سفر به چزابه (فیلم)

از یاقوت
(تغییرمسیر از فیلم سفر به چزابه)
سفر به چزابه
پوستر فیلم
پوستر فیلم
کارگردانرسول ملاقلی‌پور
تهیه‌کنندهمدیر اجرایی حسین رامه
نویسندهرسول ملاقلی‌پور
بازیگرانمسعود کرامتی
فرهاد اصلانی
سیامک انصاری
كيوان محمودنژاد
حبیب دهقان نسب
عاطفه رضوی
آرش نوذری
حسین رفیعی
پیمان سنندجی‌زاده
موسیقیپیروز ارجمند تاج الدینی
آواز: حمید غلامعلی
تدوینشهرزاد پویا
فیلمبرداریفرهاد صبا
انتشار۱۳۷۴
کشورایران
زبانفارسی


سفر به چزابه فیلمی به کارگردانی و نویسندگی رسول ملاقلی‌پور محصول سال ۱۳۷۴ است. سفر به چزابه فیلمی در مورد رویدادها، عواطف و دنیاهای متضاد است. این مقوله از چنان اهمیتی در فیلم ملاقلی‌پور برخوردار است که می‌توان تضاد را مفهوم محوری و هسته شکل‌دهنده ساختار سفر به چزابه دانست.

خلاصه داستان

وحید در حال ساختن یک فیلم جنگی است. او از علی دوست آهنگسازش دعوت کرده تا با دیدن قسمت‌هایی از فیلم که آماده شده، آهنگی بسازد اما علی نمی‌تواند با فیلم ارتباط درستی پیدا کند. علی به قصد آشنایی با فیلم به همراه وحید به محل فیلمبرداری می‌رود اما ناگهان هر دو با رفتن به یکی از خاک‌ریزهای ساخته‌شده، خود را در قلب سنگرهای واقعی جبهه، در منطقه چزابه می‌یابند. وحید از این حضور خشنود است اما علی از بودن در این منطقه با خطرهای زیادش راضی نیست و طاقت دیدن صحنه‌های واقعی جنگ و کشته شدن جوانان را ندارد. وحید با دیدن بهروز، صمد، فرمانده حسن کاوه و مراد چلچراغ و مرتضی و بقیه همرزمانش به کمک آن‌ها می‌رود اما بالاخره آن‌ها به دوران حال و به محل فیلمبرداری فیلم وحید برمی‌گردند.

دستاوردها و آمار فروش فیلم سفر به چزابه

سفر به چزابه در سال ۱۳۷۴ در چهاردهمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و، هرچند نظر مثبت اکثر منتقدان را جلب کرد، تنها یک سیمرغ بلورین در رشته بهترین تدوین (شهرزاد پویا) به‌دست آورد. فیلم همچنین در رشته‌های بهترین کارگردانی، بهترین فیلمبرداری، بهترین جلوه‌های ویژه، بهترین صحنه‌آرایی (طراحی صحنه)، بهترین صدابرداری و بهترین چهره‌پردازی نامزد دریافت سیمرغ بلورین شد.

نمایش عمومی سفر به چزابه از ۱۴ شهریور ۱۳۷۵ آغاز شد. عملکرد این فیلم در گیشه ناامیدکننده بود. سفر به چزابه با جذب تنها ۹۷ هزار و ۲۱۲ تماشاگر در رتبه هفتادوششم پرمخاطب‌ترین فیلم‌های سال ۱۳۷۵ سینمای ایران قرار گرفت.[۱]

گفتاورد

احمد طالبی‌نژاد در شماره ۱۸۶ ماهنامه فیلم (نوروز ۱۳۷۵) دیدگاه خود نسبت به سفر به چزابه پس از تماشای این فیلم در جشنواره فیلم فجر را چنین توصیف کرد: «سفر به چزابه عجیب‌ترین فیلمی بود که امسال دیدم. فیلمی برخوردار از یک ساختار بسیار حساس و دشوار – تجسم گذشته در حال و ادغام زمان حال و گذشته. این زاویه دید بدیع که تا به انتها هم حفظ می‌شود، سفر به چزابه را تبدیل به اثری ارزشمند در سینمای ایران کرده است. هرچند قصه فیلم ظرفیت این حجم از انفجار و کشت و کشتار را ندارد، ولی کارگردانی خلاقانه ملاقلی‌پور باعث شده تا قصه اصلا فراموش شود. فقط حضور دو شخصیت اصلی با بازی‌های خوب، دستمایه‌ای بوده است برای ملاقلی‌پور تا یکی از واقعی‌ترین فیلم‌ها را درباره جنگ بسازد. اما درعین‌حال، فیلم حال‌وهوایی سوررئالیستی نیز دارد.»
احمد طالبی‌نژاد: «سفر به چزابه عجیب‌ترین فیلمی بود که امسال دیدم. فیلمی برخوردار از یک ساختار بسیار حساس و دشوار – تجسم گذشته در حال و ادغام زمان حال و گذشته. این زاویه دید بدیع که تا به انتها هم حفظ می‌شود، سفر به چزابه را تبدیل به اثری ارزشمند در سینمای ایران کرده است»

جواد طوسی: «نکته‌ای را که نباید از نظر دور داشت، این است که ملاقلی‌پور با همان واقع‌بینی فیلم‌های اجتماعی‌اش (مجنون و پناهنده) به آدم‌های اصیل جبهه و آدم‌های بیگانه با این محیط و نیروهای عراقی نزدیک می‌شود. این شیوه نگاه باعث شده که هردو فیلم [سفر به چزابه و نجات‌یافتگان] در مقایسه با دیگر فیلم‌های جنگی، بسیار معاصرتر به‌نظر آیند.»

رضا درستگار:«رسول ملاقلی‌پور در سفر به چزابه می‌کوشد با گذر از جلوه‌های پیروزمندانه جنگ در آثار اولیه‌اش، تصویرگر جنبه‌های برزخی آن هم باشد؛ و چنان از چهره جنگ‌های برخی آثار جنگی سال‌های اخیر هنجارزُدایی می‌کند که گویی اینک آخرالزمان است.»

تهماسب صلح‌جو: «سفر به چزابه لااقل از یک نظر در سینمای جنگی ما فیلمی متفاوت و حتی یگانه است؛ این‌که فیلمساز می‌خواهد این رخداد تاریخی/ اجتماعی را از روزنه زمان حال نگاه کند و فضای جنگ و آدم‌های جبهه را با حال‌وهوایی به تصویر بکشد که به‌نظر می‌رسد دنیایشان رو به فراموشی است و از آن روزگار جز خاطره‌ای در گوشه ذهن بازماندگان جنگ چیزی باقی نمانده است.»
«معمولا فیلم‌های جنگی/ حادثه‌ای براساس الگوهایی قراردادی، تصویر دشمن را در شکل و شمایل و رفتار و منش افراد ترسیم می‌کنند و بیشتر با مبالغه در وجوه منفی آنها، خشونت و بی‌رحمی را ناشی از بدخواهی و کینه‌توزی آدم‌ها جلوه می‌دهند. اما در فیلم سفر به چزابه، خوف و مهابت جنگ در چشم‌اندازی متفاوت نمودار می‌شود، چنان‌که انگار این نیروی مهاجم ویرانگر از خواست و توان انسان پیروی نمی‌کند. خشونتی خودانگیخته است که سرشتی ضدبشری دارد و دربرابر آن حماسه‌آفرینی و پای‌بندی به آیین پهلوانی بی‌معناست. در این مهلکه قهرمانان آرمان‌خواه ملاقلی‌پور، با همه پایمردی در ستیز و بی‌پروایی از مرگ، هرگز به آن منزلتی نمی‌رسند که پیش از این در سینمای حادثه‌پرداز جنگ بارها دیده‌ایم و از پیروزی آنها روی پرده سفید شاد شده‌ایم. این قهرمانان «از بد حادثه» در ورطه‌ای گرفتار آمده‌اند که باید شاهد قتل‌عام همرزمانشان باشند و دم نزنند. در پایان نیز، همچون فرمانده کاوه، تن بی‌رمق خود را سرپا نگه دارند تا رنج شکست و ناکامی برایشان قابل‌تحمل باشد.»
«سفر به چزابه، در قیاس با بسیاری دیگر از محصولات سینمای جنگ ایران، نمونه‌ای معتبر است. از نظر فضاسازی الگوی تازه‌ای ارائه می‌دهد که در این مرحله نقش تعیین‌کننده برخی عوامل فنی مانند فیلمبرداری، طراحی صحنه، جلوه‌های ویژه، انکارناشدنی است و ناگفته نماند که این عوامل با صحنه‌آرایی (میزانسن) سنجیده رسول ملاقلی‌پور، فضای چشمگیر فصل جنگ را به سامان رسانده‌اند.»

امیر پوریا:«قضیه فقط این نیست که دو فیلم آخر ملاقلی‌پور، جایگاهی بس فراتر از آثار قبلی‌اش می‌یابند، رویکردی نو و جسورانه به پدیده جنگ و پیامدهایش دارند، یا تسلط تکنیکی و پیشرفت قابل توجه فیلمساز در عرصه «کارگردانی» را به رخ می‌کشند؛ قضیه اصلی‌تر و مهم‌تر این است که سفر به چزابه و نجات‌یافتگان در کارنامه او، در مجموعه فیلم‌های جنگی ما، و اساسا در سینمای پس از انقلاب ایران، سرفصل تازه و دیگر گونه‌ای را می‌گشایند. با این دو فیلم، کلیشه‌های قهرمان‌پردازانه سینمای جنگ درهم می‌شکند؛ ارزش‌های قالبی و شعارهای یک‌بُعدی دگرگون می‌شود؛ و منشور چندوجهی جنگ تحمیلی، یک دور کامل می‌گردد و آن روی دیگر خود را به ما می‌نمایاند. در سینمای جنگ، شخصیت‌پردازی، واقع‌گرایی، فضاسازی، تنش‌های دراماتیک، عقب‌نشینی ناگزیر، تردیدها و دودلی‌ها و در برزخ ماندن‌ها، واکنش‌های مختلف آدم‌های حاضر در جبهه نسبت به پذیرش قطعنامه و بازی میان واقعیت و توهم، و…، هیچ یک تاکنون نمونه‌ای به درستی و سلامت و واقع‌بینی دو فیلم اخیر ملاقلی‌پور نداشته‌اند.»[۲]
«ویژگی برجسته سفر به چزابه که به محض پایان یافتن، ذهن مخاطب را به خود معطوف می‌دارد، ایجاز و بیان «سینمایی» فیلم است که نمی‌گذارد درونمایه حساس و لب‌مرز آن، به ورطه رقت‌بار شدن سقوط کند. شرایط بغرنجی که سربازان تحت فرمان حاج حسن در آن گرفتار شده‌اند، با اندکی تاکید بیشتر یا به‌کارگیری خشونت و نمایش مستقیم اجساد و بدن‌های مجروحین از فاصله‌ای نزدیک، به سادگی قابلیت تبدیل به صحنه‌های جنگی رقت‌انگیز معمول فیلم‌های غلط‌انداز دیگران را داشت. فقط محض نمونه، کافی است ریتم و ضرباهنگ سریع – ولی حساب‌شده – صحنه‌های نبرد سفر به چزابه، فاصله گرفتن و دور ایستادن دوربین فرهاد صبا از مهلکه‌ای که آمادگی «سوزناک» جلوه کردن را دارد، و پرهیز ملاقلی‌پور از تمهیدهایی چون «کادر کج» (که در این موارد، عموماً جنبه متظاهرانه‌ای پیدا می‌کند) را با فلاش‌بک‌های کوتاه دو فیلم عروسی خوبان (محسن مخملباف) و از کرخه تا راین (ابراهیم حاتمی‌کیا) مقایسه کنیم. هرچه اینجا با واقعیت، واقع‌بینی و واقع‌نماییِ سینمایی مواجهیم، در آن دو فیلم جز تصویری معوج و مرعوب‌کننده و – از لحاظ نمایش صریح و خشونت – شنیع، چیز دیگری نمی‌یابیم. اگرچه نمای «رزمنده بی‌دست» در عروسی خوبان و نمای «رزمنده‌ای با ماسک ضد شیمیایی که بر دف می‌کوبد» در از کرخه تا راین نیز می‌خواهند همان کارکردی را داشته باشند که کل صحنه «مخمصه افتادن افراد حاج حسن» در سفر به چزابه دارد (یعنی یکی از آن موقعیت‌های دردناک رزمندگان ایرانی را نمایش دهند که در اغلب فیلم‌های جنگی، عمدا یا اتفاقا، نادیده گرفته می‌شود)؛ ولی ملاقلی‌پور به خوبی دریافته که برای افزون‌تر ساختنِ تاثیر چنین صحنه‌هایی، فاصله‌گیری و عدم تاکید بر جزئیات دلخراش و تکان‌دهنده، کارآیی بیشتری دارد تا استفاده از نمایش مستقیم خشونتی که دشمن بر چند تن از قربانیان فاجعه روا داشته.»

نرگس اخوان در ماهنامه فیلم (مهر ۱۳۷۵) به‌شکل مفصلی به اهمیت مفهوم تضاد در سفر به چزابه پرداخت: «سفر به چزابه با تضاد کوچکی آغاز می‌شود که به‌تدریج به تضاد بزرگ‌تری می‌انجامد. آهنگساز یعنی علی (فرهاد اصلانی) معتقد است که یکی از دو خواننده کُر اشتباه می‌خواند و به‌نظرِ آن‌دو، آهنگساز است که اشتباه می‌کند؛ و تا پایان هم مشخص نمی‌شود که حق با کیست. تضاد بعدی میان فیلمساز یعنی وحید (مسعود کرامتی) و آهنگساز شکل می‌گیرد. علی امکانات پیشرفته سینتی سایزرش را یادآوری می‌کند و وحید که به گفته خودش از این دستگاه‌های جدید سردرنمی‌آورد، معتقد به نامانوس‌بودن موسیقی‌ست… در این‌جا هم نشانه‌ای قطعی برای پذیرش کامل نظر علی یا وحید به‌دست نمی‌آوریم؛ تضادی که آشکارا به‌نفع فیلم تمام می‌شود و از چند جهت مقدمه مناسبی پدید می‌آورد: ۱) نمایش شخصیت علی در محیط کارش، ۲) کامل‌شدن شناخت بیننده از شخصیت علی از طریق گفت‌وگو با وحید، ۳) آشنایی نسبی با شخصیت وحید و آگاهی از اختلاف‌نظر او با علی درباره موسیقی فیلمش.»


پانویس

  1. «فیلم سفر به چزابه؛ روی برزخی جنگ». دریافت‌شده در ۱۴ تیر ۱۴۰۳.
  2. «فیلم سفر به چزابه؛ روی برزخی جنگ». دریافت‌شده در ۱۴ تیر ۱۴۰۳.

پیوند به بیرون