نگاهبان (کتاب)

از یاقوت
اطلاعات کتاب
نویسندهنسرین ساداتیان
تاریخ نگارش۱۴۰۰
موضوعدفاع مقدس
زبانفارسی


نسرین ساداتیان در آیین رونمایی از کتاب نگاهبان

کتاب نگاهبان با عنوان فرعی پنجاه خاطره از نیروهای نگهدارنده اسیران عراقی در ایران که به قلم نسرین ساداتیان به نگارش درآمده، پنجاه خاطره از نیروهای نگهدارنده اسیران عراقی در ایران را طی هشت سال دفاع مقدس روایت می‌کند. این کتاب شامل خاطرات این نیروها از اردوگاه‌ها و بیمارستان‌هایی بود که در آن از اسرای آسیب‌دیده عراقی نگهداری می‌شد.

نگاهبان حاصل صد و بیست و هشت ساعت مصاحبه‌ حضوری نسرین ساداتیان با نیروهایی ارتشی است که از اسیران عراقی در دوران دفاع مقدس نگهداری می‌کردند. در سال‌های جنگ، ارتش مسئولیت نگهداری از اسیران را برعهده داشت که برخی از این نیروهای ارتشی، درجه‌دار و برخی دیگر زنان پزشک و پزشکیار ارتش بودند که در کنار مردان و دوش به دوش آنان خدمت می‌‌کردند.

مسئولیت این بانوان به مراتب دشوارتر هم بود زیرا زندانیان علاوه بر مشکلات جسمی و آسیب‌های فیزیکی، به دلیل جدایی از خانواده و حضور در کمپ، دچار اختلالات روحی و روانی نیز می‌شدند. پزشکان این اسرا را ویزیت می‎کردند و باقی مسئولیت‌های نگهداری از آنها، بر دوش پرستاران و پزشکیاران بود. تصور کنید در بیمارستان به مداوای دشمنتان مشغول باشید و او را تیمار کنید و در عین حال احساسات شخصی نظیر حس وطن‌دوستی و دلسوزی برای سربازان میهن را سرکوب کرده و تنها به وظیفه‌تان عمل کنید! این چیزی است که نسرین ساداتیان در نگاهبان به زیبایی وصف کرده است.

طی جنگ هشت ساله در اردوگاه‌های عراقی، رفتار مناسبی با اسرای ایرانی صورت نمی‌گرفت در حالی که همه زندانیان عراقی در ایران روی تخت می‌خوابیدند و امکانات بهداشتی، نظافتی و فرهنگی آنقدر در دسترس بود که اگر اسیری اتفاقی در بیمارستان جا می‎ماند، خودش داوطلبانه تاکسی می‌گرفت و به اردوگاه باز می‌گشت. این تفاوت‌های رفتاری و وضعیت اسرای عراقی در ایران در کنار عملکرد نیروهای نگهدارنده اسرا، با جزییاتی دقیق در کتاب نگاهبان نوشته نسرین ساداتیان به تصویر کشیده شده است.[۱]

این کتاب دهم مهر ماه ۱۴۰۰ در باشگاه خبرنگاران پویا رونمایی شد.[۲]

گفتاورد

نسرین ساداتیان: وقتی درباره فعالیت این بانوان در زمان جنگ و رسیدگی آنها به اسرای عراقی فکر می‌کنم به این نتیجه می‌رسم که من اگر بودم این کار را انجام نمی‌دادم، چون آن‌موقع احساس می‌کردیم که اینها دشمن ما هستند، دشمنی که باعث شهادت عزیزان ما شده‌ است. اما پزشکیاران این افراد را درمان می‌کردند، بدون اینکه فکر کنند، دشمن هستند، گویی یک ایرانی را درمان می‌کنند. من خیلی از آنها پرسیدم که آن زمان چه احساسی داشتید؟ می‌گفتند: اصلا این حس که آ‌ن‌ها دشمن ما هستند، وجود نداشت و ما فقط به چشم بیمار به آنها نگاه می‌کردیم و این خیلی برای من قشنگ بود. در واقع قشنگی کتاب «نگاهبان» این بود که اشخاصی مانند خانم‌ها بابایی، خدابنده، موسی، اصفهانی و بزرگی، هم‌پای یک عده آقای ارتشی در دوران جنگ تحمیلی حضور فعال داشتند و کارشان به مراتب سخت‌تر بود.

پانویس

  1. «کتاب نگاهبان». دریافت‌شده در ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳.
  2. «رونمایی از کتاب نگاهبان». ۱۰ مهر ۱۴۰۰. دریافت‌شده در ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳.