عطیه سادات صالحیان
عطیه سادات صالحیان (زادۀ ۱۳۷۱ در تهران) نویسنده ایرانی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان است. از او کتابهای «در اسارت نفرت» و «مادر عشق» به چاپ رسیده است.
گفتاورد
گفتوگو درباره کتاب «مادر عشق»
عطیه سادات صالحیان، نویسنده کتاب «مادر عشق» درباره این اثر گفت است:
این اثر روایتی داستانی از زندگی حضرت امالبنین(س) است که به همت نشر مدرسه منتشر خواهد شد. برای نگارش این اثر، کتابهای زیادی مطالعه کردم. اما مسئلهای که بسیار ناراحتم کرد، این بود که کتاب درباره این بانو بسیار اندک بود.
وی افزود: کتابهایی که مطالعه میکردم و به منبعی میرسیدم، کتابهایی بود که درباره حضرت عباس یا امام حسین(ع) بود. وگرنه کتاب مستقلی که به زندگی حضرت امالبنین(س) بپردازد، خیلی اندک بود. در حوزه داستانی نیز بسیار انگشتشمار است و شاید بتوان گفت؛ کتابی که من نوشتهام، سومین یا چهارمین اثر درباره این بانوی بزرگوار باشد.
صالحیان ادامه داد: در ابتدا از طرف انتشارات مدرسه به من پیشنهاد شد که درباره این شخصیت داستان بنویسم و بسیار خوشحال شدم. در حین کار درباره این شخصیت متوجه شدم که منابع چندانی درباره ایشان وجود ندارد. یک کتاب بیش از صفحهای درباره امام حسین(ع) خواندم تا به زندگی ام البنین(س) پی ببرم. بنابراین حدود شش ماه طول کشید تا بتوانم مطالعات اولیه را انجام دهم. چندین جلسه با استاد محمدرضا سنگری صحبت کردم و از راهنماییهای وی بهره گرفتم. پس از آن هم نگارش اثر، یک سال به طول انجامید.
این نویسنده درباره شخصیت حضرت ام البنین(س) گفت: ارادت و عشق و محبت خاصی که به اهل بیت(ع) داشتند و ایثاری که نسبت به حضرت علی(ع) داشتند و چقدر به حضرت عباس(ع) تأکید میکرده که همراه برادرش امام حسین(ع) باشد و پا به پای امام برود، اما پشت او باشد و از او جلوتر نرود و احترام بگذارد. همه اینها برایم بسیار جالب بود.
وی ادامه داد: آغاز داستان من با زندگی حضرت البنین در قبیلهاش «بنی کلاب» آغاز میشود و پایان کتاب با ورود اسرای کربلا به مدینه پایان مییابد و حضرت امام البنین(س) به قبرستان بقیع میرود و با جمله معروفش که میگوید «به من ام البنین نگویید، من ام البنین نیستم، من دیگر مادر چهار پسر نیستم» و با این جمله و وفاتشان، داستان تمام میشود.[۱]
گفتوگو درباره کتاب «در اسارت نفرت»
عطیه سادات صالحیان، نویسنده کتاب «در اسارت نفرت» درباره این اثر گفته است:
- چرا سوژه بردهداری را برای داستان نوجوان خود انتخاب کردید؟
نوجوانی سن مهمی است. در این دوران، نوجوان به شخصیت کاملتری میرسد و اهداف زندگیاش را مشخص میکند. مقام معظم رهبری فرمودند «باید کار کودک و نوجوان با کیفیتتر باشد»؛ باتوجه به این نکته، کار کردن برای این سن خیلی مهم است و ما نویسندههای کودک و نوجوان مسئولیت سنگینی داریم. منِ نویسنده دوست داشتم برای نوجوانها قلم بزنم تا از همین جوانی مسیر درست را بشناسند و مهمتر از همه، حب اهلبیت در قلب و جانشان قرار بگیرد.
- شما میتوانستید در داستانتان مخاطب را با هر شخصیتی از آن زمان آشنا کنید؛ چرا حضرت سلمان؟ در اینباره خیلی تحقیق کردم و متوجه این شدم که کتاب درباره حضرت سلمان مخصوصا برای نوجوانان کم نوشته شده است. اصلا خود ما ایرانیها شاید اطلاعات کمی از ایشان میدانیم. باتوجه به مقام والایی که دارند و همانطور که پیامبر(ص) فرمودند: «سلمان از ماست»، تصمیم گرفتم شخصیت بزرگ حضرت سلمان را وارد داستان کنم و در کنار واقعه غدیر، اطلاعاتی درباره ایشان به مخاطبم بدهم.
- نوشتن از واقعه غدیر چه تجربهای برای شما بود؟
نوشتن هر کتاب دینی که نویسنده ادبیات دینی مینویسد تجربهای بسیار شیرین و وصفناشدنی است؛ از احساس آرامش حین نوشتن گرفته تا لحظه به لحظه حضور آنها در زندگی. برای این کتاب هم مثل نوشتن دیگر کتابم، همین احساس را داشتم. من میدانستم قلمی که برای غدیر زده شود، نشاندهنده حدیث پیامبر(ص) است که فرمودند: «علی معالحق و الحق مع علی.».
- از چه منابعی برای نوشتن این داستان تاریخی استفاده کردید؟
تقریبا بیشتر کتابهایی را که به واقعه غدیر ختم میشد مطالعه کردم. خطبههای غدیر را چندینبار خواندم. کتابهایی را که درباره حضرت سلمان بود مطالعه کردم و حتی کتابها و مقالاتی را که راجعبه خود کشور عربستان هم بود خواندم؛ چون نوشتن کتاب به تحقیق و مطالعه نیاز دارد. حالا اگر نویسنده ادبیات دینی باشی این مطالعات باید دوبرابر باشد و کار نویسنده خیلی سخت است. ما باید درباره همهچیز بدانیم که اگر بخواهیم از خود بنویسم اشکال وارد کارمان میشود. در کنار اینها، مدام با استادان تاریخ اسلام در ارتباط بودم و اگر شبههای به وجود میآمد از آنها کمک میگرفتم.
- درباره امام علی(ع) میشود با توجه به شخصیت خودِ ایشان، داستانهای متنوعی با درونمایههای مختلف ویژه گروه سنی نوجوان نوشت. چرا خواستید از طریق شخصیتی دیگر مثل حضرت سلمان به شخصیت و زندگی امام علی(ع) برسید؟
بله، قطعا میشود چرا که نه؛ اما نظر من این بود که کتاب با این سبک زیاد نوشته شده است. دوست داشتم داستانی که برای غدیر مینویسم متفاوت باشد و از نگاهی نو و جذاب، غدیر را برای نوجوانها روایت کند.
- شما در همان فصل اول با مقدمهچینیای مناسب به سراغ موضوع اصلی قصه رفتید و نشان دادید که نمیخواهید مخاطب، سوژه اصلی را حدس بزند؛ بلکه میخواهید با دانستن سوژه، به دنبال قصه و داستان بیاید و بیشتر درگیر روایت شما شود. آیا این برداشت درست است؟ چرا درونمایه و داستانپردازی برایتان مهمتر بود؟
ببینید نوشتن برای نوجوان مخصوصا نوجوان حال حاضر، بسیار کار دشواری است. نوجوان امروز اگر ببیند کتاب خیلی مستقیم و رو با او صحبت میکند یا داستان طوری است که از همان فصل اول مخاطب میفهمد آخر داستان چه اتفاقی میافتد، قطعا کتاب را کنار میگذارد. هیچ نویسندهای دوست ندارد این اتفاق برای کتابش بیفتد. از آنجایی که تقریبا با خلقوخوی نوجوانها آشنا هستم، تصمیم گرفتم کتاب «در اسارت نفرت» را با داستانی دیگر در کنار غدیر بنویسم و پیش ببرم تا بتوانم در کنار آن هیجانات و اتفاقها، نوجوان را به غدیر برسانم.
- امروزه کتابهایی که به موضوع شخصیتهای دینی میپردازند بیش از پیش به داستانگویی و شخصیتپردازی نیاز دارند؛ زیرا این موارد، دو عاملی هستند که نوجوانان به شدت به دنبال آن هستند. کتاب «در اسارت نفرت» را چقدر در رعایت آن دو عنصر موفق میدانید؟ برای خود شما در زمان نگارش کتاب رعایت چه نکاتی مهم بود؟
دقیقا همینطور است. خود من وقتی که خواستم کتاب «در اسارت نفرت» را بنویسم چند کتابی را که مربوط به غدیر بود خواندم و دیدم اصلا هیچکدام از این موارد در آنها رعایت نشده است. البته کتابهایی که خوب بودند هم وجود داشتند؛ اما بیشتر کتابهای دینی این مشکل را دارند و این خیلی بد است. من موقع نوشتن طرح داستان «در اسارت نفرت» مدام با خودم میگفتم باید کتابی بنویسم که جذاب و خلاق باشد، من اگر بخواهم مثل نویسندهای دیگر بنویسم که هنر نکردهام؛ بلکه فقط کاغذ سیاه کردهام، پس باید چیزی بنویسم که نگاه و ایده نو داشته باشد و نوجوان را جذب کند. بنابراین امیدوارم توانسته باشم این نکات را رعایت کرده و نوجوانهای عزیز را به کتابهای دینی جذب کرده باشم.[۲]
پانویس
- ↑ نویسنده «مادر عشق»: کمبود منابع درباره شخصیت ام البنبن ناراحتم کرد خبرگزاری بینالمللی قرآن، تاریخ انتشار: تاریخ انتشار: ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۱۶:۲۳
- ↑ «در اسارت نفرت» را با نگاهی نو نوشتم تا صرفا کاغذ سیاه نکرده باشم سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، تاریخ انتشار یکشنبه ۴ تیر ۱۴۰۲ - ۱۶:۰۰
پیوند به بیرون