علی حمیدی

از یاقوت

علی حمیدی (متولد ۱۳۷۰ در نکا) نویسنده دفاع مقدس اهل ایران است. کتاب کاخ: ماجرای یک عملیات سری به روایت سردار علی سرلک توسط نشر جمکران در سال ۱۴۰۲ ا او منتشر شده است.

گفتاورد

گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) درباره کتاب کاخ

در این کتاب، تلاش کردم مستندی با زبان ساده و ساختاری داستانی به رشته تحریر درآوردم، مأموریتی که سال ۶۶ خواب را بر صدام حرام کرد و همه آبرویش را به باد داد.... نفوذ چریک‌های هفده‌هجده ساله به امنیتی‌ترین نقطه عراق، رژیم بعث را به حیرت واداشت، به نحوی که چند لشکر مجهز از جنوب به غرب کشاند.

سردار علی سرلک، فرمانده گردانی بود که ۹۰ نیروی چریک ایرانی را با خود از دره‌های عمیق و کوه‌های بلند تا زیرگوش صدام بُرد و عملیات بی‌نقص را با موفقیت فرماندهی کرد.

بر این باورم که هنوز ماجراهایی جذاب از جنگ ایران و عراق در سینه رزمندگان دفاع مقدس وجود دارد که باید به آن پرداخته شود. باید نسل‌های بعدی این ماجراها را بشنوند، بخوانند و ببیند. ماجراهایی مثل همین کتاب «کاخ» که از بعد جنگ تا به حال نخستین‌بار روایت شده است؛ درحالی که در هیچ جنگی در دنیا این اندازه نفوذ با این تجهیزات و نفرات را نداشته‌ایم. حیف است این اقتدار، هوشمندی و زیرکی تا به حال مسکوت مانده بود.

(نویسنده کتاب «کاخ» درباره حفظ خاطرات رزمندگان و فرماندهان جنگ، گفت:) به نظرم هر ایرانی باید مخاطب کتاب‌های ادبیات پایداری باشد، تا از تاریخ مملکتش باخبر شود. بداند در مقابل تجاوزها و دست‌درازی‌ها به کشورش چه جریانی مقاومت کردند و جانشان را فدا کردند.

عملیات‌هایی ازجمله همین مأموریت را داشته‌ایم که همه هیمنه صدام را در آن زمان زیرسوال می‌برد. نفوذ به حیاط خلوت صدام آن هم در زمانی که پز اقتدار نظامی‌اش را می‌داد، به دنیا فهماند که ایرانی در مقابل خاکش کوتاه نمی‌آید. این نیرو متکی به یک اعتقاد و ایمانی بود که شکست را بی‌معنا می‌کرد.

در این کتاب، متوجه می‌شوید که این چریک‌های هفده‌هجده ساله مناطق صعب‌العبور و شرایطی صددرصد نشدنی را پشت سر گذاشتند و در مکانی عملیات کردند که کردهای مخالف صدام این کار را صددرصد شکست خورده و بی‌نتیجه تلقی می‌کردند.

(وی درباره روند شکل‌گیری کتاب و نوشتن آن توضیح داد و بیان کرد:) تولید و نوشتن این‌گونه از کتاب‌ها، با مصاحبه از اشخاصی که در ماجرا حضور داشتند، شروع می‌شود. ما توانستیم با سردار علی سرلک این کار را پیش ببریم که خودشان فرماندهی این مأموریت خطرناک را به دوش داشتند. حمیدی ادامه داد: من سختی و دشواری این کار مهم را هر روز بیشتر حس می‌کردم. با چندین بار بازنویسی و حمایت دوستانم سر و شکلی داستان‌طور به کار دادیم تا برای خواننده‌ها دلنشین‌تر باشد، هرچند روایت خود کتاب پر از حوادث و اتفاقات خواندنی است.

وقتی سه خطی این کار را یکی از دوستانم به من معرفی کرد، به نظرم یک کار خاص و متفاوت نسبت به کارهای دفاع مقدس از آب در می‌آمد؛ چرا‌که این‌بار شاهد عملیات‌هایی در جبهه جنوب نیستیم و با کتاب در دره‌های عمیق و کوه‌های مرتفع عراق و ترکیه سیر می‌کنیم. در این عملیات عمیق‌ترین پیاده‌روی نظامی را تجربه می‌کنیم. این فضای جدید برایم جذاب آمد و بعد از آشنایی با سردار سرلک و حرف‌های جدید ایشان حس زیباتری به کار پیدا کردم.[۱]

پانویس

  1. «هر ایرانی باید مخاطب کتاب‌های ادبیات پایداری باشد». ایبنا. ۱۰ اسفند ۱۴۰۱. دریافت‌شده در ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳.