ناجی نیروها (کتاب)
اطلاعات کتاب | |
---|---|
نویسنده | امیر حسین انبارداران |
موضوع | بر اساس زندگی سردار شهید محمد جواد دلآذر |
زبان | فارسی |
تعداد صفحات | ۸۵ صفحه |
قطع | پالتویی |
اطلاعات نشر | |
ناشر | انتشارات سوره مهر |
محل نشر | تهران |
تاریخ نشر | ۱۳۹۷ |
نوبت چاپ | اول |
شابک | 978-600-03-1762-1 |
ناجی نیروها عنوان کتابی در رابطه با زندگی شهید محمدجواد دلآذر، از شهیدان جنگ تحمیلی است که امیرحسین انبارداران آن را نوشته است. این کتاب بیست و نهمین جلد از مجموعه کتابهای قصه فرماندهان است. ناجی نیروها در سال ۱۳۹۷ توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است. شهید دل آذر اولین فرمانده عملیات لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب (ع) محسوب میشود. این کتاب را به کسانی که مایل هستند دربارهٔ زندگی شهید محمدجواد دلآذر اطلاعات بیشتری کسب کنند، پیشنهاد میکنیم.
سردار شهید جواد دل آذر از ارکان اصلی مبارزات انقلابی مردم قم با رژیم شاه بوده است. البته این شهید در آن دوران، نه تنها در ایران، بلکه در خارج از کشور نیز با رژیم شاه مبارزه میکرد. شهید دل آذر همان کسی بود که بعد از بسته شدن مدرسه فیضیه قم در دوران مبارزات انقلابی مردم توسط رژیم شاه، و در مراسم تشییع یکی از عالمان دینی قم، درب مدرسه فیضیه را بعد از گذشت ۶ ماه باز کرد تا مراسم تشییع از این مکان انجام شود که خاطره این رخداد هم در کتاب ناجی نیروها نوشته شده است.
دربارهٔ نویسنده
امیرحسین انبارداران متولد ۱۳۴۸ قم است. او کارشناس ارشد در رشته کتابداری و اطلاعرسانی است. اولین کتاب او در سال ۱۳۷۷ با نام پلاک و بازوبند منتشر شد که داستانهایی از ایثارگری زنان کشورمان در هشت سال جنگ تحمیلی بود. دومین کتاب وی سه شنبههایی از جنس ماه نام داشت. کتابهای بعدی این نویسنده بیشتر در حوزه دفاع مقدس است که کتاب امیر دلاور او پیرامون شهید صیاد شیرازی در کشور لبنان ترجمه شده است. انبارداران در سال ۱۳۸۲ مجوز انتشارات مجنون را کسب و اولین کتاب انتشاراتش را با نام سه روایت از چمران منتشر کرد.
گفتاورد
گفتوگو درباره ماجرای انتشار کتاب
نویسنده کتاب ناجی نیروها در مورد نحوه نگارش این کتاب به ایسنا میگوید:
تابستان سال ۱۳۹۴ در غذاخوری حوزه هنری ناهار میخوردیم که احمد دهقان (نویسنده دفاع مقدس) گفت: شما که زیاد به قم رفت و آمد میکنی یک کتاب بنویس برای شهید جواد دل آذر. ذوق کردم از خوشحالی. گفتم مگر شما میشناسید شهید دل آذر را که افتخار ما قمیها است؟! لبنخدی زد و گفت: آره بابا… من هر وقت با سردار حاج غلام جلالی هستم ایشان به من میگوید نویسندهای را پیدا کن برای جواد دل آذر کتابی بنویسد.
از خوشحالی ناهارم را تندتر خوردم. آن چلو جوجه کباب، شاید لذیذترین غذای عمرم شد. چقدر آرزو داشتم همیشه از جواد دل آذر بنویسم اما چون سالها بود در تهران زندگی میکردم و در قم چندان شناخته شده نبودم دستم به جایی بند نبود. اهالی فرهنگ در قم مرا چندان نمیشناسند و هنوز هم نمیشناسند. از میان حدود سی چهل کتابی که برای شهیدان و دفاع مقدس نوشتهام فقط یکی برای قم است؛ دلاوران کوچه تنگ، داستان زندگی برادران شهید حسن و حسین محمودنژاد.
با اشتیاق گفتم که جواد دل آذر ساکن محله مادریام است. او با داییهایم در روزهای انقلاب و سالهای جنگ در میدان مبارزه و جهاد بوده و آنها هنوز هم جوادفری مینامندش. دهقان با لبخند گفت: پس بزودی یک کتاب خوب خواهیم خواند. فردای آن روز رفتم قم و مستقر شدم. ابتدا با برادرش حاج محمد رضا قرار گذاشتم که قهرمان روزهای نوجوانیام بود. اذن گرفتم و کار را شروع کردم. مصاحبههای پی در پی با دوستان شهید آغاز شد و تا اسفند همان سال در مدت حدود هفت ماه حدود چهارصد ساعت مصاحبه گرفته بودم و گل سرسبد آن گفتوگوها حرفهای مادر شهید بود.
اواخر اسفند ۱۳۹۴ از حوزه هنری تماس گرفتند و پرسیدند در ژانر قصهٔ فرماندهان چه کتابی آماده دارم. گفتم در حال مصاحبه هستم برای یک کتاب حدود ۵۰۰ صفحهای از شهید جواد دل آذر فرمانده عملیات لشکر ۱۷ حضرت علی بن ابیطالب. پیشنهاد دادند از لابلای آن انبوه خاطرات یک کتاب قصه فرماندهان نیز بنویسم. این کار شد و در نهایت همین چند روز قبل کتاب ناجی نیروها در ژانر قصه فرماندهان توسط سوره مهر منتشر شد.[۱]
پانویس
- ↑ داستان زندگی «ناجی نیروها»، خبرگزاری اایسنا، تاریخ انتشار: ۲۸ اسفند ۱۳۹۷.
پیوند به بیرون