ناقوس دریا (مستند)

از یاقوت
ناقوس دریا
پوستر فیلم
پوستر فیلم
نام فیلمناقوس دریا
موضوعدزدان دریایی سومالی
سبکمستند
کارگردانمحسن شیرزایی
موسیقیعرفان مقدم
تدوینمحسن شیرزادی
مدیر تولیداسماعیل یارمحمدی
محققمحسن شیرزادی
صدابردارمجید امینی
فیلمبرداریاحسان عمیدیان
شرکت/سازمان تولیدکنندهسازمان هنری رسانه‌ای اوج
خانه مستند
زمان۵۲ دقیقه
کشورایران
زبانفارسی


ناقوس دریا (تولید ۱۴۰۱) مستندی به کارگردانی محسن شیرزایی و تهیه‌کنندگی مهدی مطهر است که به معضل دزدان دریایی سومالی پرداخته است. این مستند به مصاحبه با ناخداهای کشتی و لنج در جنوب کشور و صحبت درباره‌ی افرادی که دزدیده شده و آزاده شده یا هنوز اسیر هستند می‌پردازد.

این مستند با همکاری سازمان هنری رسانه‌ای اوج و خانه مستند تولید شده است.

درباره مستند

محسن شیرزایی بعد از مستند «بغض هامون» با مستند «ناقوس دریا» ابعاد تازه‌ای از جنایت دزدان دریایی سومالی نسبت به ماهیگیران سیستان‌ و بلوچستان را روایت می‌کند.

مستند «ناقوس دریا» روایتگری خود را با یک سؤال و ابهام بزرگ آغاز می‌کند، ابهامی که خودش موضوع جذابی برای کنکاش و جستجوگری تلقی می‌شود، یعنی گم شدن انسانها و عدم آگاهی نسبت به سرنوشت نزدیکانی که سالهاست از آنها خبری نیست.

مستند فرم روایتگری خود را به گونه مستند-مصاحبه به پیش می‌برد و تلاش دارد با گنجاندن فضای شبیه‌سازی شده، نقصانِ فقدان تصاویر لازم از اصل ماجرای ربوده شدن صیادان ایرانی را جبران کند. این تلاش حتی پای فیلم سینمایی «کاپیتان فلیپ» را هم به میان می‌آورد.

آنچه مسلم است موضوع ربوده‌شدن صیادان ایرانی به دست دزدان دریایی سومالی، فاقد مستندات کافی است و به دلیل محدودیت در دسترسی به اطلاعات چاره‌ای جز روی آوردن به مصاحبه نیست، البته می‌توان دایره مصاحبه‌ها را گسترده‌تر کرد و به سمت واکاوی علمی یک پدیده پیش‌رفت.

انتخاب صحنه‌های فیلم کاپیتان فلیپ برای این مستند انتخاب هوشمندانه‌ای تلقی می‌شود؛ چراکه یکی از بهترین بازسازی‌های ماجرای دزدان دریایی سومالیایی در این فیلم اتفاق می‌افتد و ماجرایی که یکی از صیادان تعریف می‌کند شباهت زیادی با ماجرای این فیلم دارد.

مستند «ناقوس دریا» تلاش می‌کند در سطح روایتگری صرف باقی نمانده و مشکلات پیش آمده برای صیادان را در ابعادی عمیق‌تر واکاوی کند، برای همین منظور است که فیلم ماجرای صید ترال را برای نقطه آغازینِ بیان موضوع انتخاب می‌کند. صید ترال و مجوزی که به صیادان چینی برای این سبک ماهیگیری داده می‌شود، یکی از اصلی‌ترین مشکلات صیادان محلی است. این کار، صیادان محلی را با مشکلات جدی روبه‌رو کرده و باعث می‌شود که آنها برای صید از دریای ایران دورتر شده و به نزدیکی سومالی یا هند بروند چرا که دریا به واسطه مجوزهای داده شده بسیار ضعیف شده و دیگر چیزی برای صید ندارد.

اما این بازشناسی تنها به دلایل صید در سواحل سومالی خلاصه نشده و در چند دیالوگ محدود در گفت‌وگوها حتی مشکلات خود این دزدان را هم بازشناسی می‌کند. یعنی دزدان دریایی را کاملاً سیاه ندیده و سعی می‌کند دلایل افزایش شمار دزدان دریایی را هم بازشناسی کند.

مستند در کنار بازشناسی دلایل، بر شرح جزئیات یک انتظار چند ساله هم تأکید دارد. خانواده‌هایی که سالهاست از سرنوشت شوهران، فرزندان و پدرانشان بی‌اطلاعند و از این دریچه مستند تلاش می‌کند روایت احساسی از ماجرا هم داشته باشد.

این نوع نگاه برای روایت مستند می‌تواند خلائی که ناشی از عدم دسترسی به اطلاعات کافی است را تا حدودی بپوشاند. این محدودیت در اطلاعات اجازه نمی‌دهد پرسش‌هایی که در ابتدای مستند مطرح شده است منجر به یک پاسخ جامع و کامل شود تا مخاطب هم بتواند از سرنوشت این صیادان اطلاعاتی کسب کند.[۱]

گفتاورد

محسن شیرزایی کارگردان مستند «ناقوس دریا» درباره اینمستند گفت:

مستند «ناقوس دریا» یک روایت موضوع محور از آنچه در این سال‌ها بر مردم جنوب سیستان و بلوچستان رفته را به تصویر کشیده است؛ مردمانی که مجبورند جهت امرار معاش به آب‌های خیلی دور و اقیانوس هند سفر کنند. البته ماهیگیران سیستان و بلوچستان از دیرباز به شکل سنتی به صید ماهی در اقیانوس هند می‌پرداختند، اما به واسطه حضور صید ترال آن‌ها مجبور شده‌اند به آب‌های خیلی دورتر سفر کنند. پدیده دزدی دریایی در اقیانوس هند سال‌هاست از صیادان عمدتاً بلوچ فراساحل ایران قربانی می‎‌گیرد؛ این پدیده که از سال ۱۳۹۱ آغاز شد، تاکنون موجب به دام افتادن ۵۴ لنج فراساحل چابهار و کنارک شده است.

او ادامه می‌دهد: متاسفانه در سال‌های اخیر حضور صید مخرب ترال در سواحل خلیج فارس و دریای عمان به دامنه بحران صید و صیادی دامن زده است و به یکی از پر چالش‌ترین مشکلات ماهیگیران جنوب ایران بالاخص صیادان چابهار و کنارک در استان سیستان و بلوچستان بدل شده است. ماهیگیران چابهار و کنارک ترجیح می‌دهند برای صید بیشتر که غالباً تن ماهیان هستند، بیش از دو هزار مایل از سواحل سیستان و بلوچستان دور شده و گاهی به طور غیرقانونی وارد آب‌های سرزمینی سودان و سومالی شوند و اقدام به ماهیگیری کنند که متاسفانه در دام دزدان دریایی سومالی قرار می‌گیرند.

وی با اشاره به اینکه زمانی که عمر آخرین دولت رسمی سومالی در سال ۱۹۹۱ به پایان رسید، جنگ داخلی و قحطی‌های مداوم مردم این کشورآفریقایی را به تامین معاش از این طریق سوق داده است، می‌گوید: یکی از دلایلی که موجب شده ماهیگیران سیستان و بلوچستان از آب‌های خطرناک سومالی سر در بیاورند، صید کلی ماهیان دریا به وسیله کشتی‌های بزرگ صنعتی و ترال‌های چینی است که هر از چند گاهی در آب‌های خلیج فارس و دریای عمان به صید می‌پردازند. این کشتی‌ها دریا را جارو می‌کنند که علاوه بر خطر زیست محیطی موجب خالی شدن سفره صیادان در منطقه شده است، به همین دلیل ماهیگیران بومی مجبور می‌شوند برای تامین معاش وارد آب‌های خطرناک سومالی شوند و به صید ماهی بپردازند.

شیرزایی اضافه می‌کند:‌ ما در این فیلم تلاش کردیم تا بخشی از چالش‌های صید و صیادی در جنوب سیستان و بلوچستان را به تصویر بکشیم. در حالی که این استان ظرفیت بالایی در به کارگیری افراد و تولید اشتغال دریایی دارد متاسفانه در حال حاضر به یک بحران نزدیک شده است. البته خوشبختانه با پیگیری‌ها و اعتراض‌های مردمی، مجلس در آذرماه ۱۳۹۹ طرح ممنوعیت صید ترال را به مدت دو سال به اجرا در آورد و این در حالی است که بسیاری از ترال‌های چینی به مالکیت شرکت‌های ایرانی در آمده‌اند و این زنگ خطر وجود دارد که ما به دست خودمان به دریای خودمان آسیب وارد کنیم که به هیچ وجه قابل دفاع نیست و می‌تواند شرایط بدی از قبیل بیکاری و خانه نشینی صیادان در جنوب سیستان و بلوچستان را در پی‌ داشته باشد.

او با بیان اینکه «ناقوس دریا» به تبعات انسانی این موضوع نزدیک می‌شود و آن را از حیث آسیب رساندن ترال و دزدان دریایی سومالی به ماهیگیران جنوب سیستان بلوچستان مورد بررسی قرار می‌دهد. بسیاری از ملوان‌ها مفقود شده‌اند و خانواده‌هایشان چشم به راهشان هستند و هنوز هیچ اطلاعی از سرنوشت آن‌ها در دست نیست، ادامه می‌دهد: در بخشی از داستان این فیلم در جستجوی ۱۴ ملوان مفقود شده هستیم که متاسفانه در رسانه‌ها عکسی دال بر معرفی آن‌ها منتشر شده در حالی که عکس منتشر شده هیچ ربطی به آن ۱۴ ملوان ندارد. بیش از ۶ سال است که از سرنوشت آن ۱۴ ملوان خبری در دست نیست. این ملوانان در اسفند ۱۳۹۳ جهت صید به ناخدایی بشیر احمد بنگال زهی به دریا رفته‌اند و هیچ وقت باز نگشته‌اند، تنها تماس آن‌ها نشان از خرابی لنج و اسیر شدن در دست گروهی از دزدان دریایی سومالی بوده است. «ناقوس دریا» تلاش می کند روایت شفافی از ماجرای این ملوانان را بازگو کند به سراغ کسانی می‌رود که مستقیما با دزدان دریایی سومالیایی رودرو شده‌اند.[۲]


یادداشت

وب‌سایت جشنواره مستند یادداشتی را در نقد و بررسی مستند «ناقوس دریا» به‌قلم رحیم ناظریان منتشر کرد. این یادداشت به‌شرح زیر است:

شرحی تکان دهنده درباره دزدان دریایی سومالیایی و ماجرای ربودن لنج صیادی ایرانی توسط آنها، از جانب یکی از بازماندگان گروگانگیری، در مستند «ناقوس دریا» روایت می شود که پیشتر، جزئیاتی شبیه به آن را در رسانه هایی دیگر شاهد نبودیم.

مستند با وجود مصاحبه‌محور بودن و گفتگوهایی مستقیم با افرادی که به نحوی درگیر ماجرای دزدان دریایی بودند، روایتی قابل اعتنا خلق می کند و می دانیم که تاکید بر مصاحبه به دلیل فقدان تصاویر کافی آرشیوی از اصل ماجرا، تنها شیوه معقول و در دسترس مستندساز است. آنچه اهمیت اجرای سوژه را برجسته می کند، چگونگی بکارگیری همین شیوه مصاحبه است. به عبارتی باید در دل اثر به دنبال این نکته بگردیم که مستندساز با چه تمهدیدی گفتگوها را ثبت کرده و توانسته شیوایی بیان ایجاد کند.

توجهی مختصر به فرهنگ و شکل روابط در جغرافیای جنوب شرقی ایران، مزیت کار تولیدکننده در نزدیکی به سوژه های مرد و زن را بیشتر نمایان می کند. به عبارتی سختی کار اینجاست که چگونه می شود درونیات و حس خالص و نابِ زن و دخترانی رنجدیده، اهل چابهار را اینگونه شفاف جلوی دید قرار داد؟ آنچه از لحن و نحوه طرح سوال از پشت دوربین به گوش می رسد، بیانگر این نکته است که عوامل تولید، هیچ راه دیگری جز همین اعمال حس نزدیکی با اهالی بی سرپرست یک خانواده نداشتند. سوالات با آرامش پرسیده می شود و گاها شاهد لحنی به شدت مهربانانه هستیم که در نظر اول شاید عده ای از مخاطبان فیلم را برنجاند، اما حقیقت این است اکثر مستندسازان چه بومی و چه غیر بومی به دلیل مناسبات فرهنگی و ناتوانی در ورود به حریم خصوصی یک خانواده آنهم با چنین شرایطی، قید تولید را در همان ابتدای امر می زنند. در مستند «ناقوس دریا» مخاطب آنچنان به درونیات سوژه که زنانی تنها هستند پی می برد که امید و ناامیدی آنها به شکلی ملموس قابل درک می شود.

مستند هیچگاه تکسویه به رویداد نمی نگرد. از آنجایی که ملوانان ربوده شده، به نوعی خدمه یک لنج و نیروی کارِ مالکِ آن شناور بودند و چالشی بین اعضای خانواده ربوده شدگان و مالک لنج وجود دارد، مستندساز از هر دو طرف برای طرح ادعاهای خود بهره می برد. این فرصتی است تا ماجرا لااقل از دو زاویه موجود بررسی شود و صرفا درد دل خانواده قربانیان نباشد. از سویی حتی خود سارقان دریایی سومالیایی در انتهای کار نیز بی بهره از این نگاه بی طرفانه نیستند. یکی از افراد جلوی دوربین، درباره چهره تکیده و فقر آنان و شرایط سیاسی و اجتماعی کشورشان یعنی سومالی نکاتی را می گوید که چاره ای برایشان جز دزدی نمی گذارد.

نکته دیگر اینجاست که برای تحقق کامل این نگاه بی طرفانه، مستندساز دخالتی در جریان انتقال اطلاعات نمی کند. به طور مثال یکی از مطلعین حادثه، درباره سومالی و هدایت دزدان از سوی آمریکا گفته هایی دارد که از پشت دوربین جز نکته ای کوتاه، قطعیتی برای رد یا قبول آن دیدگاه، شنیده نمی شود. مستند سعی ندارد به هر روشی، واقعیت مطبوع خود را به فرض با اتکا بر گفتارمتن یا طراحی یک پژوهش ارائه کند، بلکه واقعیت، صرفا از زاویه دید اهالی کنارک و آسیب دیدگان گروگانگیری بیان می شود. به عبارتی حتی اگر دیدگاه مصاحبه شونده حاوی اطلاعاتی باشد که با تحقیقی ساده بتوان صحت آن را انکار نمود، مستندساز تلاش وافری برای اصلاح آن ندارد. چنین روشی برای تولید، کاملا منطبق با فضای کلی مستند است. یعنی مخاطب مردمانی را می بیند و می شناسد که همداستان با ناتوانی شان در بیان دردها و خواسته ها و نیازها، از یک خلوص و سادگی بهره‌مندند. این نیز یکی دیگر از نکاتی است که انسجام مستند را برای روایتی قابل درک بیشتر می کند.

سویه انتقادی مستند نیز قابل ستایش است. صید ترال که با مجوز هایی توسط چینی ها در محدوده ساحلی ایران روی می دهد و دریا را از ماهی تهی کرده است، محرومیت منطقه و صیادانی که جز خطرِ رفتن به میانه اقیانوس، چاره ای دیگر جز همین خطر شغل ماهیگیری ندارند، بی توجهی چندین ساله متولیان کشوری بر سرنوشت مفقودین و… مواردی از جنبه های انتقادی مستند است.[۳]

پانویس

  1. «نگاهی به مستند "ناقوس دریا"». ۲۱ آذر ۱۴۰۰. دریافت‌شده در ۴ شهریور ۱۴۰۳.
  2. ««ناقوس دریا» در جست‌وجوی ۱۴ ملوان گم‌شده ایرانی». ۱۳ آذر ۱۴۰۰. دریافت‌شده در ۴ شهریور ۱۴۰۳.
  3. «صدای خاموش بازماندگان». دریافت‌شده در ۴ شهریور ۱۴۰۳.

پیوند به بیرون