نصرالله قادری
زمینه فعالیت | کارگردان، منتقد، مدرس سینما و تئاتر |
---|---|
ملیت | ایرانی |
تاریخ تولد | ۲۳ دی ۱۳۳۹ (۶۳ سال) |
آدرس اینستاگرام | نصرالله قادری |
نصرالله قادری (زاده ۲۳ دی ۱۳۳۹) کارگردان، منتقد، مدرس سینما و تئاتر اهل ایران است.
تحصیلات
نصرالله قادری دارای مدرک فوق دیپلم بازیگری و کارگردانی تئاتر از مرکز آموزش هنر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، لیسانس کارگردانی از سینمای دانشگاه هنر و فوق لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه تربیت مدرس است. قادری دارای نشان درجه یک هنر (معادل مدرک دکتری) میباشد.
فعالیت تخصصی
تدریس
- تدریس در دانشگاه هنر
- تدریس در مرکز آموزش فیلمسازی تهران (دوره کارشناسی ارشد)
- تدریس در مرکز بازآموزی صدا و سیما (دوره کارشناسی ارشد)
- تدریس در دانشکده صدا و سیما (دوره کارشناسی)
- تدریس در دانشگاه آزاد اسلامی اراک، گروه تئاتر (دوره کارشناسی)
- تدریس در دانشگاه آزاد اسلامی تنکابن (دوره کارشناسی)
- تدریس در دانشگاه سوره (دوره کارشناسی)
- تدریس در گروه تئاتر دوره کارشناسی ـ کارشناسی ارشد؛ ۱۳۷۹
- تدریس و آموزش دورههای کوتاه مدت در مرکز آموزش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تهران
- تدریس در مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری تهران
- تدریس و آموزش دورههای کوتاه مدت در شهرستانهای مشهد، زاهدان، تبریز، همدان، ملایر، لارستان فارس، شیراز، کرمانشاه، سمنان، بوشهر، سنندج، بندرعباس، اردبیل
- تدریس در دانشگاه نبیاکرم(ص) تبریز(دوره کارشناسی)
- تدریس در دانشگاه صدا و سیمای قم (دوره کارشناسی ارشد)
داوری
- جشنواره بینالمللی تئاتر فجر، دورههای دوازدهم و سیزدهم
- جشنواره منطقهای تئاتر؛
- جشنواره استانی تئاتر؛
- جشنواره تئاتر سوره؛
- مسابقه فیلمنامهنویسی روستا؛
- مسابقه فیلمنامهنویسی جهاد سازندگی؛
- جشنواره مسابقه نمایشنامهنویسی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی؛
- جشنواره تئاتر ماه؛
- جشنواره تئاتر دفاع مقدس
- کتاب فصل(از سال ۱۳۸۹)
شرکت در سخنرانی و کنفرانس
- "تئاتر مقاومت در لهستان با نگاهی به آثار تادئوش کانتور" اهواز؛
- "چگونه نقد بنویسیم؟" تهران
- "تفاوت نقد و تحلیل" تهران، دانشگاه هنر
- "آسیبشناسی برنامههای درسی" تهران، دانشگاه هنر
- "تفاوت نقطه شروع و فصل شروع" رشت
- "تراژدی چیست؟" مشهد
- "تئاتر ملی در مواجهه با تئاتر بینالمللی" ورشور، لهستان؛ ۱۹۹۴
- "کارگردانان پیشرو" فریبورگ، آلمان؛ ۱۹۹۵
- "یوجین اونیلی که من میشناسم" نیویورک، آمریکا؛ ۱۹۹۶
- "نقد ذاتی" پاریس، فرانسه؛ ۱۹۹۷
- "هویت تئاتر، تئاتر هویت" هند، کاتاک؛ ۱۹۹۹
- "کارگردانی خلاق" اورسا، هند؛ ۲۰۰۰
تئاتر
- آشویتس | نویسنده
- غم عشق | نویسنده
- به من دروغ بگو | ۱۳۷۳ | نویسنده
- به من دروغ بگو | ۱۳۷۴ | نویسنده
- هدیه | ۱۳۷۵ | نویسنده
- محرمانه| ۱۳۷۵ |نویسنده
- شمس | ۱۳۷۶ | نویسنده
- خواب دریا | ۱۳۷۷ | نویسنده
- هرا | ۱۳۷۷ | نویسنده
- زخمه بر زخم | ۱۳۷۸ | نویسنده
- وین راه بینهایت |۱۳۸۴ | نویسنده
- ما سه تن بودیم، چنانکه... | ۱۳۸۸ | نویسنده
- فرشتهها میلرزند سمنان، تالار فرهنگ؛۱۳۵۴| کارگردان، نویسنده و بازیگر
- قابیل سمنان، تالار فرهنگ؛ ۱۳۵۹| کارگردان، نویسنده و بازیگر
- فلق سمنان، تالار فرهنگ؛ ۱۳۵۹ | کارگردان، نویسنده و بازیگر
- اسفنکس تهران، تالار مولوی؛ ۱۳۶۷ | کارگردان، نویسنده و بازیگر
- افسانه لیلیث تهران، تالار مولوی؛ ۱۳۶۸ | کارگردان، نویسنده و بازیگر
- هدیه تهران، حوزه هنری، تالار اندیشه؛ ۱۳۷۵ | کارگردان، نویسنده و بازیگر
- بازی تابلوی آخر | ۱۳۷۳ | نویسنده و کارگردان
- شاپرکها | ۱۳۷۴ | نویسنده و کارگردان
- محرمانه | ۱۳۷۴| نویسنده و کارگردان
- هرا | ۱۳۷۷ | نویسنده و کارگردان
- غم عشق | ۱۳۷۸ | نویسنده و کارگردان
- افسانه پدر | ۱۳۷۹ | نویسنده و کارگردان
- سرگذشت عجیب و باور نکردنی بردار شدن سنساره! | ۱۳۸۰ | نویسنده و کارگردان
- حدیث آصف زهر خورده | ۱۳۷۸ | نویسنده و کارگردان
- آه، مریم مقدس! | ۱۳۸۱| نویسنده و کارگردان
- گاهی اوقات برای زنده ماندن باید مرد! | ۱۳۸۲ | نویسنده و کارگردان
- هنگامهای که آسمان شکافت! | ۱۳۸۲| نویسنده و کارگردان
- قصه شهر فرنگ شهر ما | ۱۳۸۳ | نویسنده و کارگردان
- آئین فاطمیا هند، کاتاک | ۱۳۸۴ | نویسنده و کارگردان
- امشب باید بمیرم | ۱۳۸۵ | نویسنده و کارگردان
- من قاضی القضاتم که مرگ مرد مهر کردم به مهر! | ۱۳۸۷ | نویسنده و کارگردان
- کوچه عاشقی | ۱۳۸۸ | نویسنده و کارگردان
- کشتار خاموش | ۱۳۹۰| نویسنده و کارگردان
- اسم شب | ۱۳۵۸| کارگردان
- کریستال تاور | ۱۳۸۶| کارگردان
- حدیث آصف زهر خورده از بهر آنکه راست کردار بود هند، کاتاک | ۱۹۹۹ | کارگردان
- سرگذشت عجیب و باورنکردنی بردار شدن سنساه هند، اورسا | ۲۰۰۰| کارگردان
- مریم مقدس هند، کاتاک | ۲۰۰۱ | کارگردان
- آئین فاطیما هند، اورسا | ۲۰۰۵ | کارگردان
- آخرین نوار کراپ | ۱۳۶۵ | کارگردان و بازیگر
- یحیی | ۱۳۷۶ | کارگردان و بازیگر
- بامها و زیر بامها | ۱۳۵۴ |بازیگر
- آن دورا | ۱۳۵۵ | بازیگر
سینمایی
- برادر، بردار، ۱۳۶۷ /نویسنده و کارگردان
- نبض گل سرخ، ۱۳۷۰ / نویسنده و کارگردان
- شیخ اشراق، ۱۳۶۴ / نویسنده و کارگردان
دورههای خارج از کشور
- گذراندن دوره آموزش در"انیستیتو لویی لومیرها" ماری ل قوآ، فرانسه
- گذراندن دوره آموزش در"تئاتر عروسکی شارل ویل فرید" شارل ویل مزیه، فرانسه
- گذراندن دوره آموزش در"استودیو تئاتر" ورشو، لهستان
- گذراندن دوره آموزش در"تئاتر گدانسک" گدانسک، لهستان
- تالیف، مقاله، تحقیق و پژوهش در مجلات ادبی و هنری از جمله: نمایش، سینما ـ تئاتر، فیلم و سینما، صحنه، هنرهای نمایشی، سروش، کیهان فرهنگی، ادبستان، شباب، نیستان، سوره، سیمیا، بیدار
- اجرای تئاتر در جشنوارههای سراسری تئاتر فجر سالهای؛ ۱۳۸۵ – ۱۳۷۰
سوابق اجرایی
- عضو کانون ملی منتقدان تئاتر ایران وابسته به A.T.C.T
- مدیر انتشارات نمایش
- سردبیر ماهنامه تخصصی نمایش
- عضو شورای پژوهشی مرکز هنرهای نمایشی
- قائم مقام سردبیر ماهنامه تخصصی تئاتر صحنه
- دبیر بخش تئاتر ماهنامه سوره؛۱۳۶۰
- دبیر بخش تئاتر ماهنامه سینما ـ تئاتر؛ ۱۳۶۵
- مدیر امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تهران؛ ۱۳۷۱
- دبیر بخش تئاتر هفته نامه سروش؛ ۱۳۷۹
- قائم مقام سردبیر ماهنامه تخصصی تئاتر صحنه؛ ۱۳۸۴
- دبیر سمینار تئاتر ملی؛ ۱۳۸۵
- دبیر جشنواره سراسر تئاتر ماه (دو دوره)؛ ۱۳۸۶ – ۱۳۸۵
- قائم مقام دبیر جشنواره سراسری تئاتر دفاع مقدس؛ ۱۳۸۶
- مدیر اجرایی مرکز تولید تئاتر عروسکی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان؛ ۱۳۶۱
- مدیر اجرایی دفتر نمایشنامههای مذهبی مرکز هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی؛ ۱۳۶۲
- عضو شورای انتخاب سمینار تئاتر و مخاطب؛ ۱۳۸۶
- عضو شورای انتخاب سمینار نمایش و دین؛ ۱۳۸۶
- عضو شورای پژوهشی مرکز هنرهای نمایشی
- رئیس انجمن نمایشنامهنویسان انقلاب و دفاع مقدس
- مدیر گروه کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز؛ ۱۳۷۸ - ۱۳۷۵
- عضو هیئت علمی دانشگاه هنر ۱۳۸۶ - ۱۳۷۴
- عضو هیئت علمی گروه تئاتر دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز به مدت ۵ سال
- مدیر گروه سینما در دانشگاه هنر مقطع کارشناسی؛ ۱۳۷۸
- مدیر گروه تئاتر مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز؛ ۱۳۷۹
- مدیر انتشارات نمایش
آثار
نمایشنامه
- وقت پیچاپیچ حوزه هنری/ ۱۳۶۶
- محرمانه حوزه هنری/ ۱۳۶۶
- گلی برای هی وار حوزه هنری/ ۱۳۶۶
- افسانه لیلیث برگ/ ۱۳۶۹
- اسفنکس برگ /۱۳۶۹
- به من دروغ بگو نمایش/ ۱۳۷۲
- زخمه بر زخم نمایش /۱۳۷۲
- مثل همیشه نمایش/ ۱۳۷۲
- هرا دفتر نمایشنامههای مذهبی/ ۱۳۷۳
- غم عشق دفتر نمایشنامههای مذهبی/ ۱۳۷۵
- زخم کهنه قبیله من / نیستان/ ۱۳۷۹
- قصه شهر فرنگ، شهر ما / پرسمان/ ۱۳۸۴
- آه، مریم مقدس/ پرسمان/ ۱۳۸۴
- گاهی اوقات برای زنده ماندن باید مرد /پرسمان /۱۳۸۴
- هنگامی که آسمان شکافت/ حوزه هنری/ ۱۳۸۲
- فریادها و نجواهای دختر ترسا/ نیستان/ ۱۳۷۹
- حدیث آصف زهر خورده از بهر آنکه راست کردار بود
- سرگذشت عجیب و باورنکردنی بردار شدن سنساره/ گریفین/ ۱۳۸۱
- زخم کهنه قبیله من /نیستان/ ۱۳۸۲
- خواب دریا /سوره مهر / ۱۳۸۳
- من قاضیالقضاتم که مرگ مرد مهر کردم به مهر /نمایش /۱۳۸۷
- ما سه تن بودیم چنانکه..../ نمایش /۱۳۸۷
- کوچه عاشقی /نمایش /۱۳۸۷
- غم عشق /نیستان/ ۱۳۸۹
کتاب
- موخره به سوی دمشق برگ /۱۳۷۰
- تحلیل و بررسی دراماتورژی در موخره نمایشنامه به سوی دمشق برگ /۱۳۷۰
- زندگی در تئاتر برگ /۱۳۷۳
- زن، مذهب، نسل آینده در آثار برگمن /برگ / ۱۳۷۶
- فریاد و نجواهای دختر ترسا /برگ /۱۳۷۶
- آناتومی ساختار درام /نیستان /۱۳۸۲
- حدیث آصف /سوره مهر /۱۳۸۳
- قصه شهر فرنگ شهر ما / پرسمان /۱۳۸۴
- زندگی شاید /نمایش /۱۳۸۴
- وین راه بینهایت/ سوره مهر / ۱۳۸۴
- تئاتر ملی /نمایش /۱۳۸۵
- امشب باید بمیرم/ پرسمان/ ۱۳۸۵
- یک قمقمه از کوثر/ نمایش/ ۱۳۸۸
- نالههای عشق /نیستان /۱۳۸۹
- درباره پدیده تئاتر/ نمایش/ ۱۳۸۹
- نشانهها و چالش ها/ نمایش/ ۱۳۸۹
مقالات
- گیتی نقد و معضل ادراک ژانر /مجله نمایش آذر ۱۴۰۰ / نویسنده
- نقد تئاتر و امر شهودی و ابداع هنری / مجله نمایش آبان ۱۴۰۰ / ناقد
- آی آدمها که روی ساحل آرام در کار تماشایید / مجله نمایش آبان ۱۴۰۰ / نویسنده
- لذت کلی و عمومی ادراک نقد / مجله نمایش مهر ۱۴۰۰ / نویسنده
- حقیقت تئاتر دشوار است / مجله نمایش مهر ۱۴۰۰ / نویسنده
- هویت تئاتری و چیستیشناسی و کیستیشناسی / مجله نمایش شهریور ۱۴۰۰ / نویسنده
- اضطراب اخلاقی و جهان خاص تئاتر / مجله نمایش مرداد ۱۴۰۰ / نویسنده
- ادراک معنای هنر قدسی در ذات واقعه فاطمی / مجله نمایش دی ۱۳۹۹ / نویسنده
- استعمار جدید فرهنگی و تئاتر / مجله نمایش مرداد ۱۳۹۹ / نویسنده
- ایران و حقیقیت کیهانی تئاتر / مجله نمایش تیر ۱۳۹۹ / نویسنده
گفتاورد
لزوم توجه مسئولان به تئاتر
سی و دومین دوره جشنواره تئاتر خراسان رضوی با همه حواشی و بالا و پایین هایش هفته گذشته به پایان رسید. در این دوره در کنار رضا صابری و رضا حسینی، پیش کسوتان تئاتر استان، نصرا... قادری، کارگردان، نویسنده و منتقد شناخته شده تئاتر کشور، نیز به تماشای آثار نشست و به داوری آثار پرداخت. هنرمندی که باور دارد باید از همه گروههایی که با وجود فشارها و تهدیدها در جشنواره سی و دوم استان خراسان رضوی روی صحنه رفتند و چراغ تئاتر را روشن نگه داشتند، قدردانی کرد.
قادری که نگارش آثاری، چون «امشب باید بمیرم»، «یک قمقمه از کوثر» و «نالههای عشق» را برعهده داشته و در هفته هنر انقلاب اسلامی در فروردین امسال هم به عنوان یکی از چهرههای تئاتر در این عرصه مورد قدردانی قرار گرفته است، در گفتگو با ما درباره روند فعالیت هنرمندان تئاتر مشهد و همچنین برگزاری سی و دومین جشنواره تئاتر استان صحبت کرده که در ادامه پیش روی شماست.
درخشش تئاتر مشهد در دهه ۶۰ قادری در ابتدای صحبت هایش درباره ویژگی که تئاتر مشهد را از سایر شهرهای کشور متمایز میکند میگوید: آنچه تئاتر مشهد را به عنوان قطب تئاتر کشور از شهرهای دیگر جدا میکند، نوع فعالیت هنرمندانش است. آنها نسبت به سایر شهرها پشتکار و ذوق و شوق مضاعفی دارند. به نظر او این ویژگی بیشتر در دهه ۶۰ و در فعالیت نسلی که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در حوزه تئاتر حضور داشت و پس از انقلاب همچنان راهش را ادامه داد، دیده میشده است. این هنرمند ادامه میدهد: یکی از این افراد، کمال علوی بود که در دوران پرشور انقلابی به دور از شعارپردازی تئاتر کار میکرد.
در واقع بیشتر هنرمندان مشهدی در دورانی که شور و احساس بر فضای کشور حاکم بود، به سمت تعقل حرکت کردند. قادری یکی از مهمترین عوامل این اتفاق را حضور دکتر علی شریعتی و نقش آن در تولید نمایشهای دینی در مشهد میداند و خاطرنشان میکند: افراد قدرتمند زیادی در این شهر حضور داشتند که در ظاهر فعالیت تئاتری انجام نمیدادند، ولی در جریان تئاتر مشهد بسیار تأثیرگذار بودند.
برای مثال دکتر افضل وثوقی، استاد دانشگاه فردوسی، یکی از مهمترین کتابهای تئاتر به نام «تئاتر و اضطراب بشر»، نوشته پیرامه توشار، را ترجمه کرده است. از میان دیگر نویسندگانی که پیش از انقلاب در مشهد بودند و در تئاتر بعد از انقلاب تأثیر گذاشتند، میتوان به رضا صابری اشاره کرد که نگاه خاصی به تئاتر بومی منطقه داشت و آثارش از رنگ و بوی منطقه توس برخوردار است. او یادآور میشود: البته بیش از همه این ها، حضور روحانی و معنوی امام هشتم (ع) و حضور روحی و حماسی حکیم توس، بر فعالیت هنرمندان این منطقه تأثیر گذاشته است.
قادری درباره تغییر روند فعالیتهای تئاتر در مشهد نیز بیان میکند: متأسفانه با مطرح شدن بحث جوان گرایی، انقطاع نسل شکاف بیشتری پیدا کرد و بعد از آن هم موضوعی به نام آوانگاردیسم وارد دنیای تئاتر شد که هنرمندان هم بدون شناختی از آن، به تقلید از آثار غرب پرداختند، در واقع نوعی سیاست زدگی باعث افت نگاه اندیشه ورز درون تئاتر شده است.
افرادی که جریان ساز نمیشوند در بخش دیگری از صحبت هایمان با نصرا... قادری درباره تولیدات بیشتری که در دهه ۸۰ و ۹۰ -نسبت به دهه ۶۰- در مشهد صورت گرفته است و حرکت به سوی حضور در جشنوارهها گفتگو میکنیم. او با تأکید بر اینکه در گذشته کمیت آثار تولیدی مطرح نبوده است، بیان میکند: الان اگر بخواهیم ۱۰ رمان برتر تاریخ را نام ببریم، میبینیم در میان آنها رمانهایی وجود دارد که تنها آثار نویسندگانشان محسوب میشوند. پس کمیت نمیتواند معیاری برای کیفیت آثار باشد.
قادری با اشاره به فعالیتهای دکتر محمدعلی لطفی مقدم در تئاتر مشهد نیز میگوید: دکتر لطفی با سیستم دانشگاهی آشنا بود و مدیریت درستی هم داشت؛ در نتیجه توانست نسلی تئاتری را تربیت کند. اما بعدها این تربیت به سمت کمیت، جشنواره زدگی و بیشتر مطرح شدن و دیده شدن رفت؛ اتفاقی که به جای رقابت، حسادت ایجاد کرد. این هنرمند درباره فعالیت هنرمندان مشهدی در دهههای اخیر نیز یادآور میشود: در این دوره هم آدمهایی هستند که با آثارشان میدرخشند، اما جریان هنری نمیسازند. در واقع برخی از این هنرمندان در نطفه خفه میشوند و نمیتوانند تأثیرگذار باشند، درحالی که وقتی از مشهد به عنوان قطب تئاتر کشور یاد میشود، به خاطر وجود افرادی است که در کشور جریان تئاتری ایجاد کرده اند. به گفته او جشنواره زدگی و افزایش کمیت آثار در سالهای اخیر باعث شده است، استعدادهای اندکی که در این دوران فعالیت میکنند اصلا دیده و شناخته نشوند.
ضرورت نقد در تئاتر مشهد قادری درباره انتظار متفاوتی که از تئاتر مشهد نسبت به سایر شهرهای کشور وجود دارد، میگوید: وقتی از مشهد به عنوان قطب تئاتر نام میبریم، از آن توقع دیگری داریم. ما نمیتوانیم مشهد را که از حضور افرادی، چون دکتر علی شریعتی، دکتر لطفی، رضا صابری و انوشیروان ارجمند بهره گرفته و پیشینهای غنی داشته با شهری که اصلا تئاتر نداشته است، قیاس کنیم.
او با اشاره به نبود نقد در دنیای تئاتر جدید خاطرنشان میکند: در دهه ۷۰ نقد وجود داشت و پذیرشش برای هنرمندان بسیار راحت بود، ولی در دهه ۸۰ و ۹۰ دیگر کسی وجود ندارد که نقد کند. این هنرمند ادامه میدهد: وقتی دکتر شریعتی بازیگر نمایش «ابوذر» را دید، از همان ابتدا شروع به ایراد گرفتن کرد، ولی وقتی به تماشای اثر نشست، گفت این درستترین انتخاب است. در واقع وقتی نقد میکرد، نقدپذیری هم وجود داشت. به گفته قادری نقد کردن به هنرمند دیدگاه میدهد و تکلیفش را مشخص میکند: تکلیف هنرمند این نیست که در جشنواره حضور داشته باشد و جایزه بگیرد، بلکه تکلیفش این است که تئاتر را یک رتبه بالا ببرد و در تماشاگر دیدگاه ایجاد کند.
ضعف در نمایشنامه قادری درباره راه برون رفت از چالشهای موجود در تئاتر مشهد پیشنهاد میدهد: یکی از موضوعاتی که پیش ازاین در همه رشتهها به آن پرداخته میشد، اخلاق بود. ازاین رو به نظر من اولین موضوعی که باید به علاقهمندان و هنرمندان تئاتری آموزش داده شود، اخلاق تئاتری است. این هنرمند یادآور میشود: اساس تئاتر بر فرهنگ دیالوگ است، نه فرهنگ گفتگو یا متکلم وحده بودن. دیالوگ هم وقتی برقرار میشود که به خوبی حرفها طرف مقابل را بشنوید و سپس به آن جواب دهید.
او همچنین با اشاره به جمله پیتر بروک مبنی بر اینکه «هیچ کارگردان قدرتمندی در جهان پیدا نمیشود که از یک متن ضعیف یک اجرای متوسط ارائه دهد، اما هر کارگردان متوسطی از یک متن قدرتمند میتواند اجرایی دیدنی ارائه دهد» بیان میکند: ما در متن و نمایشنامه نویسی در کل کشور ضعف داریم و نیازمند نویسنده هستیم. قادری درباره خصیصههای لازم برای یک نویسنده نیز میگوید: نویسنده باید دیدگاه داشته باشد؛ براین اساس باید به سه پرسش اساسی فلسفه که از کجا آمده ام؟ چرا زنده ام؟ و به کجا میروم؟ پاسخ دهد.
بعد از آن نیز باید به سه پرسش اساسی ادبیات شامل بازنمایی در واقعیت چیست؟ بازنمایی چیست؟ و واقعیت نمایی در دنیای ادبیات دراماتیک چیست؟ پاسخ دهد. این هنرمند ادامه میدهد: نویسنده باید جهان بینی و جهان نگری داشته باشد و از غرور و هویت برخوردار باشد. این ویژگیها فقط در اثر زیستن، زندگی کردن و تجربه داشتن به وجود میآید و نمیتوان آنها را در کلاس آموزشی فراگرفت.
آثار از لحاظ تکنیکی پسرفتی نداشتند نصرا... قادری در بخش پایانی صحبت هایش درباره جشنواره تئاتر استان خراسان رضوی با تفکیک قائل شدن میان مشهد و خراسان میگوید: شرایط مشهد با امکاناتی که در اختیار دارد، از دیگر شهرهای خراسان متفاوت است. همچنین اجرا در طول سال در مشهد جریان دارد، ولی در شهرستانها به این صورت نیست.
داور جشنواره سی ودوم تئاتر استان با اشاره به برگزاری این رویداد در روزها اخیر تأکید میکند: من اگر امکانش را داشتم، سرتاپای کسانی را که در این دوره جشنواره شرکت کردند طلا میگرفتم، چون در بحرانیترین شرایطی که از همه طرف مورد هجمه قرار گرفته بودند و تهدید میشدند، بازهم چراغ تئاتر را روشن نگه داشتند و اسیر بازی و سیاست زده نشدند. به گفته قادری نسلهای بعدی درباره ایستادگی هنرمندان صحبت خواهند کرد، چون شاید اگر آنها ایستادگی نمیکردند، چراغ تئاتر خاموش میشد.
این هنرمند یادآور میشود: در حقیقت بودن یا نبودن تئاتر برای مسئولان مسئله مهمی نیست. از طرف دیگر تئاتر در سبد کالاهای فرهنگی مردم هم جایی ندارد که با حذف آن اتفاق مهمی رخ دهد. ازاین رو ایستادگی گروههای شرکت کننده در جشنواره شایان قدردانی است. قادری ادامه میدهد: ما باید مخاطبان را عادت دهیم تا به سمت تئاتر بیایند؛ چون اگر تئاتر تعطیل شود، همین علاقهای که الان درباره این هنر به وجود آمده است از بین میرود.
او درباره مباحثی که درباره کاهش کیفیت آثار در این دوره جشنواره مطرح میشود نیز میگوید: یکی از دلایل آن شاید انصراف برخی گروهها از جشنواره باشد. البته من کارگردان برخی از این گروهها را دیدم که از انصراف دادن پشیمان بودند و میگفتند برای انصراف دادن تحت فشار قرار داشتند؛ ازاین رو الان نمیتوانیم بگوییم که سی ودومین دوره جشنواره تئاتر خراسان رضوی برآیند تئاتر خراسان و مشهد است.
این هنرمند خاطرنشان میکند: در مجموع آثار از لحاظ تکنیکی نسبت به سال قبل پسرفت نداشتند، اما پیشرفتی که باید به دلیل گذر زمان رخ میداد هم در آنها دیده نمیشود.[۱]پانویس
- ↑ «لزوم توجه مسئولان به تئاتر». ۲۰ آذر ۱۴۰۱. دریافتشده در ۱۱ خرداد ۱۴۰۳.
پیوند به بیرون
گفتگو با نصرالله قادری، کارگردان و نویسنده تئاتر | بودن یا نبودن تئاتر برای مسئولان مسئله مهمی نیست!