مدال و مرخصی (کتاب)

مدال و مرخصی
اطلاعات کتاب
نویسنده	هدایت‌الله بهبودی
تاریخ نگارش	۱۳۷۰ش
موضوع	خاطرات اسیر عراقی دربارهٔ جنگ تحمیلی
تعداد جلد	۱
تعداد صفحات	۷۵
اطلاعات نشر
ناشر	سازمان تبلیغات اسلامی و انتشارات سوره مهر

مدال و مرخصی کتابی به نویسندگی هدایت‌الله بهبودی پیرامون خاطرات اسیر عراقی دربارهٔ جنگ تحمیلی است. چاپ اول مدال و مرخصی در سال ۱۳۷۰، با جلد نرم (شومیز)، در قطع پالتویی، با بهای ۱۸۰ ریال و شمارگان ۶۶۰۰ نسخه، در ۷۵ صفحه توسط حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی منتشر شد. این کتاب بعدتر توسط انتشارات سوره مهر در سال ۱۳۹۲ به چاپ رسید.

این کتاب در یازده یادداشت تنظیم شده جریان نفوذ رزمنده‌ای که شبانه و به دور از چشم دشمن به درون عراقی‌ها رخنه کرده و ده‌ها مأموریت پنهانی را انجام داده می‌پردازد. این کتاب یکی از زیباترین یادداشت‌های دوران دفاع مقدس است که رشادت‌های جوانان ایرانی را از نگاه سربازان عراقی به تصویر کشیده است.

این اسیر عراقی در یادداشت‌های خود بعضی از صحنه‌های جنگ و جنایات عده‌ای از سربازان عراقی علیه سربازان ایرانی را در حد واقعه کربلا دانسته است.

عناوین یازده یادداشت

عناوین یازده خاطره‌ای که در این کتاب آمده، به ترتیب، عبارت‌اند از:

«شهید اتکا^{[یادداشت ۱]}،
میدان مین^{[یادداشت ۲]}،
کلمه رمز^{[یادداشت ۳]}،
عقاب‌ها و خرگوش‌ها^{[یادداشت ۴]}،
امدادهای غیبی^{[یادداشت ۵]}،
مدال و مرخصی^{[یادداشت ۶]}،
سفری به منطقه ممنوعه^{[یادداشت ۷]}،
فنجان قهوه^{[یادداشت ۸]}،
جیب گم‌شده^{[یادداشت ۹]}،
پل^{[یادداشت ۱۰]}،
سرنوشت.^{[یادداشت ۱۱]}

کوتاه‌ترین خاطره، «عقاب‌ها و خرگوش‌ها» و بلندترین، «مدال و مرخصی» است که عنوان کتاب نیز از همین خاطره گرفته شده است.^[۱]

تقریظ آیت‌الله خامنه‌ای بر کتاب

آیت الله سیدعلی خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در تقریظی بر این کتاب نوشت:

«این یکی از زیباترین و قوی‌ترین یادداشت‌های جنگ است. متن و ترجمه هر دو قوی است. این سند، مکمل سندهایی است که از نوک قلم بسیجیان روشن‌دل و باصفا و مظلوم و شجاع ما به یادگار مانده است.»۱۹ آذر ۱۳۷۰^[۲]

دربارهٔ نویسنده

هدایت‌الله بهبودی کلهری ۲۹ اردیبهشت ۱۳۳۹ش در تبریز به دنیا آمد و در سال ۱۳۴۳ش همراه با خانواده‌اش از تبریز به تهران آمد. وی در سال ۱۳۷۱ش در مقطع کارشناسی و در رشته تاریخ از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد. بهبودی در واحد امور خارجهٔ دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی فعالیت داشته و با آغاز جنگ تحمیلی به عنوان خبرنگار به فعالیت‌های خود ادامه داده است. او در سال ۱۳۶۲ش خبرنگار روزنامه تهران تایمز شد و سه سال بعد به دفتر روزنامهٔ جمهوری اسلامی رفت و مسئول صفحهٔ «جبهه و جنگ» شد.

بهبودی سرانجام در پاییز سال ۱۳۶۷ش همراه مرتضی سرهنگی به حوزه‌ی‌هنری رفت و با کمک او دفتر «ادبیات و هنر مقاومت» را تأسیس کرد. سردبیر سرویس فرهنگی روزنامه ایران در سال اول تأسیس از دیگر فعالیت‌های اوست. پس از پنج سال بهبودی از دفتر «ادبیات و هنر مقاومت» جدا شد و در سال ۱۳۷۲ش دفتر «ادبیات انقلاب اسلامی» را در حوزه‌ی‌هنری تأسیس کرد. بهبودی در زمستان ۱۳۸۲ش سردبیر فصلنامهٔ مطالعات تاریخی شد.

ترجمه

علاوه بر نسخه الکترونیکی این کتاب، عبدالباسط سعیدیان آن را با عنوان «A Trip to The Prohibited Zone» به معنای «سفری به منطقه ممنوعه» که عنوان یکی دیگر از فصل‌های کتاب است، به انگلیسی ترجمه کرده و از روی این ترجمه، نسخه صوتی انگلیسی با گویندگی محمد تاج‌دین توسط انتشارات صوتی آوانامه روانه بازار نشر شده است.

پانویس

↑ «مدال و مرخصی». دریافت‌شده در ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳.
↑ «تقریظ‌های مقام معظم رهبری بر آثار مکتوب دفاع مقدس». دریافت‌شده در ۳۱ فروردین ۱۴۰۳.

یادداشت

↑ خاطره «شهید اتکا»، در مورد قوطی‌های کنسرو اتکا است که به جای سنگ و نارنجک مورد استفاده نیروهای ایرانی بود؛ ولی عراقی‌ها از این کنسروها به عنوان غذای خوشمزه استقبال کردند. وجود این قوطی‌ها در ساک یکی از نیروهای عراقی، موجب ظن نیروهای سازمان اطلاعات عراق به آن سرباز شد و او را به جرم خیانت به ارتش و کشور اعدام کردند.
↑ خاطره «میدان مین» در مورد استقرار نیروهای عراقی در بلندی‌های حاج عمران و مین‌گذاری منطقه و خنثی‌کردن مین‌ها توسط نیروهای ایرانی است.
↑ خاطره «کلمه رمز» در مورد غافلگیری نیروی‌های عراقی در اواخر اسفند ۱۳۶۶ و به اسارت درآمدن آنها با حمله نیروهای ایرانی با رمز «یا زهرا» است.
↑ خاطره «عقاب‌ها و خرگوش‌ها» در مورد حمله چند جنگده ایرانی به بالگردهای حامل سربازان عراقی است.
↑ خاطره «امدادهای غیبی» در مورد اتفاقاتی است که موجب لغو یکی از حمله‌های عراقی‌ها شد.
↑ خاطره «مدال و مرخصی» در مورد نفوذ یکی از نیروهای ایرانی در میان نیروهای عراقی و دادن گرا به دیده‌بان بود که خودروهای حامل نیروهای عراقی را که قصد رفتن به مرخصی داشتند هدف قرار داد.
↑ خاطره «سفری به منطقه ممنوعه» در مورد عملیات شناسایی نیروهای عراقی است.
↑ خاطره «فنجان قهوه» در مورد از دست دادن قله گرده‌مند و تصرف دوباره آن توسط نیروهای ایرانی است. این عنوان اشاره به قهوه‌خوردن فرماندهان عراقی در قله گرده‌مند در هنگام اشغال قله توسط نیروهای عراقی دارد.
↑ خاطره «جیپ گم‌شده» در مورد اصابت موشک جنگده‌های ایران به جیپ یکی از فرماندهان عراقی است.
↑ خاطره «پل» در مورد حضور دو مهندس ایرانی با لباس‌های کارگران کرد شهرداری برای شناسایی یکی از پل‌های مواصلاتی مهم در نقل و انتقال نیروهای عراقی است.
↑ خاطره «سرنوشت» خاطرات راوی کتاب است که همراه چهار سرباز دیگر خود را به نیروهای ایرانی تسلیم کردند.

پیوند به بیرون

[12] «مدال و مرخصی». دریافت‌شده در ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳.

[13] «تقریظ‌های مقام معظم رهبری بر آثار مکتوب دفاع مقدس». دریافت‌شده در ۳۱ فروردین ۱۴۰۳.

[1] خاطره «شهید اتکا»، در مورد قوطی‌های کنسرو اتکا است که به جای سنگ و نارنجک مورد استفاده نیروهای ایرانی بود؛ ولی عراقی‌ها از این کنسروها به عنوان غذای خوشمزه استقبال کردند. وجود این قوطی‌ها در ساک یکی از نیروهای عراقی، موجب ظن نیروهای سازمان اطلاعات عراق به آن سرباز شد و او را به جرم خیانت به ارتش و کشور اعدام کردند.

[2] خاطره «میدان مین» در مورد استقرار نیروهای عراقی در بلندی‌های حاج عمران و مین‌گذاری منطقه و خنثی‌کردن مین‌ها توسط نیروهای ایرانی است.

[3] خاطره «کلمه رمز» در مورد غافلگیری نیروی‌های عراقی در اواخر اسفند ۱۳۶۶ و به اسارت درآمدن آنها با حمله نیروهای ایرانی با رمز «یا زهرا» است.

[4] خاطره «عقاب‌ها و خرگوش‌ها» در مورد حمله چند جنگده ایرانی به بالگردهای حامل سربازان عراقی است.

[5] خاطره «امدادهای غیبی» در مورد اتفاقاتی است که موجب لغو یکی از حمله‌های عراقی‌ها شد.

[6] خاطره «مدال و مرخصی» در مورد نفوذ یکی از نیروهای ایرانی در میان نیروهای عراقی و دادن گرا به دیده‌بان بود که خودروهای حامل نیروهای عراقی را که قصد رفتن به مرخصی داشتند هدف قرار داد.

[7] خاطره «سفری به منطقه ممنوعه» در مورد عملیات شناسایی نیروهای عراقی است.

[8] خاطره «فنجان قهوه» در مورد از دست دادن قله گرده‌مند و تصرف دوباره آن توسط نیروهای ایرانی است. این عنوان اشاره به قهوه‌خوردن فرماندهان عراقی در قله گرده‌مند در هنگام اشغال قله توسط نیروهای عراقی دارد.

[9] خاطره «جیپ گم‌شده» در مورد اصابت موشک جنگده‌های ایران به جیپ یکی از فرماندهان عراقی است.

[10] خاطره «پل» در مورد حضور دو مهندس ایرانی با لباس‌های کارگران کرد شهرداری برای شناسایی یکی از پل‌های مواصلاتی مهم در نقل و انتقال نیروهای عراقی است.

[11] خاطره «سرنوشت» خاطرات راوی کتاب است که همراه چهار سرباز دیگر خود را به نیروهای ایرانی تسلیم کردند.

[یادداشت ۱]

[یادداشت ۲]

[یادداشت ۳]

[یادداشت ۴]

[یادداشت ۵]

[یادداشت ۶]

[یادداشت ۷]

[یادداشت ۸]

[یادداشت ۹]

[یادداشت ۱۰]

[یادداشت ۱۱]

[۱]

[۲]