نیمه شب ۲۴ آوریل (مستند)
نام فیلم | نیمه شب ۲۴ آوریل |
---|---|
موضوع | تاریخ معاصر |
سبک | مستند |
کارگردان | جواد موگویی |
نویسنده | جواد موگویی |
تدوین | محمدحسین امامی |
فیلمبرداری | سیامک مختاری احمد طاهری امیر محمدی |
شرکت/سازمان تولیدکننده | اداره فیلم و نمایش بسیج |
زمان | ۴۱ دقیقه |
کشور | ایران |
زبان | فارسی |
نیمه شب ۲۴ آوریل (تولید ۱۳۹۷) مستندی به کارگردانی جواد موگویی است که به ابعاد جدیدی از ماجرای تسخیر لانه جاسوسی، نحوه افشای اسناد و نقش برخی از شخصیتهای نظام در این رویدادها میپردازد و سعی میکند به چرایی بمباران هلیکوپترهای باقی مانده از نیروهای مهاجم آمریکایی در صحرای طبس در گفتگو با خلبان آمریکایی بپردازد.
این مستند را اداره فیلم و نمایش بسیج تولید کرده است.
دربارهٔ مستند
مستند «نیمه شب ۲۴ آوریل» به ابعاد جدیدی از ماجرای تسخیر لانه جاسوسی، نحوه افشای اسناد، نقش «موسوی خوئینیها» و «بنی صدر» در این رویدادها و همچنین ماجرای آزاد سازی این گروگانها میپردازد. مستند نیمه شب ۲۴ آوریل، مستند تحلیلی جذابی است که به یکی از وقایع منحصر به فرد پس از انقلاب اسلامی ایران، میپردازد. مسئلهٔ حملهٔ مخفیانهٔ آمریکاییها به ایران برای آزادی گروگانهای تسخیر لانهٔ جاسوسی که منجر به واقعهٔ طبس شد. این مستند به ابعاد جدیدی از ماجرای تسخیر لانه جاسوسی، نحوه افشای اسناد و نقش برخی از شخصیتهای نظام در این رویدادها میپردازد و سعی میکند به چرایی بمباران هلیکوپترهای باقی مانده از نیروهای مهاجم آمریکایی در صحرای طبس در گفتگو با خلبان آمریکایی بپردازد. پنجم اردیبهشت در تقویم ایرانیان مصادف است با سالروز شکست حمله نظامی آمریکا به ایران در طبس که سال ۱۳۵۹ هجری شمسی اوایل پیروزی انقلاب اسلامی روی داد و باعث تحقیر و رسوایی بزرگ آمریکا در جهان شد. آمریکا پس از پیروزی انقلاب اسلامی همه تلاش خود را به کار بست تا این انقلاب مردمی و نوپا را شکست دهد اما موفق نشد و زمانی که قشرهای مختلف مردم ایران از اقدامات جاسوسی آمریکا در سفارتخانه این کشور در تهران آگاهی یافتند، ۱۳ آبان ۱۳۵۸ دانشجویان مسلمان پیرو خط امام (ره)، سفارت آمریکا را در تهران اشغال کردند و اعضای آن را گروگان گرفتند. این اقدام از سوی امام خمینی (ره) مورد تأیید قرار گرفت و ایشان تسخیر لانه جاسوسی آمریکا را «انقلاب دوم» نامیدند. ادامه ماجرای گروگانگیری و شکست طرحهای آمریکا برای آزادسازی جاسوسان خود موجب اختلاف نظر در دستگاه دیپلماسی آمریکا و بحران درخصوص چگونگی برخورد با انقلاب اسلامی شد و در این میان شورای امنیت ملی آمریکا به سرپرستی برژینسکی طرفدار اقدامات قاطع نظامی علیه انقلاب اسلامی بود. از این رو دولت «جیمی کارتر» رئیس جمهوری وقت آمریکا همه تلاش خود را برای آزادی کارکنان سفارت خود به کار بست و سرانجام گروه ۱۳۲ نفره از نیروهای ویژه ارتش این کشور با عنوان «دلتا فورس» برای حمله به ایران و آزادی گروگانها تشکیل شد تا هم عملیات آزادسازی انجام و هم به ایرانیها ضربهای وارد شود.
براساس اسناد موجود ۶ فروند هواپیمای نظامی سی – ۱۳۰ و هشت فروند بالگرد نظامی مجهز آمریکا در عملیات موسوم به «پنجه عقاب» شب پنجم اردیبهشت ۱۳۵۹ (۲۵ آوریل ۱۹۸۰ میلادی) از نقاط کور راداری وارد ایران شدند اما همان ابتدا یکی از بالگردها در ۱۲۰ کیلومتری شهر راور کرمان دچار نقص فنی و مجبور به فرود شد. سرنشینان آن به بالگرد دیگری منتقل شدند و پس از طی مسافتی و با توجه به وقوع توفان شن، دستگاه هیدرولیک این بالگرد نیز از کار افتاد اما توانست خود را به ناو هواپیمابر نیمیتز برساند.
۶ فروند هواپیمای سی – ۱۳۰ و ۶ فروند بالگرد در محل مورد نظر واقع در صحرای طبس در تاریکی شب فرود آمدند تا از این مکان بیابانی عملیات خود را آغاز کنند اما در حال سوختگیری بالگردها برای اجرای مرحله بعدی عملیات، یکی دیگر از آنها دچار نقص فنی شد و با از کار افتادن آن، همه برنامههای آمریکاییها به هم ریخت زیرا با محاسباتی که انجام داده بودند، برای انجام مرحله بعدی عملیات حداقل به ۶ بالگرد نیاز داشتند.
این اتفاقات به ناو نیمیتز و از آنجا به کاخ سفید گزارش شد. کارتر دستور توقف عملیات و عقبنشینی را صادر کرد اما نظامیان آمریکایی در توفان شن گرفتار شده بودند. هواپیماها و بالگردها در حال برخاستن از زمین دچار مشکل شدند و یک هواپیما و یک فروند بالگرد با هم برخورد کردند و هر دو آتش گرفتند.
نیروی مهاجم در خیالش عقابی بود که هیچ شکارچی یارای شکارش را نداشت غافل از اینکه صحرای طبس دامگاهی شد و شنها با اراده الهی سربازان و گلولههایی شدند که یکی از شکستهای مفتضحانه را برای نظامیان آمریکایی رقم زدند. هشت تن از آمریکاییها در این حادثه کشته شدند و بقیه نیروها با هواپیماهای باقیمانده در اوج پریشانی از خاک ایران فرار کردند؛ نیروهایی که طبق خلاصه طرح واحد عملیاتی سرهنگ «چارلز آلوین بکویث» قرار بود پس از طبس با تجمع در فرودگاه «پشت بادام» و با ۶ فروند بالگرد عازم نقاط کوهستانی اطراف تهران شوند و روز بعد با اتوبوسهایی که از پیش برای آنان آماده کرده بودند در ورزشگاه مجاور سفارت مستقر و سپس در یک یورش برق آسا وارد سفارت شوند و با رهایی جاسوسان و به گروگان گرفتن عدهای از دانشجویان ایرانی با همان بالگردها به محل اولیه خود بازگشته و با هواپیماها به پایگاه اصلی خود برگردند.[۱]
گفتاورد
جواد موگویی کارگردان مستند نیمهشب ۲۴ آوریل و محمود ازگلی محقق مستند، در گفتگو با خبرگزاری دانشجو دربارهٔ این مستند توضیحاتی ارائه کرد:
- هنوز چند ماه از رونمایی مستند قبلی شما نگذشته، پروژه «نیمه شب ۲۴ آوریل» چقدر زمان برد؟
موگویی: این پروژه یک سال پیش کلید خورد. مثل «پرونده ناتمام» مبنای کار ما تاریخ شفاهی بود. ما احساس کردیم در این مستند باید از یک پژوهشگر مسلط به زبان انگلیسی هم استفاده کنیم. به هر حال بخشی از منابع مربوط به خودمان است اما نصف اطلاعات موجود هم از طرف آمریکاییها است. به همین دلیل آقای ازگلی وارد کار شدند. کار تولید ۳ ماه طول کشید. شخصیتهایی که در این فیلم دربارهٔ ماجرا صحبت میکنند برای اولین بار است که اینطور منسجم دربارهٔ آن اظهار نظر کردهاند. پیش از این هیچ مجموعهای خلبان ایرانی که آن شب آنجا بود، کسی که زمان دستور بمباران کنار بنیصدر بود، خلبان آمریکایی و دیگران را یکجا به روایت نکرده بود.
- یکی از بخشهای مهم مستند صحبتهای خلبان اولی است که سر صحنه حاضر میشود. خلبانی که بمباران را انجام داد پیدا نکردید؟
موگویی:ما خلبانی که هلیکوپترها را بمباران کرده بود را هم پیدا کردیم ولی صحبتهای او را داخل مستند نیاوردیم چون ممکن بود برای موقعیت اجتماعیاش بد باشد. از فردا میگفتند این فلانی است که منتظر قائم را شهید کرد. به او گفته بودند بزن، این هم زده بود.
- چرا خلبانی که در مستند صحبت کرده اینقدر از تصمیم بنیصدر حمایت میکند؟
موگویی:دوستان نیروهوایی فکر میکنند اگر ثابت شود آنجا اسنادی بوده نیروهوایی خائن میشود. در حالی که به آنها ارتباطی ندارد. دستور داشتند و زدند. به نظرم از بی اطلاعی اظهار نظر میکردند.
- یکی از شخصیتهایی که بخشی از این مستند به او اختصاص دارد، قربانیفر است. او چند سال بعد در ماجرای مکفارلین هم حضور دارد. نقش او در داستان مک فارلین چیست؟
موگویی:در ماجرای مک فارلین، قربانیفر نقش دلال را بازی میکند. آمریکاییها هم میخواستند گروگانهایشان در لبنان آزاد شوند. آقای هاشمی هم میخواست موشکهای ضد تانک و زمین به هوا بخرد. آقای کنگرلو که مشاور نخستوزیر بود مأمور این کار میشود. قربانیفر هم که دلال اسلحه بوده، واسط بین ایران و آمریکا میشود. موشکها یک مرحله هم وارد میشوند اما مرحله دوم معلوم میشود مارک اسرائیل دارند و بعدش هم ماجرای آمدن مک فارلین پیش میآید.
قربانیفر هم در ماجرای طبس هم در کودتای نوژه حضور داشته است. شب کودتای نوژه او با ۲۰۰ نیرو جلوی در صداوسیما آماده بود تا با شروع کودتا حمله کنند و صداوسیما را بگیرند. او هنوز هم زنده است.
- همکاری نهادهای اطلاعاتی با شما چگونه است؟ آیا اسناد را در اختیار شما میگذارند؟
موگویی:۳۰ سال است مرگ بر آمریکا میگوییم اما وقتی کسی کار علمی دربارهٔ آمریکا میکند حمایت نمیشود. ما اصلاً تاریخنگاری نمیکنیم. کسی پرونده به ما نمیدهد. همین مؤسسه پژوهشی وزارت اطلاعات حاضر نشد به پژوهشگران کمک کند.
- شاید خاصترین بخش این مستند، اطلاعاتی است که دربارهٔ برنامههای دیگر آمریکاییها در عملیات طبس ارائه شده است. چرا تا امروز کسی دربارهٔ این کودتا صحبت نکرده است؟
موگویی: سال ۶۷ کتابی با عنوان «کودتای نوژه» چاپ شده است. این کتاب را آقای حجاریان در وزارت اطلاعات چاپ کرده چراکه زمان کودتا، آنها در اطلاعات دفتر نخستوزیری بودند. در آن کتاب نوشته شده ما ۳ روز قبل از حمله طبس فردی را به نام خادم دستگیر کردیم. این طرف پیش از دستگیری به نفوذی ما گفته بود چند روز دیگر قرار است اتفاق مهمی بیفتد. بعد از دستگیری چیزی را لو نمیدهد. حمله طبس انجام میشود و فکر میکنند که ماجرا همین بوده است اما چند ماه، پس از کودتای نوژه، عناصر دستگیر شده اعتراف میکنند که خادم سرشبکه کودتای نوژه بوده است. این نشان میدهد شبکهای که دنبال کودتا نوژه بود از حمله طبس با خبر بوده؛ یعنی کودتا نوژه قرار بود همزمان با حمله طبس انجام شود اما چون آن عملیات در مرحله اول شکست خورد مرحله دوم یعنی کودتا ۲ ماه بعد در ۱۸ تیر اجرا شد.
- در اسناد آمریکاییها اطلاعاتی دربارهٔ طرح کودتا هم وجود دارد؟
ازگلی: اسناد نوژه هنوز از طبقهبندی آمریکاییها بیرون نیامده است. آمریکاییها هم پیش از طبس و هم پس از آن بارها عملیات نجات گروگان انجام دادهاند اما هیچ وقت اینقدر هزینه برای این موضوع نکردهاند. ۲۰ میلیون دلار هزینه عملیات طبس بود. این رقم صرفاً برای نجات گروگان منطقی نیست و نشان میدهد که این عملیات اهداف دیگری هم داشته است.
یک انتقادی که نسبت به این مستند وجود دارد این است که در آن پروندههای مختلفی باز میشود اما اطلاعات کاملی ارائه نمیشود و به سرعت از کنارش عبور میکنند.
موگویی: ما میخواستیم بگوییم نفوذ وجود دارد. نه فقط در ارتش، در سپاه هست، در وزارتخانهها در حوزههای علمیه. حضرت امام میگفتند آنها یک نفر را میفرستند تا ۴۰ سال درس بخواند بعداً یک روز از او استفاده میکنند.
- کمی هم دربارهٔ اطلاعات بدست آمده از آمریکاییها توضیح دهید. فیلم خلبان آمریکایی را از کجا پیدا کردید؟
ازگلی: خلبانی که در فیلم نشان داده شد، خلبان مهمترین هواپیمای عملیات طبس است. همه فرماندهها در هواپیمای او بودند. در این فیلم او ماجرای طبس را به نفع نیروهای دلتا تعریف میکند و میگوید اینطور نبود که ما در این عملیات شکسته خورده باشیم.
اینها یک جایی دارند که بازنشستههای ارتش آمریکا جمع میشوند و با هم صحبت میکنند. این سخنرانی در جمع آنها مطرح شده است. یک سمینار نسبتاً تخصصی برای نیروهای ویژه.
ستاد مشترک ارتش آمریکا ۵هزار صفحه سند دربارهٔ این عملیات منتشر کرده است. با این حال بخشهای مهمی از آن ماژیک کشیده شده است. ما همه این اسناد را مطالعه کردیم. فیلم کشش نداشت که همه چیز را بیاوریم.
- این سیر مستندهای شما ادامه دارد؟ فقط برای دهه ۶۰ فیلم میسازید؟
موگویی: ما دهه ۶۰ را باید تمام کنیم. چندتا ایده برای ساخت مستند برای دهه ۶۰ داریم. هنوز زمان داریم که به دهه ۷۰ بپردازیم. تک تک افرادی که در دهه ۶۰ بودند دارند فوت میکنند. ما در کارها با افراد دسته چندم مصاحبه نمیکنیم. واقعاً کار میکنیم تا افراد مهم را پای کار بیاوریم.
البته الآن مستند طنزی داریم میسازیم با نام «دهنمکی و دختر حاجآقا». میدانید فائزه هاشمی و دهنمکی در دانشگاه هم کلاس بودهاند. این یک مستند طنز است که فضای سیاسی و روزنامهنگاری دهه ۷۰ را به خوبی نشان میدهد. دربارهٔ کوی دانشگاه مطلب دارد و ماجرا سال ۸۸ ادامه پیدا میکند.[۲]
پانویس
- ↑ «نیمه شب ۲۴ آوریل». دریافتشده در ۲۸ تیر ۱۴۰۳.
- ↑ عملیات طبس فقط برای آزاد کردن گروگانها نبود/ منتظر فیلم «دهنمکی و دخترحاجآقا» باشید خبرگزاری دانشجو، تاریخ انتشار: ۶ آذر ۱۳۹۵
پیوند به بیرون
ارتباط بنیصدر با امریکاییها در «نیمه شب ۲۴ آوریل» مستندی درباره زوایای پنهان ماجرای لانه جاسوسی