مجید پور ولی

از یاقوت
مجید پور ولی
نام تولدمجید پور ولی کلشتری
زمینه فعالیتداستان نویس
ملیتایرانی
تاریخ تولد۱۳۵۴ ‏(۴۸–۴۹ سال)
محل تولدتهران
آدرس اینستاگراممجید پور ولی


مجید پور ولی کلشتری (متولد ۱۳۵۴ در تهران) داستان نویس ایرانی است. او دارای لیسانس ادبیات نمایشی است. مجید پورولی از کلاس سوم و چهارم ابتدایی داستان نویسی را شروع کرده؛ پدر بزرگ و مادر او ذوق ادبی و شاعرانه داشتند و او این ویژگی را به ارث برده است.

فعالیت تخصصی

رمان

ردیف عنوان ناشر سال انتشار نسخه الکترونیک
۱ جاده بهشت جمکران ۱۴۰۰ دارد
۲ کتاب مخفی جمکران ۱۳۹۹ دارد
۴ فرشته ای در برهوت عهد مانا ۱۳۹۷ دارد
ماه خاتون بین الملل ۱۳۹۹ دارد
۵ فرزندان قابیل عهد مانا ۱۳۹۶ دارد
۶ اقیانوس مشرق عهد مانا دارد
۷ من سرباز بشار نیستم شهید کاظمی ۱۳۹۶ دارد
۸ مردی که پروانه شد پیام آزادگان ۱۳۹۴ دارد
۹ باغ مخفی زائر رضوی ۱۳۹۶ دارد


مجموعه داستان

ردیف عنوان ناشر سال انتشار
۱ گریه‌های مسیح عهد مانا ۱۳۹۶
۲ اقیانوس مشرق احیاء ۱۳۹۶

تدریس داستان‌نویسی

مجید پورولی از طرف معاونت فرهنگی دانشگاه تهران مشغول تدریس داستان نویسی به دانشجویان این دانشگاه و همچنین مسئول کلاس‌های داستان‌نویسی منطقه ۶ آموزش و پرورش بوده است. پورولی سابقه تدریس داستان‌نویسی در دانشگاه پیام نور بندر عباس و فرهنگسرای قرآن را در کارنامه خود دارد. وی هفت دوره رتبه اول کشوری را در داستان‌نویسی و سه دوره را درمسابقه‌های فیلمنامه‌نویسی به دست آورده است.

گفتاورد

گفت‌وگو درباره کتاب «مردی که پروانه شد»

مجید پورولی کلشتری در مصاحبه با فاش‌نیوز تشریح دغدغه‌های خود در نویسندگی پرداخت:

فاش نیوز: برای شروع ابتدا خودتان را برای خوانندگان معرفی بفرمایید؟

بنده مجید پورولی کلشتری و متولد سال ۱۳۵۴ هستم و تدریس می‏کنم. هر چند دغدغه اول و آخرم فعالیّت در حوزه «نشر معرف مکتب اهل البیت علیهم السلام» و «مکتب حقّه تشیّع» است اما ادبیات نمایشی خوانده‏ام و شیفته سینما و ادبیات داستانی هستم.

چندین سال است که به صورت پراکنده در مراکز فرهنگی و دانشگاهی داستان نویسی، به عنوان «استاد پروازی» مشغول انتقال تجربیات داستانی خود به دانشجویان و هنرجویان هستم.

فاش نیوز: چگونه نوشته‌هایتان رنگ و بوی دفاع مقدس به خود گرفت؟

من در خانواده‏ای مذهبی و انقلابی بزرگ شدم و ناخودآگاه تحت تاثیر تفکرغالب در خانواده و اجتماع بودم وشاید هم مثل بیشتر همدوره‏ای هایم عقیده‏ام را از تلویزیون و خانواده گرفتم. درآن سال‏ها جنگ و بازتاب دفاع رزمندگان ما بازتابی ویژه در تلویزیون داشت و تلویزیون جزو اعضای اصلی خانواده بود. آنچه من را با جنگ و دفاع مقدس درگیر کرد، نقطه نظرات مادرم و اطرافیانم بود وعلاوه بر آن تاثیرات بی‌چون و چرای برنامه‏هایی نظیر «روایت فتح» از سید مرتضی آوینی را نباید نادیده گرفت. من در خانواده‏ای بزرگ شدم که رزمنده و جانباز کم نداشت. نسل من با رزمنده‏ها و آزاده‏ها و بمباران‏های هوایی و پناهگاه و مسائل اجتماعی پس از جنگ اجین شده است و با آنها بیگانه نیست.

فاش نیوز: در هنگام نگارش کتاب‌های خود، چه حس و حالی دارید؟

من واقعاً شیفته نوشتن هستم. خلق یک اثرادبی بی‌اندازه به من آرامش و حس مفید بودن می‏دهد. مخصوصا درسال‏های اخیر قلم این حقیر با نوشتن در حیطه ولایت چهارده معصوم و نشر بصیرت مکتبی و شیعی شرافت تازه‏ای پیدا کرده است.

خودم را در حوزه فرهنگی «سرباز ولایت» می‌‌دانم و وقتی که در حوزه تبیین ولایت چهارده معصوم علیهم السلام و معرفی چهره‏های طاغوتی دست به قلم می‏برم، بی‌اندازه خوشحال می‌‌شوم و در پوست خود نمی‏گنجم. برای من نوشتن نوعی جدا شدن از زمین و زمان و بال زدن در آسمان آرزوهاست، آرزوی من این است که تک تک نوجوانان و جوانان این مرز و بوم، نگاه و بصیرتی علوی و فاطمی پیدا کنند تا خدای ناکرده «معرفت به امام معصوم» مهجور و در انزوا باقی نماند.

فاش نیوز: اما انگار از زمانه گلایه‏هایی هم دارید!؟

بله. چه کسی ندارد؟! بچه‏های جنگ و رزمنده‏های دیروز ما که امروز چهره‏هایی مورد احترام و «قهرمان ملّی» هستند، قربانی مناسبات و بازی‌های زمانه شده‏اند. دور شدن از آرمان‏های شیعی و عقیدتی همه را اذیت می‏‌کند و این برای بچه‏های رزمنده درد آورتر و سخت‏تر و شکننده‏تر است.

اگر من از فقدان یک ارزش اخلاقی و دینی دچار اندوه می‌‌شوم، این اندوه برای آن رزمنده‏ای که جانش را فدا کرده است تا آن ارزش بر حای بماند و نهادینه شود سخت‏تر است.

فاش نیوز: انگیزه شما از نوشتن رمان‌های دفاع مقدس چیست؟

من می‏نویسم تا حرف بزنم. حرف‏های دلم را! نوشتن برای من تریبون و به نوعی بلندگو و رسانه ای مکتوب است. در این سال‏های اخیر نگاه من به نویسندگی نگاهی «مکتبی» و «مذهبی» و «سربازی» است.

من خودم را سرباز مکتب امام عصر علیه السلام می‌‌دانم اما نمی‌دانم سرباز خوبی هستم یا نه! نمیدانم تاکنون چقدر موفق بوده‏ام و آیا رو به جلو رفته‏ام یا درجا زده‏ام. اما من سرباز مکتب معصوم هستم و تنها کارم تبلیغ همان پیام بزرگی است که رسول خدا در غدیر خم آن را شفاف و بسیار صریح بیان فرمودند.

دغدغه اول و آخر من در نویسندگی این است که از جانب خودم حرفی نزنم و اگر حرفی می‏زنم و می‏نویسم کلام معصوم باشد و یا به موازات کلام معصوم و در مسیر و همراه با کلام معصوم باشد. متاسفانه روحیه تمکین به مقام شامخ ولایت معصوم این روزها کمرنگ شده است و هر کسی به نوعی خود را صاحب نظر و عقیده می‌داند. اما من سعی کرده‏ام این را بگویم که از دهان و زبان و قلم تنها برای نشر کلام معصوم استفاده می‏کنم و لاغیر.

فاش نیوز: آیا کتاب‌هایی که درخصوص زندگینامه امامان معصوم نوشته‏اید مغایرتی با موضوعات دفاع مقدسی هم دارند؟!

این تنها یک چرخش حرفه‏ای است، پیش‏تر دغدغه‏ام «جنگ هشت ساله» و «دفاع جانانه رزمندگان از مرزهای وطن» بود. حالا اما بزرگ‏تر شده‏ام. افق‏های تازه‏تر و دورتری را می‏بینم، انگار جاهایی و چیزهایی بوده که قبلا ندیده‏ام و اگر روزی از یک کودک شش ماهه در حلبچه نوشته‏ام امروز درباره حضرت محسن علیه السلام خواهم نوشت.

به هر حال مصیبت بزرگ مصیبت معصوم است ما اندوهی بزرگ‏تر از مظلومیّت آل الله نداریم. تکلیف امروز من ابتدا و در درجه اول آن است که سرباز مکتب حضرت محسن علیه السلام باشم. سرباز حضرت رقیه سلام الله علیها باشم. و صد البته رزمنده‏های ما هم خیلی‏های شان برای عشق به اهل بیت و برای دفاع از اسلام و مکتب تشیّع به دفاع پرداختند و هر آن کسی که جانش را وقف دفاع از آرمان‏های معصوم کند، از دستان رسول خدا صلی الله علیه و آله پاداشش را خواهد گرفت.

درد من این است که امروزه جوان کشور من تعریفی و شناختی از امام معصوم و عصمت و امامت و ولایت آل الله ندارد، اگر هم تعریفی دارد تعریفش صحیح و منطبق بر آموزه‏های صحیح دینی نیست. این تفکر بود که مرا از آن موضوعات سال‏های قبل به دریچه و موضوعات جدید سوق داد.

فاش نیوز: لطفا از موضوع کتاب برنده جایزه کتاب سال برایمان تعریف کنید؟

شاید ده یا دوازده سال قبل بود، درست خاطرم نیست اولین کتابی که نوشتم «ما از دوکوهه آمدیم اینجا غریبیم» نام داشت که برنده جایزه کتاب سال دفاع مقدس شد و آن جایزه برای من خیلی مهم بود؛ چراکه مرا واقعاً به جلو برد و برای نوشتن تشویق شدم، آن هم نوشتن در دنیایی حرفه‏ای تر.

البته الان که به آن کتاب نگاه می‏کنم شاید چندان مدافع ادبیات و اسلوب داستانی و فکری آن نباشم. اما هر چه بود آن کتاب نوشته شد و من خیلی عاشقانه و از روی احساس آن را نوشتم و آن جایزه مثل یک نردبان من را بالا برد. سیر طبیعی نوشتن اینطور است آدم چیزی می‏نویسد و سال بعد خودش بهترین منتقد نوشته خودش می‌‌شود البته قلم و توانایی نویسندگی هم روز به روز تکامل پیدا می‏‌کند.

الان خوب می‏دانم که جایزه اصلی و جشنواره اصلی آن طرف این دنیای خاکی است. چه کتاب‏ها که مورد تشویق انسان‏‌ها قرار می‏گیرند و امام عصر علیه السلام از آن کتاب ناراضی است و چه کتاب‏هایی که مورد کم لطفی و نادیده انگاشتن قرار می‏گیرند و امام عصر علیه السلام آن کتاب و نویسنده‌اش را دوست می‏دارد بنابر این ملاک اول و آخر من رضایت معصوم است.

فاش نیوز: به عنوان یک نویسنده ارزشی، چگونه می‌‌توان فرهنگ ایثار و شهادت را دربین جوانان امروزی رواج داد؟

باید به اصل وبه ریشه پرداخت ایثار و شهادت ریشه در مفاهم مذهبی و عقیدتی و دینی ما دارند، آنها را اگر برای نویسنده تبیین کنیم آن وقت خودش درباره این فرهنگ خواهد نوشت. اما کسی که اصلا دغدغه دین و مذهب و ایثار و شهادت ندارد، چگونه می‏خواهد در این حوزه بنویسد؟! باید نویسنده اول به عقیده صحیح متعهد و ثانیا اهل مطالعه و با سواد باشد.همچنین درد دین داشته وغم معصوم در دلش باشد، اینها حداقل‌های نویسندگی در این حوزه است.

فاش نیوز: بنظر شما راه حل کدام است؟

نهادینه کردن نگاه دینی و مذهبی و باید پا بگذاریم جای پای معصوم و ادامه دهنده همان خط سیر باشیم؛ چراکه انشعابات دیگر همگی خطرناک و گمراه کننده هستند. اگر امام معصوم را بشناسیم می‏توانیم سربازان امام معصوم را بشناسیم مقام معظم رهبری همیشه درباره «دشمن‌شناسی» و اهمیّت آن فرموده‌اند، "باید ببینیم دشمن مکتب اهل البیت علیهم السلام کیست باید معارف ولایت و برائت را نهادینه کنیم". بستر فکری هنوز مهیّا نیست و پله اول شناخت معصوم است، معصوم که شناخته شد باید بیاییم به عصر حاضر و درباره غیبت امام معصوم کار کنیم. امام معصوم از نظرها پنهان است اما راه و کلام امام که پیدا و شفاف و مهیّاست! امام ظاهر نیست اما راه امام آشکار است.

کسی که بصیرت داشته باشد و بفهمد و بداند که شیعه از آن حیث که امام معصوم و صاحب دارد تنها نیست، این آدم راه و قلم را گم نمی‏‌کند. شما می‏خواهید رزمنده و قهرمانان دیروز را به نوجوان معرفی کنید. خب! این جا یک مشکل بزرگ داریم. دانش‌آموزی که هنوز امام معصوم را آنگونه که باید نمی‌شناسد، چگونه می‌‌خواهد آن رزمنده ای را بشناسد که بنا به قول شما برای دفاع از دین خدا به جنگ رفته است؟! دانش آموز نمی‌داند امام معصوم کیست و حالا ما می‏خواهیم مدافع امام معصوم را به او بشناسانیم؟! این شدنی و کارآمد نیست. [۱]

گفت‌وگو درباره ادبیات دفاع مقدس

پورولی در گفتگو با ایبنا به بیان اهتمام خود در رابطه با ادبیات دفاع مقدّس پرداخت و ضمن اشاره به گذراندن دوران نوجوانی در جنگ افزود:

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) مجید پورولی کلشتری، داستان‌نویس گفت: دوران نوجوانی من در سال‌های جنگ بود و تمام نزدیکان من در ارتباط با جنگ بودند. به نظر من خیانت است اگر در مورد آن چیزی نوشته نشود. من درجبهه‌ها نبودم، مناطق جنگی را ندیدم، اما با دیدن عکس‌ها، شنیدن خاطرات و تماشای فیلم‌ها توانستم با جنگ و دفاع مقدس ارتباط برقرار کنم.

نویسنده "انسان مه آلود" گفت: بیشتر داستان کوتاه می‌‌نویسم. هر چند که به فیلم‌نامه نویسی هم علاقه‌مندم و به آن قالب نیز گرایش دارم.

این نویسنده داستان‌‌های کوتاه‌ در پاسخ به این سوال که از چه زمانی در باره دفاع مقدس می‌نویسد، پاسخ داد: به طور غیر حرفه‌ای از دوره‌ راهنمایی با نوشتن انشاهای سر کلاس شروع کردم.اما،زمانی که به کلاس‌های نقد داستان خانم تجار و خانم زهرا اکبری معرفی شدم به صورت جدی این کار را دنبال کردم.

مجید پورولی کلشتری افزود: من در داستان به موقعیت‌های ذهنی و خیالی علاقه‌مندم، هر چند که چهارچوب اصلی داستان‌های من اجتماع و شرایط واقعی است.

وی افزود: دو مجموعه داستان دارم،«ما از دوکوهه آمدیم-اینجا غریبیم» و «فصل خواب خرگوش‌ها» که این دومی زیر چاپ است. البته داستان‌های متعددی از من در مجموعه‌هایی مانند مجموعه داستان‌های «یوسف۱» و «یوسف ۲» و مجموعه داستان‌های برگزیده جشنواره اصفهان و دو مجموعه داستان دیگر منتشر شده است. مطبوعات هم داستان‌هایی از من چاپ کرده‌اند.

این نویسنده در باره تازه‌ترین کارهای پایان یافته و در دست انجامش گفت: خاطره سردار علی اصغر صادقی را برای لشکر ۱۰ سیدالشهداء (ع) و خاطرات مادر شهیدان افراسیابی را برای نهاد ریاست جمهوری نوشته‌ام.تدوین خاطرات وزندگی شهید اصغر وصالی هم از برنامه هایم است.

وی افزود: در حال حاضر مشغول تحقیق برای نگارش فیلمنامه شیخ رجبعلی خیاط برای تلویزیون هستم. روی رمان «باران ممنوع» و داستان «کرخه ساعت صفر» هم کار می‌کنم. یک تحقیق درباره عکاسی جنگ را هم در کنار این کارها انجام می‌دهم.

مجید پورولی کلشتری، اضافه کرد: هر چند که چاپ یک اثر دلیل برتری و تأیید تکنیکی آن نیست اما متاسفانه در کشور ما در چاپ اثر، اقبال و پول حرف اول را می‌زنند.

مجید پورولی کلشتری، همچنین گفت: داوری جشنواره‌ها در همه جا سلیقه‌ای است.گاهی داستان تکنیک گرا،گاهی معناگرا،گاهی رئال،گاهی سورئال،گاهی ارزشی و گاهی هم داستان باز و آزاد اندیش رای می‌آورد؛ زیرا چیزی که برای داوران مهم است،تئوری و نحوه روایت داستان است. از یک سو هم انگاردر ایران جایزه گرفتن نوبتی شده است.

کلشتری در باره داستان تقدیر شده‌اش در جایزه ادبی یوسف(انسان مه آلود) اظهار داشت: ماجرای یک عکاس جنگ است که قصد ندارد عکس‌هایش را بفروشد. اما یکی از افراد با نفوذ قصد دارد به هر نحوی شده عکس‌های زمان جنگ این عکاس را بخرد. رقم‌های پیشنهادی به او بالاست، اما او نمی‌خواهد عکس‌هایی را که نمادی از دوران جنگ است، بفروشد.

وی در مورد حمایت‌های (مالی و معنوی) بنیاد حفظ و نشر ارزش‌های دفاع مقدس گفت: اگر چاپ کتاب حمایت از نویسنده قلمداد می‌شود، باید بگویم که بنیاد دومین مجموعه داستان من را چاپ خواهد کرد. منتهی تعریفی که من از واژه حمایت دارم چیزی فراتر از چاپ یک کتاب است. باید گسترده‌تر نگاه کرد. نویسنده باید از لحاظ مالی تأمین باشد. هر چند که در تاریخ ادبیات تمام دنیا نویسندگان تهیدست و نیازمند بوده‌اند.

کلشتری افزود: اگر شهید برای ما ارزشمند است، پس نویسنده‌ای که درباره شهدا و آرمان شهدا می‌نویسد هم باید ارزشمند باشد. حمایت معنوی یا حمایت مادی -هیچ یک- به تنهایی کارگر نیستند. نویسنده باید این حس را ایجاد کند که «خواستنی» و «صاحب مخاطب» است. نادیده گرفتن نویسندگان دفاع مقدس، نادیده گرفتن ارزش هاست.[۲]

پیوند به بیرون

پانویس

  1. مردی که پروانه شد سایت خبری فاش‌نیوز، سه شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۵
  2. می‌خواهم ۸۰ داستان برای آن ۸ سال بنویسم خبرگزاری ایبنا، ۴ اسفند ۱۳۸۶