محمدباقر بهبهانی

از یاقوت


محمدباقر بهبهانی
فقیه و اصولی امامی
نام کاملمـحـمدباقر بن محمداکمل بهبهانی
لقبوحید بهبهانی • آقا
تاریخ تولد۱۱۱۸ هجری قمری
زادگاهنائین
تاریخ وفات۱۰ تیر ۱۱۷۰
شهر وفاتکربلا
محل دفنحرم امام حسین(ع)، پایین پای شهدای کربلا
خویشاوندان سرشناسقا محمدعلی بهبهانی (فرزند) • سید علی طباطبایی (داماد)
استادانمحمداکمل اصفهانی (پدر) • سید محمد طباطبایی بروجردی • سید صدرالدین قمی همدانی
شاگردانمحمدمهدی نراقی • سید محمدمهدی بحرالعلوم • جعفر کاشف‌الغطاء • ابوعلی حائری • سید محمدجواد عاملی • میرزای قمی • محمدصالح برغانی
محل تحصیلاصفهان • کربلا • بهبهان
اجازه روایت ازسید صدرالدین قمی • سید محمد بروجردی
تالیفاتالاجتهاد و الاخبار • اصاله البرائه • حاشیه تهذیب علامه • حاشیه ارشاد اردبیلی • حاشیه مسالک الافهام • شرح مفاتیح الکلام
اجتماعیمبارزه با اخباری‌گری


محمدباقر بن محمد اكمل وحيد بهبهانى (۱۱۱۸ - ۱۲۰۵ هجری قمری)، معروف به وحيد بهبهانى، مجتهد، فقیه و احیاگر مکتب اصولی، مبارزه با اخباری گری، سيد على طباطبايى خواهر زاده و داماد ایشان است و آقا محمدعلى کرمانشاهى فرزند ایشان است.


زندگی‌نامه

محمدباقر بهبهانی در اصفهان و در سال ۱۱۱۸ قمری متولد شد.[۱] پدرش، محمداکمل اصفهانی، از شاگردان علامه مجلسی بود[۲] و مادرش دختر آقانورالدین بن ملا صالح مازندرانی بوده است.[۳] بهبهانی از احفاد محمدباقر مجلسی است.[۴]

اولین فرزند وحید به نام محمد علی، فقیهی مشهور در کرمانشاه بود. فرزند دیگر وی عبدالحسین نام داشت که در دوران مرجعیت پدرش امور مالی و بررسی استفتائات بر عهده او بوده است.[۵]

دختر وحید بهبهانی همسر سید علی طباطبایی (صاحب ریاض) شد و از فرزندان او سید محمد طباطبایی مجاهد (متوفی ۱۲۴۲)، صاحب المناهل است که فتوای جهاد علیه روسیه تزاری را در زمان فتحعلی شاه قاجار صادر کرد.[۶]

زیست علمی

وحید بهبهانی دوران کودکی و نوجوانی را در اصفهان گذراند و علوم عقلی را نخست نزد پدرش آموخت[۷] و بعد از مرگ پدر و هجوم و تسلط محمود افغان بر اصفهان در ۱۱۳۵ قمری، از اصفهان خارج و در بهبهان و حوالی آن اقامت گزید و بدان جهت به بهبهانی شهرت یافت.[۸] بهبهانی چندی بعد راهی عراق شد. در نجف از اساتیدی چون سید محمد طباطبایی بروجردی (پدر همسرش)، سید صدرالدین قمی همدانی (شارح وافیة الاصول) بهره برد.[۹] وی از پدر و نیز سید صدرالدین قمی و سید محمد بروجردی اجازه روایت دریافت نموده بود.[۱۰]

محمدباقر بهبهانی پس از تکمیل تحصیل در عراق، راهی بهبهان شد و بین سال‌های ۱۱۴۰ تا ۱۱۷۰ قمری حدود سی سال در آنجا سکونت داشت.[۱۱] برخی عامل هجرت بهبهانی را به بهبهان، موقعیت آرام این منطقه دانسته که پس از آشفتگی اوضاع اصفهان، پناهگاه اهل علم گردیده بود، عامل دیگر مقابله با مسلک اخباری بوده که در آن زمان توسط عبدالله سماهیجی بحرینی در بهبهان رونق یافته و پس از او شاگردش سید عبدالله بلادی آن را دنبال می‌کرد.[۱۲]
وحید بهبهانی پس از مقابله علمی پیگیر با روش اخباری در بهبهان به اتفاق جمعی از بستگان و عشایر محلی به کربلا رفت و در آنجا ساکن شد و تا پایان عمر در آنجا ماند.[۱۳] گفته شده محمدباقر بهبهانی به‌ استاد الکلّ فی الکلّ معروف است.[۱۴]

شاگردان

در منابع، نام شاگردان مشهور بهبهانی که برخی از وی اجازه روایت دریافت کرده‌اند، تا چهل نفر ذکر شده است.[۱۵] او چهار شاگرد مبرّز به نام مهدی داشت.[۱۶]. نام برخی از شاگردان او عبارتند از:

آثار

محمدباقر بهبهانی بر ابواب عبادات کتاب مفاتیح الشرایع اثر فیض کاشانی شرح و بر مدارک الاحکام نوشته سید محمد موسوی عاملی حواشی نوشته است. وی در علم رجال و حدیث نیز تحقیقات رجالی داشت که به صورت تعلیقه بر کتاب (منهج المقال) است و کوشیده تا راویانی را که دلیل روشنی بر وثاقت آنان نیست به کمک قرائن توثیق کند و از این جهت مورد نقد رجال‌شناسان متأخّر قرار گرفته است.[۱۸]

از وحید بهبهانی، ۱۱۹ رساله و کتاب برجای مانده که شماری از آنها عبارتند از:

  1. الحاشیه علی مدارک الاحکام
  2. الرسائل الأصولیة
  3. الرسائل الفقهیة
  4. الفوائد الحائریة
  5. حاشیة الوافی (بهبهانی)
  6. حاشیة مجمع الفایدة و البرهان
  7. رساله عملیه (مع التعلیقات للمجدد الشیرازی)
  8. مصابیح الظلام فی شرح مفاتیح الشرایع
  9. ابطال القیاس
  10. اثبات التحسین و التقبیح العقلیین
  11. الاجتهاد و الاخبار
  12. اصاله البرائه
  13. اصاله الصحه فی المعاملات و عدمها
  14. اصول الاسلام و الایمان
  15. التعلیقه البهبهانیه
  16. التقیه
  17. حاشیه ارشاد علامه
  18. حاشیه تهذیب علامه
  19. حاشیه بر شرح ارشاد الاذهان ملا احمد اردبیلی (ارشاد الاذهان تألیف علامه حلی است).
  20. حاشیه مسالک الافهام
  21. حاشیه معالم الاصول شهید ثانی
  22. شرح مفاتیح الکلام[۱۹]
  23. حاشیه بر کفایة المقتصد محقق سبزواری
  24. رساله ای در حلیت جمع بین فاطمیتین در رد شیخ یوسف بحرانی‏
  25. التحفة الحسینیه در صلاه و صوم این کتاب به همین نام به فارسی برگردان شده است.[۲۰]
  26. حاشیه بر منهج المقال میرزا محمد استرآبادی
  27. رساله فوائد ملحقه به فوائد اصولیه موسوم به فوائد جدیده
  28. احکام زکات و خمس به زبان فارسی
  29. احکام حج به زبان فارسی
  30. رساله معاملات به زبان فارسی
  31. رساله حرمت غناء
  32. رساله حل شبهه جبر و اختیار
  33. رساله جمع بین الاحادیث و اقسان آن
  34. رساله اصول خمسه به زبان فارسی
  35. رساله حجیت استصحاب
  36. رساله استحباب نماز جمعه و بطلان وجوب عینی آن[۲۱]
  37. رسالة فی الکر
  38. آداب التجارة[۲۲]

مبارزه با اخباری‌گری

مبارزه آیت الله بهبهانی با اخباری‌گری از زمان توقّف طولانی او در بهبهان آغاز شد. بهبهان به سبب مهاجرت بسیاری از علمای بحرین مرکز فعالیت پیروان نظریه اخباری‌گری شده بود و وحیدبهبهانی در آنجا به تدریس، اقامه نماز جماعت و تصّدی امور دینی و از همه مهم‌تر به تألیف در جهت تبیین و نقد آرای اخباریان پرداخت. وی کتاب الاجتهاد و الاخبار را که نوعی دفاعیه از مسلک اجتهاد است، در ۱۱۵۵ قمری در بهبهان تألیف کرد و در آن مبانی اخباری‌گری را به باد انتقاد گرفت.

وحیدبهبهانی در کربلا که آن زمان محل تجمّع اخباریان بود، چند روز به درس شیخ یوسف بحرانی، سرآمد فقهای عصر و آخرین نماینده مسلک اخباری‌گری، حاضر شد. سپس اعلام کرد که مایل است اندک زمانی به جای بحرانی درس بگوید و از وی خواست تا شاگردانش را به حضور در درس وی سفارش کند. بحرانی که اخباری معتدلی بود و به تعبیر خودش راه میانه[۲۳] را برگزیده بود، خود به دسته‌بندی علمای شیعه به اخباری و اصولی و بدگویی از مجتهدان بزرگ شیعه انتقاد داشت. از این‌رو مجلس درس خود را که بزرگترین حلقه درسی در آن زمان بود به آقامحمدباقر بهبهانی واگذار کرد و او ظرف سه روز با تبیین نظریه اجتهاد و نقد نظریات اخباریان، نزدیک به دو سوم شاگردان بحرانی را از مرام اخباری رویگردان ساخت.[۲۴]

محمدباقر بهبهانی بیش از سی سال در حوزه علمیه کربلا ماند و موفق شد تا جریان اخباری‌گری را کنار زده، حوزه اجتهادی خود را بر پا کند.[۲۵] از آنجا که اصول فقه در اثر تجدید نظر وی در مباحث آن ترویجی شگفت‌آور یافت، او را مؤسس بهبهانی و مروج بهبهانی لقب دادند.[۲۶]

رحلت

وحید بهبهانی در ۲۹ شوال سال ۱۲۰۵ قمری (۱۰ تیر سال ۱۱۷۰ شمسی) وفات کرد و در کربلا در حرم امام حسین(ع) و در پایین‌پای شهدای کربلا به خاک سپرده شد.[۲۷]

پانویس

  1. علیاری، بهجة الامال، ۱۳۶۶ش، ج ۶، ص۵۷۲
  2. قمی، الکنی، ج۲، ص۹۷.
  3. بهبهانی، فوائدالوحید، ص۶۴؛ بهبهانی، الرسائل، ۱۴۱۶ق، ص۲۸، ۱۹۶؛ قمی، فوائد، ج۲، ص۴۰۸.
  4. آزادکشمیری، نجوم السماء فی تراجم العلماء، ۱۳۸۷ش، متن ج‏۱، ص۳۲۷.
  5. بهبهانی، مرآت الاحوال جهان‌نما، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۱۶۸
  6. بهبهانی، مرآت الاحوال جهان‌نما، ۱۳۷۳ ش، ج ۱، ص ۱۲۸، ۱۷۹؛ دوانی، آقامحمدباقر بن محمداکمل اصفهانی معروف به وحید بهبهانی، ۱۳۶۲ش، ص ۲۵۶ و ۲۷۲.
  7. بهبهانی، مرآت الاحوال جهان‌نما، ج ۱، ص ۱۴۷
  8. حبیب آبادی، مکارم الآثار در احوال رجال دوره قاجار، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۲۲۲.
  9. بهبهانی، مرآت الاحوال جهان‌نما، ۱۳۷۳ ش، ج۱، ص۱۴۷–۱۴۹؛ دوانی، آقامحمدباقر بن محمداکمل اصفهانی معروف به وحید بهبهانی، ۱۳۶۲ش، ص۱۱۲.
  10. حبیب آبادی، مکارم الآثار در احوال رجال دوره قاجار، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۲۲۹.
  11. بهبهانی، مرآت الاحوال جهان‌نما، ۱۳۷۳ ش، ص۱۴۷–۱۴۹.
  12. جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۲۰۵–۲۰۶؛ بحرانی، لؤلؤة البحرین، ص ۹۳ و ۹۸.
  13. بهبهانی، مرآت الاحوال جهان‌نما، ۱۳۷۳ ش، ج ۱، ص ۱۴۸–۱۴۹.
  14. مازندرانی، ج ۶، ص ۱۷۷؛ تنکابنی، قصص العلماء، ص ۱۹۸؛ جاپلقی، روضة البهیة فی طرق الشفیعیة، ص ۳۱؛ بهبهانی، مرآت الاحوال جهان‌نما، ۱۳۷۳ ش، ج ۱، ص ۱۴۶–۱۴۷
  15. حبیب آبادی، مکارم الآثار در احوال رجال دوره قاجار، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۲۲۹–۲۳۱.
  16. شبیری زنجانی، جرعه‌ای از دریا، ج۲ ص۳۲۸
  17. آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۴۰۴ق، جزء۲، قسم ۱، ص ۱۷۲؛ قمی، فوائد، ج ۲، ص ۴۰۶؛ بهبهانی، الفوائد الحائریه، ۱۴۱۵ق، مقدمه، ص ۱۹–۲۰
  18. خوئی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۰۳ق، ج ۲، ص ۳۴۶ و ج ۵، ص ۱۲۹، ۱۳۳ و ج ۷، ص ۶۰ و ج ۱۶، ص ۴۵–۴۶
  19. مازندرانی، منتهی المقال، ۱۴۱۶ق، ج ۶، ص ۱۸۰–۱۸۲؛ بهبهانی، الفوائد الحائریه، ۱۴۱۵ق، مقدمه، ص ۲۰–۲۶
  20. حبیب آبادی، مکارم الآثار در احوال رجال دوره قاجار، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۲۲۵.
  21. آزادکشمیری، نجوم السماء فی تراجم العلماء، ۱۳۸۷ش، متن ج‏۱، ص ۳۲۸–۳۳۰.
  22. خان بابا، مؤلفین کتب چاپی فارسی و عربی از آغاز چاپ تاکنون، ۱۳۴۰ش، ج‏۲، ص۱۸
  23. بحرانی، الحدائق، ۱۳۶۳ش، ج ۱، ص ۱۵
  24. مامقانی، تنقیح المقال، ۱۳۴۹ق، ج ۲، ص ۲۸۵
  25. آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج ۱۶، ص ۳۳۰–۳۳۱
  26. حبیب آبادی، مکارم الآثار در احوال رجال دوره قاجار، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۲۲۲.
  27. بهبهانی، مرآت الاحوال جهان‌نما، ۱۳۷۳ ش، ج ۱، ص ۵۱