علی دهکردی
اطلاعات شخصی | |
---|---|
نام اصلی | علی اسماعیلپور دهکردی |
تاریخ تولد | ۱۷ آبان ۱۳۴۴ (۵۸ سال) |
ملیت | ایرانی |
محل تولد | شهرکرد |
اطلاعات هنری | |
پیشه | بازیگری سینما و تلوزیون |
شناختهشده برای | از کرخه تا راین |
شروع فعالیت هنری | ۱۳۶۹ - تا کنون |
آثار برجسته | فیلم از کرخه تا راین سریال در قلب من سریال جلالالدین سریال میکائیل |
اطلاعات ارتباطی | |
آدرس اینستاگرام | علی دهکردی |
علی اسماعیلپور دهکردی معروف به علی دهکردی (زادهٔ ۱۷ آبان ۱۳۴۴ در شهرکرد) بازیگر اهل ایران است. وی با بازی در فیلم از کرخه تا راین وارد سینما شد. دهکردی در این فیلم نقش سعید را بازی کرد که در جنگ تحمیلی بر اثر بمبهای شیمیایی نابینا شده بود.
تحصیلات و آغاز فعالیت حرفهای
وی فارغ التحصیل بازیگری و کارگردانی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، هنرپیشه است.[۱] فعالیت هنری را از سال ۶۹ آغاز کرد و سال ۱۳۷۰ با بازی در فیلم سینمایی از کرخه تا راین به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا وارد سینما شد.
کارنامه بازیگری
وی در سینما و تلویزیون حضور فعال داشته است که کارنامه بازیگری ایشان بدین شرح است: [۲]
سال | عنوان | نوع | کارگردان |
---|---|---|---|
۱۳۷۱ | از کرخه تا راین | سینمایی | ابراهیم حاتمیکیا |
۱۳۷۲ | پاییز بلند | سینمایی | منوچهر عسگرینسب |
۱۳۷۳ | روز شیطان | سینمایی | بهروز افخمی |
۱۳۷۴ | شیخ مفید | سینمایی | فریبرز صالح |
۱۳۷۴ | ماه و خورشید | سینمایی | محمدحسین حقیقی |
۱۳۷۴ | عبور از خط سرخ | سینمایی | جمال شورجه |
۱۳۷۵ | خلبان | سینمایی | جمال شورجه |
۱۳۷۵ | ماه و خورشید | سینمایی | محمدحسین حقیقی |
۱۳۷۵ | سجده بر آب | سینمایی | حمید خیرالدین |
۱۳۷۹ | دستهای آلوده | سینمایی | سیروس الوند |
۱۳۸۱ | راز پرواز | سینمایی | جواد ارشاد |
۱۳۸۱ | گاهی به آسمان نگاه کن | سینمایی | کمال تبریزی |
۱۳۸۲ | سلام | سینمایی | جواد ارشاد |
۱۳۸۶ | آن مرد آمد | سینمایی | حمید بهمنی |
۱۳۸۷ | تاکسی نارنجی | سینمایی | ابراهیم وحیدزاده |
۱۳۸۹ | اخراجیها ۳ | سینمایی | مسعود دهنمکی |
۱۳۹۰ | تلفن همراه رئیسجمهور | سینمایی | |
۱۳۹۲ | فردا | سینمایی | ایمان افشاریان و مهدی پاکدل |
۱۳۹۵ | دریاچه ماهی | سینمایی | مریم دوستی |
۱۳۶۹ | مهر و ماه | تلویزیونی | |
۱۳۷۱ | مزد ترس | تلویزیونی | |
۱۳۸۳ | عشق گمشده | تلویزیونی | |
۱۳۸۲ | روزهای بهیادماندنی | تلویزیونی | |
۱۳۸۲–۱۳۷۹ | آتش و شبنم | تلویزیونی | |
۱۳۸۱–۱۳۷۹ | جوان امروز | تلویزیونی | |
۱۳۸۱ | مهر خاموش | تلویزیونی | |
۱۳۷۷ | شرکت | تلویزیونی | |
۱۳۷۵–۱۳۷۷ | تصویر یک رؤیا | تلویزیونی | |
۱۳۷۶ | در قلب من | تلویزیونی | |
۱۳۷۴ | شیخ مفید | تلویزیونی | فریبرز صالح و سیروس مقدم |
۱۳۸۵ | آخرین گناه | تلویزیونی | |
۱۳۸۶ | سایه تنهایی | تلویزیونی | |
۱۳۸۷ | شیخ بهایی | تلویزیونی | |
۱۳۸۷ | مسافر زمان۲ | تلویزیونی | |
۱۳۸۹ | ملکوت | تلویزیونی | |
۱۳۹۳ | پردهنشین | تلویزیونی | بهروز شعیبی |
۱۳۹۳ | جلال الدین | تلویزیونی | |
۱۳۹۴ | میکائیل سیروس مقدم | تلویزیونی | |
۱۳۹۴ | معمای شاه | تلویزیونی | محمدرضا ورزی |
۱۳۹۴ | غیرعلنی | تلویزیونی | |
۱۳۹۶-۱۳۹۹ | ۸۷ متر | تلویزیونی | کیانوش عیاری |
۱۴۰۰ | سلمان فارسی | تلویزیونی | داوود میرباقری |
۱۴۰۰ | احضار | تلویزیونی | |
۱۴۰۱ | داستانیکشهر | تلویزیونی | محمدرضا آهنج |
۱۴۰۱ | مستوران | تلویزیونی | سید جمال حاتمی و مسعود آب پرور |
گفتاورد
دهکردی درباره ماندگار نقشش در فیلم از کرخه تا راین گفت:
از کرخه تا راین و نقشم را در این فیلم دوست دارم. بازی در این فیلم را شانس بزرگ خودم می دانم. قبل از این فیلم در دو سریال مهر و ماه و مزد ترس بازی کرده بودم، اما با از کرخه تا راین شناخته شدم. در ضمن اتفاقی است که افتاده و دیگر نمی شود به اما و اگرها اتکا کرد. نقشم را هم خیلی دوست داشتم، بخصوص به خاطر جانباز بودنش و البته مظلومیتش. من همین امروز هم با بسیاری از جانبازها از نزدیک تماس دارم. به این فیلم حس خوبی دارم. بالاخره بخش کوچکی از مشکلات جانبازان را بازتاب می داد. به هر حال سرنوشت من هم پس از این فیلم تغییر کرد. بخشی از این مساله هم به بضاعت فکری و حجم تفکری کارگردانان و تهیه کنندگان بازمی گشت. خیلی نقش های شبیه سعید به من پیشنهاد می شد.
آن نقش ماندگارم کرد. همین امروز هم که بخواهم بازیگری را کنار بگذارم راضی ام که لااقل چند نقش ماندگار دارم. نقشم در از کرخه تا راین به تنهایی برای ماندگار شدنم کفایت می کند.[۳]
گفتوگو علی دهکردی درباره فعالیتهای تئاتری و سینمایی
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از روابط عمومی موزه سینما، علی دهکردی با بیان اینکه سال ۶۳ در شهرکرد دیپلم گرفته است، گفت:
از دوران دبیرستان وارد گروه تئاتر شهرکرد شدم و شروع قطاری بود که من را در بازیگری تا به امروز به اینجا آورد. همان سال کنکور شرکت کردم که اولین دوره بعد از انقلاب فرهنگی بود و در دانشگاه هنرهای زیبا رشته تئاتر قبول شدم.
او با بیان اینکه صفر درس تئاتر را با حمید سمندریان شروع کرده است، افزود: او بیتردید تاثیرگذارترین معلم برای من و هر فردی که با او کار کرده است، بود. همانطور که درباره چخوف و استانیسلاوسکی حرف میزنیم که برای ما افسانهای هستند، مطمئن هستم روزی نسلهای آینده درباره زنده یاد سمندریان هم به همین شکل یاد میکنند و بزرگترین حسرتشان این خواهد بود که ای کاش شاگرد این هنرمند بزرگ بودند.
دهکردی درباره فعالیتهای تئاتری خود بیان کرد: یادم میآید تئاتری بنام ریچارد سوم را به کارگردانی زنده یاد داوود رشیدی بازی کردم که از اتفاقات مهم زندگیام بود البته اجرای این تئاتر به نظرم اتفاق ملی بود زیرا داستانی از شکسپیر توسط هنرمندی سرشناس در پایتخت روی صحنه رفت و من هم این افتخار را داشتم که از بازیگران آن نمایش باشم. همچنین این شانس را داشتم که هر روز بازی سعید پورصمیمی را از نزدیک ببینم و با او همبازی باشم و اینها را اتفاقات مهم در زندگی کاریام میدانم.
وی با بیان اینکه کار حرفهاش به مفهوم مطلق «مهر و ماه» بوده است، گفت: بهرام دهقانی تدوینگر برجسته کشور دوست حمید لبخنده بود که یک تئاتر از من در دانشگاه دیده بود و وقتی لبخنده خصوصیات نقش مورد نظرش را میگوید دهقانی یاد بازی من در تئاتر میافتد و من برای آن نقش انتخاب میشوم. همیشه به بهرام دهقانی میگویم شما کاشف من در بازیگری هستید.
دهکردی درباره ایفای نقشهای تاریخی خود نیز گفت: برایم شانس بزرگی بود تا نقش شخصیتهایی که ما نمیشناختیم و ندیده بودیم مثل: شیخ مفید، شاه عباس، پدر مولانا و یا شخصیتهای معاصر همچون شهید دوران و آیتالله طالقانی که هم برای من و هم برای خیلی از هم نسلهای من از محبوبترین شخصیتهای تاریخ معاصر بودند را بازی کنم.
او با بیان اینکه همه شخصیتهایی که بازی است را دوست دارد، افزود. من از نزدیک شهید دوران را نمیشناختم و فقط اسم او را شنیده بودم اما وقتی کتابی که شامل تحقیقات کارگردان درباره این شهید بود را خواندم و یا با هم دورهایهای او صحبت کردم، متوجه شدم چقدر این شخصیت بینظیر بوده و در فیلم تنها به بخش کوچکی از شخصیت پروازی او پرداخته شده است.
دهکردی همچنین خاطرنشان کرد: زمانی پای خاطرات استادانی همچون علی نصیریان، محمدعلی کشاورز، داوود رشیدی وعزت الله انتظامی مینشستم برایم جالب بود که چطور این اساتید با جایگاهی که از نظر اعتباری و سنی داشتند همیشه در مصاحبههایشان میگفتند باعث افتخارشان بوده که در فیلمی بازی کردهاند و امروز خودم قدم به قدم تجربه میکنم و معتقدم ما با هر کارگردانی که کار میکنیم دنیای جدیدی برای ما باز میشود و شروع به تجربه اندوختن میکنیم.
او درباره همکاری خود با کیانوش عیاری نیز گفت: آقای عیاری از معدود کارگردانهایی است که شناخت خیلی صحیحی از بازیگری دارد و معجره عیاری این است که هر بازیگری در فیلمهای او حضور دارد بهتر بازیاش را ایفا کرده است زیرا او صحیح بازی کردن را به معنای واقعی از بازیگر انتظار دارد.
دهکردی درباره نقشهایی که ایفا کرده است، گفت: «روز شیطان» را خیلی دوست دارم همچنین نقشم در «شاه عباس» زیرا باعث شد در یک دانشگاهی بنام علی نصیریان شرکت کنم و بخش عمدهای از کارم با او بود.
او با اشاره به اینکه قرار بود در فیلم «سرب» حضور داشته باشد، توضیح داد: قرار بود نقش امین تارخ را در این فیلم بازی کنم اما در نهایت قرار شد یک بازیگر باتجربه به جای یک بازیگر تازه کار حضور داشته باشد البته یکبار دیگر هم قرار بود در فیلم ضیافت حضور داشته باشم اما در آنجا هم از نظر زمان شانس نیاوردم با مسعود کیمیایی کار کنم زیرا سر کار دیگری بودم.
دهکردی درباره حضورش در فیلم «از کرخه تا راین» نیز، گفت: یکی از کسانی که در هنرهای زیبا باهم دوست شده بودیم و درکنار هم رفاقت پیشه گرفتیم، بهرام عظیم پور بود که امروز خودش یک کارگردان خوب محسوب میشود. او در تولید فیلم، دستیار ابراهیم حاتمی کیا بود که من و صادق صفایی توسط او برای حضور در فیلم معرفی شدیم. با صادق صفایی همکلاس و همخانه بودیم که بعد از جلسات، گفتگوها و تستها انتخاب و بعد وارد تمرینها و گفتگوهای جدیتر شدیم.
او در پاسخ به سوال مسعود نجفی مبنی بر آشنایی خود با ابراهیم حاتمی کیا، پاسخ داد: حاتمیکیا را میشناختم او در هنرهای زیبا قبول شده بود اما برای تحصیل در رشته سینما به دانشگاه هنر رفت. فیلمهایش را دیده بودم؛ دیده بان، مهاجر و وصل نیکان را دوست داشتم.
دهکردی درباره همکاری خود با هما روستا در فیلم از کرخه تا راین نیز گفت: با زنده یاد هما روستا از قبل در تئاتر تجربه همکاری داشتم و با او آشنا بودم و معتقدم در بین ما بهترین انتخاب او بود چون شخصیت فرهنگی و هنری کشور بود، با تجربه بود و مسلط برروی زبان آلمانی و فرهنگ ایرانی که در کشور دیگر زندگی کرده را میدانست. یادم میآید برای طبیعیتر شدن نقشم در فیلم خیلی وقتها عینک آفتابی میزدم و زیر آن یک پارچه سفید میگذاشتم و چند دقیقه مثل یک نابینا راه میرفتم و از در ایستگاه اتوبوس تا خانه با چشمهای بسته تمرین میکردم.[۴]
پانویس
- ↑ «علی دهکردی». دریافتشده در ۱۲ مرداد ۱۴۰۳.
- ↑ «علی دهکردی». دریافتشده در ۱۲ مرداد ۱۴۰۳.
- ↑ «مصاحبه با علی دهکردی». ۱۹ فروردین ۱۳۹۴. دریافتشده در ۱۳ مرداد ۱۴۰۳.
- ↑ «روایت علی دهکردی از کار با حاتمیکیا». ۱۷ آبان ۱۴۰۰. دریافتشده در ۱۳ مرداد ۱۴۰۳.