندگی حاج طیب رضایی از تولد تا اعدام به دست رژیم پهلوی میپردازد.
این مستند را سازمان هنری رسانهای اوج در ۴۰ دقیقه تولید کرده است.
درباره مستند
مستند «طیب» به بررسی زندگی حاج طیب رضایی از تولد تا اعدام به دست رژیم پهلوی می پردازد.
طیب حاجرضایی” فرزند “حسینعلی” در سال ۱۲۸۰ش. ، در محله صام پزخانه «تهران» دیده به جهان گشود. پدرش از اهالی قزوین بود که به تهران مهاجرت کرده بود و ریاست بوتهفروشیها را بر عهده داشت، کار او تقسیمبندی بوته برای سوخت نانواییها بود. طیب از همان اوان جوانی به جرگه باستانی کاران و لوطیان پیوست و پس از بازگشت از خدمت سربازی نامش بر سر زبانها افتاد.
بارها به دلیل دعوا و درگیریهای جاهلانه دستگیر شده بود و به زندان رفته بود. وی در سالهای جوانی سابقه خوبی نداشت، از جمله اینکه در سال ۱۳۱۶ش. به اتهام درگیری و زد و خورد با پاسبان شهربانی به دو سال زندان انفرادی محکوم شده بود. در سال ۱۳۱۹ نیز به اتهام نزاع، تحت تعقیب بوده که به قید کفیل آزاد شده است. در سال ۱۳۲۲ نیز به ۵ سال حبس با اعمال شاقه محکوم گردید و در سال ۱۳۲۳ش. نیز به بندرعباس تبعید شد. او در سال ۱۳۳۲ از کودتاچیان ۲۸ مرداد بود که «تاجبخش شاه» تلقی میشد؛ اما در اثر یک تحول روحی طیب به نهضت اسلامی پیوست.
طیب در رویداد پانزده خرداد نقش چندان فعالی نداشت، هر چند نقش بازدارندهای هم نداشت، با این همه. رژیم شاهنشاهی، در ۱۶ خرداد ۱۳۴۲ به همراه ۴۰۰ نفر دیگر او را به جرم بر هم زدن نظم عمومی دستگیر و سرکرده افراد دستگیر شده را طیب حاج رضایی و اسماعیل رضایی عنوان کرد.
پدر او حسینعلی حاج رضایی از اهالی قزوین بود که در تهران به شغل جمعآوری بوتههای خشک برای نانواییها مشغول بود. طیب از همان ابتدا به ورزش باستانی علاقمند بود و پس از پایان یافتن دوره سربازی بود که کمکم نام او بر سر زبانها افتاد. طیب از سال ۱۳۳۰ تا ۱۳۴۲ از میدانداران به نام میوه و تره بار تهران بود و به کار خرید و فروش میوه و تره بار مشغول بود. او در دوران زندگیش دو همسر و هفت فرزند داشت.
طیب در سنین جوانی بارها به دلیل درگیری بارها به زندان افتاد و نهایتاً، در رویداد پانزده خرداد باوجود اینکه نقش چندانی نداشت، رژیم شاهنشاهی او را در ۱۶ خرداد ۱۳۴۲ به همراه ۴۰۰ نفر دیگر دستگیر کرد. بعداً از سوی رژیم طیب حاج رضایی و اسماعیل رضایی به عنوان سرکرده دستگیرشدگان معرفی شدند و سرانجام، هردوی آنها با حکم صادره از دادگاه ویژه شماره یک لشکر گارد به ریاست سرتیپ حسین زمانی و دادستانی سرهنگ ستاد احمد دولو قاجار و با وکالت تسخیری تیمسار شایانفر پس از ۱۳ جلسه محاکمه، به جرم فعالیت محرمانه و خیانتکارانه به منظور برهمزدن نظم و امنیت عمومی به اعدام محکوم شدند و این حکم در سحرگاه ۱۱ آبان ۱۳۴۲ اجرا شد.[۱]
گفتاورد
مهدی مطهر تهیهکننده مستند «طیب» درباره این مستند گفت:
پدربزرگ من حاجحسین خالقیپناه، زمانی رئیس اتحادیه میوه و ترهبار بود و از نظر فکری یکی از افراد تأثیرگذار روی ذهن من از دوران کودکی بود. همواره مردانگی و لوتیگری را متأثر از رفتار او در ذهنم معنا میکردم. حاجحسین همواره در خانه از طیب صحبت میکرد و روایتی هم که داشت مشابه روایتهای رسمی از این کاراکتر نبود. مثلاً از بدقلقیها و زورگوییهای طیب هم میگفت.
وی افزود: از این منظر طیب حاجرضایی کاراکتری بود که از دوران کودکی آرامآرام در ذهن من شکل گرفته بود. از زمانی که درگیر فعالیت مستندسازی شدم، چند مستند بازسازی خارجی دیدم که برایم بامزه و متفاوت بود. از آنجایی که قصههای طیب را در ذهن داشتم و با این قالبها هم آشنا شدم، به ذهنم رسید با همین قالب میتوانم مستندی درباره قصههای طیب بسازم.
مطهر ادامه داد: احمد کشاورز به عنوان کارگردان این مستند با من همراه شد و همت کرد تا کار را جلو ببریم. شروع کردیم با آدمهای مختلف مصاحبههایی گرفتیم که تعداد زیادی از آنها دیگر در قید حیات نیستند. مستند طیب بهانهای شد تا از روحیه لوتیگری این طیف از آدمها در دهه ۴۰ پردهبرداری شود. برخی از این افراد از لاتهای معروف آن سالها در محلات مختلف بودند که هر یک بهواسطه هیاتهایی که داشتند و یا حضور در میدان میوه و ترهبار، آشناییهایی با طیب هم داشتند.
روایتهایی که از طیب افسانه ساخت!
این مستندساز تأکید کرد: همه این افراد از خاطراتی میگفتند که مربوط به دهه ۲۰ و ۳۰ بود و بهدلیل اینکه سالها از آن گذشته بود، روایتشان از طیب چیزی شبیه به افسانه بود؛ هم در روایت بدیها و هم در بیان خوبیها. تلاش کردیم از لابهلای این روایتها و با کمک نریشن به روایتی برسیم که احساس میکردیم به حقیقت طیب نزدیکتر بوده است. برایمان این نکته هم مهم بود که روایتی که ارائه میکنیم، سرگرمکننده هم باشد. خوشبختانه کاراکترهای خوبی را هم توانستیم در مقابل دوربین خود داشته باشیم.
وی افزود: در زمینه تصویرسازی و تدوین هم ساختار روایت بهگونهای شکل گرفت که به نظر خودمان جذاب از آب درآمد. آقای ناصر طهماسب هم بهعنوان یکی از اولین کارهایی که روایت میکردند، در این مستند روایت را برعهده گرفتند. ساخت این مستند مربوط به میانه دهه ۹۰ بود و نزدیک به یک سال و نیم، طول کشید.
مطهر درباره محتوای مستند «سه سال و سه روز» گفت: در مقطع تاریخی دهه ۳۰ حکومت از ظرفیت این لاتهای محلی، در اتفاقاتی مانند ۲۸ مرداد بهره گرفت و افراد شاخص این جریان به دربار نزدیک شدند. بهواسطه همین نزدیکی هم هر یک از آنها امتیازاتی را از دستگاه پهلوی گرفته بودند. برخی از این پهلوانها و لاتها، چهرههایی حکومتی بودند و برخی مردمی، اما همهشان اعتبار و هدیهای از دربار گرفته بودند چراکه به استمرار حکومت کمک کرده بودند.
وی افزود: زمانی که جنس اعتراضات بعد از ماجرای ملی شدن نفت تغییر میکند، شاه و مشاورانش در دربار به این نتیجه میرسند که دیگر روی لاتها نمیشود حساب کرد. با مشاورهای که آن زمان از صهیونیستها میگرفتند، سیستم حامیان محلی، به یک سیستم امنیتی مخوف به نام ساواک تغییر ماهیت میدهد. بختیار هم اولین مؤسس این نهاد بود. در این فرآیند هم اعتبار لاتها در دربار از بین میرود و هم اسامی آنها به فهرست سیاه راه مییابد.
این مستندساز ادامه داد: مستندی که ما ساختهایم روایتی از این فضاها دارد. برخی شاید بهواسطه برخی روایتها نگاهی خیلی انقلابی نسبت به طیب حاجرضایی داشته باشند اما در واقعیت طیب هرچند لوتی بوده است اما در همان دادگاه پایانی، تصویر تاج پهلوی را که روی بدنش تتو کرده بود، به نمایش میگذارد تا بگوید حواستان هست برای چه کسی دارید حکم اعدام صادر میکنید؟ اما از آنجایی که دربار میخواست حساب کار لاتها را کف دستشان بگذارد، تصمیم گرفته بود یکی از بزرگان آنها را قربانی کند. قصه طیب اینگونه بود.
آنچه باعث ماندگاری نام «طیب» در تاریخ شد
مطهر تأکید کرد: طیب شاید شناختی از حضرت امام (ره) نداشت و در جلسات سیاسی هم حضور پیدا نمیکرد اما حریت و آزادگیاش را زمانی نشان داد که از او خواستند علیه امام (ره) شهادت بدهد اما طیب بهواسطه مردانگیاش نپذیرفت. همین مردانگی هم باعث شد که نامش در تاریخ ایران ماندگار شود. در مقاطعی از زندگی اما او زورگوییهایی داشته و حتی در مستند اشاره میشود که پرونده قتلی هم در دادگاه داشته است که درباره همه این موارد میتوان حرف زد اما این کاراکتر با تصمیمی که میگیرد، ظرفیت یک کاراکتر سینمایی را پیدا کرده است. به دلیل همین جذابیت سینمایی هم بهروز افخمی سراغ این شخصیت رفته تا فیلمی دربارهاش بسازد.
طیب قابل قیاس با شعبان بیمخ نبود. او خیلی وابسته بود. طیب برای خودش شغل و حرفهای داشته و در میان مردم سرش به تنش میارزیده است. شعبان اما همه هویتش را به صورت فرمایشی و درباری به دست آورده بود.
تهیهکننده مستند «سه سال و سه روز» تأکید کرد: از آنجایی که میخواستیم در فضای روایت این مستند به یک روایت داستانی نزدیک شویم، بهدنبال ترسیم یک قهرمان و یک ضدقهرمان بودیم و برای همین تقابل میان طیب و نصیری را در مستند گلدرشتتر کردیم. شاید اگر امروز بخواهم مستندی درباره طیب بسازم، نگاه نقادانهتری داشته باشم اما آن زمان پسر طیب هم همراه ما بود و ما به دلیل همین همراهی، ملاحظاتی هم داشتیم. در عین حال البته در همین مستند هم تلاش کردیم این نکته را اشاره کنیم که طیب آنقدرها که در روایت رسمی به آن پرداخته میشود، کاراکتری انقلابی هم نبوده است.
وی افزود: با تمام این ویژگیها البته طیب قابل قیاس با شعبان جعفری نبود. او خیلی وابسته بود. طیب برای خودش شغل و حرفهای داشته و در میان مردم سرش به تنش میارزیده است. شعبان اما همه هویتش را به صورت فرمایشی و درباری به دست آورده بود.
مطهر درباره استفاده از موشنگرافی در روایت این مستند هم گفت: هرچند امروز این تمهید در مستندسازی خیلی فراگیر شده است اما زمانی که ما این کار را میساختیم، حکم یک تجربه تازه و جذاب را برایمان داشت. بهخصوص سکانس آخر برایمان خیلی مهم بود که ایده آن را هم از یک فیلم خارجی گرفتیم. در آن فیلم سکانس نهایی بهواسطه عکسهایی که از آن باقی مانده بود، بازسازی شده بود و ما هم سعی کردیم سکانس اعدام را با همان تصاویر بازسازی کنیم.
وی درباره مصاحبههای مورد استفاده در این مستند هم گفت: بالای ۹۰ درصد مصاحبهها کاملاً تولیدی است و بخشهایی از آن مانند گفت وگو با چهرههای نزدیک به دربار مانند آقایان باینده و اردشیر زاهدی را از پروژه تاریخ شفاهی و با مجوز صاحب پروژه گرفتیم.[۲]
پانویس
- ↑ «طیّب». دریافتشده در ۳۱ مرداد ۱۴۰۳.
- ↑ «لاتهایی که وارد لیست سیاه دربار شدند!/ «طیب» انقلابی بود؟». ۱۱ آبان ۱۴۰۲. دریافتشده در ۳۱ مرداد ۱۴۰۳.
پیوند به بیرون