محمد مهدی بهداروند

از یاقوت
(تغییرمسیر از محمدمهدی بهداروند)
محمد مهدی بهداروند
نام اصلیمحمد مهدی بهداروند
زمینه فعالیتنویسندگی
ملیتایرانی
تاریخ تولد۱ مرداد ۱۳۴۲ ‏(۶۱ سال)
زبانفارسی
کارهای برجستهقائم مقام دانشگاه علوم پزشکی فاطمیه
تحصیلاتدکترای جامعه‌شناسی
استادحسین وحید خراسانی، جواد تبریزی، محمد فاضل لنکرانی و محمد مؤمن قمی


محمد مهدی بهداروند (متولد ۱۳۴۲) روحانی و نویسنده ایرانی است.

زندگی و تحصیلات

محمدمهدی بهداروند در سال ۱۳۴۲ متولّد شد. او مقطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را از سال ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۹ گذراند و در دبیرستان ابن‌سینا مسجد سلیمان دیپلم گرفت. در درگیری‌های انقلاب اسلامی مشارکت داشت و بعد از انقلاب نیز با شروع جنگ تحمیلی ابتدا در محور کرخه مشارکت داشت و سپس در سال ۱۳۶۱ به سپاه پاسداران وارد شد و تا پایان جنگ در عملیات‌های مختلف دفاع مقدّس شرکت کرد.

بهداروند در سال ۱۳۶۵ ازدواج کرد و در سال ۱۳۶۷ با انگیزه ورود به حوزه علمیه از سپاه استعفا کرد. او در سال ۱۳۷۴ در مقطع دکترای جامعه‌شناسی با گرایش مردم‌شناسی فارغ التحصیل شد و قائم مقام دانشگاه علوم پزشکی فاطمیه می‌‌باشد. او از سال ۱۳۷۱ تا کنون چندین عنوان کتاب نوشته است و تا کنون نیز به تألیف و نویسندگی مشغول است.

وی عضو هیئت تحریریه مجله یاس و مجله پیام زن است. همچنین ایشان استاد حوزه و دانشگاه است و تدریس اندیشه کلامی و سیاسی در دانشگاه و تدریس مکاسب و کفایه را در حوزه دنبال می‌کند. حجت‌ الاسلام و المسلمین‬‎ دکتر محمد مهدی بهداروند تحصیلات حوزوی خود را نزد اساتیدی همچون حضرات آیات: حسین وحید خراسانی، جواد تبریزی، محمد فاضل لنکرانی و محمد مؤمن قمی پیگیری کرد.

مسئولیت‌ها

  • مدیریت گروه اندیشه مرکز مطالعات حوزه علمیه قم
  • مشاور عالی ریاست دانشگاه قم و مدیریت دانشکده امام علی (ع)

کتاب‌ها

ردیف عنوان ناشر سال انتشار
۱ چشم انداز اندیشه هجوم دانشگاه قم ۱۳۸۳
۲ آبراه هجرت سوره مهر ۱۳۸۶
۳ در قلمرو اندیشه‌های دفاعی امام خمینی مؤسسه فرهنگی ولاالمنتظر ۱۳۹۱
۴ گمشده من سوره مهر ۱۳۹۳
۵ دستاوردهای فرهنگی دفتع مقدس کتاب فردا ۱۳۹۴
۶ جاده‌های سربی سوره مهر ۱۳۹۴
۷ تجارب انقلاب اسلامی مرکز بین المللی ترجمه و نشر المصطفی ۱۳۹۴
۸ تموال و ثروت‌های عمومی در حکومت اسلامی دفتر نشر معارف ۱۳۹۴
۹ بررسی زمینه‌ها و عوامل تهاجم نظامی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران نشر سرو ۱۳۹۵
۱۰ روشنی آفتاب صبح میثاق ۱۳۹۵
۱۱ پرواز آخر شهید کاظمی ۱۳۹۷
۱۲ نقش روحانیت در دستاوردهای انقلاب اسلامی نورالامین ۱۳۹۷
۱۳ ایستگاه آسمان شهید کاظمی ۱۳۹۷
۱۴ آسمان نزدیک است بوستان کتاب ۱۳۹۷
۱۵ شب بی‌ ستاره شهید کاظمی ۱۳۹۷
۱۶ تا کوچه ‌های آسمان شهید کاظمی ۱۳۹۷
۱۷ شقایق ‌های ناز راه ماندگار ۱۳۹۹
۱۸ زندان الرشید سوره مهر ۱۳۹۹
۱۹ نسب سنجی اندیشه شیعی و دموکراسی دفتر نشر معارف ۱۴۰۰
۲۰ گفتمان عدالت محور در چهل سالگی انقلاب اسلامی مرکز بین المللی ترجمه و نشر المصطفی ۱۴۰۰
۲۱ شنبه آرام حماسه یاران ۱۴۰۱
۲۲ به دادم برسید سوره مهر ۱۴۰۱

گفتاورد

محمدمهدی بهداروند در یادداشتی به بیان نکاتی در رابطه با هنر دینی پرداخته است:

واژه هنر را هر کس به مقتضای اندیشه‌هایش تفسیر و تعریف کرده و جای سؤال جدی دارد که چرا این همه تفاوت؟ دلیل آن است که در تاریخ فرهنگ و هنر انسانی، معنای هنر با نوعی الهام و اشراق همراه بوده که گاهی عقل و ادراک انسانی از درک سرّ آن عاجز است. این موضوع نمایان‌گر این نکته است که هنر بیشتر با جان پاک هنرمند و یا سبک بیان او پیوند دارد، نه با صورت‌های ذهنی و خیالی وی. اندیشمندان زیادی از هنر تعریف کرده‌اند که به برخی از آنها اشاره می‌شود:

هنر، آنچه را طبیعت از تکمیل آن ناتوان است کامل می‌کند. (ارسطو) هنر مهمترین کار و فعالیت ماورای طبیعی مناسب برای زندگی است. (نیچه) در هنر، (باید) وجود ندارد، هنر آزاد است. (واسیلی کاندینسکی) هنر سرایت دادن و اشاعه احساس است. هنرمند از طریق هنر خود مخاطبان را به احساسی مبتلا می‌کند که خود تجربه کرده است. (تولستوی) ساده‌ترین و معمولی‌ترین تعریف هنر این است که بگوییم هنر کوششی است برای آفرینش صور لذت‌بخش. (هربرت رید) هنر عبارت است از کوشش برای ایجاد یک عالم ایده‌آل، یک عالم صور و عواطف بی‌آلایش در کنار عالم واقعی.(فیلیس شاله) اثر هنری، نسخه‌ای مادون از تصویر مادون یک حقیقت مثالی است. صندلی ساخته دست نجار، تصویری مادون از صورت مثالی صندلی خلق شده توسط خداوند است و نقاشی صندلی تصویری مادون از صندلی نجار است و به همین جهت اثر هنری چیزی بی‌ارزش است. (افلاطون) بنابراین با توجه به تعاریف ارائه شده می‌توان نتیجه گرفت که هنر امروز از موثرترین و بهترین ابزار در جهت ارائه حقایق و معارف دینی است و آمیزه هنر و تکنولوژی امکانات جدیدی را به‌دست می‌دهد که حقایق دینی و وصف ارزش‌ها به سراسر عالم ابلاغ شود و به دست همگان برسد. نگرشی واقع‌بینانه و منصفانه نشان می‌دهد هر جا اندیشمندان اسلامی و فقیهان آگاه خود را از آن جدا کرده‌اند قطعاً هنر به‌دست اربابان و سودجویان اقتصادی افتاده و استفاده‌های ناروا و غیر‌اخلاقی از آن شده است.

امام خمینی در کنار تعاریف پیشین در تعریف خود از هنر، باز سدشکنی کرده و به مباحثی شگرف و محوری اشاره کرده‌اند و می‌فرمایند: هنر در مدرسه عشق نشان دادن نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و نظامی است. هنر در عرفان اسلامی ترسیم روشن عدالت و شرافت و انصاف و تجسم تلخکامی گرسنگان مغضوب قدرت و پول است. هنر در جایگاه واقعی خود تصویر زالوصفتانی است که از مکیدن خون فرهنگ اسلامی، فرهنگ عدالت و صفا لذت می‌برد. تنها به هنری باید پرداخت که راه ستیز با جهان‌خواران شرق و غرب در رأس آنان آمریکا و شوروی را بیاموزد.

رسانه‌ها باید بیشتر کار کنند، از گردانندگان و هنرمندان متعهد بخواهند در راه تعریف صحیح تهذیب جامعه وضعیت تمام هنرجوها را در نظر گرفته راه و روش زندگی شرافتمندانه و آزادمنشانه را با هنرها و نمایشنامه‌ها به ملت بیاموزند و از هنرهای بدآموز و مبتذل جلوگیری کنند.

ایشان همچنین می‌فرمایند:... در رژیم سابق همه چیز خصوصاً فرهنگ و هنر محتوایش عوض شده بود، یعنی کسی که نام سینما را می‌شنید خیال می‌کرد در آنجا باید مرکز فساد و سوء‌اخلاق، مرکز مخالفت با همه چیز باشد یا کلمه تئاتر در ذهن انسان چیز مبتذلی بود که از آن بهره فساد برده شود و هکذا همه چیز دیگر... اینها همه به خاطر آن بود که ما فرهنگمان را فراموش کنیم.

آنچه که از مجموعه فرمایشات امام راحل و سیره عملی ایشان در طی سال‌های قبل و بعد از انقلاب به‌دست می‌آید این است که ایشان نگاه متحجرانه به مقولات و پدیده‌های هنری ندارند که به‌طور کلی آنها را رد و تعطیل کنند؛ بلکه با توجه به دخالت و عنصر زمان و مکان و مقتضیات و مصالح استفاده از این دو وسیله را برای تبلیغ دین بسیار مؤثر می‌دانند. اما شرط اساسی این نقش مؤثر را، مطابقت با اصول اعتقادی دینی و اخلاقیات انسانی قرار می‌دهند. هنری که نتیجه آن وابستگی به قدرت‌های استعمارگر غرب و شرق باشد، هنری که فساد، انحطاط و تخدیر مغزهای جوانان جامعه را به بار آورد، هنری که دردمند نباشد و از مستضعفین و اقشار محروم جامعه بی‌خبر باشد هنر اسلامی نیست و از نظر ایشان کاملاً مردود و ترویج آن حرام است؛ لذا ایشان استفاده از رسانه‌های هنری مانند رادیو، تلویزیون، تئاتر و سینما را در زمان طاغوت حرام می‌دانستند. این ملاک اساسی در هر هنری است؛ وگرنه اصل هنر مفهومی با ارزش و قابل تحسین است که همواره در اسلام مورد تأیید و بهره‌برداری تبلیغی قرار گرفته است. در سرزمینی که شعر و سخنوری حرف اول را می‌زد قرآن با عالی‌ترین بیان و با آوایی خوش ارائه می‌شود. معماری اسلامی، تذهیب و خوشنویسی قرآن و کتیبه‌های دینی بی‌تردید شاهدی بر این ادعاست. حتی تعزیه‌خوانی، مداحی و مرثیه‌خوانی نیز جلوه‌های زیبایی از موسیقی اسلامی و هنر بازیگری است.[۱]

پانویس

  1. هنر دینی، از شعار تا واقعیتوبسایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تاریخ انتشار: 9 اسفند 1395

پیوند به بیرون