نوشابه مشکی (فیلم کوتاه)
سبک | فیلم کوتاه |
---|---|
کارگردان | محمد پایدار |
نویسنده | محمد پایدار |
بازیگران | علیرضا دیلمی احسان شیخی مهدی صمدی محمود نظرعلیان فریبرز شاه کرمی بشیر نیکزاد علی راسخ قدرت الله بیات محمدرضا زاهدی |
تدوین | علی گورانی |
فیلمبرداری | آرش خلاق دوست |
شرکت/سازمان تولیدکننده | باشگاه فیلم سوره |
انتشار | ۱۴۰۰ |
زمان | ۱۷ دقیقه |
کشور | ایران |
زبان | فارسی |
جایزهها | بهترین فیلم کوتاه از نگاه تماشاگران از جشنواره فیلم کوتاه تهران ۱۴۰۱
بهترین کارگردانی از جشنواره فیلم کوتاه تهران ۱۴۰۱ |
نوشابه مشکی فیلم کوتاه ایرانی با موضوع دفاع مقدس تولید ۱۴۰۰ به نویسندگی و کارگردانی محمد پایدار و تهیهکنندگی محمدجواد موحد است . مدت آن هفده دقیقه و داستان یکی از همرزمان شهید مهدی باکری که در کنار ایشان آماده عملیات در خط مقدم است را با لحنی شیرین و طنازانه روایت میکند.«نوشابه مشکی» محصول مرکز فیلم جوان سوره وابسته به سازمان سینمایی سوره و تولید شده در باشگاه فیلم سوره برای اولین بار در سی و نهمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران اکران شد و توانست نامزد ۹ رشته و برنده ۴ جایزه از این جشنواره شود که جایزه بهترین کارگردانی و بهترین فیلم از نگاه تماشاگران از آن جمله هستند.
ایده فیلم درباره کاراکتری است که خودش از خدا خواسته که مرا پاکیزه بپذیر و حالا بابت پول چند شیشه نوشابه، از طرف خدا پذیرفته نمیشود! نکته اصلی فیلم همین پاکیزه بودن است.[۱] این فیلم همزمان با هفته دفاع مقدس سال ۱۴۰۱ از ۲ پلتفرم فیلیمو و فیلمنت پخش شد.
عوامل
- کارگردان:محمد پایدار
- نویسنده:محمد پایدار
- تهیهکننده:محمدجواد موحد
- مجری طرح:حامد یامین پور
- منشی صحنه:پونه خامین
- عکاس:جلال حمیدی
- مدیر فیلمبرداری:آرش خلاق دوست
- تدوین گر:علی گورانی
- مدیر تولید:کیانوش عاشورزاده
- مدیر صدابرداری:مسعود شاهوردی
بازیگران
- علیرضا دیلمی
- احسان شیخی
- مهدی صمدی
- محمود نظرعلیان
- فریبرز شاه کرمی
- بشیر نیکزاد
- علی راسخ
- قدرت الله بیات
- محمدرضا زاهدی
جوایز
- بهترین فیلم کوتاه از نگاه تماشاگران از جشنواره فیلم کوتاه تهران ۱۴۰۱
- بهترین کارگردانی از جشنواره فیلم کوتاه تهران ۱۴۰۱
- نامزد دریافت سیمرغ بهترین فیلم کوتاه در جشنواره فیلم فجر ۱۴۰۱
گفتاورد
محمد پایدار نویسنده و کارگردان این اثر میگوید: اساساً فیلم کوتاه «نوشابه مشکی» بیش از آنکه درباره آقامهدی باکری باشد، درباره جمله معروف ایشان یعنی «خدایا مرا پاکیزه بپذیر» است. زمانی که «سرباز» را میساختم، خیلی فیلم میدیدم و مطالعه میکردم. از جایی این موضوع برایم مورد توجه قرار گرفت که جملهای که ما با حاجقاسم شناخته بودیم، اصلش برای حاج مهدی باکری بوده است. بعدها در برخی ویدئوها دیدم که حاج قاسم ارادت بسیار زیادی به مهدی باکری داشته و هر بار اسمش میآمده، احساساتی میشده است. این ارادت در کنار آن جمله برایم تبدیل به یک مسئله شد و کمکم قصه آن در ذهنم شکل گرفت.[۲]
محمد پایدار در پاسخ به این سوال که «نوشابه مشکی» رگههای طنز هم دارد در حالی که معمولاً در سینمای دفاع مقدس ملاحظاتی در این زمینه وجود دارد. رفتن سراغ این حوزه با این نگاه، کار را دشوار نمیکند؟، گفت:
این موضوع اتفاقاً هم مسئله من بهعنوان کارگردان بود و هم آقای موحد درباره آن ملاحظه داشت. شخصاً معتقدم جدیت نظام آفرینش آنقدر زیاد بوده که بشر نیاز به اکسیری به نام شوخطبعی و خنده داشته تا بتواند آن را تحمل کند. اگر فیلم را هم نسخه کوچک شدهای از دنیا بدانیم، با همین منطق فکر میکنم هر چقدر سوژهاش جدیتر باشد، بیشتر نیاز به شوخطبعی دارد. این نگاه شاید خیلی مطلق نباشد اما از نگاه من، گاهی طرح حرفهای جدی نیاز به شوخطبعی بیشتر دارد. پرداختن به جمله بزرگی مانند «خدایا مرا پاکیزه بپذیر» هم نیاز به این چاشنی داشت. البته سعیام این بود که فیلم در یک دنیای مطلق نباشد، نه کمدی صرف باشد و نه تراژدی. همواره در فیلمسازی، علاقه اصلیام، محل تلاقی این ۲ لحن است. اینها نکات درونمتنی است و احتمالاً آقای موحد بهعنوان تهیهکننده باید برخی نکات برونمتنی را هم مدنظر قرار میدادند.[۳]
محمدجواد موحد تهیه کننده اثر میگوید:
ما یک ممیزی خودخواسته داشتیم و آن این بود که خدای ناکرده مسئله را سخیف نکنیم. موضوع اصلی فیلم ما شهادت بود و سوژهمان هم این بود که هر اتفاقی میافتد تا کاراکتر اصلی ما شهید نشود. خیلی مهم بود که این روایت تبدیل به هجو نشود. فارغ از ممیزی بیرونی، خودمان نمیخواستیم این اتفاق رخ دهد. به همین دلیل خیلی از شوخیها را خیلی دقیق نوشتیم و نقطهگذاری کردیم.[۴]
موحد میگوید: خط اصلی شکل گرفته بود اما بحث میکردیم کدام شوخیها باشد و کدام نباشد. این از هنر محمد پایدار در کارگردانی است که باوجود جدی بودن فیلم، مخاطب در لحظاتی میخندد. مثلاً آن صحنهای که دست جدا شده کاراکتر منفجر میشود و دیالوگی دارد که میگوید «هیچ انسانی کامل نیست!»، این شوخی روی متن واقعاً خطرناک و نگرانکننده بود. نمیخواستیم با مفاهیمی مانند جانبازی شوخی کنیم. چند ملاحظه اینگونه درباره شوخیها داشتیم و هنر محمد پایدار اجرای همین شوخیها بود. شاید ترس از مواجهه با همین موقعیتها، باعث شده است فیلمسازان کمتر به سمت این فضاها بروند.
محمد پایدار در پاسخ به این سوال که سالی که «نوشابه مشکی» در جشنواره فیلم کوتاه تهران رونمایی شد، حرف و حدیثهایی درباره بودجه بالای تولید آن مطرح بود که سروشکل سینمایی فیلم را هم حاصل همین بودجه بالا میدانستند. چقدر این گمانهزنیها صحت داشت؟ گفت:
هم فیلم دانشجویی ساختهام و هم فیلم دانشآموزی! فیلمسازی لوباجت و کمهزینه را تجربه کردم. حتی با دوربین هندیکم فیلم برای جشنواره ساختهام. ولی وقتی وارد سینمای حرفهای میشوید، طبیعتاً معادلات هم تغییر میکند. واقعاً در نسبت با هزینه تولید فیلمهای کوتاه حاضر در همان دوره جشنواره، نمیتوان گفت فیلم پرهزینهای ساختهایم. بالاخره ساخت فیلم حرفهای هزینه مشخصی دارد. خودم شاید زمانی که فیلمهای لوباجت میساختم، اگر هزینههای تولید فیلمهای حرفهای را میشنیدم، تعجب میکردم اما امروز که در این فضا کار میکنم و در جریان هزینه فیلمهای دیگر هم قرار دارم، متوجه میشوم که هزینه فیلمسازی همین اندازه است. جایی پول بیشتر خرج بازیگر و پروداکشن میشود و جایی دیگر خرج عوامل حرفهای پشت دوربین.
در پاسخ به همین سوال موحد گفت:
تا پنج شش سال پیش، ساخت یک فیلم کوتاه، تا این اندازه جدی نبود. بیشتر کارها در قالب تجربی ساخته میشد تا شاید مسیر ورود به سینمای بلند باشد. انجمن سینمای جوانان در این زمینه سردمدار بود. امروز اما خود «فیلم کوتاه» تبدیل به یک اثر مستقل شده است. یعنی محصولی است که سبد مصرفی و مخاطب مشخص هم دارد. امروز پلتفرمهای خانگی حاضرند برای فیلم کوتاه، باکس اختصاصی تعریف کنند، چرا که مخاطب دارد.
وقتی فیلم کوتاه به این مرحله رسیده است، عوامل حرفهای هم بهعنوان یک شغل به این حوزه نگاه میکنند. هم زحمت جدیتری میکشند و هم انتظار بازخورد مالی جدیتری دارند. خود ما با برخی از آثارمان در پلتفرمها درآمد داشتهایم. پس بپذیریم که تولید فیلم کوتاه، کاملاً حرفهای شده است. مضاف بر این نکته، اساساً فیلم دفاعمقدسی ساختن، هزینهبر است. بخش زیادی از هزینهها در این ژانر، میان فیلم بلند، فیلم کوتاه یا یک تیزر، تفاوتی ندارد! از اسلحه و تانک تا تجهیزات دیگر، هزینههای مشترک و ثابت دارد و خیلی مدیوم تولید، تفاوتی در هزینههای آن ندارد.
در همین کار کوتاه، حادثه سنگین داشتیم که یکی از بدلکاران حرفهای در معرض یک انفجار سنگین قرار گرفت و مجبور شدیم با هلیکوپتر او را به بیمارستان برسانیم. این بدلکار پنج روز در کما بود. همه این اتفاقات در یک فیلم دفاعمقدسی میافتد، هزینه و دیگر هم مهم نیست که سه روز قرار است سر صحنه باشید، یا ۳۰۰ روز! همه مخاطرات و هزینهها هست. با این توضیح و با توجه به اطلاعی که از پروژههای دیگر دارم، تأکید میکنم هزینه تولید «نوشابه مشکی» خیلی معقول بوده است.[۵]
پانویس
- ↑ «شوخی «نوشابه مشکی» با دعای شهید باکری». خبرگزاری مهر. ۵ مهر ۱۴۰۲. دریافتشده در ۱۴ تیر ۱۴۰۳.
- ↑ «شوخی «نوشابه مشکی» با دعای شهید باکری». خبرگزاری مهر. ۵ مهر ۱۴۰۲. دریافتشده در ۱۴ تیر ۱۴۰۳.
- ↑ «شوخی «نوشابه مشکی» با دعای شهید باکری». خبرگزاری مهر. ۵ مهر ۱۴۰۲. دریافتشده در ۱۴ تیر ۱۴۰۳.
- ↑ «شوخی «نوشابه مشکی» با دعای شهید باکری». خبرگزاری مهر. ۵ مهر ۱۴۰۲. دریافتشده در ۱۴ تیر ۱۴۰۳.
- ↑ «شوخی «نوشابه مشکی» با دعای شهید باکری». خبرگزاری مهر. ۵ مهر ۱۴۰۲. دریافتشده در ۱۴ تیر ۱۴۰۳.