نادر ختایی

از یاقوت
نادر ختایی
اطلاعات شخصی
تاریخ تولد۱۳۴۶ ‏(۵۶–۵۷ سال)
ملیتایرانی
محل تولداهواز
اطلاعات هنری
زمینه فعالیتشاعر، نویسنده، طنزپرداز و منتقد
اطلاعات ارتباطی
آدرس اینستاگرامنادر ختایی
سایر
سایر فعالیت‌هامؤسس «گروه گندم»


نادر ختایی (زادهٔ ۱۳۴۶ در اهواز) شاعر، نویسنده، طنزپرداز و منتقد اهل ایران است. وی مؤسس گروه شعری و طنزی «گروه گندم» است.[۱]

نادر ختایی دوره دبیرستان را در رشتهٔ ریاضی به اتمام رساند و پس از تکمیل تحصیلات عالی نظامی از سال ۱۳۶۲ وارد جبهه جنگ ایران و رژیم بعث عراق شد. سپس به صنایع دفاعی رفت بعد از آن هم در رادیو و تلویزیون مشغول شد. آغاز شعر و شاعری نادر ختایی سال‌های ۶۱ و ۶۲ است ولی کار حرفه‌ای طنز را در آشنایی با ابوالفضل زرویی و راه‌اندازی محفل‌رندان با او و شهرام شکیبا در سال ۷۸ است. اولین طنز جدی‌اش «خانه عفاف» بود. وی تجربه ساخت برنامه‌های تلویزیونی نظیر «ایران‌گردی، «سفرنامه نادرخسرو»، «تهران گردی»، «پرسه در تهران» و حضور در برنامه‌های «قند پهلو»، «حلقه رندان»، و «هشتمین محفل طنز قمپز» را در کارنامه فعالیت خود دارد.

اولین مجموعه آثار کلاسیک نادر ختایی با عنوان «همیشه جای کسی در کنار من خالی است» از سوی انتشارات مایا منتشر شده است. کتاب «ماه با دمپایی‌های ابری‌اش» از دیگر آثار چاپ شده نادر ختایی است.

گفتاورد

نادر ختايی در گفت‌وگو با خبرنگار ادبيات خبرگزاری دانشجويان ايران: طنزپرداز اصلاح‌گر جامعه است.

نادر ختايي درباره نقشي كه طنز مي‌تواند در راه بهبود شرايط اجتماعي داشته باشد، گفت: اگر طنز را از كمدي جدا كنيم، طنز اصلاح‌گر است. كمدي فقط براي خنده است؛ مانند «خنده‌بازار» كه تلويزيون هدفش از پخش آن، خنداندن مردم و حتا جذب مخاطبان از ساير رسانه‌ها به تلويزيون است. اما طنز انتقاد به شيوه فرهيختگان است و سبب مي‌شود كسي كه مورد انتقاد قرار گرفته است، مشكلات خود را بداند.

او همچنين عنوان كرد: انتقادي كه در طنز مي‌آيد، بايد بدون بغض باشد. اگر اين انتقاد همراه با بغض باشد، به هجو و هزل مي‌انجامد. اما اگر بدون بغض باشد، مي‌تواند اصلاح امور را در پي داشته باشد و يكي از ابزارهايي است كه در كشور ما مي‌تواند مسائل را حل كند.

او طنزپردازان را اصلاح‌گران جامعه خواند و گفت: طنزپردازان اصلاح‌گران جامعه ما هستند و اگر به طنزپردازان گذشته‌‌مان كه اكنون در ميان‌مان نيستند، مانند كيومرث صابري،‌ منوچهر احترامي و عمران صلاحي و طنزپرداز بزرگي كه اكنون در ميان ماست، يعني ابوالفضل زرويي نصرآباد نگاه كنيم، مي‌بينيم كه آن‌ها فروتن هستند و به دنبال اصلاح جامعه هستند و در واقع به دنبال خاموش كردن آتش هستند؛ نه روشن كردن آن.

ختايي خاطرنشان كرد: البته در كنار گسترش طنز، بايد انتقادپذيري هم رواج پيدا كند تا طنزپرداز بتواند موضوعات را به نقد بكشد.[۲]

نمونه‌ای از اشعار

۳۱۳نفر عاشق

۳۱۳نفر یاور

۳۱۳نفرکمیاب

که نکردند جز خدا باور

۳۱۳نفر که به عمر

یک نفر را به کوچه چک نزدند

۳۱۳نفر ادم

که زنی را شبی کتک نزدند

۳۱۳نفر دریا

ژرف و آرام با دلی پر موج

که نرفته‌اند هیچ با حیله

از سر و دوش مردمان تا اوج

۳۱۳نفر مظلوم

که نگشتند خادم ظالم

که نبودند هیچ جا نوکر

که نبودند هیج جا حاکم

عاشقانی که بوده باورشان

قتل و ارعاب در شریعت نیست

که نوشتند روی دلهاشان

که حقیقت بجز حقیقت نیست

۳۱۳نفر صالح

که نبودنند در عداوت کس

که نکردند در تمامی عمر

زودتر از خدا قضاوت کس

مردمانی که دین و رنگ و لباس

نیست معیارشان به هر صورت

که قضاوت نمی‌کنند آری

هیچ‌کس را به رنگ در صورت

۳۱۳مسافر که

مقصدی جز خدا نمی‌خواهند

تا گره توی کارشان افتاد

پارتی، آشنا نمی‌خواهند

۳۱۳تن آزاده

دلشان صاف روستا زاده

۳۱۳نفر لبخند

قلبشان مثل روستا ساده

اهل صلحند و صحبت و تفهیم

بر خلاف عقاید مرسوم

دستهاشان نرفته بر قبضه

دستهاشان نرفته بر باطومه

۳۱۳نفر انسان

که به هر دین و رسم ایینند

همه را پاک و خوب می‌دانند

همه را پاک و خوب می‌بینند

۳۱۳ تن عاشق که

به همه عالم عشق می‌ورزند

اهل ظاهر نبوده و همه شان

به ظهور بزرگ می‌ارزند

۳۱۳نفر آقا

۳۱۳نفر دلمرد

توی دنیا اگر شود پیدا

حتمن آقا ظهور خواهد کرد۳۱۳نفر عاشق

۳۱۳نفر یاور

۳۱۳نفرکمیاب

که نکردند جز خدا باور

۳۱۳نفر که به عمر

یک نفر را به کوچه چک نزدند

۳۱۳نفر ادم

که زنی را شبی کتک نزدند

۳۱۳نفر دریا

ژرف و آرام با دلی پر موج

که نرفته‌اند هیچ با حیله

از سر و دوش مردمان تا اوج

۳۱۳نفر مظلوم

که نگشتند خادم ظالم

که نبودند هیچ جا نوکر

که نبودند هیج جا حاکم

عاشقانی که بوده باورشان

قتل و ارعاب در شریعت نیست

که نوشتند روی دلهاشان

که حقیقت بجز حقیقت نیست

۳۱۳نفر صالح

که نبودنند در عداوت کس

که نکردند در تمامی عمر

زودتر از خدا قضاوت کس

مردمانی که دین و رنگ و لباس

نیست معیارشان به هر صورت

که قضاوت نمی‌کنند آری

هیچ‌کس را به رنگ در صورت

۳۱۳مسافر که

مقصدی جز خدا نمی‌خواهند

تا گره توی کارشان افتاد

پارتی، آشنا نمی‌خواهند

۳۱۳تن آزاده

دلشان صاف روستا زاده

۳۱۳نفر لبخند

قلبشان مثل روستا ساده

اهل صلحند و صحبت و تفهیم

بر خلاف عقاید مرسوم

دستهاشان نرفته بر قبضه

دستهاشان نرفته بر باطومه

۳۱۳نفر انسان

که به هر دین و رسم ایینند

همه را پاک و خوب می‌دانند

همه را پاک و خوب می‌بینند

۳۱۳تن عاشق که

به همه عالم عشق می‌ورزند

اهل ظاهر نبوده و همه شان

به ظهور بزرگ می‌ارزند

۳۱۳نفر آقا

۳۱۳نفر دلمرد

توی دنیا اگر شود پیدا

حتمن آقا ظهور خواهد کرد

۳۱۳نفر عاشق

۳۱۳نفر یاور

۳۱۳نفرکمیاب

که نکردند جز خدا باور

۳۱۳نفر که به عمر

یک نفر را به کوچه چک نزدند

۳۱۳نفر ادم

که زنی را شبی کتک نزدند

۳۱۳نفر دریا

ژرف و آرام با دلی پر موج

که نرفته‌اند هیچ با حیله

از سر و دوش مردمان تا اوج

۳۱۳نفر مظلوم

که نگشتند خادم ظالم

که نبودند هیچ جا نوکر

که نبودند هیج جا حاکم

عاشقانی که بوده باورشان

قتل و ارعاب در شریعت نیست

که نوشتند روی دلهاشان

که حقیقت بجز حقیقت نیست

۳۱۳نفر صالح

که نبودنند در عداوت کس

که نکردند در تمامی عمر

زودتر از خدا قضاوت کس

مردمانی که دین و رنگ و لباس

نیست معیارشان به هر صورت

که قضاوت نمی‌کنند آری

هیچ‌کس را به رنگ در صورت

۳۱۳مسافر که

مقصدی جز خدا نمی‌خواهند

تا گره توی کارشان افتاد

پارتی، آشنا نمی‌خواهند

۳۱۳تن آزاده

دلشان صاف روستا زاده

۳۱۳نفر لبخند

قلبشان مثل روستا ساده

اهل صلحند و صحبت و تفهیم

بر خلاف عقاید مرسوم

دستهاشان نرفته بر قبضه

دستهاشان نرفته بر باطومه

۳۱۳نفر انسان

که به هر دین و رسم ایینند

همه را پاک و خوب می‌دانند

همه را پاک و خوب می‌بینند

۳۱۳تن عاشق که

به همه عالم عشق می‌ورزند

اهل ظاهر نبوده و همه شان

به ظهور بزرگ می‌ارزند

۳۱۳نفر آقا

۳۱۳نفر دلمرد

توی دنیا اگر شود پیدا

حتمن آقا ظهور خواهد کرد[۳]

پانویس

  1. «جدایی هجو از طنز در حلقه رندان». دریافت‌شده در ۲ تیر ۱۴۰۳.
  2. «نادر ختايي: طنزپرداز اصلاح‌گر جامعه است». دریافت‌شده در ۲ تیر ۱۴۰۳.
  3. «نادر_ختایی». دریافت‌شده در ۲ تیر ۱۴۰۳.

پیوند به بیرون

لینک گفتگو با نادر ختایی