مهاجر (فیلم)

از یاقوت
(تغییرمسیر از فیلم مهاجر)
مهاجر
کارگردانابراهیم حاتمی‌کیا
نویسندهابراهیم حاتمی‌کیا
بازیگرانعلیرضا خاتمی
سید ابراهیم اصغرزاده
علیرضا حیدری
اصغر نقی‌زاده
غلامرضا علی‌اکبری
علیرضا زاهدی
فرید امیری
علیرضا مهدوی
سید محمد فاطمی
بهروز شفیعی
موسیقیکریم گوگردچی
تدوینحسین زندباف
فیلمبرداریمحمدتقی پاک‌سیما
کشورایران
زبانفارسی


مهاجر فیلمی به کارگردانی و نویسندگی ابراهیم حاتمی‌کیا محصول سال ۱۳۶۸ است. این فیلم از تاریخ ۶ تیر ۱۳۶۹ در سینماهای ایران اکران شده‌است.

خلاصه فیلم

هواپیماهای بدون سرنشین مهاجر که از روی زمین کنترل می‌شود جهت انجام عملیاتی شناسایی در پشت خطوط دشمن به کار گرفته می‌شوند. به‌دلیل برد محدود دستگاه کنترل، خلبانان در دو ایستگاه مقابل، رودرروی هم و در خطوط دشمن مستقر می‌شوند. خلبانی که به خطوط دشمن نفوذ کرده، در حالی که با دشمن درگیر می‌شود، با مهارت عملیات شناسایی را انجام می‌دهد و هواپیما را در هوا تحویل خلبان دوم می‌دهد. در حالی که خود در آخرین لحظات کشته می‌شود.

جوایز و افتخارات

  • برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم در هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر - ۱۳۶۸
  • برنده سیمرغ بلورین بهترین جلوه‌های ویژه (اصغر پورهاجریان) در هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر - ۱۳۶۸
  • برنده سیمرغ بلورین بهترین صداگذاری (محسن روشن) در هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر - ۱۳۶۸
  • برنده سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن (کریم گوگردچی) در هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر - ۱۳۶۸
  • برنده سیمرغ بلورین بهترین پوستر (اعلان دیواری) (مرتضی ممیز) در نهمین دوره جشنواره فیلم فجر - ۱۳۶۹
  • برنده دیپلم افتخار بهترین فیلم‌نامه (ابراهیم حاتمی‌کیا) در هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر - ۱۳۶۸
  • برنده تندیس بهترین کارگردانی (ابراهیم حاتمی‌کیا) در سومین دوره جشنواره دفاع مقدس - ۱۳۶۹
  • برنده دیپلم افتخار ویژه هیأت داوران بهترین تهیه‌کنندگی (حوزه هنری، سازمان تبلیغات اسلامی) در سومین دوره جشنواره دفاع مقدس - ۱۳۶۹
  • برنده تندیس بهترین فیلمبرداری (محمدتقی پاکسیما) در سومین دوره جشنواره دفاع مقدس - ۱۳۶۹
  • برنده تندیس بهترین جلوه‌های ویژه (اصغر پورهاجریان) در سومین دوره جشنواره دفاع مقدس -1369

گفتاورد

ابراهیم حاتمی کیا در مصاحبه ای که سال گذشته درباره این فیلم انجام داد گفته است: «مهاجر» همزمان با دولت سازندگی، بعد از ارتحال امام ساخته شد. قصه مهاجر را در ایام بستری شدن امام نوشتم که توفانی دردل سربازان دهه چهلی امام خمینی بود. فیلمنامه‌های اولی ام خیلی رادیکال بود. هواپیمای «مهاجر» به مثابه وجدان بیدار نسلی جنگ، از فراز نیستان‌های مجنون میزهای مذاکره را می‌‌دید و دردسر می‌‌ساخت. مهاجر عکس می‌‌انداخت و چیزهایی رالو می‌داد. خیلی تلاش می‌‌کنند سرنگونش کنند، ولی فرار می‌‌کند. در بازنویسی‌ها این لحن تعدیل پیدا کرد و شد فیلم «مهاجر» که یک عده از بچه‌ها طی مأموریت در نیستان گم شده‌اند و باید مهاجر آنها را پیدا کند، ولی مسئولان از مهاجر انتظار کار دیگری دارند. شد حکایت بشنوازنی مولانا. خب، این نقد است دیگر. اصلا جوهره و انگیزه اصلی برای اینکه این قصه شکل بگیرد براساسی همین انگیزه بود. نقد دوران سازندگی، که نباید بچه‌ها را در نیستان مأموریت تنها بگذاریم.(بخشهایی از مصاحبه حاتمی کیا با نشریه مثلث.اردیبهشت ۹۵)
حاتمی کیا در اظهار نظر دیگری در جشنواره فیلم روح الله در سال ۹۵درباره فیلم مهاجر گفته است:من را به خاطر اینکه در فیلم مهاجر از نام امام خمینی استفاده کرده بودم در جشنواره‌های اروپایی هو می‌‌کردند در یکی از همین نمایشها و جشنواره که من را هو کردند مخملباف پایم را گرفت و به من گفت هیچ واکنشی نشان نده!بعدها که می‌‌خواستند از کرخه تا راین را در نمایشهای خارجی نشان دهند کلی حالم بد شد و مخالفت کردم.
حاتمی کیا در جای دیگری گفته است:وقتی در اتریش فیلم “مهاجر” اکران شد؛ یک صحنه‌هایی در فیلم هست که وقتی می‌خواهند هواپیما را در آسمان دست به دست کنند، دیالوگ دارد که می‌گوید: «الله‌اکبر… خمینی رهبر» در دیده‌بان همچنین پلانی داریم؛ در سینما من را به خاطر همین دیالوگ هو کردند؛ یعنی همین که خمینی رهبر می‌گفتند. جَو را می‌خواهم بگویم که به چه شکل بود.

روایت شهید آوینی از مهاجر

«شهید آوینی»‌ در نقد فیلم «مهاجر» ساخته حاتمی‌کیا این‌چنین می‌‌نویسد:مخاطب این فیلم فلاسفه و روشن‌فکرها نیستند، مردم هستند و اگر ما بخواهیم «سرزمین فلسفی» کنیم و مطلبی را با فشار فلسفه از درون فیلم بیرون بکشیم، به فیلم «مهاجر» ظلم کرده‌ایم‌ ـ اگرچه قابلیت را دارد و مثلاً درباره نگاه فلسفی حاتمی‌کیا به «ابزار» و «تکنولوژی» می‌‌توان مقاله‌ها نوشت،؛ چراکه او به پهباد مثل یک وسیله بی‌جان نگاه نمی‌کند؛ پهباد جان می‌گیرد، روح اسد و علی و اصغر و غفور در آن می‌دمد و اصلاً از همان آغاز کار زنده است. در تفکر حاتمی‌کیا نه‏ تنها انسان‌ها مسیطر و ابزار تکنولوژی نیستند، بلکه «وسیله» جان دارد

‌در فیلم‌های حاتمی‌کیا همه چیز زنده است. فی‌المثل نی محمود را به یاد بیاورند که زنده است. رابطه محمود با نی‌اش، رابطه انسان با یک وسیله بی‌جان نیست، رابطه غریب دورمانده‌ای است که با همدم خویش راز می‌گوید.

حاتمی‌کیا با روح اشیا سر و کار دارد نه با جسم آنها، و این مستلزم نحوی «رازدانی و رازداری» است که اصلاً مردم این روزگار سیطره‎تکنیک و سلطنت‎ابزار سال‌هاست که با آن غریبه‌اند و بگذارید راستش را بگویم: سینما نیز چه دشوار قالب معرفتی چنین عارفانه واقع می‌شود؛ اما شده است. حاتمی‌کیا توانسته است که بر تکنیک پیچیده سینما غلبه کند، حجاب‌های تصنع و تکلف و صورت‌گرایی و انتلکتوئلیسم را بدرد، از سطح عبور کند و به عمق برسد و با سینما همان حرفی را بزند که «حزب‌الله» می‌گوید. رودربایستی را کنار گذاشته‌ام؛ زدن این حرف‌ها شجاعتی می‌‌خواهد که با عقل و عقل‎اندیشی و حتی ژورنالیسم جور در‌نمی‌آید،؛ چراکه حزب‌الله حتی میان دوستان خویش غریبند، چه برسد به دشمنان. اگرچه در عین گمنامی و مظلومیت، باز هم من به یقین رسیده‌ام که خداوند لوح و قلم تاریخ را بدینان سپرده است.[۱]

پانویس

  1. «درباره فیلم مهاجر ساخته حاتمی کیا به بهانه پخش از تلویزیون». ۲ اردیبهشت ۱۳۹۶. دریافت‌شده در ۲ خرداد ۱۴۰۳.